ترسناکترین دزدی ۶۰ثانیهای در پایتخت
روزنامه شهروند , 28 شهريور 1401 ساعت 11:08
گروه حوادث: یک دقیقه زمان لازم بود تا بتواند سناریوی یکی از ترسناکترین سرقتهای پایتخت را اجرا کند. دو هفته تمام با همدستش تمرینکرد تا توانست در عرض ۶۰ ثانیه از موتور پیاده شود، گردن طعمهاش را از پشت بگیرد، او را تا مرز خفهشدن پیش ببرد و درنهایت کیف و وسایلش را سرقت کند. کلیپ یکی از سرقتهای خشنش، در فضای مجازی دستبهدست چرخید. زمانی که گردن یک خانم دکتر دندانپزشک را گرفت، او بیهوش روی زمین افتاد و این دزد حرفهای هم کیفش را سرقت کرد. انتشار فیلم این زورگیری خشن در فضای مجازی مردم را تحت تاثیر قرار داده و باعث ناراحتی شهروندان شده بود. حالا این سارق حرفهای به همراه همدستش دستگیر شده و در گفتوگو با «شهروند» ماجرای دزدیهایش را روایت میکند. سارقی که عاشق ورزش و دونده بسیار خوبی است.
چند وقت پیش بود که با وقوع یک سرقت خشن از زنی جوان در شمال تهران موضوع رسیدگی به این پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان اداره پنجم قرار گرفت. فیلم این زورگیری پس از انتشار در فضای مجازی موجب ناراحتی شهروندان شده بود. در تحقیقات ابتدایی کارآگاهان مشخص شد زن جوانی هنگامی که قصد داشت به خانه خود برود، از سوی دو زورگیر موتورسوار با ضربوشتم هدف سرقت خشن قرار میگیرد.
شناسایی دزدان حرفهای در غرب تهران
بهخاطر حساسیت موضوع کارآگاهان بلافاصله وارد عمل شدند و با تحقیقات میدانی و تجزیهوتحلیلهای اطلاعاتی هویت متهمان را که سابقهدار بودند، شناسایی کردند. کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی در گام بعدی با بهرهگیری از روشهای نوین کشف جرم و تحقیقات شبانهروزی مخفیگاه متهمان را در غرب تهران شناسایی کردند. همین امر کافی بود تا کارآگاهان با هماهنگیهای لازم با مرجع قضائی راهی مخفیگاه متهمان شوند و آنها را در یک عملیات ضربتی دستگیر کنند.
متهمان پس از انتقال به اداره پنجم پلیس آگاهی هدف تحقیقات قرار گرفتند. آنها در بررسیهای ابتدایی به چندین سرقت با شیوه و شگرد ضربوشتم شدید مالباختگان در شمال و غرب تهران اعتراف کردند.سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت با بیان اینکه خط قرمز پلیس آگاهی، امنیت شهروندان است، درباره این پرونده گفت: «متهمان با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی به جهت کشف جرایم احتمالی دیگر و شناسایی سایر شکات در اختیار کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات ادامه دارد.»
روایت دزد ورزشکار
این مجرم حرفهای صبح دیروز در مقابل علیرضا بهشتی، بازپرس دادسرای ویژه سرقت قرار گرفت. او که چندین بار دستگیر شده و به زندان رفته است، به خاطر سابقهدار بودنش، تصمیم گرفت شیوه و شگردش را تغییر بدهد. برای همین این نقشه هولناک را کشید تا مردم را تا مرز خفهشدن ببرد و پس از آن دست به سرقت بزند:
چند سال داری؟
30 سال.
بار چندم است که دستگیر میشوی؟
دقیق نمیدانم، ولی چندین بار دستگیر شدهام. همیشه به جرم سرقت و کیفقاپی دستگیر میشدم. معمولا جرمم سرقت لوازم خودرو و ضبط ماشین بود.
چی شد که تصمیم گرفتی سرقت کنی؟
مدتی بود که مشکلات مالی داشتم. بعد از آن تصمیم گرفتم سرقت کنم. افتادم در دنیای تبهکاران. وقتی چندین بار دستگیر شدم و درنهایت دو سال پیش آزاد شده، تصمیم گرفتم که کار خلاف را کنار بگذارم. شغل آرایشگری را انتخاب کردم. ماهی سه چهار میلیون درآمد داشتم، ولی کم بود. کفاف زندگیام را نمیداد. برای همین دوباره رفتم در کار سرقت.
چرا این شگرد را انتخاب کردی؟
اوایل دوباره ضبط خودرو سرقت میکردم، ولی با فروشش پول خوبی گیرم نمیآمد. از طرفی ریسکش هم بالا بود. چون باید شبها به سرقت میرفتم و پلیس هم که مرتب گشت میزد. آن درآمد با آن ریسک بالا، ارزشش را نداشت. به همین دلیل تصمیم گرفتم شگردم را عوض و راه دیگری برای سرقت پیدا کنم. همینطور که در اینستا داشتم میچرخیدم یک کلیپ خارجی دیدم. او داشت طعمهاش را خفه میکرد تا سرقت کند. من همان زمان تصمیم گرفتم با همین شگرد دست به دزدی بزنم. سه چهار ماهی درگیر بودم. فکرش مثل خوره به جانم افتاده بود. برای همین موضوع را با همدستم که بچه محلمان بود، مطرح کردم. او هم قبول کرد. حدودا دو یا سه هفته با همدستم تمرین کردم تا به کسی آسیبی نرسانم. او را از پشت میگرفتم تا در این کار حرفهای شوم و بتوانم سریع فرار کنم. درنهایت استاد این کار شدم و سرقتهایمان را آغاز کردیم.
هنگام سرقتها با خودت سلاح هم میبردی؟
میترسیدم با چاقو سرقت کنم. چون ممکن بود یکدفعه کسی را بکشم. چون من کسی را میشناختم که ناخواسته در یکی از سرقتهایش قاتل شده بود. برای همین اگر سلاح با خودم میبردم، ریسکش بسیار بالا بود. من این شگرد را انتخاب کردم تا از سلاح استفاده نکنم و به کسی آسیب نرسانم.
تو مردم را تا مرز خفهشدن میبردی و این کار آسیب رساندن محسوب میشود.
ولی جانشان را نمیگرفتم. طوری این کار را انجام میدادم که نتوانند از خودشان دفاع کنند و من هم کیفشان را سرقت کنم. اتفاقا یک بار یکی از طعمههایم بیهوش شد. حالش بد شد و روی زمین افتاد. از ترسم همان اطراف ماندم. قایم شدم و او را زیر نظر گرفتم تا اینکه به هوش آمد و از جایش بلند شد. من هم خیالم راحت شد و فرار کردم. من فقط میخواستم ایجاد رعب و وحشت کنم. الگویم را هم از کلیپهای خارجی برداشتم.
در سرقتها دقیقا چه کار میکردید؟
با همدستم به شمال تهران میرفتیم. همدستم موتور داشت. او روی موتور میماند و من برای همه سرقتها میرفتم. معمولا از خانمها سرقت میکردیم. تا از موتور پیاده شوم، دست راستم را دور گردن طعمهام حلقه کنم و کیف را بدزدم، 60 ثانیه طول میکشید.
داخل کیفها معمولا چه چیزهایی بود؟
اکثرا پول نقد نداشتند. کارتهای عابربانکشان هم که رمز نداشت. ولی معمولا گوشی داشتند. بیشتر هم آیفون بود. آنها را میبردیم کنار پاساژهای گوشیفروشی میفروختیم.
چرا معمولا در سرقتها کلاه سفید داشتی؟
من در بعضی از سرقتها کلاه سفید داشتم، چون ورزشکار بودم. دونده خوبی هستم. سال87 در تیم فوتبال دسته دو تهران بازی میکردم. هافبک سمت راست بودم. الان هم یک وقتهایی به پارک میروم میدوم. کوهنوردی و فوتبال هم میروم. در کل در ورزش موفق نشدم و در کار خلاف افتادم و سر از دنیای تبهکاران درآوردم. اما همچنان عاشق ورزشم. برای همین کلاه سفید سرم میگذارم.
در رابطه با فیلم پخششده در فضای مجازی چه میگویی؟
فکر نمیکردم که فیلمم پخش شده باشد. آن روز ساعت 9 صبح از یک خانم سرقت کردم. اما چند وقت پیش یکی از دوستانم به من کلیپ را نشان داد و گفت این تویی. گفتم نه شبیه به منه. از همان زمان ترسیدم و سرقتها را متوقف کردم.
چطور شد که دستگیر شدی؟
چند روز پیش به خاطر سرقت ضبط خودرو بازداشت شدم. چون سابقهدار بودم مرا خیلی زود دستگیر کردند. بعد مشخص شد که من همان سارقی هستم که به شیوه خفهکردن دست به دزدی میزنم. شاکیها هم مرا شناسایی کردند. با اینکه در سرقتها ماسک داشتم، باز هم مرا شناختند. چون من به خاطر ورزشکار بودنم، چهره و اندامم متفاوت است.
با همدستت چطور آشنا شدی؟
او 18 ساله و هممحلی من است. برای سرقتها نیاز به یک موتور داشتم. برای همین به او گفتم بیا و مرا همراهی کن. از هر سرقت هم پول خوبی گیرت میآید. لازم هم نیست که خودت کاری کنی. فقط با موتور بیا. او هم قبول کرد.
کد مطلب: 359170