گروه جامعه: سابقه حضور ایرانیان در مکزیک به قرنها قبل باز میگردد، اما زمانی که شاه مخلوع ایران پس از سرنگونیاش در سال ۱۹۷۹ میلادی به آنجا پناه برد این موضوع آشکارتر شد.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، در کنار آبهای نیلگون خلیج آکاپولکو خانهای سفید قرار دارد که با طاقهای عربی تزئین شده است. مردم محلی آن را La Casa del Sha خانه شاه مینامند که اشارهای به شاه مخلوع ایران است که پس از سرنگونیاش در سال ۱۹۷۹ میلادی در مکزیک زندگی میکرد.
در حالی که شاه ممکن است مشهورترین مهاجر مکزیک از ایران باشد افراد دیگری نیز از مهاجران به مکزیک بودهاند. در دهههای اخیر، تعداد فزایندهای از ایرانیان به مکزیک رفتهاند.
حضور ایرانیان در مکزیک به زمان امپراتوری اسپانیا باز میگردد. کشتیها به طور مرتب از فیلیپین به مانیل گالئون میرسیدند و در ازای نقره مکزیکی کالاهای لوکس را از آسیا به ارمغان میآورند. هزاران نفر از سراسر آسیا در این قایقها به آمریکای لاتین رسیدند. از جمله دون «پدرو دو زاراته» تاجری از اصفهان که در دهه ۱۷۲۰ به مکزیکوسیتی راه یافت. او بخشی از جامعه کوچک ارمنیان جلفای نو بود که در محله لا مرسدس زندگی میکردند.
مشخص نیست که دون زاراته اجدادی از خود به جا گذاشته است یا خیر، اما میراث او به عنوان یک تاجر در میان ایرانیان مکزیکوسیتی زنده است. در یکی از میادین اصلی پولانکو که از آن تحت عنوان «بورلی هیلز» مکزیک یاد میشود تابلوی بزرگی که روی آن نوشته شده Tapetes Teheran یا فرشهای تهران دیده میشود که نمادی از تجارتی است که بیش از ۲۰ سال پیش توسط خانواده بهادر تاسیس شده است.
آنان که اصالتا ایرانی بودند پیش از اقامت در مکزیکوسیتی به کانادا رفتند جایی که اعضای خانوادهشان پیش از انقلاب ۱۹۷۹ میلادی به آنجا آمده بودند. تجارت فرش شغلی است که امروزه ایرانیان بیشتری را در مکزیک به خود جلب کرده است و چندین مغازه فرش فروشی در سطح شهر افتتاح شده است. در اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی موزه ملی فرهنگهای پایتخت مکزیک حتی میزبان نمایشگاهی از فرشهای ایرانی بود که قطعات اهدایی از سوی خانواده بهادر در آن به نمایش گذاشته شد.
از اولین بازرگانان فرش ایرانی در مکزیک خانواده «اوداباشیان» بودند که در سال ۱۹۲۳ مغازهای راه اندازی کردند. این خانواده که ارمنیان ارزروم بودند و از نسل کشی در امپراتوری عثمانی گریخته بودند به فروش فرشهای ایرانی معروف شدند.
موج معاصر مهاجرت ایرانیان از اواسط قرن بیستم آغاز شد. پدربزرگ و مادربزرگ «امینه پرواز» از جمله آنان بودند. «امینه» به «میدل ایست آی» میگوید: «آنان به دنبال زندگی بهتر به اینجا آمدند و پس از توقف در بسیاری از کشورها در مکزیک ساکن شدند. پدرم همیشه مکزیک را دوست داشت، زیرا در جوانی به مکزیک آمده بود». پرواز که مادرش مکزیکی است در اطراف جامعه عرب مکزیک بزرگ شد. او با آموختن زبان فارسی و حتی سفر به ایران احساس عمیقتری از ارتباط خود با میراث ایرانیاش داشت.
پرواز تخمین زده است که حدود ۳۰۰۰ ایرانی در سراسر مکزیک زندگی میکنند که حدود ۲۰۰ نفر در پایتخت و بقیه در سراسر کشور پراکنده شدهاند. بسیاری پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران آمدند. از جمله مادر «بدیع زاراته خلیلی» بود. او در مازندران در ساحل دریای خزر به دنیا آمد.
زاراته خلیلی میگوید مادرش در رشته پزشکی تحصیل کرد و در مسائل مرتبط با عدالت اجتماعی فعالیت نمود. او در قالب یک هیئت صلح در دهه ۱۹۸۰ میلادی به السالوادور اعزام شد و در بحبوحه جنگ داخلی در آنجا با پدر بدیع آشنا شد. زاراته خلیلی میگوید: «پدرم عاشق مادرم شد و خواستگاری کرد، اما او ابتدا نه گفت. او رفت و فارسی یاد گرفت و یک سال بعد بازگشت و دوباره از او این بار به زبان فارسی خواستگاری کرد و مادرم این بار بله گفت».
زاراته خلیلی با زبان فارسی در خانه بزرگ شد. مادرش غذاهای ایرانی را با مواد مکزیکی طبخ میکرد و با طعمهای جدید سازگار میشد و آن را با غذاهای مورد علاقهاش تطبیق میداد. او همیشه میگوید که مازندران با غرب مکزیک اشتراکات زیادی دارد. هر دو منطقه دو نیمه گرمسیری هستند و میوه و سبزیجات زیادی تولید میکنند. زاراته خلیلی روی مسائل مهاجرت کار کرده و در حال حاضر در وزارت برابری مکزیک استخدام شده است.
او میگوید: «مادرم به مرور زمان مکزیکیتر و پدرم ایرانیتر شد. آنان زندگی خود را برای مردم اینجا اختصاص دادند و خود را وقف ایجاد تغییرات اجتماعی در مکزیک کردند.»
مکزیک مدتها پناهگاهی برای روشنفکران تحت تعقیب از جمله چپهای اسپانیایی فراری از تسلط فاشیستهای دهه ۱۹۳۰ میلادی، روسهایی مانند «لئون تروتسکی» که از سرکوب استالینیستی گریختند، و آمریکاییهایی مانند «کانلون نانکورو» که به عنوان یکی از اعضای حزب کمونیست با آزار و اذیت مواجه شدند، بوده است.
بسیاری از ایرانیان متوجه میشوند که مکزیکوسیتی بسیار آشناست و از بسیاری جهات شبیه تهران است.
مکزیک هم چنین مکانی را برای آغاز دوباره هنرمندان ایرانی فراهم کرده است. سفر «مهدی مشتاق» نوازنده کلاسیک ایرانی به مکزیک، پس از یک برخورد تصادفی در اتوبوسی در کویر ایران زمانی آغاز شد که گروهی از گردشگران مکزیکی به سه تاری که او با خود حمل میکرد، علاقمند شدند.او میگوید: «آنان را به کلاس موسیقی که تدریس میکردم، دعوت کردم و با هم دوست شدیم و چند آلبومام را به آنان هدیه دادم. چند سال بعد، مشتاق برای اجرا در جشنواره موسیقی» اولین کان «در مکزیکوسیتی دعوت شد. او با خنده میگوید: «مکزیک برای من کاملا جدید بود. من چیزی در مورد آن نمیدانستم. در مکزیک بسیاری از مردم فکر میکنند که در ایران همه شتر سوار میشوند، در ایران نیز ما دیدگاه مشابهی در مورد مکزیک داشتیم».
موسیقی او به قدری محبوب شد که توانست اولین آلبوم موسیقی کلاسیک ایرانی را که در مکزیک ضبط شده بود با سرمایهگذاری کامل تهیه کند. او میگوید: «این واقعیت که مردم مکزیک از موسیقیام حمایت کردند و آن را به انجام رساندند، برای من بسیار خوشحال کننده بود».جدیدترین سرمایهگذاری او Perxico سازها، ریتمها و نوازندگان ایرانی و مکزیکی را گرد هم میآورد تا هویتی تلفیقی را خلق کند.او میگوید: «از ابتدا دلم برای ایران تنگ شده بود. اما بعد از چند سال متوجه شدم که وقتی به ایران رفتم دلم برای مکزیک هم تنگ شده بود. این کشور و مردماش بخشی از من شدند».