مهاجری افزود: اگر معلوم شود چه تعداد نیروی انسانی و بودجه صرف گشت ارشاد میشود راحت تر می توان در باره آن حرف زد. ارزیابی این نکته هم مهم است که خروجی کار چه بوده است. آیا افرادی که توسط گشت ارشاد بازداشت و به اماکن خاص منتقل می شوند و فرضا توجیه و ارشاد می شوند همه شان با حجاب می شوند؟ اصلا فلسفه گشت ارشاد باحجاب کردن است یا تذکر دادن؟ اگر صرف تذکر دادن است نیازی به این همه تشکیلات نیست. اگر قصد ایجاد رعب هم داشته باشند که با لفظ ارشاد تناسب ندارد بنابراین فکر می کنم چاره ای جز بازبینی و تجدیدنظر در اصل فلسفه وجودی آن نداریم. فرضا فلسفه وجودی آن را پذیرفتیم آیا روش هایی که اعمال شده جواب داده یا در آنها هم باید تجدیدنظر کرد؟ برداشت من این است که موضوع گشت ارشاد به لحاظ فلسفه وجودی خود امروز زیر سوال رفته است. مبارزه با بدحجابی اعم از طریق گشت ارشاد یا روش های دیگر جواب عکس داده و وضع بدحجابی امروز از 10سال پیش و حتی 2سال پیش بدتر است. اگر کار ارشادی و هدایتی درست صورت گرفته بود نباید وضع امروزمان این باشد. یعنی نه گشت ارشاد و نه روش های دیگر موثر نبوده و حتی گاهی به لجاجت طرف مقابل منجر شده است.
این چهره سیاسی اصولگرا خاطرنشان کرد: شاید یکی از دلایل ناکامی گشت ارشاد این است که کار ارشاد را به پلیس سپرده اند ذات حرفه پلیس ارشاد به معنای کار فرهنگی نیست. اگر می خواستید با گشت ارشاد قوانین را به افراد یادآوری کنید در تلویزیون و رسانه ها هم می شد این کار را کرد. مگر سایر قوانین را از این طریق آموزش می دهند؟! آیا هر روز مردم را برای سایر قوانین بازداشت می کنند و یا تذکر می دهند؟ مثلا کسبه را جمع می کنیم و به آن ها قانون مالیات یاد می دهیم؟! این شیوه که مردم را در خیابان دستگیر کنیم و ببریم و بخواهیم چیزی به آن ها یاد بدهیم و آن ها را با قوانین آشنا کنیم کار بیهوده ای است.