یك استاد حوزه:چرا باید حرکتهای اعتراضی، 100 نفر تا 300 نفر کشته بدهیم؟!
اینکه ما در قلب و مغز مردم تیر خالی کنیم که درست نیست
26 آبان 1401 ساعت 13:52
گروه سیاسی: یك عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه در کشور ما تغییر رژیم هیچ جواب نمیدهد و تنها راه نجات این کشور حرکت اصلاح گرانه است، گفت: آقای نماینده مجلسی که در ماشین فلان و خانه فلان نشسته ای، این جوان بیشتر از تو درس خوانده و مدرک قوی تری دارد ولی الآن اگر بخواهد یک ماشین بخرد در این جامعه نمیتواند؛ خانه که هیچ. بخواهد ازدواج کند، شغل و درآمد ندارد. تو به او فاحشه و شراب خوار میگویی؟ این چه حرفی است؟ یعنی مثل اینکه با تحقیق کشف کرده که 60 درصد اینها فاسد و فاحشه هستند. من نمیفهمم این چه ادبیاتی است که آقایان به کار میبرند.
مشروح گفت و گوی پایگاه خبری جماران با حجت الاسلام محمدتقی فاضل میبدی را در ادامه میخوانید:
به نظر میرسد در شرایطی که فضای اجتماعی جامعه تحت تأثیر مطالبات مردم و فضای اعتراضی است، تأکید آقای خاتمیبر اصلاح نظام به مذاق تندروهای هر دو جناح خوش نمیآید. چرا در حالی که خیلیها تصور میکنند اصلاحات به پایان رسیده، ایشان هنوز بر اصلاحات تأکید میکنند؟
من شخصا بر این باورم که در کشور ما تغییر رژیم هیچ جواب نمیدهد و بنابر این تنها راه نجات این کشور حرکت اصلاح گرانه است. تعریف «اصلاح گرانه» بحث دیگری است ولی به هر حال اصلاحاتی که ما میگوییم، از رویکرد کلان حاکمیت گرفته تا قانون اساسی و نحوه حکمرانی باید اصلاح شود. یعنی باید در ساختار سیاسی ما تجدید نظر شود اما اینکه مردم دوباره بخواهند به خیابانها بیایند و انقلاب کنند، مثل سال 57 رژیم را تغییر بدهند، من شخصا معتقدم نه ممکن و نه مطلوب است.
چون به هر حال باید عاقبت و برنامههای انقلابی که شما میگویید روشن باشد و لیدری داشته باشد؛ ما این چیزها را نداریم و اگر هم داشتیم با شکل «انقلاب» کار درستی نبود. انقلاب در دنیای امروز هیچ گونه جواب نمیدهد و کسانی هم که اسم حرکتهای اعتراضی را انقلاب میگذارند، من فکر میکنم نباید انقلاب باشد. به هر حال جوانی هم که به خیابان میآید از بس فشار به او آمده و ناراحت است، اگر واقعا دولتمردان این جوان را ببینند و حرفهایش را گوش بدهند، برای او وقت بگذارند و مسائل زندگی اش را حل کنند، جوان نمیخواهد این برود و آن بیاید؛ بحث شخص نیست و بحث این است جامعه ای که شما به من قول دادید زندگی، رفاه و شغلتان تأمین است، نیست.
مملکتی که این همه استعدادهای طبیعی و انسانی دارد، جوان دانشجوی درس خوان در آینده خودش را بی هویت میبیند؛ اینها را باید در جامعه دید. دو مشکل ما در جامعه داریم؛ یکی اینکه بگوییم همه حرکتهایی که در جامعه ما دارد رخ میدهد وصل به خارج است؛ این حرف غلطی است. ممکن است خارج دستور بدهد و بهره برداری خودش را هم بکند و من منکر این نیستم، ولی منشأ این حرکتها را ما ایجاد کرده ایم. به خاطر نحوه حکمرانی ما بوده که این جوان به خیابان کشیده شده است. اصلا اینکه به خارج وصل کنیم تضعیف نظام است.
یعنی نظامیکه 43 سال انقلاب کرده و به هر حال تبدیل به یک حکومت شده، اینقدر ضعیف شده که خارجیها بیایند و بالغ بر 50 روز جوانان ما را در خیابان نگه دارند؟! اگر این قدر دست خارج را در این کشور قوی ببینیم، ضعف نظام را نشان میدهد. من معتقدم خارج بهره برداری خودش را میکند و دنبال منافع خودش هست ولی زمینههایی که باعث این حرکت در سالهای 96 و 98 شد را درست ندیدیم. اگر آن زمینهها را درست میدیدیم و به فریاد مردم درست میرسیدیم، به نظر من مشکلات ما حل بود. ما که مشکل استعداد و منابع طبیعی نداریم؛ ما میتوانیم با یک فکر و مدیریت درست جامعه را به گونه ای اداره کنیم که این طور حرکتها در آن به وجود نیاید. چرا ما هر بار باید در این حرکتهای اعتراضی، 100 نفر تا 300 نفر کشته بدهیم؟!
متأسفانه از قول یک نماینده مجلس خواندم که میگوید 60 درصد این جوانان فاحشه و شراب خوار هستند، تا مادامیکه این نوع برخوردها و این نوع ادبیاتها وجود داشته باشد، به نظر من این اعتراضها بیشتر میشود که کمتر نمیشود؛ این بحرانها بحرانی تر میشود که کمتر نمیشود. تا مادامیکه نمایندگان مجلس نامه بنویسند که باید با اینها برخورد محارب و مفسد فی الارض کرد، این حرکتها بدتر میشود که بهتر نمیشود. با زبان تهدید و ترس و اینکه بگوییم این وابسته به خارج و فاحشه است مشکل حل نمیشود.
آقای نماینده مجلسی که در ماشین فلان و خانه فلان نشسته ای، این جوان بیشتر از تو درس خوانده و مدرک قوی تری دارد ولی الآن اگر بخواهد یک ماشین بخرد در این جامعه نمیتواند؛ خانه که هیچ. بخواهد ازدواج کند، شغل و درآمد ندارد. تو به او فاحشه و شراب خوار میگویی؟ این چه حرفی است؟ یعنی مثل اینکه با تحقیق کشف کرده که 60 درصد اینها فاسد و فاحشه هستند. من نمیفهمم این چه ادبیاتی است که آقایان به کار میبرند.
آقای نماینده مجلس، بفهم درد و مشکل این جوان چیست؟ چه چیزی زمینه ایجاد کرده که این جوان به خیابان بیاید؟ همین مجلس قول داد که ما تورم را حل میکنیم و ارزش پول ملی را بالا میبریم. ولی چه شد؟ دلار 36 هزار تومان، مرغ کیلویی 80 هزار تومان و تخم مرغ شانه ای 90 هزار تومان را چه کسی میتواند بخرد و شب به خانه ببرد؟! ببینیم ما چه کار کرده ایم؟ ببییم به نام دین و روحانیت با روزگار مردم چه کار کرده ایم که جوان حاضر است به خیابان بیاید و بگوید من چیزی برای از دست دادن ندارم؟
اگر با قصه زاهدان و کردستان درست برخورد میشد، این همه تیراندازی نمیشد و آدم کشته نمیشد، این همه خشونت به کار برده نمیشد، همان روزهای اول مشکل حل بود؛ بالأخره مینشستیم، فکر میکردیم و راه حلی پیدا میشد. چرا باید بعد از نزدیک دو ماه بروند با امام جمعه زاهدان ملاقات کنند؟ شما اولش میرفتید، اینها را بیشتر تحویل میگرفتید و سهمیبه اینها میدادید، مشکلات به اینجا نمیرسید.در هر صورت من معتقدم حرف آقای خاتمیدرست است و تنها راه نجات مملکت این است که ما در رویکردهای کلان کشور، رویکردهای سیاسی، اقتصادی، سیاست خارجی، تغییر رویه بدهیم و مسیر را عوض کنیم. به نظر من اگر مسیر را عوض کنیم خیلی از مشکلات ما حل خواهد شد.
آقای خاتمیاز ضرورت «خود اصلاحی نظام» هم به عنوان پر فایده ترین و کم هزینه ترین راه یاد کرده اند. لوازم و ضروریات تحقق چنین اصلاحاتی از نظر شما چیست؟
باید واقعیتها را درست ببینیم. تا زمانی که چشم، گوش و زبان قدرت بر ما احاطه کرده، این خود اصلاحی صورت نمیگیرد. باید بفهمیم که حکمرانی به این شکل عیب دارد. من نمیخواهم شبیه سازی تاریخی درست کنم ولی این را میگویم. در زمان خلیفه سوم به خاطر حکمرانی غلط و تبعیضهای ناروایی که صورت میگرفت و بیت المالها حرام میشد، مردم علیه خلیفه قیام کردند. خلیفه وقت از علی(ع) پرسید که چه کنم؟ حضرت پاسخ داد که به حرکت اصلاح گرانه دست بزن و حکمرانی را درست کن؛ در مدینه از فردا صبح شروع کن و شهرهای دیگر همین که دستور تو به آنجا برسد بیشتر ناید زمان لازم داشته باشد. تصمیم میخواهد که از فردا صبح شروع کند.
ادبیات تند و خشنی که مسئولین ما به کار میبرند را کنار بگذارند، مهربانانه سخن بگویند، با جوان درست حرف بزنند. دوم اینکه مسائل معیشتی مردم را حل کنند. آقای رئیسی قول داده است. دلار را 26 هزار تومان تحویل گرفته اند و الآن 36 هزار تومان شده است. وقتی در طول یک سال 10 هزار تومان قیمت دلار افزایش پیدا کند یعنی ارزش پول ما پایین آمده و قطعا روی همه چیز کشیده میشود. یعنی دولت باید تصمیم بگیرد مسیری که دارد میرود را عوض کند و یک سری انسانهای کاردان، قوی، باسواد و درس خوانده را به بدنه اجرایی کشور بیاورد و مدیریتش را درست کند. این اولین گام است.
آقای خاتمی که حرف خیلی مشکل و معضلی نزده است. یعنی من در هر سمتی که هستم باید تصمیم بگیرم خودم قدرت را برای قدرت نخواهم؛ به قول علی(ع) پست را طعمه خودم نکنم؛ امانتی باشد که مردم به من داده اند تا به آنها خدمت کنم. یعنی نخواسته باشم این قدرت را به هر قیمتی حفظ کنم؛ این حرکت اصلاح گرانه میشود. مشکل ما این است که تمام هدفمان این است که پستمان را به هر قیمتی حفظ کنیم؛ این مجلس به هر قیمتی دست اصولگرایان باشد، این دولت به هر قیمتی دست یک گروه خاص باشد. اگر اینها باشد، درست نمیشود.
یعنی ما باید بفهمیم که تمام مردم باید در اداره مملکت مشارکت کنند، شورای نگهبان باید روشش را عوض کند، با این روشی که بخواهد این طور در انتخابات فیلتر بگذارد و استصواب کند و افرادی که با سلیقه او جور نیستند را کنار بگذارد، مملکت درست نمیشود. یعنی ما اگر در انتخابات 1400 میگذاشتیم آدمهای دیگری هم شرکت کنند، ولو اینکه شاید رأی هم نمیآوردند، ولی بهانه ای نبود. موقعی که شما لاریجانی را حذف میکنید، که از خودتان بوده، این نوع سیاستهای حذفی در جامعه ما کار را به اینجا کشانده است. ما چقدر باید هزینه بدهیم و دو سال یک بار و سه سال یک بار مردم اعتراض کنند و کشته شوند؟! خون چیز خطرناکی است. حضرت علی(ع) به مالک اشتر گفت که حکومت خودت را با خون قوی نکن. اگر خونی ریخته شد، آن نظام هم دنبالش میرود.
اینکه ما در قلب و مغز مردم تیر خالی کنیم که درست نیست. اگر بخواهیم این کار را انجام بدهیم ممکن است فردا کسانی هم که به خیابان میآیند خودشان را مسلح کنند. خدای ناکرده ممکن است در سیستان و بلوچستان چنین خطری به وجود بیاید. یک سری آدمها 10 نفر را مسلح کنند و بگویند شما جواب اسلحه را با اسلحه بدهید و دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود و امنیتی در کشور وجود ندارد. بنابر این حرکتهای خشن سرکوبگرانه را باید حذف کنیم. اگر در میان هزار نفر جوان پنج نفر ناباب هست، آن 955 نفر را درست ببینیم و حرفش را بشنویم. اینکه در دانشگاهها آنها را طرد و رد و مشروط کنیم و به آنها راه ندهیم، به نظر من آتش عصیان شعله ورتر میشود و مشکل بیشتر خواهد شد.
من بر این باورم که حاکمیت ما از امروز یا فردا باید آقای خاتمییا امثال آقای خاتمیرا از خودش بداند، به حرفهایش توجه کند و حرفهایش را جدی بگیرد؛ اگر ما حرف آقای خاتمیرا جدی نگیریم حرف چه کسی را میخواهیم جدی بگیریم؟! حرف آن طرف آبیها را جدی بگیریم؟! یک سری امثال خاتمیها حرفشان را بزنند، نصیحتشان را بکنند و حرفشان را هم گوش کنند و به حرف اینها توجه کنند. به والله اگر سیاست امثال آقای خاتمیدر این کشور درست اجرا میشد ما این مشکلات را خیلی نداشتیم. نمونه اش هشت سال اصلاحات بود که دنیا به ما توجه میکرد، کشورها به ما نگاه مثبت داشتند، رفت و آمدی بود و جوانان ما شاداب بودند.
درست است که آن زمان هم فرصتهایی از دست ما رفت و من منکر نیستم ولی در هر حال باید به سیاست امثال آقای خاتمیدر این کشور توجه شود و نگاه بغض آلود و دشمن گونه به آن نشود. برخی روزنامههایی که تند میروند برای مملکت خطر است. من امیدوارم همان حرفی که آقای خاتمیزده اند مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و جدی گرفته شود.
فکر میکنید امروز زمینه شنیدن مطالبات نسل جوان وجود دارد؟
با این رویکردی که تا الآن حاکم است، نه؛ اگر رویکرد عوض شود، ممکن است. به نظرم هنوز هم برای نظام فرصت هست. شما افراد بسیار بزرگی را در خانههایشان گذاشته اید و حرفهایشان را گوش نمیدهید و طردشان میکنید، نمونه اش آقای خاتمیاست و افراد دیگر که من نمیخواهم خیلی اسم ببرم، طبیعی است که یک نفر از مجلس بلند میشود و میگوید 60 درصد اینها فاسد و فاحشه هستند. حرفهای آقای خاتمیکجا و حرفهای این آقا کجا؟ چرا باید این آدم سخنگوی مملکت و مجلس شود که تمام وجودش خشم، خشونت، فحاشی و وقاحت است؟! یک کسی مثل آقای خاتمیشما را نصیحت میکند که حرف مردم را ببینید و مطالبه مردم را گوش کنید، اراده کنید، اصلاح کنید و کشور را نجات بدهید.
به نظر شما امروز مخالفین خاتمیبه چند دسته تقسیم میشوند؟
یکی آن طرف آبیها هستند که میخواهند نظام برچیده شود. یعنی اپوزیسیون خارج از کشور که میخواهند نظام جمهوری اسلامیبرچیده شود اولین مخالفین آقای خاتمیهستند. دومین مخالفش همان کسانی هستند که در کشور دارند به شکل افراط گونه عمل میکنند؛ از روزنامه کیهان گرفته تا جاهای دیگر. به نظر من اینها دو لبه یک قیچی هستند. همان کسانی که با برجام مخالف هستند، از صهیونیسم و رادیکالهای آمریکا گرفته تا تندروهای ایران که نگذاشتد برجام در زمان روحانی به ثمر برسد، و چقدر ما خسارت دادیم به خاطر همین به ثمر نرسیدن برجام، همان افراد طیفهای مخالف با امثال آقای خاتمیهستند.
در خصوص تبعات تداوم فیلترینگ شبکههای اجتماعی چه نظری دارید؟
به نظر من یکی از کارهای سلبی که نظام انجام داد همین کار فیلترینگ است که خیلی کار بدی بود. بالأخره شبکههای مجازی امروز در همه جای دنیا رواج دارد و مثل سایر پدیدههای صنعتی و خود اینترنت، اگر مثلا از هزار نفر جوان یا شهروند ممکن است 10 نفر سوء استفاده کنند ولی کسی نمیآید به خاطر سوء استفاده 10 نفر شبکه را ببندد. عین این میماند که از هزار ماشین در جادههای ممکن است 20 ماشین تصادف کنند؛ میگوییم جاده را ببندیم؟! یا ماشین تولید نکنیم؟! شما کاری کنید که تصادف نشود و آدم کشته نشود نه اینکه جاده را ببندید یا ماشین تولید نکنید.
اینکه بنده شبکه مجازی را ببندم تا جوان خراب نشود، که راه علاج نشد؛ شما کاری کنید که این جوان سراغ شبکه مجازی نرود. آقای صدا و سیما، طوری برنامه درست کن که این جوان به تو اعتماد کند. چرا جوان باید به سراغ شبکه مجازی برود؟ اگر در کشورش آنچه او دنبالش بود را مییافت و حرف درست میدید، دنبال شبکه مجازی نمیرفت. از همه مهمتر، آقایان چه نتیجه مطلوبی گرفته اند؟! بلافاصله طرف VPN نصب میکند و کار خودش را انجام میدهد؛ حتی بیشتر حریص میشوند که شبکه مجازی چیست. سوم، کسانی که کسب و کار و درآمدشان با این شبکههای مجازی بود را چرا تعطیل کرده اید؟ این بیچارهها خسارت دیده اند.
یعنی به نظر بنده فیلتر کردن شبکههای مجازی هیچ سودی برای کشور، دولت و حکومت ندارد جز زیانی که برای ملت دارد و عصیان ملت علیه دولت را بیشتر میکند. به نظر من هرچه زودتر هم باید شبکههای مجازی را باز کنند. ممکن است از هر هزار نفر پنج نفر هم سوء استفاده داشته باشند ولی به هر حال نباشد شبکه را بست.
کد مطلب: 369897