کودک همسری پدیده ای شوم
2 دی 1401 ساعت 10:32
گروه جامعه: تصور کنید، دختری را که هنوز در رویای کودکیاش و با عروسکهایی که در اطراف خود پهن کرده است، مشغول بازی است. دختری که هنوز دستانش به کابینتهای آشپزخانه هم نمیرسد و برای برداشتن وسیلهای نیاز به کمک مادر دارد. آنچه که او از ازدواج در رویایش ساخته است و یا شاید در مراسمهای عروسی دیده باشد، همان نشستن عروس و داماد در کنار یکدیگر است.
به گزارش گسترش نیوز، یا اگر بخواهم مثال دیگری بزنم، به خاله بازیهای بیرون از خانه میتوان اشاره کرد که برای چند لحظه شاید در سنین کودکی، نقش زن و شوهر را بچههای کوچک محل بازی میکردند.تصورات یک دختر ۱۰ساله، از زندگی زناشویی چه چیزی میتواند باشد؟ او که در خیالش برای خود آیندهای زیبا ساخته است، حال با پدیده زشت و زننده کودک همسری همراه شده است. پدیدهای که آینده بسیاری از دختران سرزمین را به تباهی کشانده است.
شاید چنین پدیده عجیبی را فقط در فیلمها دیده باشید اما چنین چیزی واقعا صحت دارد. دختر کوچکی را تصور کنید که از پشت یک پنجره کوچک غبار گرفته، مشغول تماشای جمع دوستانه پدر است. بساط کشیدن مواد مخدر را پهن کردهاند و خندههایشان به گوش میرسد. قمار هم که به راه است و سر هر چیزی شرط بستهاند. پدر که خود را قمار بازی ماهر میداند بر سر خانهاش شرط بزرگی است. مواد مخدر آنقدر ذهنش را پر کرده است که نمیدانند چه اقدامی را انجام میدهد. دست زمانه با او همراه نیست و در اثر یک قمار سنگین شرط را میبازد.
اطرافیان از او خانه را طلب میکنند ولی او تنها داراییاش همین یک خانه است و البته دختری که تنها به فکر نوشتن مشق هایش است تا فردا خانم معلم از او ایراد نگیرد. یکی از دوستان پدر که مقاوت اورا در تحویل خانه میبیند، پیشنهاد بیشرمانهای به او داده و دخترش را طلب میکند. پدر بر سر دوراهی قرار گرفته و در اثر مصرف بالای مواد مخدر، تن به رضایت میدهد. کودکی ۱۰ ساله که حالا مجبور با مردی ازدواج کند که هم سن پدرش است. دختر که درحال نوشتن مشقهایش است، متوجه ورود پدر به اتاق کوچک میشود. پدر یک کیف در دست دارد و لباسهای دختر را درون آن میگذارد.
سکوت تمام اتاق را فرا گرفته است و دختر نمیداند که چه آینده ترسناکی در انتظارش است. مرد ۵۰ ساله بیرون از منزل ایستاده و منتظر آمدن دختر است. پدر تمام وسایل دختر را جمع کرده و او را راهی میکند. اشک از چشمان پدر سراریز شده اما چه فایده که بسیار دیر است. دختر سوالی از او میکند که قرار است به کجا برود. در جواب این را میشود که قرار است به خانه عمو برود و با دخترش بازی کند اما نمیداند که دیگر راه برگشتی وجود ندارد. کودک همسری از همین جاها پدید میآید. زمانی که در اثر مصرف بالای مواد مخدر و قمار، بر روی زندگیات شرط میبندی، مجبور میشوی عزیزترین کس زندگیات را ببازی. کودک ۱۰سالهای که حالا همسر مرد ۵۰ساله شده و آیندهای که پیش رو دارد تاریک است.
این موضوع تنها به اینجا ختم نمیشود. در استانهای جنوبی ایران، یک رسم عجیب مرسوم است به نام (خون بس) زمانی که درگیری میان ۲طایفه صورت میگیرد و در اصطلاح این درگیری بالا گرفته و نمیشود آن را کنترل کرد، طایفهها برای پایان این درگیری، دختران خود را به یکدیگر میدهند. این اتفاق سبب میشود تا درگیری میان آنها فروکش کند اما نمیدانند که این اقدام تباه کردن زندگی ۲ دختر است. دختری که قربانی درگیریهای طایفهای شده است. زمانی که دختران برای آینده خود برنامه هایی را داشتهاند و رویایی از یک زندگی زیبا در سر داشتند، در اثر این اقدام به تباهی کشیده خواهند شد. آیا این درست است که دختران قربانی دعواهای طایفهای شوند؟ یا حتی در نگاه گلی، تباه کردن زندگی یک دختر در راستای رسیدن به اهداف شخصی، اقدامی پسندیده است؟
آدمهای کثیفی هم وجود دارند که به این موضوع دامن میزنند. میخواهم ذهن شمارا به خانهای ببرم که یک دختر با مادرش زندگی میکند و این خانواده، پدر خود را از دست دادهاند. مشابه آن را در سریال زیاد دیدهاید اما این سریالها از روی واقعیت ساخته میشوند. کرایه خانه عقب افتاده است و صاحب خانه پاشنه در را از جا کنده است. در این شرایط صاحب خانه به جای گرفتن اجاره، دختر را پیشنهاد میدهد و میگوید قصد ازدواج با او را دارد. دخترک ۱۵سالهای که شاید تصویرسازی ذهنی از ازدواج را میداند. صاحب خانه چگونه به خود اجازه میدهد تا چنین پیشنهادی را دهد؟
خواستم این را بدانید که بعضی از آدمها وجود دارند که ذات خرابشان سبب میشود تا پدیده کودک همسری در جامعه رواج پیدا کند. البته تمام این ماجرا مربوط به والدین نیست. شرایط اقتصادی جامعه موجب شده است تا این پدیده در کشور رواج گسترده داشته باشد و کسی هم جلودار این موضوع نیست.
دختر بچه کوچکی که چیزی از زندگی مشترک نمیداند، حال باید در منزل کسی زندگی کند که همسر او شده است و باید خانه داری کند. به جای تفریح و بازی در خانه و شیطنتهای کودکی، مجبور میشود تا آشپزی یاد بگیرد و برای مردی که ۴۰ سال از او بزرگ تر است هم بستر شود. دردناک است که شاهد این موضوع باشیم.
ازدواج کودکان یا به عبارتی کودکهمسری یکی از آزاردهندهترین پدیدههای اجتماعی است که برای آن هیچ مرزی وجود ندارد. بر اساس اعلام سازمان ملل متحد تمامی افراد زیر ۱۸ سال کودک بهشمار میروند و ازدواج کودکان نقض آشکار حقوق بشر است.
کودک همسری در کدام کشورها بیشتر است؟
کشورهای افریقایی و جنوب شرق آسیا در زمینه کودکهمسری سردمدار هستند. کشورهای نیجر، چاد، بنگلادش، گینه، موزامبیک، مالی، بورکینو فاسو، سودان جنوبی، مالاوی، ماداگاسکار، اریتره، هند، سومالی، سیرالئون و زامبیا از بیشترین ازدواجهای زیر ۱۸ سال برخوردارند. در خاورمیانه نیز کودک همسری رواج دارد، اما متاسفانه بسیاری از این ازدواجها بهصورت قانونی ثبت نمیشوند و بههمین خاطر قابل ردگیری نیستند. در بهار ۱۴۰۰ هجری خورشیدی، تعداد ازدواج «ثبتشده» دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله ایرانی نسبت به سال قبل با رشد ۳۲ درصدی مواجه بوده و به ۹۷۵۳ مورد رسیده است.
مبارزه با کودک همسری
در سالهای اخیر، گروههای بسیاری برای مبارزه با پدیده ازدواج اجباری کودکان با تاکید بر اصلاح قوانین مرتبط با کودک همسری تلاش کردند و طرحی در مجلس دهم ارائه شد که «حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۶ سال تمام و برای پسران ۱۸ سال تمام» تعیین شده بود، اما این طرح به نتیجه نرسید.
آینده دختران ایران عزیزمان، با این ازدواجهای به ظاهر سنتی، تباه شده است. دخترانی که حق دارند همسر آیندهشان را خود انتخاب کنند، اما درگیر اعتیاد، شرایط اقتصادی و خیلی چیزهای دیگر خانواده میشوند و به ناچار در سنین پایین مجبور به ازدواج با شخصی میشوند که جای پدربزرگشان است. تصمیم غلط والدین در پیش آمدن چنین چیزی موجب خواهد شد تا لکهای تاریک در پیش روی آینده آنها پدیداید و زندگی به کامشان تلخ شود.
امید است، مسئولان کشور، فکری به حال پدیده کودک همسری بکنند و برایش جرم بالایی در نظر بگیرند. مسئولان محترم کشور، لطفا به فکر حذف پدیده شوم کودک همسری باشید
کد مطلب: 376861