گروه جامعه:روزنامه هم میهن نوشت:مهاجرت برای جامعه ایرانی پدیده آشنایی است؛ روندی که در چند سال اخیر سیر صعودی گرفته و حالا بسیاری از افراد که به ماندن و ساختن شرایط بهتر فکر میکردند هم در پی یافتن راهی برای خروج از کشورند. دریافت ویزای تحصیلی، سرمایهگذاری، اقامت، کار و… تنها برخی از شیوههای مهاجرت است که اتفاقا طرفداران بسیاری داشت اما کمتر کسی به سراغ پناهندگی میرفت؛ اما جدیدترین گزارش روزنامه هممیهن از افزایش ثبتنام لاتاری و درخواست ایرانیها برای پناهندگی خبر داده و نشان میدهد که مسافران امروزی بیشتر مهاجرند تا مسافر؛ آنهم به هر طریقی!
آخرین گزارش مرکز آمار ایران نشان داده که ۷۰ درصد خانوادههای ایرانی در سال ۱۴۰۰ سفر نرفتهاند. حالا بررسی میدانی روزنامه هممیهن از بازار چمدانفروشی و دفاتر مهاجرتی هم نشان میدهد، اندک مسافرانی که در شرایط کنونی اقدام به سفر میکنند، متقاضی مهاجرتاند تا سفرهای تفریحی و میزان درخواستها برای پناهندگی افزایش محسوسی یافته است. بر این اساس، میزان مراجعه به دفاتر مهاجرتی افزایش یافته و بهگفته مدیران این دفاتر، تعداد افراد تحصیلکرده با وضعیت مالی قابلقبول برای گرفتن پناهندگی آن هم به کشور آلمان، رشد قابلتوجهی داشته است؛ روندی که از شهریور ۱۴۰۱ و همزمان با آغاز اعتراضات گسترده تسریع شده و تعداد متقاضیان پناهجویی به آلمان افزایش چشمگیری یافته است.
پیش از این مدیر رصدخانه مهاجرت ایران هم گفته بود که بهطور میانگین سالانه تا ۷۰ هزار نفر از کشور خارج میشوند که ۵۰ درصد از آنها پناهجو هستند. از این تعداد ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر دانشجو و مابقی هم با ویزای کاری و اقتصادی از کشور خارج میشوند. همچنین، کانادا و آلمان در صدر کشورهای مهاجرتی قرار گرفته و بهتدریج جای انگلستان و آمریکا را گرفتهاند. در این بین، ترکیه هم وارد لیست ۵ مقصد اول مهاجرتی ایرانیان شده است.
آمارهای منتشر شده از میزان ثبتنام در لاتاری آمریکا نیز نشان میدهد با شیوع کرونا، میزان تقاضا برای ثبتنام در این بختآزمایی مهاجرتی افزایش چشمگیری یافته و در سال ۲۰۲۰ به اوج خود رسید؛ تا جایی که این روزها آژانسهای مسافرتی، بیشتر از گذشته در زمینه مهاجرت فعالیت میکنند؛ آن هم مهاجرتی که با موضوع پروندههای پناهندگی باز میشود. این در حالی است که تعرفه ثبت نام لاتاری با رشد محسوسی به ۱۵۰ هزار تومان برای هر نفر و ۴۰۰ هزار تومان برای سرپرست خانواده افزایش پیدا کرده است.
بهگفته مدیر یکی از آژانسهای مسافرتی، که ۱۵ سال است در زمینه مهاجرت فعالیت میکند، تا قبل از کرونا از هر ۱۰ مسافر یک نفر برای مهاجرت اقدام میکرد. در دوران کرونا این عدد به ۳ نفر از ۱۰ نفر رسید اما از مرداد و شهریور امسال، از هر ۱۰ مسافر ۹ نفر بهقصد مهاجرت از کشور خارج میشوند. آن یک نفر از ۱۰ نفر هم که مسافر است، معمولا قصد دارد ویزای کانادا بگیرد و برای تقویت تاریخچه سفرهای خود، ناچار است سفرهای جانبی داشته باشد. اما نکته اصلی اینجا است که افراد قبلا از گروه کمبرخوردار برای پناهندگی اقدام میکردند اما حالا افراد تحصیلکرده و شاید از نظر مالی مرفه هم میخواهند پناهنده شوند؛ چرا که احتمال اینکه افراد از طریق پناهندگی ویزا بگیرند بالاتر از سایر روشها است.
مدیر یکی دیگر از آژانسهای مسافرتی میگوید به دلیل شرایط پیشآمده، اکنون بسیاری از سفارتخانهها فعال نیستند و تنها سفارتخانههای ایتالیا، اسپانیا، هلند و چکسلواکی فعالاند؛ چرا که بسیاری از افرادی که ویزا میگیرند، دیگر به کشور باز نمیگردند. به همین دلیل، به مسافران ایرانی سخت میگیرند و به آنها ویزا نمیدهند.
مدیران آژانسهای مسافرتی همچنین از کاهش محسوس تقاضای سفرهای گردشگری و تفریحی خبر میدهند. در چند سال اخیر با رشد سرسامآور نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی بسیاری از مسافران دیگر توانایی پرداخت هزینههای سفر اروپایی را ندارند. در حال حاضر، سفر به یکی از کشورهای اروپایی بدون در نظر گرفتن خورد و خوراک و خرید، برای یکهفته بین ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان هزینه دارد.
گزارش رصدخانه مهاجرت ایران، از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ میلادی، نشان میدهد تعداد ایرانیهایی که در لاتاری ثبتنام کردهاند، افزایش یافته است. این روند در سال ۲۰۱۷ میلادی و همزمان با صدور قانون منع ورود شهروندان ۷ کشور عمدتا مسلمان به آمریکا، از جمله ایران، کند شده بود؛ روندی که با همهگیری کرونا و محدودیتهای صدور ویزا کندتر شد. اما پس از انتخاب جو بایدن و منع قانون فوق، این روند دوباره افزایش یافته است و در سال ۲۰۲۱ میلادی، حدود ۷۶۰ هزار ایرانی در لاتاری ثبتنام کردهاند.
آخرین آمارهای مهاجرتی مربوط به سال گذشته، حکایت از تحصیل ۶۰ هزار دانشجو در خارج از کشور دارد. هزینه دریافت ویزای تحصیلی در دفاتر مهاجرتی بین ۱۵۰۰ تا ۴ هزار دلار است، اما این شامل تمام هزینهها نیست. دانشجو باید مدرک تافل یا آیلتس را داشته باشد که دو سال از زمان آن نگذشته باشد. آخرین تعرفه آزمون زبان انگلیسی تافل ۲۴۵ دلار و آزمون زبان انگلیسی آیلتس ۲۱۰ تا ۲۵۰ دلار است. تمام این هزینهها، جدای از هزینه بلیت و هزینههای جانبی خروج از کشور است. متقاضیان مهاجرت تحصیلی میگویند که علاوه بر اینها باید دانشجو بین ۱۵۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان در حساب بانکی داشته باشد تا از بانک به او نامه تمکن مالی داده شود. اگر هم دانشجو بورس نشده باشد، باید در ایران شخصی او را از نظر مالی حمایت کند. اما با شرایط فعلی، مشکل دیگری که بر سر راه ویزای تحصیلی قرار گرفته این است که بسیاری از سفارتخانهها به دلیل شرایط سیاسی ایران، ورودیهای جدید را برای بررسی و صدور ویزا پذیرش نمیکنند.
شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس است و میگوید در سالهای اخیر، میزان مهاجران فکری بسیار بیشتر شده است؛ افرادی که از وضعیت زندگی شخصی و شرایط اجتماعی، ناراضیاند و همواره منتظر فرصتیاند تا از کشور خارج شوند. به گفته این جمعیتشناس، وقتی خواسته جوانان محقق نمیشود، از نظر اقتصادی تورم زیادی وجود دارد، ارزش پول پایین است، افراد پس از سالها برنامهریزی نمیتوانند مسکن مناسبی داشته باشند و... قطعا به فکر مهاجرت میافتند. اما نکته اینجاست که وقتی فرد تحصیلکرده از کشور خارج میشود یعنی یک سرمایه بیرون رفته است. این افراد، معمولا به کشورهای توسعهیافته مهاجرت میکنند. در این میان کشورهای توسعهیافته هم از آنها استقبال میکنند؛ چرا که هیچ هزینهای برای تربیت این فرد نکردهاند و شاید یکی از دلایل توسعه یافتگیشان هم ورود مهاجران تحصیلکرده به آن کشورهاست.
نکته جدید در ایجاد موج جدید مهاجرت، تمایل افراد در گروههای سنی مختلف برای مهاجرت است؛ افرادی که شاید دیگر در گروه جوان قرار نمیگیرند. مدیر رصدخانه مهاجرت ایران قبلا گفته بود که بعد از برجام، یعنی در سالهای ۹۴ و ۹۸ روند به سمت بازگشت به کشور و ماندن پیش رفت؛ اما از آبانماه ۹۸ کشور به سمت رفتن و بازنگشتن پیش رفت.
همه تقصیرها بر گردن «ناامیدی» نیست
مهاجرت اما ابعاد دیگری هم دارد که به گفته امیرحسین جلالی، روانپزشک اجتماعی، بخشی از آن به احساس ناامیدی افراد مرتبط است. با این حال نمیتوان تمام بار مهاجرت را بر دوش ناامیدی انداخت. او در توضیح بیشتر به روزنامه هممیهن میگوید: «قبلا پناهندگی به این صورت بود که افراد با ورود به کشور جدید، اوراق هویتیشان را پاره میکردند و اینگونه به نظر میرسید که به خاک خودشان پشت کردهاند و خاک دیگری را به عنوان وطن انتخاب کردهاند. اما مسئله اینجاست که تحت تاثیر مسائل اجتماعی و سیاسی که از دو دهه پیش آغاز شده و در سالهای گذشته، به شکل متفاوتی شتاب گرفته، باعث شده ما امکان زندگی مناسب در کشور خودمان نداشته باشیم. یا حداقل به این باور رسیده باشیم.» بهگفته این روانپزشک اجتماعی، هویت و شرافت دو موضوعی است که تغییر کرده و حالا دیگر مانند دهههای ۶۰ و ۷۰ دیگر کسی این فکر را نمیکند که پناهجویی بیهویتی است. البته این به معنی درست یا نادرست بودن مهاجرت و پناهجویی نیست. بهطور کلی پناهجویی، دیگر تعریف کلیشهای که همان آوارگی است را ندارد.
بهگفته این روانشناس اجتماعی، وقتی گفته میشود ناامیدی دلیل مهاجرت است، شاید بتوان روی آن کار کرد. اما الان واسطههای دیگر در مهاجرت نقش دارند که از نظر روانشناسی سیاسی و اجتماعی بسیار تهدیدکنندهتر از ناامیدیاند. ناامیدی را میتوان با چند کنش نمادین ترمیم کرد، اما احساس هویت را نمیتوان یکشبه و با اقدامات کوتاه مدت ایجاد کرد.
جلالی میگوید هیچکس با لبخند کشورش را ترک نمیکند، اما زمانیکه این احساس در افراد ایجاد میشود که چیزی برای از دست دادن ندارند و آن زمان، نقطه سقوط جامعه است. یعنی آن فرد به جایی رسیده که میتواند دست به هر کاری بزند؛ مرتکب انواع خشونت شود و... این نقطه خطرناکی است.