بلای مدارس غیر انتفاعی بر سر آموزش دانش آموزان سیستان و بلوچستان
دانشآموزان مناطق محروم توان رقابت با سایر دانشآموزان را ندارند
جامعه 24 , 24 ارديبهشت 1401 ساعت 11:59
گروه جامعه: پولیسازی آموزش به مدد فعالیت انواع مدارس غیردولتی پولی دهههاست که رد پای خود را بر پیکر آینده دانشآموزان متعلق به خانوادههای کمبرخوردار و دانشآموزان روستایی و متعلق بر مناطق محروم بر جای میگذارد.این مدارس با توجه به دریافت هزینههای گزاف از خانوادههای متمول خدمات آموزشی ویژه و فوقالعادهای را برای دانش آموزان خود در نظر میگیرند و آنطور که فعالان فرهنگی میگویند در بدبینانهترین حالت نیز با دادن نمرههای خوب و ناعادلانه به بچهها کمک میکنند که دانشآموزانشان با داشتن معدل بالا شانس قابل توجهی در کنکور و پذیرش در دانشگاههای مطرح به دست بیاورند.
در این بین، اما نه تنها دانشآموزان مدارس دولتی در شهرهای بزرگ که از این برنامههای ویژه محرومند توان کمتری برای رقابت با دانشاموزان متمول غیردولتی دارند که دانشآموزان مناطق محروم به طور کلی توان چنین رقابتی را از دست میدهند. در واقع پولیسازی آموزش که برخلاف نص صریح قانون اساسی مبنی بر آموزش و پرورش رایگان است سالهاست که باعث شده آموزش و پرورش از کارکرد اصلی خود یعنی کمک به گذار طبقاتی قشر کمبرخوردار فرهنگی و اقتصادی به طبقات بالاتر دور افتاده و بر عکس به درجا زدن فقرا در همان طبقهای که متولد میشوند کمک میکند. از سوی دیگر آموزش پولی باعث میشود که قشر متمول نیز همچنان جایگاه خود را خریداری و حفظ کرده و افسار جامعه را به دست گیرد بدون آنکه لزوما شایستگی چنین وضعیتی را داشته باشد.
از بین رفتن استعدادهای نهفته در خانوادههای فقیر و مناطق محروم، استمرار حضور افراد ناشایست، کم سواد و حتی کمهوش در جایگاه تصمیمگیری و تصمیمسازی برای کشور و وجود متخصصان ناکارآمدی که مدارک تحصیلی خود را خریداری کردهاند از مهمترین تبعات پولیسازی آموزش در کشوریست که آمار تارکان تحصیل آن به دلیل فقر، نبود امکانات آموزشی مناسب و حتی فقدان مدرسه در مناطق مختلف روستایی و دور از دسترس سر به فلک میزند.
در چابهار آموزش و پرورش عملا غیردولتی است
با یونس زینالدینی، معلم و کارشناس سابق مدارس غیردولتی در اداره آموزش و پرورش نیکشهراز توابع استان سیستان و بلوچستان که با محرومیت و تبعیض میان دانشآموزان مدارس غیردولتی و دولتی در منطقهای محروم به خوبی آشناست درباره تبعیضهای ناشی از پولیسازی آموزش گفتگو کردیم.زینالدینی میگوید: بیشترین تجمیع مدارس غیردولتی دایر شده مربوط به جنوب استان به مرکزیت چابهار و شمال استان به مرکزیت زاهدان است. در چابهار آنقدر این تجمیع زیاد است که اگر سرانهای را برای مدارس غیرانتفاعی چابهار در نظر بگیریم به آمار بسیار بالای این مدارس به نسبت جمعیت دانشآموزی این شهر میرسیم در حالی که شهرستانهای دیگری نیز هستند که دارای هیچ مدرسه غیردولتی و پولی نیستند. در واقع در چابهار استانداردهای مورد نظر برای تاسیس مدارس غیرانتفاعی رعایت نشده است.
وی با بیان اینکه دانشآموزان متعلق به خانوادههایی که وضعیت مالی خوبی دارند به مدارس غیردولتی میروند، ادامه میدهد: آسیب وجود این مدارس آن است که در عمل مدارس دولتی مورد توجه قرار نمیگیرند اگر فردی با نگاه آموزشی وارد شهر چابهار شود به راحتی متوجه این موضوع میشود. درواقع در چابهار آموزش و پرورش دولتی مورد انتظار وجود ندارد و آموزش و پرورش عملا غیردولتی است. اکثر مدارسی که در این شهر ارائه خدمات آموزشی میکنند مدارس غیردولتی هستند.
کارشناس سابق مدارس غیردولتی خاطرنشان میکند: در این شهر دانشآموزانی در مدرسه دولتی تحصیل میکنند که سطح اقتصادی خانوادههایشان پایین بوده و خانوادهها توجهی به مسائل آموزش فرزندانشان ندارند، یعنی مدارس دولتی در عمل رها شدهاند، این مدارس امکاناتی ندارند و به معلمان این مدارس اهمیت زیادی داده نمیشوند. در واقع به مدارس دولتی به چشم طفیلی آموزش و پرورش نگاه میشود. بیشترین توجه به مدارس غیردولتی میشود چرا که برای سیستم آموزشی عایداتی دارند.به گفته وی مدارس غیرانتفاعی قانونی دارند که براساس آن اگر آمار دانشآموزان در یک مدرسه غیردولتی از عدد خاصی عبور کند آموزش و پرورش موظف است که یکی از نیروهای خود را به عنوان مدیر در این مدارس بگمارد و درواقع این مدارس از ساختار آموزش و پرورش منتفع میشوند.
زینالدینی همچنین بر این نکته تاکید میکند که سطح امکانات مدارس غیردولتی در این شهر نیز متناسب با شرایط شهر است و با امکانات آموزشی مدارس غیردولتی در شهرهایی مانند یزد و تهران قابل قیاس نیست، اما شرایطشان از مدارس دولتی بهتر است.آنطور که این معلم میگوید بسیاری از معلمانی که در مدارس دولتی چابهار تدریس میکنند از امکانات و توجهی که معلمان مدارس غیردولتی از آن بهرهمند هستند، محرومند. همچنین معلمان بخش دولتی از نظر داشتن دانشآموزانی که خانوادهها و آموزش و پرورش پیگیر مسائل آموزشی آنها باشند نیز در مضیقه هستند. در واقع در بخش دولتی اغماضها و تساهلهایی وجود دارد، زیرا بیشتر توجه و نگاه آموزش و پرورش به مدارس غیردولتی است.
مدارسی که پول میگیرند و نمره میدهند
وی با بیان اینکه معلمان بخش دولتی چابهار انگیزه لازم را برای آموزش ندارند، اضافه میکند: مدرسهای دولتی را در چابهار میشناسم که با وجود ۴۰۰ تا ۵۰۰ دانشآموز تنها با یک معاون آموزشی اداره میشود درحالیکه با توجه به آمار دانشآموزان این مدرسه باید تعداد معاون آموزشی یا کادر دفتری این مدرسه که به کار برنامهریزی درسی میپردازد استاندارد باشد. در واقع کادر دفتری این مدرسه به دلیل بیتوجهی به بخش دولتی از مطلوبیت لازم برخوردار نیست. در واقع عملا بخش دولتی از این بعد مغفول مانده است و حتی میتوان گفت در عمل آموزش و پرورش مسئولیت را بر عهده خیرین انداخته است حتی در شهری مانند چابهار که به لحاظ اقتصادی برخوردار است شرایط همین است.
زینالدینی درباره تفاوت میان آینده دانشآموزان مدارس دولتی و مدارس غیردولتی در این منطقه میگوید: این تفاوتها تنها مربوط به استان سیستان و بلوچستان نیست. به طور کلی سطح آموزشی که در مدارس غیردولتی ارائه میشود با آنچه در مدارس دولتی ارائه میشود متفاوت هستند، مثلا در چابهار و نیکشهر دانشآموزان مدارس عادی از برنامه درسی و فوقبرنامههایی که لحاظ میشود، از حضور اساتید و دبیران خبره برای رفع مشکلات درسی و سایر برنامههای فوقالعادهای که در مدارس غیردولتی وجود دارد کاملا محرومند.
این کارشناس سابق مدارس غیردولتی میافزاید: این نکته هم وجود دارد که در نیکشهر و چابهار بخشی از مدارس غیردولتی نیز برای برخورداری از خوان اقتصادی موجود در بخش غیردولتی و جلب رضایت والدینی که پول میپردازند صرفا به سمت ارائه مدرک حرکت کردهاند. در واقع خدمات آموزشی ارائه شده توسط چنین مدارسی به گونهای نیست که دانشآموز را مستعد و توانمند برای شرکت در رقابت کنکور کند یعنی تنها مدرکی صادر میکند که بتواند از طریق دانشگاههای پولی ادامه تحصیل بدهد.
همچنین این روزها معدل دانشآموز در نتیجه کنکور و پذیرش دانشگاه نقش بسیار پررنگی یافته است. چنین مدارسی با دادن نمرات بالا به دانشآموزان به بالا بردن معدل مدرک بچهها کمک میکنند تا بتواند از این بعد در کنکور نتیجه خوبی بگیرد. در واقع دانشآموز پول میدهد و نمره میگیرد.این معلم درباره تفاوت دانشآموزان متعلق به مدارس محروم و کپری در مقایسه با دانشآموزان مدارس دولتی میگوید: نوع برخوردی که میان این مدارس وجود دارد متفاوت است. ما در روستاها مدارس غیرانتفاعی نداریم، اما در مدارس روستایی نوع آموزشی که دریافت میکنند نوع برخوردی که با آنها میشود به لحاظ فضا و امکانات آموزشی بسیار متفاوت از مدارس شهری دولتی و بهویژه غیرانتفاعی است.
وی خاطرنشان میکند: دانشآموز مستعدی که میتواند خود را بالاکشیده و آینده خود را بسازد صرفا به دلیل قرار گرفتن در شرایط محیطی و آموزشی نامناسب نمیتواند از مزایای یک آموزش خوب بهرهمند شود و عملا به تناسب استعدادی که دارد رشد نمیکند. این اتفاق برای بچههای روستایی زیاد میافتد. وقتی در استان سیستان و بلوچستان به مدارس روستایی میرسیم با جهانی درد و رنج مواجه میشویم. در حال حاضر در مدرسهای تدریس میکنم که داخل شهر است، اما عملا از مدارس حاشیه شهر محسوب میشود و بیش از ۸۰ درصد دانشآموزان آن روستایی هستند.
دانشآموزان مناطق محروم توان رقابت با سایر دانشآموزان را ندارند
زینالدینی اضافه میکند: این دانشآموزان نه از سیستم ایاب و ذهاب برخوردارند و نه سیستم نظارتی و توجه کافی که آنها بتوانند خود را تقویت کرده و آیندهای خوب برای خود بسازند. در واقع دانشآموزان نمیتوانند خود را بالا بکشند. دانشآموز صبح با پیاده به سوی مدرسه حرکت میکند و کیلومترها راه میرود تا به مدرسه برسد شرایط این دانشآموز با شرایط دانشآموزی که در مدرسه غیردولتی درس میخواند به لحاظ کیفیت آموزش، برنامهریزی آموزشی و اجرایی و برخوردی که با او میشود زمین تا آسمان متفاوت است.
این فعال فرهنگی در پاسخ به این سوال که چند درصد از دانشآموزان مناطق روستایی و محروم موفق به ادامه تحصیل در رشتههای مختلف دانشگاههای خوب و دولتی میشوند، اظهار میکند: این بحث را باید به دو قسمت تقسیم کرد یکی سهمیه دانشگاه فرهنگیان است که هر سال دانشجو معلم میگیرند، سهمیه این دانشگاه استانی است و بخشی از دانشآموزان در این دانشگاه پذیرش میشوند. اما در بخش دوم یعنی شانس قبولی این دانشآموزان در دانشگاههای قطب حتی در بخش علوم انسانی و صرفنظر از رشتههایی مانند پزشکی و ... بسیار پایین است.
وی با تاکید بر اینکه میزان پذیرش دانشآموزان مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان حتی نسبت به سالهای گذشته نیز کاهش چشمگیری داشته است، عنوان میکند: تا ۱۰ یا ۱۲ سال قبل میزان پذیرش در دانشگاههای قطب مانند تهران، اصفهان، شیراز و ... قطعا مطلوبتر از آمار امروز بود. امروز دانشآموزان این مناطق عمدتا در دانشگاه پیام نور جذب میشوند و حتی آماری که روسای مناطق بعد از کنکور از پذیرش در دانشگاهها ارائه میدهند نیز مبتنی بر قبولی در پیام نور است، اما در دانشگاههای قطب آمار قبولی بسیار پایین آمده است.
این معلم خاطرنشان میکند: علت این موضوع پایین آمدن کیفیت آموزش در این مناطق است به این معنا که طی یکی دو دهه اخیر حداقل در استان ما عملا آموزش و پرورش وظیفه خود را در زمینه ارائه آموزش با کیفیت و فراهم کردن فضای آموزشی کنار گذاشته است و عملا چنین چیزی نداریم. از طرف دیگر نیروهایی که طی یک دهه اخیر وارد آموزش و پرورش شدهاند یا نیروهای نهضتی بودهاند یا سرباز معلم یا نیروهای حقالتدریس.
وی میگوید: در گذشته دانشگاه تربیت مدرس در زاهدان از مناطق مختلف دانشجو پذیرش میکرد که این موضوع عملا حذف شده است. دانشگاه فرهنگیان نیز استانداردی که برای تربیت معلم باید لحاظ کند را رعایت نمیکند در نتیجه فردی که از طریق این دانشگاه وارد سیستم آموزشی میشوند کیفیت معلمی که از طریق دانشگاه تربیت معلم وارد چرخه تدریس میشد را ندارد.
این کارشناس آموزش تاکید کرد: تنها در شهرستانهای نیکشهر و قصر قند که ارتباط زیادی با آنها دارم بیش از ۴۰ نفر از طریق ماده ۲۸ (جذب دانشجو معلم) جذب آموزش و پرورش شدهاند. این افراد تنها ۳ ماه آموزش دیدهاند و همین آموزشها هم در حدی نیست که آنها را برای معلم بودن توانمند کند. این معلم امروز وارد مدارس دولتی شده و کیفیت آموزش را پایین آورده است که تاثیر این شرایط را در نتایج کنکور مشاهده میکنیم، شرایط اقتصادی و اجتماعی نیز در کاهش تعداد پذیرششدگان استان در دانشگاههای قطب موثر بوده است، اما یک علت آن بر میگردد به آنکه آموزش و پرورش راندمان، شانیت و جایگاه خود را از دست داده است.
کد مطلب: 336323