سرنوشت اغلب شاعران و نویسندگان معاصر؛ زندان، مهاجرت و مرگ در غربت!
بگردید، درین خانه بگردید، درین خانه غریبید، غریبانه بگردید
19 مرداد 1401 ساعت 14:36
گروه فرهنگ و هنر: پس از انقلاب اسلامی بسیاری از شاعران و نویسندگان بخاطر فعالیتهای ادبی، گرایشات سیاسی و ملی و ... بازداشت شدند. از تعدادی از آنان اعترافات اجباری گرفته و در تلویزیون پخش شد، تعدادی از آنان در زندان درگذشتند و بسیاری دیگر پس از رهایی، از ایران مهاجرت کردند.
...
استاد امیرهوشنگ ابتهاج شاعر بلندآوازه ایرانی هم یکی از آنان بود که در سال ۱۳۶۰ توسط دادگاه انقلاب اسلامی بازداشت و در سال ۱۳۶۳ آزاد شد. ابتهاج میگوید که «در زندان بودم و با یک هم وطن هم بند، ترانۀ "ایران ای سرای امید" از بلند گوی زندان پخش شد، تا که شنیدم زدم زیر گریه! هم بندم گفت: چرا گریه میکنی؟ گفتم: شاعر این ترانه منم! گفت: پس تو که این ترانه را سرودی چرا در زندانی؟» و سرانجام ابتهاج نیز امروز در غربت و در فراغ میهن خود در آلمان درگذشت.
ماجرای وساطت "شهریار" برای آزادی "هوشنگ ابتهاج" از زندان
هوشنگ ابتهاج (سایه) در سال 1360 بازداشت شد اما حبس او دیری نپایید و در حالی که امیدی به آزادی زودهنگام نداشت، روزی نگهبان بند به او گفت: وسایلت را جمع کن؛ تو آزادی! ابتهاج، ناباورانه از زندان بیرون آمد و وقتی علت آزادی اش را جویا شد، دانست که شاعر بزرگ ترک، سید محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار) پیگیر آزادی او بوده است.
دوستی دیرین شهریار و سایه به روایت تصویر
ماجرا از این قرار بود که در سفر رئیسجمهور وقت - آیتالله خامنهای - به تبریز، شهریار با ایشان ملاقات میکند و بدون این که خواستهای برای خود داشته باشد، آزادی هوشنگ ابتهاج را از ایشان میخواهد. این وساطت مقبول میافتد و چند روز بعد، ابتهاج به آزادی سلامی دوباره میکند. شهریار و سایه، از جوانی دوست بسیار صمیمی یکدیگر بودند، به طوری که ابتهاج در این باره می گوید: "دوستی من با شهریار در حد دوستی نبود، عشق هم اگر بگیم، کمه… واقعا هم اون نسبت به من و هم من نسبت به او چنین احساسی داشتیم."
استاد ابتهاج سال ۱۳۹۱ در ۸۵ سالگی خاطرات خود را در گفتگو با میلاد عظیمی در کتاب پیر پرنیان اندیش عنوان کرد. در این کتاب هوشنگ ابتهاج به بیان عقاید و نظرات خود درباره بسیاری از چهرههای به نام موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود میپردازد. او در این کتاب تائید میکند که آزادی اش از زندان در سال ۱۳۶۳ بعد از نامه محمدحسین شهریار به آیتالله خامنهای و بیان این نکته که «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشتهها بر عرش الهی گریه میکنند» صورت گرفته است. ابتهاج یک سال بعد از زندان آزاد میشود.
...
ارغوان شعری درخشان از هوشنگ ابتهاج است. این شعر که درمیان مردم از شهرت و محبوبیت برخوردار است؛ خطاب به درخت ارغوانی است که در حیاط خانه شاعر روییده است.
شعر ارغوان، رنگی اجتماعی دارد و مضمون اصلی آن، حسرت آزادی و امید به فردایی بهتر است. شاعر در اندوه بیعدالتیها و حسرت آزادی، با درخت ارغوان که نمادی از امید به آینده، بهار و رویش دوباره است؛ سخن میگوید.
به کارگیری زبان شعری روان، وزن متناسب با مضمون شعر و استفاده از تشبیهها و استعارههای هنرمندانه از ویژگیهای این شعر است؛ اما علاوه بر هنر شاعری ابتهاج، آنچه که باعث محبوبیت و ماندگاری ارغوان در میان مردم شده است، بیان دغدغههای اجتماعی مردم در این شعر است.
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه میبینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آنچنان نزدیک است
که چو بر میکشم از سینه نفس
نفسم را برمیگرداند
شعر ارغوان در فضایی غم آلود، آغاز میشود. آنچه که شاعر توصیف میکند چیزی جز رنج و سیاهی نیست. این فضا تا آخر شعر ادامه پیدا میکند؛ اما در پایان نور امیدی به آیندهای روشن بر این فضای تیره میتابد.
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
شاعر در پایان اگرچه غمگین است، ارغوان که نمادی از رویش و امید است را به پایداری برای فردایی بهتر و آزاد، دعوت میکند.
اشعار ابتهاج در دو سبک کلاسیک و شعر نو سروده شده است. اولین دفتر شعر او به نامه "نخستین نغمهها" که سبکی کلاسیک دارد در سال ۱۳۲۵ چاپ شد. مجموعه شعر "سراب" که با مضامین شعر جدید سروده شده نیز در سال ۱۳۳۰ بیرون آمد. مجموعه شعر بعدی که "سیاهمشق" نام دارد با وجود این که بعد از "سراب" منتشر شد حاوی اشعار سایه بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۹ بود. در این مجموعه که حاوی تعدادی غزل است چیرهدستی این هنرمند نمایان میشود، تا جایی که برخی از منتقدان ادبی پارهای غزلهای آن را از بهترین غزلهای دوران معاصر میدانند.
استاد شفیعی کدکنی پست زیر را برای درگذشت او منتشر کرد:
«نخستین نغمهها»، «سراب»، «سیاه مشق»، «شبگیر»، «زمین»، «چند برگ از یلدا»، «تا صبح شب یلدا»، «یادگار خون سرو» و «تاسیان» از جمله آثار اوست. از مهمترین آثار ابتهاج میتوان به "حافظ به سعی سایه" اشاره کرد که تصحیح غزلهای حافظ است و نخستین بار در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسید. سایه این کتاب که حاصل سالها تلاش بیوقفهاش در پژوهش و حافظشناسی است را در مقدمهاش به همسرش پیشکش کرده است. "بانگ نی"، "تاسیان"، "آینه در آینه"، "پیر پیرنیاناندیش"، "یادگار خون سرو" و "راهی و آهی" از دیگر آثار این شاعر تردست است.
کد مطلب: 351755