در بازگشت به استادیوم دستگردی، پرسپولیس پیروزی 3-1 برابر تیم همشهری را تکرار کرد اما این برد با غلبه سه گله بر پیکان تفاوت قابل توجهی دارد. این بار پرسپولیس نمایشی درخشان از تیمی در حد و اندازههای قهرمانی را به فوتبال ایران ارائه کرد و در لحظاتی که سپاهان و فولاد مشغول سر و کله زدن با حریفان چغر و سرسخت بودند، سه امتیاز بعدی را هم به حسابش در جدول لیگ برتر واریز کرد.
این شاید بهترین شب برای پرسپولیس از شروع لیگ برتر بود؛
1) همه معادلات به سود این تیم رقم خورد تا پرسپولیس فاصلهاش با دو مدعی جدی را به حداقل یک بازی برساند.
2) یورگن لوکادیا دومین گل خود را هم به ثمر رساند تا بهترین شروع تاریخ را برای مهاجمان خارجی تیم رقم بزند.
3) سعید صادقی با دو گل و اثرگذاری روی گل لوکادیا، بهترین بازیکن زمین لقب گرفت تا از زیر فشارها خارج شود.
4) پرسپولیس به اولین برد سه گله فصل دست یافت و به دومین خط حمله برتر لیگ برتر تبدیل شد تا سایه پیروزی با نمایش دفاعی از سرش برداشته شود.
5) برای اولین بار در این فصل، تیم یحیی گلمحمدی از متوسط امتیاز دو به ازای هر بازی بالاتر رفت.
6) پرسپولیس روز گذشته بیشترین تعداد ضربه به چارچوب (شش) در این فصل را ثبت کرد.
اما تیم سرخپوش پایتخت دستاورد دیگری داشت که از تمام این موارد و نکات بالاتر بود و هر چشم غیرمسلحی نیز آن را میدید: پرسپولیس پس از یک فصل دوری از فرم قهرمانی، حالا به تیمی تبدیل شده که دوباره میتواند مدعی تاج و تخت باشد. این حسی است که هواداران پرسپولیس از نمایش شب گذشته تیمشان گرفتند و دریافتند که این تیم چه بسا از «نوستالژی تیم برانکو» هم بهتر شود.
البته این تیم شاید از تیم برانکو در لیگهای شانزدهم تا هجدهم هم بهتر شود اما برتری نسبت به آنچه که میتوان نامش را نوستالژی تیم برانکو دانست، مستلزم تیمی ممتاز است. تیم تحت هدایت سرمربی کروات در جزئیات کوچک نقصهایی داشت، شکستهایی متحمل شد، اعتراضاتی را از سوی هواداران برانگیخت و حتی در بعضی موارد با خوششانسی به برتری رسید اما آنچه حالا از آن دوره در ذهن توده هواداران مانده، یک دوره بینقص است که با صفاتی برتر توصیف میشود.
1. فرصت طلبی: گل سوم پرسپولیس روی فرصتطلبی بی حد و حصر سعید صادقی به ثمر رسید. به لحظهای که توپ در اختیار او قرار میگیرد، نگاه کنید. حتی به لحظاتی قبل که پاس لوکادیا منحرف میشود و به جای سعید به دانیال میرسد. هر دوی این موارد میتواند توجیهی برای ناکامی در موقعیتسازی باشند اما اسماعیلیفر به سرعت توپ را به صادقی میدهد او نیز بی معطلی ضربه نهایی را میزند.
2. تنوع تاکتیکی: پرسپولیس دیگر تیمی نیست که فقط روی ارسال از کنارهها و کارهای ترکیبی اینچنینی دروازه حریفان را تهدید کند. یحیی به بازیکنانش دستور داده تا در موقعیت مطلوب شوت از راه دور بزنند (هوادار)، با فرار به پشت دفاع در موقعیت پاس عمقی قرار بگیرند (آلومینیوم) و حتی از ضربات ایستگاهی هم نگذرند (صنعت نفت).
3. تیم به جای تک ستاره: چه کسی را از پرسپولیس حذف کنید، تیم شکست میخورد؛ سعید صادقی؟ یورگن لوکادیا؟ میلاد سرلک؟ مهدی ترابی؟ علیرضا بیرانوند؟ هیچکس. پرسپولیس برخلاف فصل گذشته به تک ستاره متکی نیست و به تیم تبدیل شده.
4. استحکام دفاعی: پنج هفته و بدون گل خورده در جریان بازی. این آماری استثنایی در لیگی است که برترین خطوط دفاعیاش، همیشه دست بالا را برای کسب جام قهرمانی داشتهاند. اگر یک اشتباه فردی (داور یا بازیکن) در صحنه پنالتی نبود، حالا پرسپولیس میتوانست پنجمین بازی بدون گل خورده را جشن بگیرد اما همین آمار هم فوقالعاده است.
5. انگیزه و انرژی: پرسپولیس فوتبال را بر مبنای مولفههایی چون دوندگی و جنگندگی بازی میکند و این فوتبال بدون حداکثر انرژی راه به جایی نمیبرد. یحیی به خوبی این انرژی را به تیم بازگردانده و به خصوص در نیمه دوم و با بازیکنان نیمکتنشین، این نکته را در تیمش بهتر هم میکند. نقش جانشینها را در استحکام پرسپولیس دستکم نگیرید: محمد عمری، سینا اسدبیگی، سیامک نعمتی و... .
6. عطش پیروزی: پرسپولیس دوباره نسلی را در اختیار دارد که سیریناپذیر به دنبال کسب برد هستند. روز گذشته پس از اینکه سرخپوشان سه بار دروازه حریف را باز کردند، بازهم در حال حمله بودند و چه بسا اگر بدشانسی نمیآوردند گلهای بعدی را هم میزدند. این مهمترین مشخصهای است که یحیی دوباره به تیم بازگردانده.
همه اینها نکات مثبتی است که باعث شده تا پرسپولیس در قامت مدعی اول قهرمانی ظاهر شود و بالاتر از تیمهایی که سرمربیان شناخته شده و اسکواد پرستاره در اختیار دارند، صدرنشین لیگ برتر شود اما آنچه که یک تیم را بر بام فوتبال ایران قرار میدهد در صفتی دیگر نهفته است: استمرار.
اگر پرسپولیس به دنبال لمس جام قهرمانی است، باید 5 دوره دیگر، همانطور که از ابتدای فصل تا حالا سپری کرده، رقم بزند. باید مقابل مدعیان قهرمانی بدون شکست بماند و سایر حریفان را از دم تیغ بگذراند، باید کلینشیت کند و آقای گل داشته باشد، باید با بی رحمی تمام به هر توپ ضربه بزند؛ درست مثل یک تیم قهرمان.