به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۵:۱۰
 
۷
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۹ ساعت ۱۴:۳۰
کد مطلب : ۳۷۴۳۶

سنگ‌نوشته‌ای نه درخور شیراز و شاهچراغ

گروه فرهنگ وهنر: غلامحسن اولاد در یادداشتی منتقدانه درباره سنگ‌نوشته‌ای که در ورودی شیراز نصب شده، نقدهایی را به متولیان وارد کرده است.
سنگ‌نوشته‌ای نه درخور شیراز و شاهچراغ
این شاعر در این یادداشت نوشته است: «فکر می‌کنم آخرین باری که گذارم به دروازه «قرآن» به قصد زیارت آرامگاه «خواجو» افتاد دو سه سال پیش بود. بعد از آن، قلمرو گشت و گذار من محدود به حوالی خانه، چمران و خیابان ارم و ... شد. تا این که در آغاز سال نو به اتفاق همسرم یک بار دیگر به دیدار «خواجو» رفتیم، تغییرات کمّی و کیفی و زیباسازی‌های شهر در آن نواحی کاملاً مشهود بود و من با اشتیاق چشم‌اندازهای زیبا را در طراف می‌دیدم و تحسین می‌کردم در حین گشت‌زنی نگاهم به لوح سنگی بزرگی افتاد که پیش از این یا نبود یا بود و من از کنارش بی‌خیال گذشته بودم. این بار نیز همسرم متوجه شد. بر سینه این لوح سنگی بیتی نوشته شده که به سختی می‌توان آن را موزون خواند. آن را یادداشت کردم و عیناً می‌نویسم تا شما هم بخوانید:
«شه چراغ ای آن کز تو شد چوراغ جهان
چراغ خانه چرخ از رُخ تو نورستان »
یعنی: «ای آن کز» را باید تُند و بدون تأنی ایان کز یا «عیان کز» خواند تا به روانی مصرع دوم باشد.

بی‌شک هر کس کمترین آگاهی از «شعر» داشته باشد در همان نگاه اول متوجه سکته‌ای که در مصراع نخست «جا» خوش کرده می‌شود اما مشکل تنها لُکنت و عدم فصاحت و روانی مصراع نیست «که در وزن مُجتثِ: مفاعلن، فعلاتن، مفاعلن، فعلُن ...» قابل تعریف و تقطیع است بلکه اساساً ضعف تألیف و ناسختگی این بیت است که اجزای کلامش با آرایه‌هایی مانند جناس و هم حروفی و تناسب بین چراغ و راغ و چرخ و رخ و چراغ و نور و ... تصنعاً به نظم درآمده، بدون جوهره خیال و حسّ و حال و روح کمال که ضامن جاودانگی کلام شعر است.
شاید اگر بیت مذکور و مورد بحث این‌گونه نوشته می‌شد:

« شهِ چراغ که شد از تو همچو راغ جهان
چراغ خانه چرخ از رُخ تو نورستان »
شکل بهتری پیدا می‌کرد، اما مسئله تنها این نیست، آنچه مرا به تأمل واداشته این است که چرا از بین این همه شعرهای زیبا و استواری که برخی از شاعران متقدم و معاصر در مدح و منقبت آن حضرت سروده‌اند، این بیت آن هم در چنین مکان و جایگاهی قرار بگیرد؟ جائی که روزانه در معرض و منظر دید صدها تماشاگر داخلی و خارجی است. من نمی‌دانم این بیت از کیست، ممکن است از شاعر سرشناسی باشد، حتی ممکن است آن را در دیوانی خوانده باشم ولی حالا به یاد نمی‌آورم.

با این همه مشکلاتی که گفتم بر آن وارد است لذا از دست‌اندرکاران سازمان‌ها و نهادهای مسئول انتظار می‌رود در این‌گونه موارد دقت و امعان‌ نظر بیشتری داشته باشند، چرا که شیراز را «دستِ کم» خودمان به عنوان پایتخت فرهنگیِ ایران، می‌شناسیم، مگر نه؟!»
مرجع : ايسنا