گروه حوادث:باند ۴ نفره دالتونها در شهرستانهای اطراف تهران از طلا فروشیها سرقت میکردند و میلیاردها تومان به دست آوردند، اما بعد از سه سرقت موفق و یک سرقت ناموفق دستگیر شدند.همهچیز از ظهر روز ۲۳ خرداد ماه سال ۹۹ و در ملارد آغاز شد. چهار مرد مسلح که صورتهای خود را با چفیه بسته و جلیقههای پر از فشنگ داشتند، مقابل طلافروشی این شهر توقف کردند. سه مرد نقاب پوش مسلح وارد طلافروشی شدند.
سارقان مسلح با شلیک یک گلوله مرد طلافروش را از داخل مغازه بیرون کردند و در دو دقیقه و ۴۸ ثانیه موفق شدند سه کیلو و ۶۰۰ گرم طلا را به سرقت ببرند. دزدان سپس چند متر جلوتر سوار خودروی پژو که همدستشان منتظرشان بود، شده و متواری شدند.
دومین سرقت دالتونها
دالتونهای سارق دومین سرقت خود را ظهر روز ۱۶ مرداد در محله باغ فیض اسلامشهر انجام داده و وارد یک طلافروشی شدند. آنها توانستند در یک دقیقه و ۴۶ ثانیه طلاهای روی پیشخوان و ویترین را سرقت و فرار کنند.سارقان که احتمال میدادند مرد طلافروش از سیستمهای اعلام سرقت و حفاظتی استفاده کند یک اسلحه وینچستر و کلاش را به سمتش نشانه رفتند تا او دست از پا خطا نکند.
سارقان پس از انجام این سرقت بلافاصله متواری شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد سارقان نزدیک به ۷.۵ کیلوگرم طلا را از این مغازه به ارزش ۹ میلیارد تومان سرقت کردهاند.با توجه به اینکه هر دو سرقت در غرب استان تهران رخ داده بود کارآگاهان پلیس تحقیقات خود را آغاز کردهاند و احتمال دادند که اعضای این باند سابقهدار بوده و سرقتها بهصورت سریالی ادامه یابد.
سومین سرقت در رباط کریم
ساعت ۱۲:۴۵ ظهر آخرین روزهای شهریور ۹۹ خودرو پژو مقابل طلافروشی در خیابان مدرس شرقی شهرستان بهارستان رباطکریم پارک کرد. دو نفر از چهار نفر که صورتهای خود را با چفیه بسته بودند وارد مغازه شده و با شلیک ۹ تیر پشت پیشخوان پریدند و در عرض ۴۰ ثانیه طلاهای روی پیشخوان و زیر آن را برداشته و قصد فرار داشتند.
مرد طلافروش که اموالش را در آستانه سرقت میدید ریموت در را زد تا بلکه از فرار سارقان جلوگیری کند، اما یکی از سارقان جلوی کرکره برقی مغازه را گرفته و باعث فرار همدستانشان شد.پس از انجام سومین سرقت، تحقیقات بیشتر در این رابطه آغاز شد تا اینکه سارقان اینبار در شرق استان تهران سرقت نافرجامی را انجام دادند. با انجام این سرقت هویت سارقان شناسایی و مشخص شد آنها از افراد دارای سابقه هستند.
دستگیری ۴ عضو باند دالتونها
با دستگیری آنها در اسفند ماه سال ۹۹ پرونده باند دالتونها بسته شد. سردسته این باند در اعترافاتش مدعی شد: چندی قبل در زندان بودم که یکی از زندانیان به من نحوه سرقت را آموزش داد. او به من گفت برای سرقت حتما اسلحه داشته باشم و صورتم را با چفیه پوشانده و جای فشنگها را دور کمرم آویزان کنم، من نیز در همه سرقتها این کار را کردم.او ادامه داد: برای اولین سرقت یک اسلحه از شهرستان به قیمت ۲۰ میلیون تومان خریدم. بعد از نخستین سرقت نیز دو اسلحه دیگر خریدیم تا مسلحتر در سرقتهایمان شرکت کنیم. یکی از اعضای باند پسر داییام بود و دو نفر دیگر از دوستانم هستند که آنها نیز سابقه دارند.
سردسته دالتونها در مورد شناسایی طلا فروشیها گفت: ما در خیابان میچرخیدیم و اگر میدیدیم در طلافروشی باز است به داخل آن هجوم برده و در کمتر از سه دقیقه سرقت را انجام میدادیم و برمیگشتیم. برای ما مهم نبود طلافروشی کجاست یا از قبل نقشه سرقتش را بکشیم. نظر ما این بود که هرچه پیش آید خوش آید، بههمین خاطر با پرسهزنی در خیابانها طلافروشی را در همان لحظه شناسایی و سرقت را انجام میدادیم. همیشه نیز سعی میکردیم از اسلحه استفاده نکنیم، اما در سرقت رباطکریم مجبور شدیم برای فرار ۹ تیر هوایی شلیک کنیم.
سردسته باند با بیان اینکه میدانستم روزی بالاخره دستگیر خواهم شد، گفت: من از تمام این سرقتها ۶ میلیارد تومان به دست آوردم. بعد از هر سرقت طلاها را به شهرستان برده و به یک مالخر میفروختیم و پولش را نقد دریافت میکردیم.این سارقان پس از برگزاری دادگاه به زندان محکوم و در حال حاضر مشغول گذراندن دوران حبس خود هستند.