به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ - ۰۲:۱۵
 
۸
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۰ ساعت ۱۶:۴۵
کد مطلب : ۳۶۷۳۹

یادی از فریدون آدمیت در سالگرد درگذشتش

گروه فرهنگ وادب: دهم فروردین‌ماه سال‌روز درگذشت فریدون آدمیت است؛ تاریخ‌پژوه معاصر که به گفته دولت‌آبادی ذهن، جان و عمر خود را در عرصه‌ای ‌دشوار به کار انداخته بود.
یادی از فریدون آدمیت در سالگرد درگذشتش
فریدون آدمیت در سال 1299 در تهران به دنیا آمد و دهم فروردین‌ماه 1387 از دنیا رفت. شهرت او به دلیل پژوهش درباره تاریخ دوران مشروطه در ایران است. آدمیت در دارالفنون تحصیل کرد. سپس به دانشکده حقوق و علوم سیاسی رفت و اولین اثرش را با عنوان «امیرکبیر و ایران» در 20‌سالگی منتشر کرد. آدمیت برای تکمیل تحصیلاتش عازم فرنگ شد و دکتری تاریخ روابط دیپلماسی از دانشگاه اقتصاد و علوم سیاسی لندن دریافت کرد. او در سال 1330 به‌عنوان جوان‌ترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد، اما به گفته عبدالله شهبازی - تاریخ‌پژوه - به‌دلیل مخالفت با مواضع دولت وقت و انتشار نامه‌ای در مخالفت با جدایی بحرین از ایران، زودتر از موعد بازنشسته شد و پس از آن تنها به انتشار آثاری در زمینه‌های تاریخی پرداخت.

محمود دولت‌آبادی درباره او می‌نویسد: «اگرچه من آدمی هستم که بیش‌تر در ذهنم زندگی می‌کنم و انسان‌هایی را که دوست دارم، بدید و نابدید در ذهنم مرور می‌کنم و به آن‌ها مهر می‌ورزم، اما چه بگویم در حالی‌که حتا یک بار شرف درک محضر فریدون آدمیت را نیافتم؟ بله، حتا یک لحظه. وقتی بود که دکتر حمید دهباشی به ایران آمده بود و گفت قرار ناهار دارد با جناب آدمیت. با خود گفتم کاش وقت دیگری بود که می‌توانستم بگویم مرا هم ببر. پس نشد. بعد از آن گمانم کم‌تر از سه سال پیش یکی دو تن از بچه‌های مطبوعات در نشر چشمه بودند و گفتند می‌خواهند وقت بگیرند از دکتر آدمیت و بروند منزلش، من مثل کودکی از آن‌ها خواهش کردم مرا هم خبر کنید بیایم. اما نشد. سرانجام دهباشی را دیدم، گفتم اقلا مرا ببر بیمارستان این آدم را ببینم، بنا شد... اما باز هم نشد، دیر شده بود. همیشه دیر می‌شود، همیشه دیر می‌شود و من می‌مانم با حسرت؛ حسرتی که بیش و بیش‌تر می‌شود، و باز انباشت آن اندوه کهن که در ما آدمیان با شیر اندرون شده است. به این ترتیب، چه بگویم مگر از زبان پرنده‌ای کوچک در کناره‌های خرمنگاه دانش و تجربه، کوشش و بینش شخصیتی که فریدون آدمیت بود. انسانی که در تاریخ فرهنگ عصر ما کوشید که به این پرندگان کوچک که ما بودیم بفهماند «که و چه» بوده‌ایم و برای «چه» هستیم؟

آدمیت مهم‌ترین و دهشتبارترین حفره از روحیات و خصوصیات ملی ما را به دقت دیده و بازجسته بود و همه عمر به ترمیم و بازسازی و درمان آن کوشید؛ آن حفره که شاید بتوان آن را در عبارت کوتاه «فراموشی تاریخی» به عنوان آورد. بله، ما مردمانی هستیم دچار آسیب فراموشی و آدمیت کوشید تا به دور از عبارات پرطنطنه‌ فخرآمیز و خیال‌انگیز گذشته‌گرایی باستان، هم به دور از تیره‌اندیشی روزمرگی روشنفکری‌گونه، بینشی خردورانه را به ما مردمی که گرفتار دوران عدم تعادل هستیم، هدیه کند و هدیه کرد. اما به راستی ما مردم اعم از دولت و ملت و حتا ناشران او قدر و اهمیت آن‌چه را او می‌بخشید، درک کرده بودیم و درک کردیم؟ این رابطه ارائه اندیشه و دریافت آن با دهلیزهایی که پیموده می‌شوند، در آن حد فاصل خلق اثر و رسیدن به مخاطب یکی از مهم‌ترین مقولات است در حوزه علم ارتباط و اخلاق اجتماعی و نقش دولت‌ها و ملت که آسیب‌شناسی آن در عهده و توان من نیست. اما یک نکته ظریف و مویین را می‌توانم بفهمم و بیان کنم در مفهوم معیار در بیان و فکر، یاد آن‌چه نوشته‌ها و گفته‌ها و سروده‌ها را منش و هویت می‌بخشد. در این زمینه که می‌اندیشیم، درمی‌یابیم فریدون آدمیت ذهن و جان و عمر خود را در عرصه‌ای عجیب دشوار و صعب به کار انداخته بوده است.»

«امیر کبیر و ایران»، «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بین‌الملل»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت ایران»، «اندیشه‌های طالبوف تبریزی»، «اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده»، «اندیشه ترقی و حکومت قانون»، «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران»، «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران»، «افکار سیاسی و اجتماعی اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار»، «اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی»، «انحطاط تاریخ‌نگاری در ایران»، «شورش بر امتیازنامه رژی»، «آشفتگی در فکر تاریخی»، «مجلس اول و بحران آزادی» و «تاریخِ فکر از سومر تا یونان و روم» از جمله آثار به‌جامانده از فریدون آدمیت است.
مرجع : ايسنا