گروه فرهنگی: سرپرست کاوش پنجمین فصل کاوش باستانشناسی در محوطۀ تاریخی بازه هور با اشاره به کشف نقاشیهای دیواری و کتیبه پهلوی- ساسانی در آتشکده معظم گفت: احتمالا سومین آتشکده معظم عصر باستان را کشف کردیم.
به گزارش ایلنا، در عهد باستان، آتش به تناسب اجتماعات و شهرها، درجه داشت. آتش خانه را مانبذیا (کدخدای خانه) نگاه میداشت و نگاهبان آتش در هر عشیره یا دیه «آذران» مغ بود. ولی در کوره یا استان «آتش بهرام = ورهران» هیأتی تحت ریاست یک موبد نگاهدارنده آتش بودند.ایرانیان باستان، معتقد بودند که حرارت به سه شکل و در سه جا وجود دارد: در روی زمین به صورت آتش، در هوا یعنی میان زمین و آسمان به صورت حرارت و در آسمان به شکل خورشید.
باتوجه به اهمیتی که آتش در دوره ایران باستان داشته است، در این دوران شاهد ساخت انواع آتشکدهها از خانگی تا محلی و البته آتشکدههای شاهی بودهایم به گونهای که هزاران آتشکده محلی در سراسر ایران ساخته شده بود اما تنها سه آتشکده بزرگ در سه نقطه کشور وجود داشت که معتقد بودند آتش علوی در آغاز آفرینش توسط باد، در این سه نقطه به وجود آمده است. آتشکده آذرگشنسب Adhur Gushnasp، آذر برزینمهر Adhur Burzenmitre، آذرفرنبغ Adhur Farnbagh سه آتشکدهای هستند که از دوران باستان به جای ماندهاند و نکته جالب درباره آنها این است که هریک از این آتشکدهها به طبقه و گروهی خاص منسوب بود. آذرگشناسب، آتش لشگریان «ارتشتاران» و آذرفرنبغ، مربوط به کشاورزان «واستریوشان» و آذر برزینمهر، منسوب به پیشوایان دینی «آتوربانان» بوده است.
آتشکده آذرگشنسب که محل نگهداری آتش شاهی و آتش مقدس جنگیان و رزمیان بود بر اساس متون تاریخی در آذربایجان بود و برخی معتقد هستند که تخت سلیمان همان آتشکده آذرگشنسب است.درخصوص مکان آتشکده آذرفرنبغ یعنی «آتشِ شکوه ایزاد» که آتش مخصوص روحانیان و موبدان و پیشوایان دین بود، برخی از باستانشناسان و محققین از جمله ویلیام جکسن و پروفسور کریستن سن محل این آتشکده را در کاریان فارس، میان بندر سیراف و دارابجرد میدانستند و برخی دیگر همانند پروفسور هرتسفلد معتقد بودند که محل این آتشکده در دریاچه کنارنگ (جلگه نیشابور) بوده است.اما محققان معتقد بودند که آتشکده آذربرزین مهر یا آتش نگهبان و حامی برزیگران و کشاورزان، در ریوند شمال شرقی نیشابور (ابرشهر) واقع بوده است. پروفسور ویلیام جکسن، جای این آتشکده را در قریه مهر میان خراسان و راه میاندشت و سبزوار میداند.
میثم لباف خانیکی (دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران و سرپرست هیئت باستانشناسی) با تاکید برآنکه بر اساس یافتههای این فصل از کاوش، میتوان به طور قطع گفت که یکی از آتشکدههای معظم دوره ساسانیان را پیدا کردهایم، یادآور شد: ولایت پشت که در متون دینی به نام پشت گشتاسپان شناخته میشد، مقرّ یکی از سه آتش مهم دورۀ ساسانی بود که به نام آذربرزین مهر معرفی شده است.به گفته لباف خانیکی؛ کشف تعدادی گِل مُهر از این مجموعه حکایت از فعالیتهای اداری سازمان یافته در این مجموعۀ مذهبی و شاید حکایت از اهدای هدایا به موبدان دارد، میتوان گفت در پنجمین فصل کاوش باستانشناسی در محوطۀ تاریخی بازه هور با تمرکز بر ادامۀ کاوشها در محل قلعه دختر روستای رباط سفید، آتشکده آذربرزین مهر پیدا شده است. براساس گچبریها و کتیبههایی که بدست آمده، میتوان گفت این یافته همان آتشکده معظم است.
کتیبههای پهلوی- ساسانی که بدست آوردهایم نیاز به خوانش دارند البته باتوجه به آنکه این کتیبهها روی دیوارها بودند و با تخریب آن شکسته شدهاند، نیاز است تا ساماندهی در این خصوص انجام و بعد خوانش صورت گیرد.
او ادامه داد: کشف تعدادی گِل مُهر که به نوعی پلمپهایی برای ارسال کالا به حساب میآمدند و معمولا در مراکز مهم سیاسی و اداری وجود داشتند، نشان از آن دارد که این مکان در زمان ساسانیان مهم بوده. نباید فراموش کرد که آتشکدهها صرفا مرکز عبادت نبوده بلکه امور اقتصادی و مدیریت منطقه نیز در این مجموعهها برپا بوده است. روحانیون و دیوان سالارها در آتشکدهها مستقر بودند و حتا ممکن است این گل مهرها متعلق به هدایایی باشد که به آتشکده اهدا شدهاند.
هرچند به گفته لباف خانیکی؛ تاکنون اثری از ظروف یا شیء که بتوان گفت مربوط به هدایایی است که به آتشکده اهدا شده، پیدا نشده چراکه هزاران سال است که متروک مانده و احتمالا از همان سالهای اولیه متروک شدن نیز مورد غارت قرار گرفته، اما مصالح و تزیینات مرغوب این یافته نشان از اهمیت این مجموعه نزد حکومت مرکزی ساسانی دارد.
این باستانشناس ادامه داد: فضای آتشکده حدود ۴۰۰ متر مربع است و شامل فضاهای الحاقی و خدماتی نیز میشود که در کل وسعتی در حدود ۴ هکتار را دربرمیگیرد. درحال حاضر بخش آتشکده کاوش شده و چارطاقی با وسعت ۶ در ۶ متر که آتشگاه اصلی است، بدست آمده. با توجه به الحاقات آن میتوان گفت با یک شهر روبه رو هستیم. البته در این فصل از کاوش موفق شدیم نقاشیها و گچبریهای دورۀ ساسانی را بدست آوریم. تمام بنا با آجر ساخته شده و البته فضاهای خشتی نیز داریم.
او درخصوص نقاشیهایی که بر دیوارههای آتشکده کشف شده مشهود است نیز گفت: نقاشیها طرحهای گیاهی و انسانی هستند که زیر لایهای از گل پنهان شدهاند. کلیات این نقشها معلوم است اما باید کار تخصصی و مرمتی روی آن انجام و لایه گل با روشهای خاص برداشته شوند. این نقوش با رنگهای مرسوم در دوره ساسانی مانند قرمز، سبز، آبی لاجوردی، زرد و نارنجی کشیده و با خط مشکلی دورگیری شدهاند. بسیار زیبا هستند و در این میان نقوش هندسی، گیاهی و انسانی نیز در میان گچبریها دیده میشود.
این باستانشناس درخصوص تاثیر یافتههای این فصل از کاوش در بازه هور برای یافتن رابطهای بین بخشهای مختلف کشور اعم از شمال شرق، مرکز و غرب در دوره ساسانیان گفت: پلانی که آتشکده دارد و مصالحی که استفاده شده، بومی منطقه نیست و الگوی معماری بومی در این مکان حاکم نیست بلکه شاهد معماری غرب و جنوب غرب ایران هستیم که مرکز حکومت ساسانیان بود. درواقع سبکی که در این آتشکده شاهد هستیم شبیه به آتشکده آذرگشنسب در تخت سلیمان است. احتمال میدهیم افرادی برای ساخت این مجموعه از طرف حکومت مرکزی برای ساخت این آتشکده آمدهاند.
لباف خانیکی در پاسخ به این سئوال که آیا به لحاظ منطقهای و طول و عرض جغرافیایی، اندازه گیریهای لازم برای جانمایی آتشکده تازه کشف شده صورت گرفته و میتوان بر اساس یافتههای قبلی مثلث آتشکدههای معظم دوره ساسانی را تکمیل کرد، گفت: بله به احتمال زیاد بتوان چنین کاری را انجام داد اما این مهم نیازمند مطالعات بیشتری است. این آتشکده از جمله نخستین کشفهای حوزه باستانشناسی در شمال شرق کشور و منطقه خراسان است که به فرهنگ و تمدن خراسان پیش از اسلام میرسد. چراکه در خراسان از دوره ساسانی سازهای نداریم که با آجر ساخته شده باشد چراکه مصالح بومی منطقه خشت خام است. ضمن آنکه پلان این بنا از پلان بناهای مرکزی امپراتوری ساسانی تبعیت میکند و حتا تزییات بکار رفته در این بنا بسیار به تزییات تیسفون شباهت دارد. نقش مایههایی همانند قوچ نشسته، موتیفهای گیاهی و… بسیار به گچبریهای بیشاپور و تیسفون و مرکزیت حکمرانی ساسانیان شبیه است.