گروه سیاسی: یك پژوهشگر دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران گفت: به نظر میرسد ایران با سطح غیراختلاف برانگیزی از تحفّظ تصمیم خود را برای احیای برجام گرفته است. البته با گذشت زمان قابل توجه و نوبتهای متعدد مذاکره، به نظر میرسد که جزییات چندانی برای مذاکره باقی نمانده است. در مورد موضوعات باقی مانده که به قرار مسموع دو تا سه فقره هستند، ایران در مواردی موضع خود را تعدیل کرده و بنابراین انتظار دارد که طرف مقابل در مورد باقیمانده از خود انعطاف نشان دهد. بنابراین بدون اینکه از مفاد پاسخ ایران مطلع باشیم به نظر میرسد آنچه از سوی یکی از مقامهای اروپایی به عنوان «پذیرش مشروط» پیشنهاد اروپا از سوی ایران خوانده شده قرین به صحت باشد.
به گزارش ایلنا، ساسان کریمی در پاسخ به این سوال، که تحلیل شما از صحبتهای آقای اولیانوف درباره اینکه ضمانت همکاری با ایران از طرف مقابل گرفته شده است چیست، گفت: واقعیت این است که باید منظور از تضمین واضح شود. در حقوق بین الملل قرارها، قراردادها و قطعنامهها «الزام آور» هستند. اما این به معنای «ضمانت دار بودن» آنها نیست. مواضع و بحثهای پیرامون این موضوع را همه در یاد داریم. آنچه مسلم است اینکه برای اجرای الزام باقی مانده از هیچ طرفی در برجام نمیتوان تضمین حقوقی را انتظار داشت.
وی تصریح کرد: حتی برای باقی ماندن ایران در برجام نیز هیچ تضمینی وجود ندارد و ایران و هر عضو دیگر نیز بلافاصله پس از اراده خود میتوانند از برجام و هر قرارداد دیگر خارج شوند اما باید تبعات آن را بپذیرند. طبیعتاً ماهیت برجام و نیز معادلات بین المللی جنس تبعات را برای ایران و آمریکا متفاوت میکند. در عین حال نقض یا خروج از سوی آمریکا هم بی تبعات نبوده و همین بس که بدون خروج از برجام یا نقض آن ایران توانسته ذیل اقدامات جبرانی که در متن برجام دیده شده است توانمندی هستهای خود را بی وقفه ارتقا دهد.
کریمی گفت: اما ممکن است قول یا تعهد کتبی آمریکا به مثابه تضمین عنوان شود که البته این قول هزینه اعتباری دولت فعلی امریکا را برای خروج از برجام (که پیشبینی نمی شود) افزایش میدهد. البته انگیزه جریان تندروی احتمالی بعدی که به قدرت میرسد را نیز برای این خروج افزایش می دهد. ضمنا چنین وعدههایی بیشتر وجهه نمادین خواهد داشت.
کریمی در پاسخ به این سوال که با توجه به آنکه ایران اعلام کرده تصمیم سیاسی خود را گرفته حالا آمریکا چه رفتاری باید از خود نشان دهد آیا حالا نوبت آمریکا است که تصمیم بگیرد؟ تصمیمات سیاسی آمریکا به چه شکلی خواهد بود، گفت: واقعاً نمیدانیم. زیرا حتی نمیدانیم پاسخ ایران دقیقاً چه بوده است. آمریکا اگر اراده کافی را داشته باشد، تلاش خواهد کرد از میل و اراده اروپا در این موضوع استفاده کند و انعطاف مشابهی را با آن چه ایران انجام داده از خود نشان دهد.
وی افزود: تفاوت عمده میان کاری که تیم امریکایی باید انجام دهد با طرف ایرانی فضای داخلی کشور است. فضای داخلی در ایران در جامعه، جریان حاکم و چه حتی جریان مخالف نوعاً با به نتیجه رسیدن مذاکرات احیای برجام موافق است. اما تیم حاضر در آمریکا مجدداً جوی نظیر آنچه در سال ۹۵ در کشور داشتیم را تجربه میکند. چرا که محافظه کاران، جمهوریخواهان میانه و نیز بخشی از دموکراتها، لابیهای اسرائیل، برخی از رایزنهای عربی و غیره به شدت تیم آمریکایی را تحت فشار قرار دادهاند. بنابراین ممکن است دولت دموکرات آمریکا چندان دست بازی برای مانور در مذاکرات و نهایی کردن آن نداشته باشد.
کریمی تصریح کرد: ما نباید اراده و موضع امریکا و اروپا را در مذاکرات احیای برجام یکسان یا حتی شبیه بپنداریم. در شرایط کنونی اروپا میل، اراده و منافع بیشتری در مورد احیای برجام دارد و از همین رو مرتباً ابتکار عمل را برای میانجیگری در دست میگیرد اما ایالات متحده با قدرت غیر یکدست، شرایط نامطلوب دولت و انتخابات پیش رو در نوامبر قاعدتاً بسیار دست به عصا رفتار خواهد کرد چرا که دولت بایدن نسبت به اروپا که شرایط برعکسی به ویژه در شرایط جنگ اوکراین و تهدید روسیه دارد، هزینه بیشتر و فایده کمتری در احیای برجام خواهد داشت.
این تحلیلگر مسائل دیپلماتیک در پاسخ به این سوال که تحلیل شما درباره بسته پیشنهادی اروپا به طرف آمریکایی درباره لغو تحریمهای ثانویه، موضوع ارائه ضمانتها و حل شدن موضوع آژانس با ایران به شکل سازنده و مثبت به چه شکلی خواهد بود آیا خواسته های ایران برآورده خواهد شد، گفت: من تلاش اروپا را بیش از هرچیز محصول شرایط اروپا در موضوع انرژی و نیز بازار فروش آن می دانم. این البته به جد باعث تلاش و طمع آمریکا برای امتیازگیری از اروپا هم خواهد بود. یادمان باشد که آمریکا بزرگترین برنده شرایط کنونی انرژی و جنگ اوکراین در محیط بین المللی است و یکی از مهم ترین برندگیهای آمریکا افزایش هژمونی این کشور بر اروپا هم از نظر امنیتی و هم انرژی است.
وی افزود: موضوع ضمانت که به نظر بیشتر نمادین میآید تا موثر. موضوع پادمان و آژانس تا حدی مبهم است. به نظر می رسد باید بیش از هر چیز تلاش میکردیم به متنی شبیه بند چهاردهم متن برجام استناد کنیم و همان را در مورد اتهامهای جدید تکرار کنیم. نکته مهم دیگر در این مورد تقویت تیم تخصصی فنی، حقوقی و سیاسی سازمان انرژی اتمی به عنوان متولی اصلی تعامل با آژانس است که در آن صورت رفع این موانع قبل یا بعد از احیای برجام امر ناممکنی نخواهد بود.