گروه جامعه:بهار که میشود هر موجودی در طبیعت بی قرار میشود؛ حیوانات در حال زایمان و غذادهی به فرزندانشان هستند و گیاهان تلاش میکنند سر از خاک بیرون آورند و گردن را به سمت نور میچرخانند تا زندگی جدیدی را در دامن طبیعت آغاز کنند، در واقع این بارانهای بهاری است که فرصت دوباره به حیات میدهد تا زندگی جدیدی را از سر بگیرد، بذرهایی که از سال قبل در دل خاک مانده بودند با بارش باران جوانه میزنند و دشت را سرسبز و با گلهای زیبا هزار رنگ میکنند که چشم هر بینندهای را به عظمت خداوند خیره میکند.
در این میان مهمترین و اصلیترین مساله بارشهای بهاری است که چندی پیش رییس مرکز ملی پیش بینی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی اعلام کرده بود که از ابتدای سال زراعی امسال نسبت به سال گذشته (تا آخر فروردین ماه) ٢٩ درصد کاهش بارندگی داشتیم.صادق ضیاییان گفته بود که در فروردین ماه امسال نسبت به سال گذشته ٨٨ درصد کاهش بارندگی داشتیم، پیش بینی میشود در اردیبهشت ماه هم بارشها زیر نرمال باشد و نمیتواند شرایط کم بارشی را جبران کند، از لحاظ دمایی هم از ابتدای فروردین تاکنون ۲.۵ درجه افزایش دما داشتیم که موجب تبخیر نیز میشود، همچین از ابتدای سال زراعی تاکنون در بلند مدت ١.۴ افزایش دما داشتیم.
تمام این عوامل در کنار هم زنگ خطری برای طبیعت ایران است، چون محیط زیست بدون آب قادر به نفس کشیدن و ادامه حیات نیست، حال در کنار تنش کم آبی و فشار ناشی از افزایش دما، هستند افرادی که اقدام به کندن گیاهان وحشی از طبیعت میکنند که این مساله فشار ناشی از کم آبی و گرم شدن هوا را میان گیاهان و گونههای مرغوب دارویی و مرتعی بیشتر میکند، این در حالی است که گیاهان هم مانند هر موجودی نیاز به تکثیر دارند که تولید بذر مهمترین راه و روش تکثیر طبیعی گیاهان است، اما چیدن آنها قبل از گل دهی با هدف سودجویی در نهایت موجب نابودی و حذف همیشه آنها از طبیعت میشود.
گیاهانی که با عنوان سبزی کوهی یا سبزی صحرایی، در فروشگاهها یا نقاط دیگر به فروش میرسند، غالباً توسط افراد سودجویی که توجهی به ضرورت حفظ پوشش گیاهی زمین ندارند، به صورت انبوه و بیملاحظه برداشت میشوند این در حالی است که گیاهان طبیعی نقش مهمی در جذب آب، حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش آن، جلوگیری از تولید ریزگردها و سیل، همچنین حفظ زیبایی طبیعی کوه و دشت دارند بنابراین فرهنگ حفاظت از منابع طبیعی باید در جامعه نهادینه شود.در فصل رویش گیاهان در دشتهای مختلف افراد زیادی دیده میشوند که سبد و چاقو به دست کمر به نابودی گیاهان بسته اند که اگر این روند به همین روال ادامه یابد تا چند سال آینده بخش زیادی از گیاهان برای همیشه منقرض میشوند، چون ما فرصت گلدهی را از آنها میگیریم بنابراین دیگر راهی برای تکثیر و رشدشان در سال آینده نمیماند.
حتما در کنار اتوبانهای تهران و برخی فروشگاهها گیاهانی مانند کنگر، ریواس، پونه، کرفس کوهی و حتی برخی گلهای خودرو مانند لاله وحشی را دیده اید که با طمع چند تومان تا چند سال دیگر برای همیشه نابود میشوند، چون به آنها فرصت نفس کشیدن نمیدهیم.
تنوع گونههای گیاهی ما به لحاظ گیاهان مرتعی بسیار بالاست یعنی چندین هزار گونه داریم البته این تنوع به لحاظ گونههای درختی و درختچهای محدودتر است، برای مثال در شمال کشور نزدیک به ۱۲۰ گونه درختی داریم که اینها هم برای خود محصولاتی دارند که از آنها برداشت میشود اعم از میوه یا برگ یا بخشهای دیگر که مورد بهره برداری قرار میگیرند.
مساله این است که گیاهان زیادی در معرض انقراض قرار دارند، در واقع تقریباً گونههایی مانند باریجه که جزو گیاهان مرتعی است، بسیار در معرض خطر انقراض است، چون در این سالها از آن برداشت بی رویه صورت گرفته است یا از گونههای درختی مانند سرخدار، گیلاس وحشی، سفید پلت و ارس روبه انقراض هستند.مساله بعدی ورود بیش از حد دام به مراتع است، در واقع بزرگترین چالش این بخش این است که دامداران بیشتر از ظرفیت مجاز دام وارد مراتع میکنند، در واقعه گیاهان فرصت رشد و گلدهی پیدا نمیکنند و این روند به مرور نشل گیاهان را نابود میکند.
در روند بهره برداری بی رویه از گیاهان باید به این نکته توجه کنیم که فقط آن گیاه را نابود نمیکنیم بلکه اکوسیستی را تحت تاثیر قرار میدهیم، مثلا وقتی گیاهان یک منطقه به لحاظ تراکم تعدادشان کم میشود بسیاری از فعالیتهای انسانی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد مانند صنعت زنبور داری، این صنعت میتواند به گرده افشانی گیاه کمک کند، اما اگر تراکم را از دست بدهیم این فعالیت در منطقه دچار چالش میشود.
علاوه بر این، جمعیت حشراتی که از این گیاهان تغذیه میکنند نیز به شدت کاهش مییابد و به دنبال آن جمعیت پرندگانی که از آنها تغذیه میکنند کم میشود، علاوه بر این گونههای حیات وحش مهمی نیز داریم که وابسته به این گیاهان هستند، چون گیاهان زیستگاه را تشکیل میدهند وقتی زیستگاه باشد بسیاری از جوندگان مانند موشها که زیر بوتهها زندگی میکنند توسط انواع گربه سانان مورد تغذیه قرار میگیرند.
اما به محض اینکه بهره برداری از گیاهان بیش از حد صورت گیرد و از بین بروند، در کنار آن جوندگان کم میشوند، خزندگان کاهش مییابند و گونههای شکارچی مانند انواع گربه سانان نیز کم میشوند و به همین ترتیب گونهها شروع به انقراض میکنند.
انواع سم داران مانند کل و بز، قوچ و میش و آهو را داریم که غذای اصلی گربه سانان هستند و از گیاهان تغذیه میکنند. این مساله موجب مهاجرت حیوانات میشود، چون دیگر غذا پیدا نمیکنند از این رو به شهرها و روستاها نزدیک میشوند که موجب تعارض با انسان میشود؛ بنابراین تمام این مسائل زنجیروار به هم متصل هستند.