اقباله هیئتی
اگر در سالهای خیلی دور،جوانان با رویای ثروت و زندگی لاكچری با سفر میبستند و به كشورهای غرب اروپا و آمریكای شمالی مهاجرت میكردند، در سالهای اخیر وضعیت فاجعهبار اقتصادی و البته عواقب اجتماعی آن بسیاری از افراد را كه حتی دیگر نمیتوان جوتن نامیدشان با هزاران دغدغه به سوی مهاجرت به كشورهایی كه با شرایط نه چندان خوشایند اقتصادی و اجتماعی سوق داده است.
این شرایط و افزایش شدید مهاجران كه دیگر بسیاری آن را مرحله بحرانی میدانند، اگر تا پیش از این بیشتر برای تحصیلكردهها، پزشكان، نخبهها و ثروتمندان بود، حالا تا جایی پیش رفته است كه حتی كارگران ماهر و نیمه ماهر هم مهاجرت به كشورهای منطقه را به ماندن در مام میهن ترجیح می دهند؛ چرا كه آیندهای برای خودشان و فرزندان و خانوادشان متصور نیستند.
این شرایط كه معلول سالهای طولانی تبعیض و رانت از كوچكترین امتیازات تا بزرگترین آنها بوده است، كشور را به جایی رسانده كه حالا بسیاری می گویند اگر به گروه خاصی تعلق نداشته باشی و از جانب آنان حمایت نشوی، ممكن نیست به آنچه شایسته اش هستی برسی. این موضوع در همین چند هفته اخیر و پس از اعلام نتایج كنكور و مشخص شدن میزان وحشتناك سهمیهها برای گروههای خاص در بهترین رشتهها و دانشگاههای كشور این فرضیه را قوت بخشید كه گروه های پرنفوذ و قدرتمند كه اكنون قدرت و ثروت را در دست دارند، برای آینده هم اجازه نخواهند داد كه مردم عادی حتی با سعی و تلاش و تحصیل به حلقه قدرت و ثروت وارد شوند و به رقیبانی برای فرزندان آنان كه از كودكی با امتیازات خاص و در بهترین شرایط زیستهاند تبدیل شوند. میـوان تصور كرد كه نتایج همین كنكور اخیر، بسیاری از جوانان و نوجوانان را به فكر مهاجرت از وطن آبا و اجدادی انداخته باشد، چرا كه یك حساب سرانگشتی ساده هم نشان میدهد كه بسیاری از مهاجرت كردهها علیرغم زندگی سخت در سالهای نخشت مهاجرت پس از چند سال به زندگی مطلوب رسیدهاند اما در كشور ما نتیجه یك عمر كار و زحمت كشیدن،بازنشستگانی هستند كه در بسیاری از موارد هشتشان گروی نهشان است و در حسرت بسیاری از تفریحات ساده زندگی هستند كه در همه دنیا برای بازنشستگان وجود دارد. این در حالی است كه در اطراف بسیاری از ما،آنان كه حتی یك نفر از خانوادشان مهاجرت كرده باشد و هوای خانواده را هم داشته باشد،در اینجا به راحتی روزگار میگذرانند و دغدغه اقتصادی آنان بسیار كمتر شده است.
بر اسا آمار غیررسمی (هیچ آمار رسمی از مهاجرت واقعی ایرانیان در دسترس نیست) همین حالا در حدود 500 هزار ایرانی در دبی زندگی میکنند و حدود یکمیلیون نفر نیز اقامت این کشور را بهعناوینمختلف دارند و امارات با زمانبندی دقیق، برنامههای مختلفی برای کارآفرینان ایرانی تدارک دیده که در میان سنگاندازی نهادهای داخلی برای راهاندازی کسبوکار موردتوجه بسیاری از افراد با وضعیت مالی مناسب قرار گرفته است. موج مهاجرتی كه این روزها به آرایشگر، لولهکش، آشپز و کابینتساز هم رسیده است. این یعنی اگر تا پیش از این فقط درسخواندهها میخواستند از ایران بروند، امروز صاحبان حرف و افرادی که حرفهای را بلدند نیز متقاضی مهاجرت هستند و این نشانههای باید سیاستگذار را نگران کند.