حکایت آب و نان و خودروسازان
10 ارديبهشت 1401 ساعت 14:36
رضا صادقیان
در تاریخ آمده، میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار، به تقویت دو چیز در امور کشور اهمیت ویژهای میداد. یکی تهیه ادوات جنگی و دیگری حفر قنات (صد البته در همان تاریخ نیز آمده که دست پرمایهایی در دسیسهچینی هم داشت). روزی رسید که میرزا آقاسی برای سرکشی بیرون رفته بود. مقنیکار یکی از این قناتها گفت: تاکنون به آبی نرسیدهاند. میرزا آقاسی او را به ادامه کار تشویق کرد و گفت: نباید به این زودیها نا امید شود. برای مرتبهایی دیگر میرزا برای اطلاع از روند حفر قناتها به همان نقطه رفت. سر مقنی این بار هم به میرزا گفت: حاج میرزا آقاسی! من از کار خودم اطمینان دارم این چاه آب ندارد و ما داریم وقت خود را تلف میکنیم. میرزا آقاسی نهایتا در پاسخ به این حرف ناراحت شد و گفت: برای ما آب نداشته باشد، برای تو که نان دارد.
حکایت خودروسازی و به عبارت دقیقتر، مونتاژکاران خودرو در کشورمان حکایت همین نان است که در تمام ایام برای خودروسازان انحصاری وجود داشته و احتمالا تا سالهای بعد همین رویه وجود خواهد داشت. بدون تردید خودروسازان به دلیل وابسته بودن به منابع مالی قابل توجه و در دست داشتن بازار انحصاری در داخل کشور هیچ وقت برای دولتها آب نداشتهاند، آنها همیشه باری بودهاند روی دوش دولتها، در اینجا دولت را به عنوان یک ساختار سیاسی کلان در نظر داریم، در غیر اینصورت میتوان صدها و بلکه هزاران مورد مشخص از استخدامهای سفارشی و پستهای تعریف شده و تعریف نشده را در همین خودروسازان نشان داد که با فشار و اشاره دولتیها به این و آن واگذار شده است.
همین خودروسازان، حتی آب قابل شرب و پاگیزهایی را برای مصرف کنندگان فراهم نکردند و در تمام این سالها و با توجه به فنآوریهای روز صنعت خودروسازی مصرف کننده ایرانی ناچار بوده آب را با نازلترین کیفیت بنوشد و هیچ نگوید، اما خودشان از حفر چاه نانهای بسیار به کف آوردند. طی ماههای گذشته و پس از افزایش تصادفات در روزهای آغازین سال جدید رییس پلیس راهنمایی و رانندگی بارها درباره کیفیت نازل خودروهای ایرانی و ضخامت کم باک خودروها، باز نشدن کیسه هوا و استاندارد نبودن ترمزها سخنها گفت، اما این همه را مخاطبان شنیدند و همزمان نیز هیچ اتفاقی رخ نداد؛ حتی خودروسازان واکنشی به این سخنان نشان ندادند.مسئله امروز وضعیت خودروسازی در کشورمان صرفا به همین نان چرپ و خوش خوراک ختم نمیشود. خودروسازان امروز در کشورمان صاحبان ثروت، قدرت، رسانه، صاحب نفوذ و برهم زنندگان نظم منتهی به توسعه نیز هستند. آنان کارشان مونتاژ است، اما نام صنعت را بر خود نهادهاند. با همین نام صنعت نیز به جای توسعه و گام برداشتن به سوی تکنولوژیهای نوین و فراهم آوردن صنعت با بهرهوری بالا، تمام قد مقابل توسعه و ایجاد ارزش افزوده صنعتی را برای کشور گرفتهاند.
اعمال محدودیت برای واردات خودرو، بالا نگه داشتن مالیات خودروهای وارداتی، مشخص کردن شرایط فروش، طلبکار بودن از خریداران خودرو، بدعهی کردن در هنگام تحویل خودرو، پاسخگو نبودن به مصرف کننده نهایی و... این همه دقیقا برآمده از درون شرایطی است که خودروسازان در داخل کشور بازار انحصاری در اختیارشان بوده و هست، بازاری که آنها مشخص کننده شرایط اول و آخر برای مشتری هستند، یعنی بازاری در اختیار خودروسازان قرار دارد که دقیقا خلاف رویه بازار عمل میکند. این رویکرد در هر کجای جهان و حتی در جزیرهای دور افتاده رخ بدهد، هیچ نتیجهایی به غیر از وضعیت امروز کشور خودمان را به نمایش نخواهد گذاشت. خودروساز-مونتاژکار ایرانی نه تنها صنعت خودرو کشور را به گروگان گرفته، بلکه با توجه به گستردگی این صنعت و نقش آن در سایر صنایع به عنوان یک مانع تاثیرگذار عمل کرده است.
کد مطلب: 334233