گروه سیاسی: یک فعال سیاسی گفت: در فضای بیاعتمادی هیچ اقدام موثر و سازندهای مورد پذیرش جامعه قرار نمیگیرد و مردم به آن باور نمیکنند و با سوءظن به آن نگاه میکنند و حرکتهای سازنده و اصلاحی واقعی با سختیهای فراوانی قابل اجرا خواهد بود.
مرتضی مبلغ در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال که با وجود بیانیه اخیر خاتمی و تاکید ایشان بر نفی خشونت شاهیم که برخی نه تنها از آن استقبال نکردند بلکه آن را هم دستاویزی برای حمله به ایشان قرار دادند دلیل این رفتارها چیست، گفت: خاتمی به دلیل آنکه دو دوره رئیسجمهور بوده و بنا بر اسناد و آمار، دوران مسئولیت ایشان، بهترین و سازندهترین دوران در کشور بوده، در طول سالیان پس از انقلاب نیز همواره وظیفه ملی خودش را در قبال جامعه، مشکلات، رنجهای مردم انجام داده است. ایشان از یک سو با تجارب و آگاهیهای عمیق و همه جانبهای که نسبت به مسائل، مشکلات و روندهای کشور دارد همواره سعی کرد که علیرغم جفاها و بی محبتیهایی که در حق او روا داشته میشود در راستای ارتقا و توانمندسازی مملکت، مسئولان و مقامات را نسبت به مشکلات، خطاها و انحرافهای حکمرانی متذکر و متوجه کرده، توصیهها و راه حلهای پیشنهادی خودش را مطرح و از سوی دیگر در راستای اعتلا و بالندگی جامعه راههای سازنده، مدنی و مصلحانه ارائه دهد.
این فعال سیاسی تصریح کرد: بیانیه اخیر خاتمی از یک سو معطوف به محکوم کردن انواع خشونتها به ویژه خشونت و جنایت وحشیانه داعش که اخیرا در آستان شاهچراغ در شیراز رخ داد بود و از سوی دیگر به ابعاد مختلف اعتراضها و شرایطی که در کشور جریان دارد اشاره کرده و ضمن دفاع از حق اعتراض مردم و مطالبات معطوف به آزادی، زندگی و بهزیستی آنها و ضرورت توجه حاکمیت به مطالبات و خواستههای آنها بود و نسبت به اعمال هر گونه خشونت از هر طرف هشدار داده است.
مبلغ همچنین تصریح کرد: همچنین سوءاستفاده سرنگونیطلبان و بدخواهان ایران و ایرانی در خارج از مرزها و رفتارهای کثیف و ناجوانمردانه آنها مبنی بر اعمال تحریمها، تشدید تحریمها بر علیه مردم ایران و سوءاستفاده آنها از خونهای پاک جوانان عزیز کشور برای ایجاد التهاب و خشونت در کشور آشکار ساخته است، همین طور ضمن تاکید بر مقابله با خشونتگران، هشدار داده است که خشونت را نباید با خشونت پاسخ داد. ایشان همچنین در این بیانیه ضمن عرض تسلیت و ابراز همدردی با کسانی که عزیزان خودشان را در فاجعه تروریستی شاهچراغ و چه در اعتراضها و ناآرامیهای اخیر در استانهای مختلف کشور از دست دادند برای آن افراد طلب رحمت واسعه الهی و برای همه آسیبدیدگان طلب بهبودی کرده است و ضمن تاکید بر لزوم موازین حکمرانی خوب توسط حکومت و شنیدن صدای انتقاد و اعتراض حتی اگر به ناحق هم باشد، فراهم آوردن رضایت مادی و معنوی آنها را آرزو کرده است که حاکمان باید گوش شنوا و دل پذیرا نسبت به این افراد داشته باشند. ایشان به بحرانهایی که حاصل سالها ناکارآمدی، سیاستها و رویکردهای نادرست در نحوه حکمرانی کشور بوده، اقدامهای آشکار و غیرآشکار که برای برون رفت از مشکلات و بحرانهای موجود اشاره کرده است.
مبلغ در پاسخ به این سوال که از طرف حاکمیت بحث گفتوگوی ملی را مطرح شده است، با توجه اینکه خاتمی در گذشته هم بحث گفتوگوی ملی را مطرح کردند و مورد استقبال نگرفت این موضوع نیازمند چه ساز و کارهایی است، گفت: حدود ده سال پیش خاتمی به عنوان یک راهبرد ملی و راهگشا پیشنهاد گفتوگو و آشتی ملی را مطرح کرد که متاسفانه نه تنها مورد پذیرش قرار نگرفت بلکه با بیمهری هم مواجه شد.
وی افزود: اگر آن زمان این امر انجام شده بود، بدون شک بسیاری از مشکلاتی که امروز داشتیم را نداشتیم. اما امروز آنچه توسط حاکمیت مطرح شده است، هنوز ابعادش مشخص نیست یعنی هنوز معلوم نیست منظورشان از گفتوگوی ملی چیست. بالاخره گفتوگو دارای یکسری شرایطی است که بدون آنها اصلا شکل نمیگیرد، یکی از آن شرایط ایجاد وضعیت مساوی برای طرفین و اطراف گفتوگو بوده و همین طور شرط دیگر، پذیرش خطاها از سوی هر طرف و اقدام برای جبران خطاهاست. شرط دیگر این است که نوعی وفاق و اجماع بر سر اموری که به توافق رسیده شده انجام بگیرد و این موارد اعلام و به آنها عمل شود. از طرفی در ادامه وقتی گفتوگو جنبه ملی پیدا کند، باید همه دیدگاهها و جریانها را در بربگیرد، فرصت برای آنها فراهم، شرایط گفتگو در آن رعایت شده و نتایج آن به مرحله اجرا در بیاید تا گفتوگوی ملی شکل بگیرد.
وی تصریح کرد: باید دید آیا حاکمیت آماده ورود به چنین فرآیندی شده است، اگر شده باشد که بسیار مبارک است و باید آن را نشان داده و معلوم شود که چنین آمادگی وجود دارد به ویژه اینکه از گذشته تاکنون عمدتا تک گویی و تک صدایی در حاکمیت جریان داشته که بارها گفته و مشاهده شده که منجر به حذفهای گسترده از جریانها در عرصههای مختلف شدند. لذا باید دید منظور حاکمیت چیست و امیدواریم واقعا منظور آمادگی پیدا کردن برای ورود به این فرآیند مبارک باشد.
مبلغ در پاسخ به این سوال که چقدر ضرورت دارد قرائت از اسلام و اظهارات شخصیتهایی مانند خاتمی مورد توجه مسئولان نظام قرار بگیرد، گفت: به نظرم اگر نظام و مقامهای ما، منصفانه و صادقانه نگاه کنند متوجه میشوند که صادقترین، پاکدست، دلسوزترین و همچنین فرهیخته و کارآمدترین افراد برای اعتلای کشور، مردم و نظام، چهرهها و شخصیتهایی همانند خاتمی بوده که این موارد را در تجارب آشکار گذشته نشان داده است. امروز برخی از کسانی دم از اسلام و مدیریت میزنند چیزی در دست خودشان ندارند و عمدتا به دنبال قدرت و مقام، جاه و جلالاند. اسلامی که امثال خاتمی منادی آن هستند، اسلام ملهم از شیوه حضرت علی (ع) و نهج البلاغه، اسلام رحمت و بشارت و اسلام سازندگی، پیشرفت و تعالی است نه اسلام رنج و عذاب و درجا زدن.
مبلغ در پاسخ به این سوال که از ظرفیت افرادی مانند خاتمی، ظریف و لاریجانی در این وضعیت به وجود آمده به چه شکل میتوان استفاده کرد، گفت: پیش از آنکه بخواهند از ظرفیت امثال خاتمی استفاده کنند باید بیایند ماشین تولید تهمت، افترا و شایعه علیه این چهرهها که سپهر سیاسی و فرهنگی جامعه را به شدت آلوده کرده و میکند را خاموش کنند و بعد در امتداد آن به جامعه و افکار عمومی نشان دهند که آماده و پذیرای اصلاحات و تغییرات واقعی و سازنده هستند به نحوی که جامعه آن را باور کند. آنگاه زمینه و ساز و کار برای نحوه استفاده از این چهرهها فراهم و آشکار میشود.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که شکاف میان حاکمیت و مردم به چه شکل قابل جبران است و چه راهکارهایی برای حل آن ارائه میکنید، گفت: به نظر من بزرگترین خطر برای حکومت کاهش شدید و یا از دست رفتن عنصر اعتماد در جامعه است. در فضای بیاعتمادی هیچ اقدام موثر و سازندهای مورد پذیرش جامعه قرار نمیگیرد و مردم به آن باور نمیکنند و با سوءظن به آن نگاه میکنند و حرکتهای سازنده و اصلاحی واقعی با سختیهای فراوانی قابل اجرا خواهد بود.
وی افزود: البته بیاعتمادی عوامل مختلفی دارد ولی مهمترین عوامل ایجاد بیاعتمادی به رفتارهای بخشی از حاکمیت نسبت به جامعه برمیگردد. زیرا مقدرات جامعه در دست حاکمیت است و اگر رفتارهای مسئولان باعث تولید بیاعتمادی شود، میتواند بسیار خطرناک باشد. گاهی رفتارهایی که ما مشاهده میکنیم مانند نادیده گرفتن اقشار وسیعی از جامعه، رویکردهای حراستی و امنیتی در عرصههای مختلف، خودی و غیرخودی کردن اقشار جامعه توسط برخی دستگاههای حاکمیتی، سختگیریهای بیمورد سیاسی و غیرسیاسی، فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و امثال آن، حذفهای گسترده با ساز و کارهای مختلف به ویژه در انتخاباتها و همینطور پذیرش در دستگاههای دولتی، برخوردهای تبعیضآمیز در عرصههای مختلف، کتمان حقایق یا وارونه نشان دادن حقایق به مردم، عدم عذرخواهی برخی مسئولان در قبال خطاهای خودشان، مبتلا شدن برخی مسئولان و خانوادههای آنان به رانت و فساد و عدم برخورد واقعی و جدی با آنها است که وقتی این مشکلات جریان پیدا کند و توسط مردم مشاهده شود، باعث ایجاد بیاعتمادی عظیم و عمیق میشود.
وی افزود: اما راه حل جبران بیاعتمادی روشن است از جمله پذیرش فوری رفتارهای اعتمادسوز، یعنی دستگاههای مختلف قبول کنند که سلسله رفتارهای اعتمادسوز دارند و به طور فوری و سازنده در جهت جبران آنها حرکت کنند. البته برای باورپذیر کردن اقدامهای جبرانی راهکارهای متعددی وجود دارد که توسط صاحب نظران، کارشناسان و متخصصان در جای خودش به آن باید پرداخته شود. زیرا در شرایط بیاعتمادی بسیاری از اقداماتی که دستگاههای حاکمیتی ممکن است انجام دهند احتمالا برای جامعه باورپذیر نباشد. برای باورپذیر کردن جامعه باید در درجه اول اقدامها واقعی و صادقانه باشد، سپس باید با یکسری ساز و کار و روشهایی که در جای خودش به آن پرداخته خواهد شد، در مورد آن بحث شود.
مبلغ در پاسخ به این سوال که احزاب و شخصیتهای سیاسی چقدر در حل شکاف بین حاکمیت و مردم میتوانند موثر باشند. با توجه به آنکه مردم هم به احزاب و شخصیتهای سیاسی بیاعتمادند این مشکل را به چه شکلی میتوان حل کرد، گفت: احزاب و شخصیتها حتما میتوانند موثر باشند، به شرطی که اجازه و امکان تاثیرگذاری داشته باشند. منظورم از اجازه و تاثیر یعنی آنکه نهایتا این اقدامات باید منجر به این شود که تغییرات در حاکمیت و حکمرانی اتفاق بیفتد تا جامعه در نهایت به سمت بهبود پیش برود و این شکافها کمتر شود. حال اگر جریانهای حاکمیت به نحوی باشند که هیچ گونه تغییری را نپذیرند و اگر سازوکارها به گونهای سامان داده شده باشد که احزاب و شخصیتها از هر گونه حیظ انتفاعی خارج شده باشند و با فضای امنیتی، انواع و اقسام تبلیغات و فشارها امکان تحرک از آنها گرفته شود، طبیعی است که احزاب و شخصیتها نمیتوانند نقش موثری در شکافهای ایجاد شده ایفا کنند.
مبلغ در ادامه گفت: مردم وقتی مشاهده میکنند که همه تلاشها و اقدام های مصلحانه به دیوار برخورد کرده و نتیجه نمیدهد طبیعی است که شکافها بیشتر می شود.
این فعال سیاسی در ادامه گفت: تذکر این نکته مهم هم ضروری است، برخلاف تصور برخی کسانی که در قدرت هستند و فکر میکنند که با حذف جریانهای رقیب و تضعیف احزاب، شخصیتها، منتقدان مشکلات خودشان را کمتر میکنند، تردید نکنند خطر اصلی بی اعتمادی جامعه به احزاب، شخصیتها و منتقدان که به مثابه جریانهای مدنی به تلطیف فضای سیاسی و اجتماعی میپردازند متوجهحاکمیت خواهد بود. زیرا این رفتار مستقیما به بی اعتمادی هر چه بیشتر به حاکمیت منجر خواهد شد و شرایط را بسیار وخیمتر میکند.
مبلغ تصریح کرد: بنابراین نکته اصلی و مهم این است که باید زمینه برای تحرک، فعالیت و اعمال نقش این شخصیتها و چهرههای مختلفی که منتقد هستند، فراهم و اجازه بالندگی و حرکتهای موثر به آنها داده شود تا بتوانند نقشهای اساسی خودشان را ایفا کرده و در این میان بتوانند در جهت کاهش این شکافها نقش موثری داشته باشند.