گروه ورزشی: در حالی که یازده دقیقه تا پایان بازی لیورپول برابر برایتون در دور چهارم از رقابتهای جام حذفی انگلیس باقی مانده و نتیجه این دیدار 1-1 مساوی بود، میشد کلوپ را در کنار زمین دید که به شدت در تکاپو بود، فریاد میزد و حرکات خشمگینانهای با دست راستش انجام میداد، انگار که در تلاش است خودش را از بند زنجیرهایی نامرئی رها کند.
فریاد میزد و سرش را تکان میداد اما خیلی سریع متوقف شد و به سمت نیمکتش برگشت. هیچ اتفاقی رخ نداده بود و احتمالا این واکنش او به اتفاقاتی بود که در ذهنش در جریان بود. او به خوبی از غفلت کودی خاکپو در جایگیری بدون توپش داشت آگاه بود و از این بازیکن خواست که 10 متر عقبتر قرار بگیرد. کلوپ در واقع سعی داشت برنامه هجومیای که در ذهن داشت را حتی در لحظات پایانی در این تیم هراسان لیورپول به کار بگیرد.
این رفتارها به خوبی نشان میداد که لیورپول در حال حاضر در چه شرایطی قرار دارد، خصوصا که این یکی از پرتکاپوترین دیدارها برای کلوپ در کنار زمین بود. برایتون در فاصله یک دقیقه و نیم پس از آغاز وقتهای تلف شده گلی زیبا که شایسته رسیدن به آن بود را به ثمر رساند تا برنده این بازی شود.
این گل زیبا توسط کارو میتوما به ثمر رسید، بازیکنی که به نظر میرسد از پر، قاصدک و نوعی آهن فضایی سبک وزن و انعطاف پذیر ساخته شده است. او میتواند در کوچکترین فضاها و در حالی که توپ مانند بادکنک بالا و پایین میرود به خوبی آن را روی پایش عوض کند، به کناری برود و با نهایت دقت و در حالی که حریف را مقهور ظرافت حرکاتش کرده با شوتی به سمت گوشه دورتر دروازه را باز کند. انجام چنین کاری در دقیقه 92 نیازمند مهارت، قدرت، فضا و تمرکز بسیار بالایی است و گل میتوما شایسته چنین بازی زیبایی در جام حذفی بود.
کلوپ پس از به صدا درآمدن سوت پایان بازی روبرتو دی زربی را در آغوش گرفت و با اعضای نیمکت برایتون دست داد. او به سمت هواداران لیورپول که به ورزشگاه خانگی حریف آمده بودند رفت و وقتی در حال ترک زمین بود دستی برای آنها تکان داد که همزمان سرشار از محبت و اندوه بود.
این تیم حالا خالی از بلندپروازی است چون این شکست به معنای توقف کامل، آنهم در میانه فصل بود. حالا باید برای قهرمانی در کدام رقابت تلاش کرد؟ لیگ قهرمانان؟ جبران 10 امتیاز فاصله تا جایگاه چهارم جدول ردهبندی لیگ برتر هم غیرممکن به نظر میرسد. از سوی دیگر، این تیمی نیست که نشان داده باشد توانایی انجام چنین کاری را در این فصل دارد.
در عوض این شاید زمان خوبی برای هواداران لیورپول که بهتر از هر کسی از این شرایط خبر دارند باشد که نفس عمیقی بکشند و نگاه وسیعتری داشته باشند. سردرگمی شاید اصلیترین احساسی باشد که در چند هفته اخیر در این تیم وجود داشته است. شاید همه به دنبال این بودند که دلایل سادهای برای این اتفاق پیدا کنند. صحبت بسیاری درباره خستگی بازیکنان، سایه چهارگانه از دست رفته فصل گذشته، خریدهای اشتباه و از دست رفتن جادوی کلوپ مطرح شده است.
اما واقعیت این است که شکست برابر برایتون از جای بسیار گستردهتری نشات میگیرد. کل موجودیت این تیم زیر و رو شده است. این باشگاه به فروش گذاشته شده است. افراد کلیدی در حال ترک لیورپول هستند. این تیم در حال عبور از دوران گذار نیست، بلکه یک مدل، مجموعه ساختاری، فرهنگ، احساس و انرژی در این باشگاه در حال تغییر است.
موفقیت چند سال اخیر با تکیه بر منبعی مشترک و ترکیبی از هدایت فنی درخشان و مدیریت مالی قابل توجه لیورپول به دست آمده است. اما چنین چیزی در حال حاضر وجود ندارد. چیزی باید جانشین آن شود. در همین حال کلوپ در تلاش است تا از همین بقایا تیم برنده دیگری بسازد و به روند موفقیتآمیزش ادامه دهد. اولین باری که او روی نیمکت این تیم نشست، چنین کاری دو سال طول کشید. آیا بار دیگر زمان کافی به او داده خواهد شد؟
*در داخل زمین
صلاح برمیگردد:
ورزشگاه آمکس در ابتدای بازی سرد و ساکت بود و بسیاری از تماشاگران در سکوت و آرامش روی صندلیها نشسته بودند. آنها در ابتدای بازی حرف خاصی برای زدن نداشتند. لیورپول با انرژی بالا دست به پرس متقابل میزد و سعی داشت بار دیگر روزهای خوبش را به خاطر بیاورد. بهترین لحظه آنها در این بازی زمانی بود که هاروی الیوت و محمد صلاح هماهنگیشان را به رخ کشیدند، ترکیبی که در نهایت منجر به زدن گل اول شد. الیوت نفوذی عالی از میانه زمین داشت و صلاح هم در سمت راست درخشان ظاهر شد.
خاکپوی سردرگم
اصلیترین نکته مثبت این بازی برای لیورپول این بود که خط حمله این تیم پس از مدتها هماهنگی خوبی از خودش به نمایش گذاشت. اصلیترین نکته منفی این بازی برای آنها هم این بود که بازیکنانش مشخصا درکی از شرایط بازی نداشتند. خاکپو همچنان شبیه به بازیکنی است از او خواسته شده راهی برای بازی کردن از خودش خلق کند و او هم در حالی که در زمین راه میرود به نقش خودش فکر میکند.
ستاره ژاپنی
برایتون هم میتواند از درخشش میتوما در ترکیبش خوشحال باشد، بازیکنی که شب گذشته به راحتی هرچه تمامتر از سد ترنت الکساندر آرنولد عبور میکرد. او واقعا نمیدوید، بلکه روی زمین سر میخورد و غبار را از روی چمن برمیداشت. این بازیکن توانست با عوض کردن توپ روی پایش و ایجاد فضا برای شوتزنی، کاری کند که جو گومز روی زمین بیفتد.
غیبت فن دایک
گل مساوی برایتون در نیمه اول حاضر عدم پرس کافی پس از دفع ضربه کرنر بود. بازیکن این تیم فرصت کافی داشت که جایش را پیدا کند و شوتی را بزند که در نهایت به گل تبدیل شد. کلوپ متوجه عملکرد دفاعی ضعیف، پوشش ضعیف و سستی تیمش در میانه خط دفاع خواهد شد.
تیمی که دیگر وجود ندارد
این پایان کار برای لیورپول بود که عملکردش در نیمه دوم به خوبی نشان داده بود که شانس زیادی برای پیروزی در این بازی ندارد. هیچکس نمیداند که در ادامه فصل چه پیش خواهد آمد اما کلوپ همچنان ارزشمندترین دارایی این باشگاه است، او قدرتمندترین خط اتصال بین تیمی که به تازگی از دست رفته و تیمی که باید ساخته شود است.