وقتی مأموران کلانتری شهرزیبا به محل جنایت رفتند، مشخص شد علاوه بر شلیک گلوله به مرد میانسال، گردنش هم با چاقو بریده شده است. در ادامه جسد نیز با دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.از آنجا که پسر مقتول تنها کسی بود که آخرین لحظات همراه پدرش بوده و تناقضگوییهای زیادی داشت و از سوی دیگر مشخص شد وی به خاطر بدهی یک و نیم میلیاردی با پدرش اختلاف داشته است، مرد ۳۷ ساله بازداشت شد ولی به قتل اعتراف نکرد.
پس از ۳ هفته مرد جوان وقتی دید راهی جز بیان واقعیت ندارد، درنهایت به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: نمیخواستم پدرم را بکشم اما رفتارها و کارهایش عصبیام کرده بود. پدرم در کار واردات تجهیزات آتشنشانی بود و وضع مالی خوبی داشت. چند سال پیش مادرم را طلاق داد و با زن دیگری ازدواج کرد. بعد از آن همه اموالش را در اختیار همسر دوم و سه فرزندش قرار داد. حتی خانه بزرگی را که در آن زندگی میکردند به نام همسرش کرده بود. در حالی که پدرم میدانست من بدهی سنگینی دارم و زندگیام در حال نابودی است.
او ادامه داد: بارها به سراغش رفتم و از او خواستم کمکم کند اما کمکی نکرد. این اواخر مجبور شدم برای پرداخت بدهیهایم از شخصی پول نزول کنم و دیگر امیدی به زندگی نداشتم. همه این مسائل سبب شد تا کینه بزرگی از پدرم به دل بگیرم. چند وقت پیش از یک فروشنده دورهگرد اسلحهای خریدم. روز حادثه زمانی که خواستم با پدرم به خانه خواهرم بروم، سر مسائل مالی باز بحثمان شد و از شدت عصبانیت با اسلحهای که همراهم بود تیری به سرش شلیک کردم. وقتی دیدم او زنده مانده، با چاقو چند ضربه به گردنش زدم و ... .پس از اعترافات صریح متهم و بازسازی صحنه جرم، دو خواهر و یک برادر متهم با حضور در دادسرا برای او درخواست قصاص کردند و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم به زودی محاکمه میشود.