گروه اقتصادی: کجسلیقگیها و سوءمدیریتها صنعت گردشگری را به ضعیفترین صنعت در ایران تبدیل کرده است و فعلا ایران در رده کشورهای آخر دنیا از نظر درآمدهای توریستی است. این وضعیت در تمام دولتها به همین شکل بوده و مختص یک دولت خاص نیست؛ چنانچه معینالدین سعیدی نماینده چابهار نیز میگوید: نگاه دولتها به مقوله توسعه گردشگری، صرفاً یک نگاه کلیشهای بوده است و راجع به آن حرف و شعار زیاد زدهاند.
او میگوید: مطلقاً به این ظرفیت بیبدیل تا امروز بهای لازم داده نشده است. بنده تجربه زندگی در کشور مالزی را دارم. عمده GDP آنها از حوزه صنعت گردشگری است. مالزی ۲۷ میلیون نفر جمعیت دارد، اما سالانه پذیرای ۲۹ میلیون نفر توریست است. متاسفانه در ایران، هیچ برنامه جامع و مشخصی برای ایجاد ظرفیتهای گردشگری و ترغیب سرمایهگذاران در صنعت گردشگری وجود نداشته است و در این دولت در این موضوع خاص، این نگاه مضاعفتر هم شده است.
نماینده چابهار میگوید: متولی توسعه سواحل مکران، سازمان منطقه آزاد است و اکنون هفت ماه است که منطقه آزاد چابهار، متولی ندارد. آن وقت چطور انتظار داریم مجموعه منطقه آزاد که یکی از ماموریتهایش، توسعه بخش گردشگری است بتواند شرایط را به نفع اقتصاد و مردم تغییر دهد؟
سعیدی میگوید: وزارت گردشگری نشان داده توسعه گردشگری مخصوصاً در سواحل مکران جزو برنامههای عملیاتی آنها نیست، اما در حرف، سخن و شعار این موضوع برایشان بسیار پررنگ است. در واقع، چون عملاً توسعه بخش گردشگری جزو رویکردهای واقعی مدیران کشور تاکنون نبوده، باید از خود آنها پرسید چرا وضعیت را به این نقطه رساندند و چرا برای تغییر این موضوع، تلاش خاصی صورت نمیدهند؟ واقعاً نمیدانم چرا مسئولان خودشان را از این ظرفیت بیبدیل محروم میکنند. اگر یک نگاه سطحی به کشور ترکیه بیندازیم میبینیم که در دهه ۹۰ میلادی چه شرایطی داشتند و اکنون چه شرایطی دارند. کاری که آنها در حوزه جذب توریست کردند باعث شده اقتصادشان تا حد قابل ملاحظهای نسبت به سه دهه گذشته متحول شود. گاهی فکر میکنم این حجم بیتدبیری چگونه میتواند ممکن باشد؟ اگر برخی مولفهها را کنار هم بگذاریم میفهمیم که این حد از همت آقایان در ضعف مدیریت، نیازمند هنرمندی است!
وی میگوید: بندر چابهار، تنها بندر اقیانوسی کشور است که ظرفیتهای بیبدیل گردشگری دارد. توجه به این پتانسیل نه تنها باعث تحول در اقتصاد کشور و معیشت مردم میشود، بلکه میتواند تصویری مبتنی بر واقعیتهای آن جامعه به دیگر نقاط کشور و جهان مخابره کند.
سعیدی میگوید: یک مثال ساده، وضعیت فرودگاه بینالمللی چابهار است. با وجود اینکه فاینانس آن، شرکتهای بینالمللی بود و بار مالی آنچنانی برای کشور نداشت و البته با توجه به جایگاه ویژه ژئواستراتژیکی و ظرفیتهای ترانزیتی آن منطقه میتوانست گنج پنهانی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند را شکوفا کند، اما به دلیل اختلاف با نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، کار به درستی پیش نمیرود.نماینده چابهار میگوید: بنده، آقای ضرغامی وزیر گردشگری کشور را یک ظرفیت فرهنگی میدانم که سعی داشته نگاه متفاوتی را از خود ارائه دهد، اما در عمل در حوزه توسعه گردشگری انتظاری که از ایشان داشتیم مطلقاً برآورده نشده است.