رشد آسیبهای روحی در جا ماندگان از تحصیل
آسیبهایی که نمایندگان درکی از آن ندارند
رویداد24 , 13 تير 1401 ساعت 11:43
گروه سیاسی: زهره الهیان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در اظهار نظری عجیب گفته «در کشور ۳ میلیون کودک در ایام کرونا به دلایلی از جمله دسترسی نداشتن به سامانه شاد از تحصیل بازماندند. من میگویم چه بسا این کودکان از آسیبهای فضای مجازی که در دوران کرونا و استفاده بیرویه از گوشی و تبلت به کودکان و نوجوانان ما تحمیل شد، مصون ماندند.» سخنانی که البته بهانهای بود برای حمایت از طرح صیانت از فضای مجازی که تا کنون با واکنش منفی شهروندان مواجه شده است.
این سخن و اظهار خرسندی الهیان تنها نشاندهنده این موضوع است که برخی نمایندگان مجلس انقلابی اندک مطالعه و نگرشی در خصوص آسیبهای اجتماعی، دلایل و پیامدهای آن ندارند، چه آنکه ترک تحصیل کودکان و نبود عدالت آموزشی ولو در دسترسی به آموزش آنلاین آسیبهایی را به زندگی و روان دانشآموزان میزند که غالبا غیرقابل جبران است.
خودکشی به دنبال عدم دسترسی به تجهیزات آموزش آنلاین
انتشار اخبار مرتبط با خودکشی دانشآموزان در کشور در همان دوران اوجگیری کرونا و به میان آمدن موضوع آموزش آنلاین یکی از عواقبی عدم دسترسی به فضای مجازی و شبکه شاد بود که این نماینده مجلس به آن توجه نکرده و صرف باورهای شخصی خود اظهارنظری غیرکارشناسی کرده است.
دانشآموزانی که بر اساس اخبار منتشر شده خودکشی میکردند، زیرا به ابزار گوشی هوشمند دسترسی نداشته و از ادامه تحصیل ناتوان میشدند، مواردی که معمولا یا علت خودکشی توسط آموزش و پرورش و سایر دستگاهها تکذیب میشد یا اینکه نسبت به آن اظهارنظری صورت نمیگرفت.
با این حال محمدمهدی تندگویان معاون وقت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان نسبت به خودکشیهای زیر ۱۵ سالهها به دلیل فقر و عدم دسترسی به ابزار هوشمند هشدار داده و گفته بود: «خودکشی در کشور با ضریب روبه رشدی در حال افزایش است و طبق آمار منتشر شده عمده آنها بین سنین ۱۵ تا ۳۵ سال رخ میدهد، اما امسال ما شاهد خودکشیهای زیر ۱۵ سال هم بودیم که جای تاسف دارد.»
او تاکید کرده بود: «به اعتقاد من بخش زیادی از خودکشیها به اوضاع اقتصادی کشور و موضوع معیشتی مردم بازمیگردد و از آنجایی که نوجوانان هم در فضای مجازی حضور پررنگی دارند و حداقل برای شرکت در کلاسهای آنلاین باید گوشی و تبلت داشته باشند، مدل زندگی خود را با دیگران و همسالان مقایسه میکنند و وقتی به این کمبود برسند که چرا مانند دیگران زندگی نمیکنند ممکن است دست به خودکشی بزنند که این یکی از آفتهای فضای مجازی است.»
تبعات بازماندن از تحصیل
خودکشی کودکان و نوجوانان، اما تنها یکی از تبعات غیرقابل جبران عدم دسترسی دانشآموزان به گوشی هوشمند و آموزش آنلاین بود. افزایش کودکهمسری و به تبع آن، کودکبیوگی نیز یکی دیگر از آسیبهای این عدم دسترسی بود که مطابق معمول بیش از همه طومار زندگی دختربچهها را در هم پیچید.همزمان با شیوع کرونا در جهان، یونیسف نسبت به خطر افزایش کودک همسری ۱۰ میلیون دختربچه در جهان هشدار داد، هشداری که البته شامل برخی از مناطق کشور ما هم میشد.
اگر چه ترک تحصیل دختران دانشآموز به دلیل فقر اقتصادی و فرهنگی و نبود امکانات آموزشی در برخی مناطق کشور پدیدهای جدید نیست، با این حال به نظر میرسد ازدواج دختربچهها در دوران کرونا رشدی چشمگیر داشته است، چه آنکه دخترانی که به دلیل عدم دسترسی به «شبکه شاد» از تحصیل جا میماندند، با سرعت بیشتری به سمت ازدواجهای زودرس و اجباری و متعاقب آن مادر شدن یا طلاقهای زودهنگام میرفتند.
نگاهی به آمار ازدواج و طلاق کودکان طی دوسال کرونایی میتواند شاهدی بر این مدعا باشد. گزارش مرکز آمار ایران، درباره ازدواج در سال ۹۹، بیانگر رشد ۱۰/۵ درصدی ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله نسبت به سال ۹۸ بود. آماری که تنها معطوف به ازدواجهای ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشور بود و قطعا تعداد موارد ثبت نشده آمار این ازدواجها را افزایش خواهد داد. همچنین در همان سال ۲۰ پسر کمتر از ۱۵ سال و یک دختر کمتر از ۱۰ سال ازدواج کرده بودند.
در بهار ۱۴۰۰ نیز آمار ازدواج کودکان شگفانگیز و تاسفآور بود، بر اساس آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در این بازه زمانی ۹۷۵۳ دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله ازدواج کرده بودند که این تعداد در قیاس با آمارهای فصلی دو سال پیش از آن، بالاترین آمار فصلی ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله بود. جالب آنکه در همان بازه زمانی ۴۵ هزار و ۵۲۲ دختر ۱۵ تا ۱۹ ساله، ۶ پسر کمتر از ۱۵ سال و ۶۵۷۳ پسر ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز تن به ازدواجهای زودهنگام داده بودند آماری که همچنان معطوف به ازدواجهای ثبت شده بوده و موارد ثبت نشده نیز باید احصا و به این تعداد اضافه شود تا اوج فاجعه در کشور مشخص شود.
گزارش مرکز آمار ایران همچنین از طلاق ۱۷۲ دختر بچه ۱۰ تا ۱۴ ساله در بهار ۱۴۰۰ پرده برداشت همچنین در همان بازه زمانی ۳۰۴۴ دختر و ۱۴۷ پسر ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز طلاق گرفته بودند. آماری که در مقایسه با بهار ۹۹ و در همین بازه سنی برای دختران حاکی از افزایش موارد و برای پسران حاکی از کاهش موارد بود.
این آمارهای فاجعهبار در شرایط کرونایی کشور میتواند گویای تاثیر کرونا بر افزایش کودکهمسری به دلیل فقر و عدم دسترسی دانشآموزان مناطق محروم فرهنگی و افتصادی کشور به آموزش آنلاین باشد. قطعا از والدینی که نهایت مسیر زندگی دختران خود را ازدواجهای زودرس میبینند نمیتوان انتظار داشت که برای دختربچه خود به دنبال ابزار هوشمند برای تحصیل آنلاین باشند و چه بسا بسیار زودتر از همیشه دختر بچه خود را روانه خانه شوهر و بستر زناشویی با مردانی عموما بزرگسال کنند.
افزایش وام ازدواج نیز دقیقا در همان دوران کرونا در دستور کار قرار گرفت؛ مسالهای که واکنش انتقادی محمدمهدی تندگویان را به دنبال داشت. او نسبت به افزایش کودکهمسری و سوءآستفاده از کودکان برای رسیدن به این مبلغ هشدار داده بود، تاثیر همزمانی ۳ پدیده کرونا، افزایش وام ازدواج و ترک تحصیل کودکان فقیر و محروم بر افزایش ازدواجهای کودکان و به دنبال آن افزایش طلاق در میان کودکان موضوعی غیرقابل انکار است.
افزایش موارد کودکان مطلقه در این دوران میتواند زنگ خطری باشد برای آسیبهای اجتماعی این دختران جا مانده از حمایتهای اجتماعی و قانونی که اگر حمایتی بود هرگز ازدواجهای زودهنگامشان رخ نمیداد.
با این حال از نمایندگان مجلس یازدهم نمیتوان انتظار داشتن درک و تحلیل مناسب از کودکهمسری و کودکبیوه به عنوان یک آسیباجتماعی و غیرقابل جبران را داشت آنچنان که زهره سادات لاجوردی همکار الهیان در مجلس در یک اظهار نظر نامعقول کودک همسری را مسئله اساسی و مهم در کشور ندانسته بود. حسن نوروزی نائب رئیس کمیسیون قضایی مجلس نیز سال گذشته در حمایت از کودکهمسری سخن گفته بود! سخنانی که ابراز آنها از سوی نمایندگان حداقلی این مجلس به هیچعنوان دور از انتظار نیست.
رشد کودکان کار در سایه ترک تحصیل کرونایی
رشد کودکان کار و طولانی شدن ساعات کار کودکان در کشور از مسائلی بود که کارشناسان نسبت به آن در دوران کرونا هشدار میدادند، مسالهای که البته از نظر زهره الهیان مغفول مانده است. وضعیتی به که روزبه کردونی پژوهشگر حوزه سیاستگذاری اجتماعی درباره آن گفته بود: «تحقیقی که در خصوص وضعیت کودکان خانوادههای کم در آمد در شهر تهران انجام شده است نشان دهنده تاثیرات مخرب کووید۱۹ بر وضعیت این کودکان است. در چنین شرایطی هم با افزایش کودکان کار و هم با بدتر شدن وضعیت کودکانی که در حال کار هستند مواجه خواهیم شد، طوریکه ممکن است تعداد زیادی از کودکان کار مجبور به انجام بدترین اشکال کار شوند که آسیب قابل توجهی به سلامت و ایمنی آنها وارد میکند.»
در واقع ترک تحصیل کودکان به دلیل عدم دسترسی به سامانه شاد و فضای مجازی آنها را به سمت کار در خیابانها و کارگاههای زیرزمینی کشاند زیراخانوادهای که به دلیل فقر از عهده تامین لوازم تحصیل فرزندشان برنمیآیند و اصولا بیشتر بر درآمدزایی او تاکید دارند تا تحصیلاتش قطعا با آنلاین شدن آموزشهای مدرسه تاکید بیشتری بر کار فرزندشان داشتند تا ادامه تحصیل او.
رشد آسیبهای روحی در جا ماندگان از تحصیل
اما حالت دیگری نیز برای کودکان جا مانده از تحصیل به دلیل آموزشهای آنلاین متصور است، این کودکان در بهترین حالت خانهنشین و منزوی شده و به دلیل عدم دسترسی به تحصیل خود را مطرود شده از اجتماع، مدرسه و خانواده تصور میکنند. بسیاری از این کودکان دچار افسردگی، ناامیدی و کاهش شدید اعتماد به نفس از یک سو و تصورات منفی نسبت به والدین و حتی اجتماعی میشدند که این ابتداییترین حقوق آنها را ستانده است. خودکشیهای اعتراضی دانشاموزان تنها یکی از نمودهای آسیب روانی به فرزندانی است که در سایه کرونا و عدم دسترسی به شاد از تحصیل باز ماندند.
این کودکان به دلیل فقر خانواده و گران بودن هزینههای مشاوره روانشناسی قطعا دسترسی به روانشناس برای بهبود حالات روحی نداشتند و به همین دلیل هم باید منتظر عواقب روحی آنچه در دوران آموزش آنلاین و عدم دسترسی تجهیزات مورد نیاز تحصیل بر سر این کودکان آمد باشیم. زهره الهیان و همفکران او در مجلس که برای به کرسی نشاندن مطالبات خود و نه اجتماع، برای تصویب طرح صیانت به هر دری میکوبند، امروز هم از عدم دسترسی ۳ و نیم میلیون کودک ایرانی به ابزار شاد اظهار خرسندی کرده و آنها را مصون از آسیبهای فضای مجازی میدانند در حالیکه به تبعات هیچیک از آسیبهایی که به دنبال جا ماندن این کودکان از تحصیل متوجه آنان میشود اهمیتی نمیدهند یا آگاهی ندارند.
ای کاش این نماینده مجلس به این سوال پاسخ بدهد که ورود کودک به مسیر زناشویی، زایمان وطلاق زود هنگام آسیبزاتر است یا دستیابی او به فضای مجازی؟ کاش الهیان درباره خودکشیهای ناشی از کودکهمسری نیز بیشتر تحقیق کرده و در ترازوی مقایسه با آسیبهای فضای مجازی میگذاشت.او باید به این پرسش نیز پاسخ دهد که رنج مورد خشونت و آزارهای جسمی، جنسی و کلامی قرار گرفتن در خیابان و انجام مشاغل سخت برای یک کودک بیشتر است یا دستیابی او به فضای مجازی و آشنا شدن با موارد مثبت و منفی که در این فضا توامان وجود دارد؟
پاسخ به این پرسش نیز مهم است که پریشان احوالی و ضربههای روحی به دنبال لمس فقر و از دست دادن فرصتها و رویاهای یک کودک در عدم دسترسی به آموزش آنلاین بدتر است یا حضور کودک در فضای مجازی؟ راستی امثال زهره الهیان درباره کودکان مناطق محرومی که با هزار زحمت به گوشی هوشمند دسترسی پیدا میکردند، اما برای دستیابی به اینترنت و وصل شدن به کلاس درس آنلاین راهی کوه و دشت میشدند، چه میداند؟
کد مطلب: 345150