گوه جامعه: براساس ساعتشمار مرکز آمار ایران، جمعیت ایران در روز جاری به 77 میلیون و 336 هزار و 980 نفر رسیده است.
در این شرایط، حرفهآموزی و تحصیلات عالی جوانان در راستای توسعه اقتصادی بیش از پیش ضرورت یافته است. براساس ساعتشمار مرکز آمار ایران، جمعیت ایران در روز جاری به ۷۷ میلیون و ۳۳۶ هزار و ۹۸۰ نفر رسیده است. بر این اساس و با توجه به بعد ۳٫۵۵نفری خانوار، تعداد ۲۱ میلیون و ۷۸۵هزار و ۶۴ خانوار در ایران زندگی میکنند. براساس نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس مسکن ایران بعد خانوار در ایران ۳٫۵۵ نفر و نرخ رشد جمعیت ۱٫۲۹ درصد بوده که بعد خانوار نسبت به سرماری سال ۸۵ حدود ۰٫۴۸نفر و نرخ رشد جمعیت هم کاهش یافته است که این کاهش نرخ رشد نگرانکننده بوده است.
در حالی که نرخ رشد جمعیت به صورت سالانه در دهه ۱۳۶۰ به بالای ۲ درصد هم رسیده بود، این میزان در سرشماری ۹۰ به ۱٫۲۹ درصد کاهش یافته است که این امر نگرانی برنامهریزان و سیاستگذاران اقتصادی را برانگیخته است. جمعیت جوان ۱۵ تا ۲۴ ساله مرد از ۲۵نفر سال ۸۵ به ۱۹٫۹نفر در سال ۹۰ و جمعیت جوان زن از ۲۵٫۴نفر به ۲۰٫۱نفر کاهش یافت. جمعیت جوان ۱۵ تا ۲۹ ساله مرد از ۳۵٫۲نفر به ۳۱٫۴ نفر و جمعیت جوان زن از ۳۵٫۷نفر به ۳۱٫۷ نفر کاهش یافت.
امید به زندگی در مردان از ۷۱٫۱ سال در سرشماری ۸۵ به ۷۲٫۱ سال در سال ۹۰ و امید به زندگی زنان از ۷۳٫۱ سال به ۷۴٫۶ سال در سرشماری ۹۰ افزایش یافت. افزایش امید به زندگی گرچه از نظر شاخص رفاه و بهداشت خوب است، ولی از نظر شاخص اقتصادی و جوان بودن جمعیت -به عنوان مهمترین منبع رشد اقتصادی- خوب نیست و جمعیت رو به پیری و فرسودگی و تحمیل هزینه اجتماعی ناشی از سالخوردگی نهاده است.
همان طور که اقتصادانان معتقدند که توسعه اقتصادی همان توسعه انسانی است، عنصر جمعیت در رشد اقتصادی نقش اساسی دارد، اما صرف وجود جمعیت، رشد اقتصادی ایجاد نمیکند، بلکه باید جمعیت جوان، آموزش دیده ، تحصیل کرده و دارای حرفه و مهارت باشد. بر این اساس سیاست کنترل جمعیت که در دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ اعمال میشد و مرتب از رسانهها به مردم گوشزد میشد که یک یا دو بچه بیشتر نیاورند، اما پس از اعلام نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال ۹۰ و کاهش نرخ رشد جمعیت، زنگ خطر کاهش جمعیت به صدا درآمد و در این سیاستها تجدیدنظر شده و قرار بر این شد از بیتالمال مسلمین هیچ ریالی برای تحدید نسل و کنترل جمعیت استفاده نشود.
در این زمینه یارانه خرید و عرضه محصولات پیشگیری از زاد و ولد برداشته شد و به جای آن سیاست تشویق به زادآوری فرزند در خانوارها و حتی قول اعطای یک میلیون تومان کمک بلا عوض در قبال تولد هر نوزاد به مردم داده شد و سیاست تشویق فرزند آوری در پیش گرفته شد. پس از این سیاست اعلام شد، جمعیت کشور در افق ۱۴۰۴ باید ۱۰۰ میلیون نفر برسد و در یک افق ۵۰ ساله جمعیت کشور باید به ۱۵۰ میلیون نفر برسد.
نکته قابل توجه در مورد جمعیت ایران این است که جمعیت جوان که در گذشته اکثریت جمعیت را تشکیل میداد، باکاهش نرخ جمعیت، کاهش یافته و جمعیت کشور در سالهای آینده پا به روند پیری خواهد نهاد. اما اگر نرخ رشد جمعیت بهبود یابد و جمعیت جوان افزایش یابد، میتوان پیری جمعیت را کاهش داده و هزینه اجتماعی ناشی از سالمندی جامعه را در آینده کاهش داد.
شرط لازم برای دسترسی به توسعه اقتصادی از محل جمعیت این است که بتوان جمعیت جوان کشور را از طریق آموزش عالی و افزایش حرفه و فن به عوامل تولیدکننده و مولد تبدیل کرد که منشأ توسعه اقتصادی خواهند شد. در حال حاضر حدود ۵ میلیون دانشآموخته و دانشجوی دانشگاهها در کشور وجود دارد که پتانسیل مهمی برای رشد و توسعه اقتصادی ایجاد کرده اما شرط کافی نیست، بلکه برای استفاده از این جمعیت باید دورههای کارورزی تخصصی و عملی و آموزش عملی حرفهای به آنها داده شود، تا بتوانند از سواد دانشگاهی خود برای تنظیم پیشرفت کشور استفاده کنند.
در واقع زیرساختهای توسعه جمعیت در کشور ایجاد شده، اما مرحله فرآوری و آموزش حرفهای جمعیت تحصیل کرده در کشور باقی مانده که با اندک سرمایهگذاری میتوان جمعیت مدرک دار را به جمعیت حرفهدار،مهارت دار و دارای شغل که تولیدکننده است، تبدیل کرد.