گروه سیاسی: رابطه مبهم ایران و روسیه در تمامی ادوار در نگاه عمومی جامعه با بدبینی قابل توجهی دیده شده است.افکار عمومی بر این باور است که روس ها مانع پیشرفت ایران و ارتباط با غرب هستند و در مذاکرات نیز همواره این ادعا وجود داشت.بخصوص پس از بن بست دوحه و سفر باقری کنی به مسکو که باعث شد این بدبینی ها نسبت به نقش روسیه در برجام بیشتر شود.
حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده سابق مجلس و استاد روابط بینالملل، در آغاز درباره ماهیت ارتباط ایران و روسیه گفت: «اعتقاد من بر این است که آنچه در رابطه ایران و روسیه شکل گرفته یک رابطه شبهراهبردی است. به هر حال در دنیا امروز روابط بین کشور ها در حوزههای مختلفی شکل می گیرد.اول روابط راهبردی است که در آن دو کشور اشتراک امنیت ملی و منافع ملی، در حوزه های مختلف دارند و تحت هر شرایطی در کنار هم هستند و علاوه بر اینکه در تقسیم منافع همدیگر را در نظر میگیرند، هزینهها را نیز بین خود تقسیم میکنند؛ مثلا آمریکا با رژیم صهیونیستی چنین ارتباطی دارد. یک رابطه دیگر رابطه تاکتیکی مبنتی بر منافع سیال است که کشور ها در این شرایط هر چه که منافعشان اقتضا کند در آن قالب عمل می کنند.
رابطه ایران و روسیه شبه راهبردی است رابطه ای که به هر حال مسائل اساسی در آن وجود دارد ولی به سمت راهبردی که در آن هزینه ها و سود و زیان سرشکن شود شکل نگرفته است.در روابط شبه راهبردی طرفی بیشتر برنده است که توان مانور بیشتری دارد در رابطه خاص شبه راهبردی ایران و روسیه بیشتر روس ها بهره می گیرند.اگر این رابطه به یک رابطه راهبردی نینجامد به ضرر ایران است چون در رابطه شبه راهبردی این قدرت ها هستند که عرصه های سود و زیان را مشخص می کنند و برنده اصلی خودشان هستند و یک نگاه خاکریزی را به طرف خودشان دارند؛ بهعنوان مثال در سوریه، دو کشور ایران و روسیه با هم هزینه کردند ولی الان روسها از طریق بنادر سوریه هزینههایشان را بازمیگیرند اما ایران هنوز در حال هزینهدادن است. به هر حال منافع ایران و حامیان ایران در سوریه نیز تحت هدف رژیم صیهونیستی قرار گرفتند و روسها هیچگونه کمک اطلاعاتی نیز به ایران ندادند و نگاهشان به موضوع سوریه یک نگاه راهبردی نیست».
او در ادامه درباره نقش روسیه در چالشهای برجامی افزود: «در موضوع برجام هم با همین چالشها مواجه هستیم. اکنون مسئولان ایرانی نقش روسها را پنهان نمیکنند و وزارت خارجه علنا اعلام میکند روسها حق دارند منافع خود را از برجام بردارند یا به هر حال در طرف دیگر ما میبینیم که قبل و بعد از مذاکرات دوحه که میتوانست راهکاری مثبت باشد. در این بین شاهد نشست طرف ایرانی در مسکو هستیم؛ نشستی که شامل سازوکارهای وزارت خارجه نیز نبوده است. بورل نیز در این بین اعلام میکند ایران باید روسها را قانع کند؛ روسهایی که در شرایط تحریم کنار ایران نبودند و نیروگاه پر هزینه بوشهر را به ایران تحمیل کردند، روسهایی که در قطعنامههای تحریمی علیه ایران نقش داشتند و اگر حق وتو را در 2006 به کار میگرفتند ایران به تنگنا نمیافتاد حالا همین روسیه را الان میبینیم که مانع برجام شده است. من بارها گفتهام که با وجود اینکه ایرانیها سعی کردهاند برجام را حل کنند مانع اصلی روسها بودند و خود را پنهان کردند».
فلاحتپیشه سپس درباره ادعا وابستگی ایران به روسیه اشاره کرد: «این وابستگی در تاریخ بعد از انقلاب بیسابقه است و خلاف قانونی اساسی است. الان روسیه بهرغم تحریمهایی که از سوی اروپایی ها شده است این تحریمها بیشتر اروپا را آزار میدهد؛ دلیل این است که روسها توانستهاند مهمترین جایگزین دنیا برای انرژی یعنی ایران را قفل کنند. در زمانیکه لاوروف در تهران بود چهار شرکت اروپایی در قطر قراردادهایی را بستند در صورتیکه همه این قراردادها را ایران میتوانست منعقدکند یا اگر سه میلیون بشکه نفت ایران وارد بازار میشد ایران به بهترین شکوفایی شبیه دهه40 و 50 میرسید اما همه اینها قربانی سیاست با روسیه شد. اگر رابطه راهبردی بود شرایط خاصی را داشت اما این رابطه از طرف ایران یک توهم راهبردی است. شبهراهبردی عبارت است از سیاسیبازی روسها به علاوه توهم راهبردی ایران که مساوی رابطه شبه راهبردی می شود».
این استاد دانشگاه در پایان درباره امتیازات احتمالی روسیه برای ایران گفت: «تا الان فرصتهای طلایی از ایران گرفته شده است و الان اعلام کردهاند مذاکرات یکماه دیگر به تعویق میافتد. ما به سقوط برجام نزدیک میشویم. پیشبینی شده است مذاکرات چند هفته قبل از انتخابات آمریکا برگزار شود که امریکا در این شرایط سعی میکند چندین قرارداد علیه ایران با کشورهای عربی منعقد کند.
عملا اتفاقی که میافتد این است که دیپلماسی قربانی خواهد شد و در این شرایط رابطه راهبردی را باید بر اساس مصداق دید. اگر در این فاصله ایران به عنوان عضو گروه بریکس پذیرفته شود که 26درصد درآمد ناخالص داخلی دنیا در آنجا تولید می شود و 24درصد گردش مالی خارج از حوزه مالی یورو و دلار را دارد؛ایران باید در این سازوکار پذیرفته شود.در حوزههای دفاعی نیز ایران باید با به روزترین سامانههای دفاعی روسی تجهیز شود و اگر اقدامات ایزایی صهیونیستها صورت بگیرد ایرانیها باید این اطمینان را داشته باشند که میتوانند از بالاترین فناوریهای نظامی خود حتی هستهای برخوردار باشند اما روسها قبول نمیکنند و حتی سازوکار بریکس و شانگهای را نیز به شکلی ترتیب میدهند که ایران به شکل یک کشور تحریمی باقی بماند. وقتی در دنیا یک رابطهای را به عنوان رابطه راهبردی تعریف میکنند و این رابطه در حوزههای اقتصادی، سیاسی و سازمانهای بینالمللی تعریف خاص خود را داشته باشد باید طرفین از منافع یکدیگر بهرهمند شود. اما شاهد این هستیم که بار دیگر پس از هشتسال نام ایران در شورای حکام و شورا امنیت سازمان ملل متحد مطرح میشود و زمینه برای قرار گرفتن ایران در بند هفت سازمان ملل فراهم میشود اما هیچ قرارداد راهبردی بین ایران و چین منعقد نشده است تا ایران نشان دهد مثل روسیه میتواند در شرایط تحریم اهداف توسعهمحور خود را پیش ببرد».