در به سرانجام نرسیدن برجام کوتاهی کردیم
1 دی 1401 ساعت 9:54
گروه سیاسی: یك کارشناس مسائل خاورمیانه در تحلیل چشم انداز روند احیای برجام در پاسخ به این سوال که روز دوشنبه و در جریان مراسم افتتاحیه مجمع گفتوگوی تهران، آقای کمال خرازی ضمن مطرح کردن مجدد آمادگی ایران برای بازگشت به تعهدات برجامی اعلام کرد که تنها یک مانع در مسیر احیای برجام وجود دارد و آن موضوع پرونده پادمانی ایران است. همزمان با این سخنان رییس شورای راهبردی روابط خارجی، ماسیمو آپارو، معاون پادمانی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز با توجه به تفاهمات قبلی برای فراهم شدن و برنامه ریزی پاسخ به سئوالات آژانس، در ایران حضور داشت، با توجه به اینکه آقای امیرعبداللهیان در آخرین اظهارات موانع احیای برجام را ٣ مورد عنوان کرده بودند، سخنان مشاور رهبری چه پیامی را به طرفین برجام و آژانس ارسال کرده است، گفت: تلقی من این است که این موضوع خیلی جدید و نو نیست و اگر چه سخنان ایشان محورهای دیگر هم دارد بیشتر مورد توجه رسانههای داخلی واقع شد اما تحرک رسانهای و یا دیپلماتیک در خارج ایران ایجاد نکرد زیرا از زمانی که مذاکرات برجام متوقف شد و آخرین توافقات که در سپتامیر صورت گرفته بود تقریبا مشخص بود، ایران از دو خواسته قبلی از میان سه خواسته عبور کرده بود و عمده موضوعی که منجر شد این مذاکرات از منظر خود میز مذاکره و نه از منظر تلقی دو طرف از چالشها و مشکلات یکدیگر به بنبست برسد، همین موضوع پادمانی بود که ما معتقد بودیم و تیم مذاکره کننده ایران پیشنهاد داده بود که مسائل پادمانی و سوالات آژانس در همین میز مذاکره بسته شود اما غرب و مشخصا آمریکا و اروپا قائل به این بودند که آن موضوع فنی است و باید در چارچوب مراودات ایران و آژانس حل شود. که البته اقدامی زمانبر است و نیاز به بررسی اسناد و آزمایشات متعدد دارد.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی نصرتالله تاجیک را در ادامه می خوانید:
مذاکره حاصل ۱- آنچه که در مذاکرات پشت میز مطرح میشود و ۲- درک دو طرف از موقعیت طرف مقابل و استفاده از آنها برای امتیاز گیری، است. اما پشت قضیه و آنجایی که دو طرف بر مواضعشان اصرار داشتند و حاضر نشدند کوتاه بیایند که احیای برجام به سرانجام برسد، از طرف ایران یک اشتباه محاسباتی مبنی بر تئوری طرفداران و نظریه پردازان دولت سیزدهم برای زمستان سرد اروپا و بحث انرژی و بحران بین روسیه و اوکراین بود که طرف ایرانی اضافه برآورد داشت و فکر میکرد این وضعیت خروج روسیه از بازار انرژی باعث ایجاد فشار بر اروپا شود تا به ایران امتیاز بدهند و خواست ایران برای بسته شدن پرونده پادمانی عملی میشود که این موضوع محقق نشد و اروپا خود سختی را پذیرفت و به سراغ صادرکنندگان جایگزین و از جمله ورود نفت ونزوئلا و سایر روشهای جایگزین رفت.
از سمت آمریکا نیز اشتباه محاسبه عمده این است که با توجه به التهاب اجتماعی داخلی ایران و تبعات فروش پهپادهای ایرانی به روسیه و از جمله دور شدن اروپا از ایران و نزدیک شدن به آمریکا و ایجاد اجماع جهانی علیه ایران بتواند امتیاز بیشتری بگیرد.
به عقیده من برجام تنها راه است و ما هیچ جایگزینی نداریم؛ برجام چرتکه دادهها و ستاندههای ما با غرب و آژانس نیست بلکه رویکرد بینالمللیگرایی ما بود و به دنیا اطمینان دادیم که میخواهیم با جهان با توجه به هنجارهایش کار کنیم و منافع و اهدافمان در سیاست خارجی را اینگونه تامین کنیم و جامعه جهانی هم اعتماد کرد.
برجام یک سند دارد و یک روح کلی تعامل با جامعه جهانی و آنچه که امروز به عنوان سند میبینیم در حقیقت حاصل کار و ظرفیت دیپلماتیک ایران و جهان است؛ به این معنا که به قول فردوسی ما هر آنچه را از مردی و زور داشتیم آوردیم و روی میز گذاشتیم و حاصلش برجام شد. بنابراین اگر میخواهیم گره را با انگشت تدبیر باز کنیم و نه با دندان، راهی جز برجام نداریم.
لذا آمریکا و غرب از یک سو و از سوی دیگر ایران، هیچ کدام به دنبال برهم زدن برجام نیستند. استراتژی از بین بردن برجام نیست؛ استراتژی بیشتر امتیاز ندادن و امتیاز گرفتن بود و این روند تا سپتامبر ادامه داشت. الان شرایط متفاوت است و به دنبال التهابات اجتماعی ایران و مسائلی که ما در این سه ماه داشتیم، شرایط متفاوت شده است و ما باید واقع بین باشیم؛ به این معنا که ما از یک طرف بی دلیل مذاکرات را به درازا کشاندیم و مطالب فرابرجامی مطرح کردیم و بعد دانه به دانه، عقب نشستیم و زمان را از دست دادیم.
بنابراین در این شرایط به عقیده من آنچه را که از این طرف آقای خرازی فرمود و سفیر ما در سازمان ملل مطرح کردند که آماده بازگشت به تعهدات برجامی هستیم، نشان میدهد که یک سیاست داخلی از سوی نهادهای بالادستی برای مطرح کردن اینکه ما به دنبال مذاکره هستیم، وجود دارد.
البته در نقطه مقابل، آمریکا این سیاست ایران را جدی نمیگیرد و فکر میکند که ایران با طرح این موضوعات میخواهد زمان بخرد و یک سلسله اقداماتی در بخش فنی انجام دهد و این خواسته به نوعی سرپوش گذاشتن بر همین اقدامات است.
لذا آمریکا هم تلاشش این است که دیگر در بخش سیاسی هیچ امتیازی ندهد و بحث فنی را بر دوش آژانس بگذارد. در مذاکرات سپتامبر این تلقی وجود داشت که آمریکا به نوعی آماده همراهی با ایران برای قضیه پادمانی است و فرمولی مطرح شده اما الان به دلیل شرایطی که برایمان پیش آمده و تصمیماتی که در سازمانهای بینالمللی مانند کمیسیون حقوق بشر و تشکیل کمیته حقیقت یاب و اخراج ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل و سایر مجموعههای بینالمللی صورت گرفته موقعیت مناسب بین المللی نداریم و مجموعه تحولات بیرونی باعث میشود در نقطه ضعف قرار بگیریم و بنابراین، این پیامهایی که داده میشود به عقیده من خیلی کارساز نیست چرا که الان نیاز به اراده سیاسی دو طرفه داریم و زمان توپ را به زمین یکدیگر انداختن نیست.
بطور مثال رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در واکنش به خبر اعلام آمادگی ایران برای از سرگیری مذاکرات گفته که اولین باری نبود که رهبران ایران به توافقی که روی میز و مورد تأیید همه بود، پشت کردند. اما این آخرین مورد امید جمعی ما را برای بازگشت سریع و متقابل به اجرای کامل برجام از بین برد.
مطالعه کامنتهای زیر این توئیت نیز جالب و نشانگر حمله مخالفین برجام به مواضع وی است و یا در اقدامی دیگر جان کربی هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید به خبرنگاران در واشنگتن، گفت که ما هیچ پیشرفتی در آینده نزدیک پیشبینی نمیکنیم و برجام در تمرکز ما نیست.
در کنار سرد شدن تیم سیاست خارجی بایدن نسبت به برجام شاهد تشدید فعالیت مخالفین برجام هم هستیم بطور مثال در خبری عنوان شده که رئیسجمهور آمریکا گفته توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران «مرده» است. و در جواب به اینکه به چه علت نمیتواند مرگ برجام را اعلام کند، تصریح کرده دلایل زیادی دارد. برجام مرده است اما ما نمیتوانیم این را اعلام کنیم. داستانش طولانی است. با بررسی بیشتر مشخص شد این نظر مربوط به یک ویدئویی قدیمی در ماه نوامبر است که وی این مطلب را در پاسخ به یک معترض ایرانی در آمریکا بیان داشته است.
به نظر من با توجه به فعالیتهای نئومحافظه کاران علیه ایران و ارتباط آنان با ائتلاف عبری-عربی و فشارهایی که روی تیم سیاست خارجی بایدن وارد میآورند که میخواستند این تیم از ابتدا بر خلاف ترامپ حرکت کنند و حتی افراد ضد ایران همچون ریچارد نفیو را از تیم خود بیرون کردند، ما نباید میگذاشتیم آمریکا به این نقطه برسد.
واقعیت امر این است که ما تحلیلگران که مسائل را دنبال میکنیم گیج شدهایم و این حرفهای متناقضی که از سوی مقامات داخلی مطرح میشود، فضای تحلیل را دچار مشکل کرده است؛ برای مثال آقای خرازی میگوید یک مورد باقی مانده و آقای امیرعبداللهیان گفته بود سه مورد؛ آقای امیرعبداللهیان میگفتند ما در حال ارسال و دریافت پیام هستیم اما آمریکا تکذیب میکرد. الان ادبیات بینالمللی حول برجام یک ادبیات منفی است؛ برای مثال مجله اکونومیست یک گزارش منتشر کرده و معتقد است برجام تا سال ۲۰۲۷ امکان احیا ندارد.
من علیرغم اینکه برجام را تنها راه حل میدانم اما همزمان دلایلی مخصوصا از منظر انتقاد به روشهای خودمان دارم و اینکه انسجام در سیاست خارجی کم است و صداهای مختلفی از ایران بیرون میرود و به نوعی جامعه جهانی را در سردرگم میکنیم. یک زمان است که ما با مطرح کردن مطالبی تلاش داریم جامعه جهانی را سرگرم کنیم و از وقت استفاده کنیم برای اجرای طرحهایی که ممکن است توجیه داشته باشد اما گاهی این بی برنامگی ما موجب تعدد صدا میشود و از آن منظر ما زمان را از دست میدهیم و متضرر میشویم و این حالت دومی است که من فکر میکنم ما در حقیقت به آن مبتلا شدهایم.
در همین گزارش اخیر سازمان ملل در قطعنامه ۲۲۳۱ میبینیم برخورد جامعه جهانی با ما برخورد خوبی نبود. در دوره ترامپ ما با دو استراتژی خوب همکاری با آژانس ۱۵ گزارش مثبت گرفتیم و در همکاری با اروپا ترامپ نتوانست آنها را به پشت سر خود ببرد و علیه ایران اجماع سازی و یارگیری کند و لذا پس از خروج از برجام نه تنها منزوی ماند بلکه هیچ مصوبهای در شورای امنیت نیز نتوانست علیه ایران بگیرد.
حالا کاملا برعکس شده، هم آژانس نسبت به ما مساله دارد و هم اروپا و در جلسه اخیر مجموعه اینها به عقیده من نشان دهنده چالش ما در تیم مذاکره کننده و بخش سیاست خارجی است؛ در این انتقاد تنها بحث وزارت خارجه و شخص وزیر نیست بلکه ما در سیاست خارجی انسجام نداریم و سیاست ما به بیبرنامگی شبیه است و هر مقطع یک شخص یک مطلبی را مطرح میکند. مجموعه این مسائل به اضافه تبعات داخلی و خارجی التهابات اجتماعی ایران و کاهش انسجام ملی موجب شده وضعیت برجام تیره و تار شود و امید من این است که کار کارشناسی صورت بگیرد و راه طی شده دولت سیزدهم در این مسیر بررسی و شفافسازی شود.
پیشبینی میشد که چنین دیداری صورت بگیرد و من واقعا نمیدانم پیامی در این دیدار به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا داده شده یا خیر اما وقتی یک روز قبل آقای خرازی چنین اظهاراتی را بیان میکند، آقای امیرعبداللهیان چه چیزی میتواند اضافه کند؟!
البته اگر دو طرف اراده سیاسی داشته باشند اینجا میتوان تاریخی برای ادامه مذاکرات وین تعیین کرد اما با چیزی که آمریکا و اروپا از خودش بروز میدهد، من هم احساس میکنم فضای برجام فضای سردی شده و به جای اینکه زمستان اروپا را شاهد باشیم، شاهد زمستان سرد برجام هستیم و تبعاتش بر کشور را الان هم میبینیم.
آنگونه که از توئیت بوررل بر میآید وی در دیدار با وزیر امور خارجه ضمن اشاره به احتمال احیای برجام؛ بر ضرورت سر و سامان دادن به اعتراضات در ایران و روشن شدن سطح همکاری نظامی ایران و روسیه تاکید کرده است. یعنی به نظر میرسد دو موضوع حقوق بشری و رابطه ایران و روسیه هم به مذاکرات برجام الحاق شده و این در حالی است که بنده از ابتدا پیشنهادم این بود که دو طرف وارد موضوعات فرابرجامی نشوند که ایران شد و لابد الانهم نوبت طرف مقابل است.
اگر می توانستیم برجام را قبل از این سه ماه و در همان سپتامبر به جایی میرساندیم، قطعا هم از نظر سیاست خارجی جلو بودیم و نو محافظه کاران و ائتلاف عبری-عربی فرصت تخریب پیدا نمیکرد و هم از جهت سیاست داخلی و حجم اعتراضات داخلی به این سطح نبود.
طبیعی است رقبا و مخالفین از این شرایط سوء استفاده میکنند و دست به تحریک میزنند چرا که قطعا بخش عمده مشکلات مردم اقتصادی است و ما هم سفره مردم را به فروش نفت متصل کردیم طبیعی است که عدم حل برجام و بعد مسائل تحریمهای آمریکا شرایط را برای زندگی مردم سخت کرده است.
گرانی کالاها سفره خانوار را تحت تاثیر قرار داده و افزایش قیمت در بازار ارز و خودرو مردم را اذیت میکند و این شرایط موجب شده ما کوتاهی زیادی در به سرانجام نرسیدن برجام مرتکب شدیم که بخش عمده آن به عقیده من به مواضع ما و اقدامات تیم مذاکره کننده برمیگردد و اگر مجلسی متشکل از طیفهای مختلف کشور که صدای همه ملت را نمایندگی کند، داشتیم، انتظار مردم این بود که نمایندگانشان الان این سوال را از تیم مذاکره کننده بپرسند یا حداقل تیم مذاکره کننده نخبگان را توجیه کند که در این مدت با اینهمه رفت و آمد و هزینه چرا ما در این نقطه هستیم؟! اینکه فقط بگوییم آمریکا مقصر است چه دردی از ما دوا میکند؟
این ملاقات در اردن خوب بود اما بعید میدانم نتیجهای داشته باشد. کمی برای این قدمهای سنتی دیر شده و به نظر میرسد باید طرح دیگری در انداخت. امیدوارم دو طرف این اراده سیاسی را داشته باشند؛ هم آمریکاییها از التهابات اجتماعی و مسائل حقوق بشری و نیز تعاملات خارجی ایران مانند همکاری با روسیه اضافه برآورد نداشته باشند و هم ما باید دقت نظر داشته باشیم و اراده احیای برجام وجود داشته باشد ولی عنصر زمان را نیز در نظر داشته باشیم و در سپتامبر نمانده باشیم تا بتوانند احیای برجام را رقم بزنند.
تا امروز مسائلی از طرف ما مطرح شده و طرف غربی جدی نگرفته است، امیدواریم تیم مذاکره کننده اخبار این نشست را به مردم اعلام کنند. مردم ما خواهان حل و فصل موضوعات سیاست خارجی هستند و نباید اخبار را از رسانههای خارجی دریافت کنیم.
الان با توجه به مجموعه تحولات داخلی و مخصوصا شرایط بد اقتصادی مردم و اوضاع سیاست خارجی، در قضیه برجام و ارتباط با کشورهای تاثیر گذار و از جمله موضع رئیس جمهور چین در سفر به عربستان یکی از سریعترین راهها برای حل مشکلات این بخش از سیاست خارجی مذاکرات مستقیم است اما چون احتمالا" همچنان از این ایده استقبال نمیشود، برای برون رفت از این شرایط یک فرمول دو مرحلهای پیشنهاد میکنم؛ تا اکتبر آینده بیشتر وقت نیست، انتخابات میان دورهای آمریکا نشان داد حزب دموکرات آنگونه که قبلا برآورد میشد وضع بدی ندارد و موفقیت برجام به بهبود موقعیتش در انتخابات آتی کمک میکند، پس نیاز به برجام دارد.
از سوی دیگر حذف آمریکا از مذاکرات برجام و عدم پذیرش آن بر سر میز مذاکره، بدون آنکه مابه ازایی برای خروج ترامپ بگیریم چندان کارساز نیست. یعنی ما هنوز سود چندانی از نشستن تیم آمریکا در اتاق دیگر نبردهایم و شاید در بخشی ضرر هم کرده باشیم. لذا در قدم اول و در فعال شدن یکی از لابیها و رابطهای متعدد ایران و آمریکا توافقی صورت گیرد و بپذیریم آمریکا به برجام وارد شود و مذاکره غیر مستقیم به مستقیم تبدیل شود و آمریکا هم ما به ازایی بدهد.
در اینصورت با ورود آمریکا به میز مذاکره یکی از مابه ازاءها این میتواند باشد که برای جلوگیری از طولانی شدن تحقیقات آژانس با حضور همه اطراف برجام، مسائل پادمانی ایران با آژانس زودتر حل و فصل گردد و یا تحریمهای برجامی سریعتر برطرف شود تا برجام زودتر امضاء گردد و مردم از آن انتفاع اقتصادی ببرند.
این نیاز به یک جسارت در سیاست خارجی و یک رویکرد جدید به برجام دارد و شرایط تحمیلی بر ما در داخل و خارج برای رسیدن سریعتر مذاکرات برجام به نتیجه نیاز به این اقدام جسورانه و نگاه جدید را توجیه میکند. اگر با اراده سیاسی و همکاری دو طرف این فرمول کار کند، یک بازی برد برد است و نیاز نیست دو طرف امتیاز زیادی به یکدیگر بدهند.
کد مطلب: 376710