رهبران کره شمالی در دوران حیات خود کتاب قصه کودکان مينوشتند
حكايت قصه نويسي رهبران کره شمالی
بي بي سي , 4 اسفند 1392 ساعت 17:06
گروه بين الملل: شاید کسی به ذهنش خطور نکند که رهبران کره شمالی که به بیرحمی، پنهانکاری و استبداد شهرت دارند، در دوران حیات خود کتاب قصه کودکان نوشته باشند. ولی ظاهرا کیم جونگ ایل و کیم ایل سونگ، پدر و پدر بزرگ رهبر فعلی کره شمالی، در اوقات فراغت خود، وقتی که مشغول ساختن زندان و اردوگاههای کار اجباری و یا توسعه برنامههای هستهای این کشور نبودند، برای کودکان قصه مینوشتند.
"و بالاخره کیسه سمت چپی ترکید، شعلههای مهیبی از آن بیرون زد، ارباب افتاد و گرز خود را با عجله انداخت روی زمین. همان موقع از بیرون صدای درگیری و جنگ میآمد. روستاییان بقیه راهزن ها را کشتند." این بخشی از داستان "بچه ها راهزنان را نابود کردند"به قلم کیم جونگ ایل رهبر سابق کره شمالی است که در سال ۲۰۱۱ درگذشت. کیم جونگ ایل و پدرش کیم ایل سونگ که اولین رهبر کره شمالی بود، هر دو به قدرت و تاثیر گذاری کتاب واقف بوده و چندین کتاب قصه برای کودکان نوشتهاند.
کریستوفر ریچاردسون، استاد دانشگاه سیدنی در استرالیا که در مورد ادبیات کودکان در کره شمالی تحقیق میکند میگوید: "کتاب بچهها راهزنان را نابود کردند یک داستان به شدت خشن و اغراق آمیز است. ماجرای آن به اصطلاح حمله نیروهای ارتجاعی و راهزنان به روستاهایی در مناطق کوهستانی کره شمالی است. در پایان قصه روستاییان خوش قلب و پرهیزکار که تمام ارزشهای نمادین رژیم در آنها تجسم یافته است، می توانند دشمنان را شکست دهند."
قهرمانان این داستان گروهی از پسران جوان روستایی هستند که با راهزنان مبارزه میکنند. کریستوفر ریچاردسون معتقد است که گذشته از پیام نهفته در این کتاب، اشتباه است اگر فکر کنیم که یک چنین قصههایی صرفا تبلیغات سیاسی رژیم بودهاند.
وی میافزاید: "بسیاری از این قصهها سرگرم کننده و حکایتهای جالبی هستند و به اعتقاد من کودکان موقع خواندن این کتابها پیام سیاسی و ایدئولوژیک نهفته در آن را متوجه نمیشوند. به عنوان مثال اگر از روی این کتاب یک فیلم کارتونی ( انیمیشن ) ساخته شود و آن را به کودکان شش هفت ساله کشورهای غربی نشان دهند مطمئن باشید که همه آنها عاشق این کارتون خواهند شد. چون دقیقا در بردارنده همان خشونتهای بیمعنا و نابخردانهای است که پسربچهها در سراسر دنیا به آن علاقمند میشوند." کیم جونگ ایل یک رساله مفصل در مورد ادبیات نوشته و بخشی از آن را به قصه کودکان اختصاص داده است. او ترجیح میداد برای تحقیر و یا انتقاد از دشمنان حکومت از طنز و ضرب المثل استفاده کند.
شخصيتهای بد این داستانها متفاوت هستند. به عنوان مثال در قصه "بچهها راهزنان را نابود کردند" شخصیتهای بد داستان افراد مرتجعی هستند که هنوز به رسم دوران ارباب و رعیتی ( فئودالیسم) فکر میکنند، به مالکیت و کشاورزی جمعی اعتقاد ندارند و با انقلاب کره شمالی و فرهنگ "جوچه" بیگانه هستند. ایدئولوژی "جوچه" توسط کیم ایل سونگ اولین رهبر کره شمالی تدوین و تثبیت شد. براساس آن انسان سرور و ارباب همه چیز است و از قدرت و مسئولیتهای لازم برای به موفقیت رساندن انقلاب برخوردار است. در این تفکر اصل خودکفایی و استقلال از قدرتهای خارجی نقش ویژهای دارد.
قصههای ضد آمریکایی فراوانی برای کودکان نوشته شده که همه این تفکر را منعکس میکنند، از جمله قصه پروانه و خروس که ظاهرا اولین بار کیم ایل سونگ آن را نقل کرده و بعدا به نگارش درآورده است.
در این حکایت خروس که نماد آمریکاست، سعی میکند با زورگویی به سایر جانوران یک باغ زیبای روستایی را خراب کند. اما یک پروانه دلیر که نماد کره شمالی است در مقابل این متجاوز میایستد و همه را نجات میدهد. در یکی از قصههای دیگر به قلم کیم ایل سونگ به نام "اسب بالدار " قدرتهای متجاوز قدیمیتری به تصویر کشیده شدهاند. این حکایت به دورانی که کره توسط امپراطوری ژاپن تصرف شده بود اشاره دارد و در آن با تصاویر و توصیفهای تحقیر آمیز ساموراییها به تمسخر گرفته شدهاند. در این قصه یک کودک فرشتهوار سوار بر اسب بالدار که حاضر است جان خود را در راه نجات روستای خود فدا کند بر دشمن پیروز میشود.
کریستوفر ریچاردسون از دانشگاه سیدنی کاملا مطمئن نیست که این قصهها را واقعا خود رهبران کره شمالی نوشته باشند. لی هیئون- سئو اهل کره شمالی که از هفده سالگی آن کشور را ترک کرده است با این موضوع موافق است. او تمام این کتابها را که در دوران کودکی وی و هم سن و سالهای او میخواندند به خوبی به یاد میآورد. یکی از قصههایی که او به خوبی به یاد میآورد مربوط به نبرد قهرمانانه کیم ایل سونگ با متجاوزان ژاپنی است. وی میافزاید: "در آن کتاب یک سری داستانهای مسخرهای در مورد کیم ایل سونگ و ژاپنیها نوشته شده بود . مثلا اینکه او در سن پنج سالگی با تیراندازی به سوی آنها ، نیروهای دشمن را میکشت. چنین چیزی غیرممکن است ولی در آن سنین کودکی ما این داستانها را باور میکردیم چون در ذهن مردم کره شمالی رهبران ما انسانهای معمولی نیستند، آنها برای ما مثل خدا بودند."
لی هیئون- سئو میگوید: "هیچکدام از این قصه ها حقیقت را نمیگفتند، همه آنها دروغ بودند." به او و سایر کودکان و نوجوانان کره شمالی گفته میشد که آمریکا بخش جنوبی کره را به مستعمره خود بدل کرده و دانشجویان را اعدام میکند. مردم کره جنوبی همه گدایی میکنند و نمیتوانند به مدرسه بروند. بهداشت در کره جنوبی آنقدر گران است که مردم نمیتوانند هزینه آن را بپردازند و جلوی درب بیمارستانها میمیرند. وقتی که لی هیئون- سئو خیلی کوچک بود اجازه داشت کتابهای قصه مصور خارجی مثل سیندرلا را بخواند. ولی بعدها که بزرگتر شد فهمید که بسیاری از کتابها ممنوع شدهاند. حتی آثار مارکس و لنین و نوشتههای مربوط به آنها نیز ممنوع شدند چون برداشت و تبلیغات کره شمالی از " کمونیسم" با آنچه که در آثار مارکس توضیح داده شده بود متفاوت بود.
کیم جونگ اون رهبر فعلی کره شمالی به خوبی میداند که برای وفادار نگاه داشتن کودکان و نوجوانان به رژیم حاکم باید راههای جدیدی پیدا کنند. او در پارکهای تفریحی و سینماهای جدید سرمایه گذاری کرده است. مواردی از محصولات سرگرمی غربی به آن کشور نفوذ کرده است. تلویزیون دولتی گاهی فیلمهای وسترن و چندی پیش هم فیلم انیمیشن و موزیکال ماداگاسکار را نشان داده است. دو سال پیش نیز یک گروه موسیقی که اعضای آن همه دختران جوان هستند به نام "مورانبونگ " و ظاهرا خود کیم جونگ اون آن را تشکیل داده است، ترانههای فیلم کارتونی ماداگاسکار را روی صحنه اجرا کردند.
کریستوفر ریچاردسون معتقد است که اجازه ورود بعضی از کالاهای فرهنگی غربی به کره شمالی در نوع خودش بسیار انقلابی بود ولی مدت زیادی طول نکشید. وی میافزاید: " از آن زمان به بعد جهت گیری عمومی حکومت به دوران قبل بازگشته است. رژیم کره شمالی در مورد تاثیرات به اصطلاح فاسد کننده محصولات غربی روی کودکان آن کشور به شدت نگران و مستاصل است. امیدوار است که با نشان دادن یک ذره از این محصولات مردم را راضی نگه دارد."
کد مطلب: 33375