به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۹ - ۲۳:۵۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۷ ساعت ۱۳:۳۶
کد مطلب : ۳۵۹۰۱۳

سلول‌هایم با خنده مردم زنده می‌شود

سلول‌هایم با خنده مردم زنده می‌شود
گروه فرهنگی:نمایش «شام خداحافظی» نوشته الکساندر دو لا پتلی‌یر، متیو دولاپورت، نمایشنامه‌نویسان فرانسوی، به کارگردانی شیما خاسب این روز‌ها در تالار ملک اجرا می‌شود و امیر غفارمنش ۵۴ساله با تجربه ۳۴سال سابقه کار در این حرفه، ایفای نقش می‌کند. بازیگری که شاید به‌دلیل حضور در مجموعه طنز ساعت خوش در دهه۷۰ به‌عنوان یک کمدین شناخته می‌شود، اما او خود را بازیگر کار‌های جدی نیز می‌داند.بنابراین بازی‌هایش به‌ویژه همین کمدی‌ها شاید از افت‌و‌خیز مطلوب‌تری برخوردار باشند و عاملی در شهرتش در این زمینه شده‌اند. بازی او در نمایش شام خداحافظی می‌تواند از جاذبه لازم برای دیده‌شدن برخوردار باشد. با این بازیگر نام‌آشنا درباره این نمایش و مسیر نمایش‌ها و سریال‌های کمدیش گفتگو کرده‌ایم.

سال‌هاست کمدی بازی می‌کنید؛ آیا کمدی در تئاتر ما امروز بنا بر همان تعریف‌های مرسوم اجرا می‌شود؟
اگر دقیق‌تر بخواهیم بگوییم یک مقوله‌ای است به‌نام تئاتر آزاد که جداگانه است. بنده در این مورد نه صاحب‌نظرم و نه دوست دارم در موردشان نظر بدهم. البته تئاتر‌های آزاد خوبی هم دیده‌ام که بسیار قوی بوده‌اند، نمایش «آچمز» آقای احسان کریمی را که در پردیس کوروش اجرا می‌شود، خیلی دوست دارم، ولی در مورد تئاتر کمدی، من نمایش ایرانی «پری» را کار کردم که ضربه‌های کمدی بسیار داشت، ولی کار کمدی نبود. همچنین نمایش «خشم شدید فلیپ هوتس» را بازی کرده‌ام، اما اگر بخواهم در میان نمایش هایم جست‌وجو کنم باید بگویم، کمدی کمتر بوده است. این نمایش جدید هم نوع کمدی‌اش نزدیک به نوع کمدی موقعیت است، کمدی روز امروزه که فضای آن خیلی جدی است، غلو ندارد در بازی‌ها امیر کربلایی‌زاده هم خیلی خوب در کنار من بازی می‌کند و دوتایی پاسکاری می‌کنیم. البته خانم جوانه دلشاد هم در کنار ماست و نمایش، یک کمدی سه نفره است که در حال اجرایش هستیم. سعی بر این است زیرنویس نگذاریم مبنی بر این‌که بگوییم تماشاگر، این صحنه قرار است با‌نمک باشد، خیلی راحت از کنار داستان می‌گذریم و قصه را به نوعی تعریف می‌کنیم.

خیلی از کمدین‌های ایران به‌ویژه تلویزیونی‌ها درگیر استندآپ کمدی شده‌اند، اما شما همچنان یک کمدین باقی مانده‌اید که با متن و در صحنه فعالیت می‌کند؛ این انتخاب شما دلیلی دارد؟
استندآپ کمدی یک مقوله پیچیده و مخصوص به خود در دنیاست و افرادی به صورت تخصصی کارشان این است، شاید یک بازیگر، چند دفعه اجرا کند و موفق باشد، اما استندآپ کاری ویژه و مخصوص کسانی است که آن را به صورت مونولوگ و تک‌گویی انجام می‌دهند. من شاید خیلی در این زمینه استعداد نداشته‌ام که تک‌نفره بتوانم کسی را بخندانم. امروزه نیاز جامعه ما این است که حرفی را بزنیم. به‌یاد دارم نمایشی با نام «کله‌پوک‌ها» اثر نیل سایمون را اجرا رفتیم که در آن هم ضربه خنده خودش را داشت و هم دارای حرف و حاوی پیام خاصی بود. نیل سایمون ازجمله افراد باب میل من است تا ماکس فریش، زیرا سایمون بیش از فریش می‌تواند هم پیامی را به بیننده منتقل کند و هم بعد سرگرمی هنر را در آثارش لحاظ کند.

چگونه می‌توان در کمدی به یک تاثیر مطلوب اخلاقی و فکری دست یافت؟
من نوعی کمدی را دوست دارم که خیلی جدی برگزار می‌شود و ما امروزه به آن کمدی موقعیت می‌گوییم. مل بروکس، وودی آلن و خیلی از افراد دیگر که این نوع کمدی را وارد سینما کرده‌اند و ما هم بالطبع از دوران ساعت خوش جرقه‌هایش در ذهن‌مان زده شد که کمدی موقعیت در ایران اجرا شود، چون از کمدی رادیویی و کلامی بیرون آمده بودیم. ساعت خوش سال ۷۳ اولین تحول کمدی موقعیت در ایران بود که وقتی شروع به کار کردیم من هم نظرم همان بود، چون بازیگران کمدی موقعیت، باید جدی بازی کنند. زیرا واقعیت این است مردم انتظارشان از آن اتفاق پایین می‌افتد، زیرا وقتی ضرب خنده پایین باشد به علت جدی بودن بعد به ناگاه غافلگیری صورت گیرد، مثل تعلیقی که در نمایشنامه ایجاد می‌شود. تعلیقی که حتی بازیگر در راه رفتن و بیانش ایجاد می‌کند، حتی تعلیق در ضرب خنده، یعنی قرار نیست میمیک ما، حرکات دست و پا و راه رفتن ما نشان دهد که کمدی دارد اتفاق می‌افتد. خیلی جدی زندگی می‌کنیم و وقتی انتظار تماشاگر پایین می‌آید بیشتر غافلگیر می‌شود. این در واقع مدرن‌ترین نوع کمدی است که در دنیا وجود دارد.

متن شام خداحافظی برای شما در نگاه اول چه ارزش‌هایی را گوشزد می‌کرد؟
اگر ما در انتقال مطلب و پیام کار موفق نبوده باشیم فقط مردم را خندانده‌ایم. ولی تمهیداتی که کارگردان به کار برده است و خود ما بازیگران خیلی پایبندش بوده‌ایم آن است که پیام انتقال پیدا کند و به نوعی هم راجع به روابط اجتماعی، دوستی و روابط خانوادگی صحبت می‌کند و کالبدشکافی ریز خیلی خوبی دارد.

برای بازی در نمایش یک کارگردان تازه‌کار آیا نوع برخورد شما متفاوت خواهد شد؟
این دیگر طبق تجربه ۳۴ ساله ماست که با کارگردان اثر به‌صورت کلی صحبت کرده و متوجه می‌شویم آیا سلیقه و نگاه و برنامه‌ای دارد، آیا آدمی است که بتواند گلیم خود را بیرون بکشد و کار را به سرانجام برساند یا خیر؟ البته اگر تازه‌کار و نام‌آشنا و شناخته شده باشد، با سبک کار و متنی که به ما می‌دهد و گروه بازیگرانی که کنارمان قرار می‌گیرند، همه این موارد جزو فاکتور‌هایی است که برای ما مهم است.

بودن همکاران آشنا و کاربلد چقدر در روال یک کمدی به‌سامان تاثیر خواهد گذاشت؟
در واقع وقتی بازیگر شرافتمندانه بازی می‌کند و اعضای گروه با یکدیگر همدل با‌شند و جاه‌طلبی وجود نداشته باشد، در بطن اجرا به کار گروهی نگاه می‌شود و همه آنچه رخ می‌دهد در اختیار اتفاقات روی صحنه است نه این‌که صرفا من را تماشا کنید. در مورد شام خداحافظی این مورد را خیلی احساس می‌کنم و جزو کار‌هایی است که بچه‌های گروه خیلی همدلند و روی صحنه به یکدیگر کمک می‌کنند و هوای همدیگر را دارند، پیام کار و دیده‌شدنش، انتقال مطالب و در آمدن صحنه‌ها برایمان در اولویت قرار دارد.

در این نمایش، لباس چقدر در هویت‌بخشی و بازی کمدین موثر بوده است؟
لباس، شناسنامه بازیگر است. بخشی از شناسنامه بازیگر و شخصیت‌پردازی اوست، حتی در مورد صحنه و دکور هم چنین است. به‌طور مثال وقتی خانه کسی را نشان دهیم جزئی از شناسنامه‌اش می‌شود، چون هنگامی که نور صحنه می‌آید تماشاگر ابتدا صحنه و بعد دکور را می‌بیند، لباس و حتی موسیقی‌ای که در کار نواخته می‌شود شناسنامه و هویت بازیگر و جزئی از شخصیت‌پردازی‌ها و خلق شخصیت بازیگر است. در این نمایش، هیچ جمله‌ای در مورد گریم و موارد دیگر نمی‌گویم من هنگامی که سر کاری می‌روم، یاد گرفته‌ام اجازه بدهم ذهن طراح لباس و گریم پرواز کند و برود تا وسیع‌تر بتوانند کارشان را انجام دهند، در انتها اگر نظری بود می‌گویم. در این نمایش همه چیز خوب بود، هم گریم، هم لباس. خیلی خوب و حرفه‌ای کار می‌کردند. اتود می‌آوردند، نقاشی شده مدل‌های مختلف جلوی کارگردان می‌گذاشتند و خانم خاسب در لپ‌تاپ نگاه کرده و انتخاب می‌کردند و با هم بحث و گفتگو داشتند. ما دورا‌دور این تلاش‌ها و بحث‌ها را برای رسیدن به یک نتیجه ایده‌آل و خروجی فوق‌العاده شاهد بودیم. طرح لباس‌مان عالی و به اعتقاد من گریم فوق‌العاده است حتی دسته‌جمعی با هم متن را پیرایش کرده‌ایم، خانم خاسب خودشان از ما خواسته بودند نظر بدهیم و با همفکری همدیگر مقداری حذف و اضافاتی صورت گرفت. در واتساپ اتاق‌فکری درست کردند که ما شروع کردیم نظر دادن که خروجی‌اش خیلی خوب بوده. امیدوارم شما اگر کار را دیده‌اید لذت برده باشید.

کمدی همواره حرکت روی تیغ دو لبه است به‌عنوان یک بازیگر چقدر متوجه این تیغ هستید؟
شدیدا متوجه این قضیه هستم و این آگاهی را دارم که خیلی خطرناک است، زیرا گاهی می‌تواند باعث سقوط بازیگر شود، ولی من سعی در مدیریت آن داشته‌ام که کار‌های جدی هم در کنار کار کمدی بازی کنم.

چشم‌انداز پیش‌روی کمدی در کشور را چگونه می‌بینید؟
به نظرم کمدی در تئاتر در مقایسه با سینما و تلویزیون خیلی چشم‌انداز خوبی ندارد؛ ولی به‌دلیل عطش مردم و نیاز اجتماعی‌شان به خندیدن در سراسر دنیا و نیز در ایران، باید بیشتر به آن پرداخته شود. البته افرادی که پشت میز می‌نشینند و در واقع متولیان این کار هستند، آن را باید به گونه‌ای هدایت کنند که یک اتفاق خوب برای کمدی رقم بخورد. حتی می‌توان برای کار‌های کمدی جشنواره برگزار کنند.

خنده تماشاگران در صحنه برایتان چه واکنشی را به دنبال دارد و چقدر این خنده اهمیت دارد؟
به نوعی وقتی مردم می‌خندند انگار سلول‌های مرده‌ام دوباره زنده می‌شوند. نه به عنوان یک تایید بلکه به‌عنوان این‌که انگار یک انرژی می‌دهیم و آن انرژی را با صدای تایید مردم پس می‌گیریم، تکنیکی هم که روی صحنه هست باید صبر شود تا صدای مردم فرو بنشیند و هنگامی‌که فروکش شود ادامه دیالوگ‌ها را بگوییم که به ناگاه دیالوگ‌ها هرز نرود.

بهترین کمدین‌ها
ذهن ایرانی‌ها با طنز عجین شده‌است؛ آقایان ارحام صدر، اکبر عبدی، سعدی افشار و سید‌حسین یوسفی که در سیاه‌بازی ید طولایی داشته‌اند و از بچگی با آن‌ها بزرگ شده‌ایم. پیش از انقلاب نمایش‌های سیاه‌بازی به‌خصوص در ایام عید از تلویزیون پخش می‌شد، بعد از آن‌ها هم بازیگرانی که در کمدی کار کرده‌اند از جمله آقایان احمد مهرانفر، هومن حاجی‌عبداللهی، محسن تنابنده، جواد عزتی را می‌پسندم و رضا عطاران که از همه بیشتر دوست دارم. از خارجی‌ها مل بروکس، وودی آلن و شاید باورتان نشود، ولی برادران مارکز و در یک جا‌ها و لحظه‌هایی جری لوییس را خیلی دوست دارم و لورل و هاردی.
مرجع : روزنامه جام جم
برچسب ها: امیر غفارمنش
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها