اقباله هیئتی
در پی اجرای حذف ارز ترجیحی كالاهای اساسی توسط دولت ابراهیم رئیسی،نرخ تورم خرداد ماه ركوردشكنی كرد و گرانی به مهمترین دغدغه مردمی تبدیل شد كه تا پیش از آن و در چند سال اخیر به سرعت در حال فقیر شدن بودند و هر روز قدرت خرید كمتری نسبت به روز پیش را تجربه كردند.
تورم سالانه فقیرترین دهک جامعه در خرداد ۱۴۰۱ بالغ بر ۴۲ درصد به ثبت رسیده است، این بالاترین نرخ تورم سالانه در میان تمامی دهکهای هزینهای است و این یعنی این سیاست حذف ارز 4200 تومانی دولت هم نه تنها كمكی به اجرای عدالتی كه شعارش فراوان داده شدنكرده است،بلكه تورم، كمر فقیرترین و محرومترین اقشار مردم را شكسته است. این در حالی است كه طبق وعدهها قرار بود كه یارانه اغنیا حذف شده و به یارانه فقرا افزوده شود! اما در عمل میبینیم كه دقیقا در جهت مخالف وعدهها گام برداشته شده است. دادههای رسمی مركز آمار نشان میدهد ارز ترجیحی بیشتر به نفع فقرا بوده است چراکه حذف آن تورم زندگی فرودستان را به شدت تحت تاثیر قرار داده و فاصله تورم فقرا و ثروتمندان را افزایش داده است. بر طبق دادههای اقتصادی، ویژگی «تورم» در حالت کلی این است که به دهکهای پایینتر فشار بیشتر میآورد و اتفاقا دهكهای برخوردار با افزایش نرخ تورم، ارزش داراییهایشان چندین برابر میوشد و همین شكاف میان فقرا را با آنان عمیقتر خواهد كرد. تورم هرچه بیشتر باشد، این فشار هم بیشتر میشود و منطقی است که در این میان، فاصله تورمی دهکها نیز بیشتر میشود.
در این میان، هنوز هم خبری از کالابرگ که قرار بوده در میان مردم توزیع شود و ان همه برایش تبلیغات شد هم نشده است و به اعتقاد كارشناسن، حتی توزیع كالابرگ، بعید است كه جبرانکننده تورم معیشتی دهکهای فرودست باشد، چرا كه موج تورمی اردیبهشت که در خرداد تثبیت و نمایان شده، تنها محدود به اقلام خوراکی نبوده؛ حذف ارز ترجیحی خوراکیها، تمام کالاها و خدمات مورد نیاز مردم را گران کرده است؛ نباید فراموش كرد که مردم علاوه بر خوراك، نیاز به سرپناهی برای زیستن دارند؛ نیاز به دارو برای درمان و آموزش و حمل و نقل دارند و نرخ تمام مولفهها رشد چند ده درصدی یا حتی چند صد درصدی داشته؛ برای اینها قرار است چه فکری شود؟
اما در رابطه با وعدههایی كه برای بهبود شرایط توسط مقامات و دولتی ها داده میشود هم باید گفت با توجه به چشماندازهای منفی از توافق هستهای به نظر نمیرسد بتوان انتظار بهبود شرایط اقتصادی را داشت.برای نمونه در بازار ارز، از نظر فعالان با توجه شکست مذاکرات هستهای در دوحه، دلیلی برای افت قیمت دلار وجود ندارد و این ارز به تدریج حرکت در مسیر افزایشی را ادامه خواهد داد و حتی احتمال رسیدن آن به سمت مرزهای تاریخی وجود دارد. حالا تصور كنید با این شرایط معیشتی و تورم،احتمال افزایش انفجاری قیمت دلار، چه بر سر مردم و این اقتصاد نیمهجان خواهد آورد.