گروه بین الملل: در طول ۱۰ سال گذشته «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین قدرت خود را تا حدی تثبیت کرده که از زمان زمامداری «مائوتسه تونگ» به این سو، نظیر آن دیده نشده بود. حکومت او تغییرات عمدهای را در چین به ارمغان آورده است از کارزار گسترده ضد فساد و فقرزدایی گرفته تا افزایش عظیم بودجه نظامی و سیاست خارجی قاطعانهتر و تهاجمی تر.
به گزارش فرارو به نقل از کریستین ساینس مانیتور، انتظار میرود که شی برای سومین دوره نادر رهبری حزب کمونیست چین را در دست گیرد زیرا حزب کمونیست چین دو بار در هر دهه مجموعه نشستهای سیاسی را برگزار میکند تا به طور رسمی رهبری عالی خود از جمله ۲۵ عضو دفتر سیاسی مرکزی (پولیتبورو) و هفت تا نه عضو کمیته دائمی دفتر سیاسی را منصوب کند.
او در گزارشی طولانی به کنگره در روز یکشنبه آن چه را که رسانههای حزبی آن را «طرح نامه» برای پنج سال آینده توصیف کردند، تشریح نمود. کارشناسان معتقدند نکته اصلی آن است که شی قصد دارد مسیر خود را علیرغم کُند شدن روند رشد اقتصاد و جنجالهایی که برخی از سیاستهای او در داخل و خارج از چین ایجاد کرده کماکان ادامه دهد و تلاش بلند پروازانه خود را برای «جوانسازی بزرگ» چین حفظ یا تشدید کند. درک این که شی در یک دهه گذشته زمامداریاش چگونه چین را متحول کرده میتواند سرنخهایی برای رخدادهای بعدی در اختیارمان قرار دهد.
«اوریانا اسکایلار ماسترو» یکی از اعضای مرکز فریمن اسپگلی استنفورد میگوید: «آن چه درباره گزارش شی میتوان گفت آن است که علیرغم برخی چالشهایی که اخیرا حزب با آن مواجه شده، هیچ یک از این سیاستهای اصلی اصلاح نشده است. علیرغم گمانه زنیهای کارشناسان خارجی مبنی بر این که قدرت چین به اوج خود رسیده، هیچ نشانهای وجود ندارد که چینیها نیز چنین دیدگاهی داشته باشند. آنان فکر میکنند که در مسیر درستی قرار دارند چه درباره حرکت به سوی اتحاد مجدد با تایوان و یا داشتن یک ارتشی در رده و سطح جهانی».
در ادامه به چهار موردی اشاره خواهد شد که شی از طریق آن چین را تغییر داده و این موارد به طور خلاصه در چهار نمودار نیز ذکر شدهاند:
۱-سرکوب فساد
در داخل چین یکی از سیاستهای مورد تایید شی اخراج مقامهای حزب کمونیست چین، دولت و ارتش از جمله مقامهای ارشد حزب و ژنرالهای ارتش آزادیبخش خلق به اتهام ارتکاب فساد بوده است. در سه دهه پیش از قدرتگیری شی در سال ۲۰۱۲ میلادی، اصلاحات اقتصادی بازار محور چین بدون پاسخگویی سیاسی یا شفافیت انجام شد.
همین امر منجر به ایجاد فساد شد. از نظر شی مقامهای غیرصادق و حریص مانع بزرگی بر سر راه تلاش او برای تقویت حاکمیت حزب بودند که او آن را پیش نیاز پیشرفت چین میداند. او رویکردی از بالا به پایین برای مطالبه «انضباط» بیشتر در میان کادرها اتخاذ کرده و میلیونها نفر را در دهه گذشته مورد بازخواست قرار داده است.
به طور کلی، این سیاست در داخل کشور محبوب بوده؛ اگرچه شی از فشار ضد اختلاس برای حذف رقبای سیاسی، ارتقای متحدان و تحکیم قدرت در دستان خود استفاده کرده و به نظر میرسد این کارزار پایان نیافته است.
شی روز یکشنبه در یک صحنه با پردههای قرمز روشن پوشیده از چکش و داس طلایی بزرگ در تالار بزرگ مردم پکن صحبت میکرد. به نزدیک به ۲۳۰۰ نماینده حزب گفت که فساد هم چنان «سرطانی برای سرزندگی و توانایی حزب است». در واقع، برخی از کارشناسان میگویند که شی به قدری برای خود دشمن سیاسی ایجاد کرده که احتمال پاکسازی مستمر نخبگان حاکم در سالهای آتی وجود دارد.
۲-نابرابری درآمد و رشد اقتصادی
چین گامهای بزرگی در کاهش فقر وخیم در دوره زمامداری شی برداشته و درآمد میلیونها نفر را به بالای خط فقر رسمی آن کشور رسانده است. شی اعلام کرد که فقر شدید در چین در سال ۲۰۲۰ میلادی از بین رفته و روز یکشنبه از این امر به عنوان یک «شاهکار تاریخی» استقبال کرد. این سیاست محبوبیت بالایی برای شی در میان چینیها در مناطق فقیر و روستایی به ارمغان آورده است.
با این وجود، نابرابری درآمد در طول رونق اقتصادی چین افزایش یافته و تا سال ۲۰۲۰ میلادی ۶۰۰ میلیون چینی هم چنان درآمد ماهانه حدود ۱۰۰۰ یوان (۱۴۰ دلار) داشتند. شی این شکاف بین دارا و ندار در چین را با سیاست «شکوفایی مشترک» هدف گرفته و تمرکز اصلی خود برای پنج سال آینده را بر آن قرار داده است. شی در این باره گفته است: «ما برابری فرصتها را ترویج خواهیم کرد. درآمد افراد کم درآمد را افزایش خواهیم داد و گروههای با درآمد متوسط را گسترش خواهیم داد».
با این وجود، کارآفرینان چینی و خارجی نگران هستند که تلاشهای شی برای مقابله با نابرابری که اقدامات نظارتی ناگهانی و تا حدودی ناشیانه اعمال شوند؛ مانند سرکوب موفقترین شرکتهای فناوری پیشرفته چین در سال گذشته.آن شرکتها بر اثر این کارزار سرکوب صدها میلیارد از ارزش سهام خود را تقریبا یک شبه از دست دادند.
شی هم چنین از غلبه اقتصاد دولتی چین بر بخش خصوصی حمایت کرده و دستورالعمل سیاست قرنطینههای مکرر برای مقابله با کووید -۱۹ را صادر کرده که هر دو مورد باعث کاهش نرخ رشد اقتصادی میشود.
۳-هزینههای نظامی و امنیت ملی
بودجه نظامی چین در سال ۲۰۲۰ میلادی به ۲۵۲ میلیارد دلار افزایش یافت و از این نظر پس از ایالات متحده در رتبه دوم جهان قرار گرفت، زیرا آن کشور به دنبال نوسازی و ارتقای قابل توجه نیروهای مسلح خود است.
روز یکشنبه شی متعهد شد که هدفاش برای تبدیل ارتش آزادیبخش خلق چین به یک نیروی در سطح جهانی تا سال ۲۰۲۷ میلادی را سرعت بخشد.
او گفت که چین «آموزش نیروها را تشدید خواهد کرد و آمادگی رزمی را در سراسر جهان افزایش خواهد داد» و در عین حال «یک سیستم قوی از نیروهای بازدارنده استراتژیک» ایجاد خواهد کرد؛ آن چه که رسانههای دولتی میگویند اشارهای به تسلیحات هستهای استراتژیک بوده است. او گفته بود: «ما سریعتر برای نوسازی نظامی، پرسنل و تسلیحات خود اقدام خواهیم کرد». شی گفته بود ماموریت ارتش آزادیبخش خلق چین حفاظت از «منافع اصلی» چین از جمله ادعاهای ارضی گسترده بر دریای چین جنوبی و تایوان است.
در طول یک دهه گذشته شی، فشارها را برای متحد کردن سرزمین اصلی چین با جزیره خودگردان تایوان افزایش داده است. او روز یکشنبه با لحنی قوی متعهد شد که «اتحاد کامل کشور ما باید محقق شود و بدون شک میتوان آن را محقق کرد». سخنانی که تشویق مشتاقانه نمایندگان حزب کمونیست چین را به همراه داشت. او گفت در حالی که به دنبال اتحاد مجدد مسالمتآمیز است «هرگز قول نمیدهد از توسل به زور چشم پوشی کند» اظهاراتی که هشداری علیه مداخله نیروهای خارجی و جدایی طلبانی قلمداد شد.
با این وجود، با افزایش فشار چین بر تایوان با تشدید تهاجمات نیروی هوایی و مانورهای نظامی بزرگ در اطراف جزیره، نظرسنجیها در تایوان نشان میدهد که احساسات عمومی نسبت به ایده اتحاد از گرمای سابق برخوردار نیست. این تا حدی به دلیل تحمیل یک قانون سختگیرانه امنیت ملی در هنگ کنگ از سوی پکن در سال ۲۰۲۰ میلادی است که به عنوان تضعیف استقلال آن منطقه تحت فرمول «یک کشور، دو سیستم» قلمداد میشود.
۴-سیاست خارجی
سیاست خارجی چین در دوره شی نتایج متفاوتی داشته است. از یک سو، چین به پیشبرد نفوذ و جایگاه خود در جنوب جهانی ادامه میدهد. این تا حدی به دلیل فشار عظیم سرمایهگذاری روی برنامه ابتکاری «کمربند و جاده» میباشد که از سال ۲۰۱۴ میلادی به پر کردن شکاف بزرگ زیرساختی در کشورهای در حال توسعه کمک کرده است. هم چنین، شی با دیگر دولتهای اقتدارگرا به طور خاص با روسیه یک اتحاد نزدیک و «بدون محدودیت» را ایجاد کرده است.
با این وجود، سیاست منطقهای و خارجی تهاجمیتر شی و راه اندازی دیپلماسی تند موسوم به «گرگ جنگجو» به وخامت روابط بین پکن و کشورهای توسعه یافته در آسیا و غرب (فراتر از همه ایالات متحده امریکا) دامن زده است.
به گفته کارشناسان سخنرانی شی درباره مداخله خارجی و انتقاد او از هژمونی و قلدرمنشی سایر کشورها، ممکن است نشانهای از آن باشد که رویکرد دیپلماتیک جنگجویانهتر چین تشدید خواهد شد.
ماسترو از استنفورد میگوید: «شی از سال ۲۰۱۳ میلادی کاملا آشکار ساخته که دوره تصدیاش به عنوان رهبر همراه با بازیابی موقعیت چین در صحنه بینالمللی و پیگیری منافع اصلی، عمدتا مسائل سرزمینی حتی با تحمل هزینه بوده است». او میافزاید: «ادامه این روند تا پنج سال آینده تقریبا تضمین شده است».