هر کاری میکنم که به جنگ نروم
3 مهر 1401 ساعت 14:46
گروه بین الملل: برای بسیاری از مردان در روسیه، تصمیم کرملین به فراخواندن ۳۰۰ هزار نفر نیروی ذخیره نظامی برای جنگ در اوکراین تکاندهنده بود.
در شهرهای بزرگ، جنگِ هفتماهه روسیه با کشور همسایهاش هميشه صحنهای دور به نظر میرسید. ولی به محض اینکه سخنرانی ولادیمیر پوتین تمام شد، تازه متوجه ماجرا شدند.
به میدان جنگ فرستاده شدن حالا بسيار نزدیکتر از چیزی بود که هر کسی تصورش را میکرد.چتهای پيامرسان اداری ناگهان مملو از بحثهایی سرشار از نگرانی درباره اتفاقهای بعدی شدند. مردم برنامهريزی میکردند که چطور از فرستاده شدن به خط مقدم جنگ پرهيز کنند.
دميتری ۲۸ ساله که در ادارهای در سن پترزبورگ کار میکند میگوید: «مثل یک فیلم علمی-تخیلی دهه ۱۹۸۰ بود. راستش را بخواهید کمی ترسناک بود.» کارمندان روزِ کاریشان را نمیتوانستند شروع کنند و همه پای سخنرانی جلوی تلويزیون، کامپيوتر يا صفحه تلفن همراهشان نشسته بودند.
دمیتری بعد از ناهار مرخصی گرفت و به بانکی در همان نزدیکی رفت تا روبلهایاش را به دلار تبدیل کند.بعد از شرکت در یک راهمپیمایی ضد جنگ، پلیس سراغ دمیتری رفته بود. دمیتری بعد از این ماجرا خانهاش را عوض کرد و فکر میکرد برای مسئولين پیدا کردناش سختتر خواهد شد.
«حالا نمیدانم دقیقاً چه کار باید بکنم: سوار اولین هواپیمایی شوم که به خارج میرود يا در روسیه کمی ديگر بمانم و در چند راهپیمایی ضد جنگ ديگر پلیس تعقیبم کند.»
سرگی – که نام واقعیاش نيست – الآن فراخوانده شده است.
او دانشجوی ۲۷ ساله دکتری و مدرس یک دانشگاه مهم روسی است. شب پیش از سخنرانی پوتین منتظر تحویل خریدهاش بود که زنگ در به صدا در آمد. به جای خریدهایاش، دو نفر با لباس شخصی را دید که برگههایی نظامی به او دادند و از او خواستند که امضایشان کند.از او خواسته بودند به مرکز سربازگیری مراجعه کند.سرگئی دانشجوی دکتری است که هیچ تجربه جنگی ندارد و پس از اعلام بسیج نسبی پوتین، برگههای احضاریه نظامی به او داده شده است.
کرملین میگوید تنها کسانی که خدمت سربازی انجام دادهاند و مهارتهای خاص و تجربه جنگی دارند فراخوانده میشوند. ولی سرگی هیچ تجربه نظامی ندارند و ناپدریاش نگران است چون گریختن از سربازگیری در روسیه جرم است.
ناپدری او در یک شرکت دولتی نفت کار میکند و چند ساعت بعد از او خواسته بودند که فهرستی از کارکنانی را ارایه کند که معافیت قانونی از خدمت سربازی دارند.بیشتر مردان روس معافیت قانونی ندارند در نتیجه دنبال هر راهی میگردند تا از این فراخوان بگریزند.
در مسکو، ویاچسلاو میگوید او و دوستاناش دنبال پزشکانی میگردند تا کمکشان کنند.او میگوید: «مشکلات مربوط به سلامت روان یا درمان اعتیاد به مواد مخدر بهانههای خوب، ارزان یا شاید حتی رایگانی باشند.»اگر نشئه باشید و موقع رانندگی بازداشت شوید، شاید گواهینامهتان را بگیرند و مجبور شوید تحت درمان قرار بگیرید. نمیشود یقین داشت ولی شاید این به کار بیاید و شما را [به خدمت] نبرند.»
برادر همسرش به زحمت از سربازگیری اجتناب کرده بود چون موقعی که مسئولان برای فراخواناش آمده بودند، در خانه نبوده است. مادرش مدارک را دیده بود که از او درخواست شده بود بین ۱۹ تا ۲۳ سپتامبر خودش را برای خدمت معرفی کند.
ویاچسلاو میگوید: «حالا خودش را در اتاقی حبس کرده و بیرون نمیآید. دو بچه سه ساله و يک ساله دارد: چه کار باید بکند؟»
مرد ديگری اهل کالینینگراد گفت که هر کاری خواهد کرد تا از سربازگیری اجتناب کند: «دستم را میشکنم، پایم را میشکنم، زندان میروم، هر کاری میکنم تا فرار کنم از این ماجرا.»
هزاران روسی در اعتراضهای ضد جنگ در شهرهای مختلف روسیه شرکت کردند. بسیاری گفتهاند که برگههای فراخوان را یا در خیابان یا بعداً در بازداشتگاه پلیس به آنها دادهاند.
سازمان حقوق بشری OVD-Info ده پاسگاه پلیس را فقط در مسکو فهرست کرده است که در آنجا برگههای احضاریه را به معترضان دادهاند. حداقل يک نفر در منطقه ورنادسکی مسکو از امضا کردن خودداری کرده است و او را تهدید به شکایت کردهاند.زنی به وبسایت مستقل مدیازونا گفته است که شوهرش در یک راهپیمایی ضد جنگ در آربات در مرکز مسکو بازداشت شده است. او را به پاسگاه پلیس بردهاند و برگههای احضاریه را به او دادهاند و ضمن امضای برگهها پلیس از او فیلم گرفته است. به او گفتهاند که برای اعزام حاضر شود.
میخاییل ۲۵ ساله در آغاز جنگ روسیه را ترک کرده و به کشور همسایه، گرجستان، رفته است و فقط چند روز به شهر کوچکاش در اورال برگشته است. قرار بود به گرجستان بازگردد ولی حالا نگران تهدید پوتین به استفاده از سلاحهای هستهای است و در روسیه کنار خانوادهاش میماند.
او میگوید: «ما در وحشت به سر میبریم. در شهر من عدهای زیادی تا الآن برگههای احضاریه دریافت کردهاند ولی نام من به عنوان ساکن اینجا ثبت نشده است در نتیجه برگهها را به من نمیدهند.»او به تازگی در تفلیس شغلی پیدا کرده است ولی حالا آن شغل را به خاطر تشدید تنش نظامی ولادیمیر پوتین بیهوده میبیند.
میخاییل میگوید: «روز ۲۱ سپتامبر، او حتی آن خرابکاری روز ۲۴ فوریه [آغاز حمله] را هم بدتر کرد. ديگر کلاً برایام مهم نیست، فقط روز به روز زندگی میکنم.»
کد مطلب: 360298