گروه فرهنگ و هنر: مراسم رونمایی از کتاب «پایان تکصدایی» که با حضور محمد هاشمی رییس سابق سازمان صداوسیما و دکتر حسامالدین آشنا مشاور رییسجمهور و عماد افروغ و فؤاد صادقی مولفان کتاب همراه بود، به طرح مطالبی در زمینه وضعیت فعلی صداوسیما، اختیارات شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، تکصدایی در رسانه ملی، مشکلات میان دولت و صداوسیما بر سر بودجه و مباحثی از این دست انجامید.
به گزارش ایسنا، اين مراسم رونمایی از کتاب «پایان تکصدایی» عصر یکشنبه (چهارم اسفند ماه) با حضور حسامالدین آشنا (مشاور رییس جمهور و عضو شورای نظارت بر سازمان صداوسیما)، محمد هاشمی (رییس اسبق سازمان صداوسیما)، در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در این مراسم ابتدا حسامالدین آشنا طی سخنانی دربارهی وضعیت فعلی سازمان صداوسیما خاطرنشان کرد: مشکلی که اکنون به وجود آمده، بسیار ساده بود و آن هم این بود که جاده پیچیده بود ولی ما نمیخواستیم بپچییم و پیچ را ببینیم و نمیخواستیم دیگران هم پیچیدن جاده و نپیچیدن ما را ببینند، در نتیجه همه چیز را پیچاندیم و مشکلات پیچاندن مردم یک مساله جدی در حوزه رسانه ملی است.
وی با اشاره به مصوبه قانون اساسی در زمینه اختیارات صداوسیما گفت: نتیجه ضعف نظارت و انحصار در صدا و سیما به گونهای که میبینید احساس عمیقی است در میان برخی از مسئولان سازمان صدا و سیما؛ اینکه آنها تحت نظارت نمایندگان سه قوه، نیستند. مشاور رییس جمهور خاطرنشان کرد: صداوسیماییها میتوانند به همه قوا، اشخاص، فعالیتها و کنشگران سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نظارت و نقد داشته باشند اما هیچکس توان، جرأت، جسارت و امکانات لازم را برای نظارت بر سازمان صدا و سیما ندارد!
شورای نظارت بر سازمان صداوسیمای فعلی، هیچ نیست
آشنا تصریح کرد: بنده هم به عنوان یک شاگرد قدیمی رشته ارتباطات به این نکته برخوردم اما این مشکل را وقتی تا مغز استخوان احساس کردم که از طرف ریاست جمهور به عنوان عضو ناظر در شورای نظارت برگزیده شدم. لازم است بگویم شورای نظارت بر صداوسیمای فعلی هیچ نیست، جز جلسهای دو هفته یک بار که شش نفر دور هم مینشینند و گعده میکنند و هیچ قدرت اجرایی، نظارتی و همچنین تضمین لازم برای اجرای این مصوبات در سازمان صداوسیما وجود ندارد؛ بر این اساس سازمان صدا و سیما در طول این مدت فقط دو بار با شورای نظارت کار داشته است؛ یک بار وقتی بود که اعلام کرد مقدار بودجه مصوب امسالش کسری دارد و باید در طول دو ماه این کسری را تامین کنید و این اقدام نه به عنوان تقاضا بلکه به عنوان مطالبه به رییس جمهور مطرح شد. ایشان هم چنین تقاضای بزرگی را که کل بودجه را در عرض دو ماه آخر سال میخواستند، به شورای نظارت ارجاع داد که بررسی کنید و ببینید صداوسیما چه میگوید.
انگار شورای نظارت بر ریاست جمهوری است!
آشنا به بحث دوم درخواست سازمان صدا و سیما از شورای نظارت اشاره کرد و یادآور شد: بحث دوم وقتی مطرح شد که یک ساعت و نیم گفتوگوی رییس جمهور با مردم به دستور شخص رییس سازمان صدا و سیما و با نظارت شخصی ایشان معطل ماند و ایشان شبانه به شورای نظارت نامه نوشت که بیایید و رسیدگی کنید به اینکه از سازمان صدا و سیما مطالبات غیرحرفهای شده است؛ یعنی گویا این شورا، شورای نظارت بر سازمان صداوسیما نیست بلکه شورای نظارت بر ریاست جمهوری است! وی سپس تصریح کرد: این مطالبی که بیان کردم، کل رابطه روشن صداوسیما با شورای نظارت در این مدت بود.
توضیح آشنا درباره نامهاش به ضرغامی
آشنا همچنین ادامه داد: سوال من در اینجا این است که چرا باید پژوهشگری مثل آقای فواد صادقی اسم کتابش را «پایان تکصدایی» بگذارد؟! ای کاش صداوسیمای ما تکصدا باشد اما صدای آن صدای ملت ایران باشد ولی اکنون صدای کیست؟ یک سایت مامور و معذور پس از سفر موفقیتآمیز رییس جمهور بلاروس و باز کردن فضای اقتصادی برای تعامل اقتصادی سازنده با جهان تصمیم میگیرد از این سفر یک خردهای بگیرد، بنابراین میگردد و تصاویری را منتشر میکند از یکی از برجستهترین استادان روابط بینالملل ایران؛ از استاد شناخته شدهای که بسیاری از استادان امروز علوم سیاسی و روابط بینالملل کشور افتخار شاگردی او را داشتند. از کسی که بیش از 10 سال است به عنوان مدعو خود داووس در آنجا شرکت میکند و همواره در دولتهای مختلف دفاع از مواضع ملی ایران به زبان بین المللی با لحن جهان پسند انجام داده و در این دوره هم به دعوت داووس شرکت کرده و جزو همراهان رییس جمهور نبوده، در اقامتگاه رییس جمهور نبوده و با هزینه دولت ایران سفر نکرده و به عنوان یک استاد دانشگاه مستقل در این مراسم شرکت کرده است. او را تبدیل میکند به مشاور رییس جمهور و پوشش او را مورد تمسخر قرار میدهد و در آخر تذکر میدهد به دولت و رییس جمهور که شما باید مراقبت بیشتری داشته باشید. بر این اساس باید بگویم از یک سایت مامور و معذور جز این توقعی نمیرود؛ وظیفهای است که باید انجام شود. صداوسیمای ما عین همین مطلب و تصاویر آن سایت را نه به نقل از آن سایت و نه به عنوان وبگردی و بلکه به عنوان یک مطلب تولیدی در جمعه دو هفته پیش ارائه میکند و نماینده رییس جمهور در شورای نظارت در روز شنبه به رییس صداوسیما رسما و کتبا دو نکته را یادآوری میکند.
او همچنین ادامه داد: نکته اول که توسط نماینده رییس جمهور به رییس سازمان صدا و سیما یادآوری شد، این بود که شما مطابق دستورالعمل ارسالی و ابلاغی نمیتوانید جز از سایت دفتر رییسجمهور، منصوبان رییس جمهور را نقل قول کنید؛ چراکه این مساله یک پروتکل قطعی است. در اینجا لازم است بگویم همه سایتها میتوانند همه چیز بگویند و دولت فعلا برای خودش از هیچکس حق شکایت قائل نیست. سایتها میتوانند اشتباه بگویند.
انصاف رسانهای در رسانه تکصدا بسیار دشوار است
آشنا همچنین با اشاره مجدد بر تکصدایی رسانه ملی یادآور شد: تک صدایی اگر صدای یک ملت باشد، بحثی در آن نیست. خطر آنجاست که وقتی شما انحصار دارید و امکانات دارید و دسترسیتان را قطع کردید، اینجاست که آن صدا ممکن است تک صدای یک گروه، جناح و سایت باشد. بر این اساس امروز بسیار متاسفم که عرض میکنم کسانی در سیمای ما دوشغله هستند؛ یعنی صبح در سایت هستند و عصرها در واحد. اینکه ما بتوانیم صدای یک ملت را به گوش همان ملت و همچنین ملتهای دیگر برسانیم، کاری بسیار دشوار است. اجرایی کردن انصاف رسانهای در رسانه تکصدایی بسیار دشوار است، لذا کسانی مثل مصاحبهشوندگان دکتر فواد صادقی با دیدن همه این فراز و نشیبها به این نتیجه میرسند که سادهترین راه بهترین راه نیست. جا دارد بگویم مصاحبهشوندگان آقای صادقی همه دلسوز ملت ایران و همچنین دلسوز سازمان صدا و سیما و نظام بودند و همه کسانی بودند که در این زمینه یا فعال و یا پژوهشگر بودند، در نهایت جمعبندی این است که اگر بخواهیم همین سازمان هم رشد کند، نیاز داریم که صداهای دیگر هم شنیده شود.
ما «استودیو آوازه» داریم!
این استاد علوم ارتباطات در مراسم فرهنگسرای ارسباران، همچنین خطاب به افرادی که در مراسم حاضر بودند، گفت: آیا شما دیدهاید یا اینکه اصلا تلویزیون نگاه نمیکنید؟! ما «استودیو آوازه» داریم! یک شرکت بستهبندی که هر شب برای شما برنامه دارد، قرعهکشی میکند، جایزه میدهد تا بلکه دو زار گیر تلویزیون بیاید. این سطح نازل مدیریت در سازمان صداوسیماست که انقدر ادعا دارد. همچنین یک مسیر دیگر این است که ما بگوییم سازمان صداوسیما آنچه که دارید، دارید، اجازه بده دیگران هم حضور داشته باشند. اگر یک کانال بخش خصوصی و یا عمومی وجود داشته باشد که بتواند برنامهسازی کند و مردم به آن علاقهمند شود چه اشکالی دارد؟ چرا اجازه ندهیم؟ یک بسته تلویزیون آماده کردیم برای اینکه بتواند به مردم عرضه کند اما ما در مقابل بایستیم و بگوییم تک تک برنامهها را باید بدهید به من، خودم تصمیم میگیرم که چه کار کنم؛ چرا باید این اتفاق بیفتد؟ این دو مثالی که زدم از دو نهاد عمومی هستند؛ یکی نهاد نظامی است و دیگری نهاد فرهنگی.
مشاور رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش در این مراسم خاطرنشان کرد: در حال حاضر صداوسیما، سازمانی با بیش از 1500 میلیارد تومان درآمد در سال، از جیب این ملت است. همچنین نفوذ بیش از به روایتی 50 درصدی تلویزیونهای ماهوارهای در کشور وجود دارد. این کارنامه واقعی و پیش چشم ماست، این همه هزینه و فرصت اما در نهایت نتیجه این میشود!
اجازه دهیم صداهای مختلف شنیده شود
وی سپس تاکید کرد: بیاییم به مردمانمان به نهادهای عمومی، بخشهای خصوصی و بازنشستگان یا کنارگذاشتگان صداوسیما اعتماد کنیم، اجازه دهیم در کشور صداهای مختلف اما متوازن شنیده شود. اجازه دهیم نیازهای مختلف اقشار مختلف توسط تأمینکنندگان تخصصی آن نیازها برآورده شود. اجازه بدهیم سفره رسانهای این ملت از نان بومی خالی نشود.
ناگزیر هستیم تکصدایی را در حوزه رسانه ملی بشکنیم
در ادامه این مراسم فواد صادقی، مولف کتاب «پایان تکصدایی»، توضیحاتی را درخصوص مطالبی که در کتابش عنوان شده بود، ارائه داد. وی در توضیحات خود گفت: این کتاب مجموعهای از نظرات مصاحبهشوندگان است که در سال 1390 در دانشگاه مدیریت دانشگاه تهران صورت گرفت و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که ما ناگزیر هستیم که انحصار و تکصدایی را در حوزه رسانهی ملی بشکنیم؛ البته اگر بخواهیم آن را مدیریت کنیم که اگر این اتفاق بیفتد، اتفاقی است که در حوزهی ویدئو در اوایل دهه 70 افتاد و در حوزه اینترنت در اوایل دهه 80 و هم اکنون در حوزه ماهواره طی چند سال اخیر شاهد آن بودیم. بر این اساس تمام این اتفاقات باعث خواهد شد که رسانه ملی به یک صدایی تبدیل شود که کمتر شنیده خواهد شد و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود به رسانهای که کمتر دیده خواهد شد.
او افزود: در نتیجه باید فضا را به گونهای فراهم کنیم که این اتفاق بیفتد؛ اگرچه امروز دیر است و اگرچه فرایند گشوده شدن ماهواره دیگر فرایندی نیست که قابل برگشت باشد و در این میان خانوادههایی بودند که صحنههای غیراخلاقی را دیدهاند و مسلما ضربهای به بنیان خانواده وارد شده است که دیگر قابل جبران نیست. قطعا این هزینهها مسئولیتش با کسانی است که مدیریت بستهای انجام دادهاند و نگذاشتند از ظرفیتهای فرهنگی داخل کشور استفاده شود. به همین خاطر بهتر است خود دولت به عنوان یک پژوهشگر کوچک پیش قدم شود و ترکیبی از گزینهها را برای عبور از این شکست پیش روی سازمان صدا و سیما قرار دهد. امیدواریم روزی را ببینیم که مردم به صداهایی گوش دهند که از داخل کشور تولید میشود و در داخل کشور هم شنیده می شود.