در آستانه روز مادر
مادران سينماي ايران که در میان ما نیستند
ايسنا , 30 فروردين 1393 ساعت 13:33
گروه فرهنگ وهنر: فیلمهای سینمایی ایران مادران زیادی را به خود دیده است که بسیاری از آنها امروز در میان ما نیستند.
اگر بخواهیم فقط اسامی برخی از آنها را نام ببریم باید از ایران دفتری، رقیه چهرهآزاد ،حمیده خیرآبادی ،جمیله شیخی، مهری ودادیان،مهین شهابی،پروین سلیمانی،مهری مهرنیا، فرخلقاء هوشمند و ... یاد کنیم. در آستانه روز مادر به بازخوانی بخشهایی از گفتوگو با یکی از این مادران که فروردین سال 71 در ماهنامه «گزارش فیلم» چاپ شد، میپردازد. جمیله شیخی متولد 1309 در تبریز آخرین فرزند خانواده ابتدا به یادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخته و سپس وارد تئاتر و سینما شده است. «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر، دیدن نمایشنامههایی بود که در تئاتر سعدی اجرا میشد.»
جمیله شیخی از گذشته و عشق به تئاتر شروع میکند عشقی که سبب شد از دو سال تعلیم آواز و اپرا چشم بپوشد. آخرین آموزگار آوازش آن زمان تازه از فرانسه آمده بود و به او گفته بود: «انتخاب کن با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت» و جمیله شیخی هم انتخابش را انجام داد: «من هم به گروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، مرحوم بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم. مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و به صحنه نرفت. در همان موقع دیوید سون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد. چهار ماه در آنجا تمرین کردم ولی دیوید سون به زودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به تعلیم تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
دختر جوان و علاقهمند به تمرینات همچنان ادامه داد و در سال 1335 ازدواج کرد و در سال 1336 با نمایشنامه «پدر» برای اولینبار در صحنه ظاهر شد. او شب اولین اجرا را هنوز به یاد دارد:«بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.» بعد از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود، فوت کرد و او با آتیلای یکساله(آتیلا پسیانی) تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنریاش انتخاب کرد و هفتهای یک نمایشنامه را به صورت زنده اجرا میکرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی به وجود میآمد به هیچ وجه قابل اصلاح نبود. حتی یک بار دکور درخت در حین بازی افتاد و همه هول شده بودند اما دوربین بلافاصله صحنه دیگر را گرفت و در این فرصت دوباره دکور را درست کردند»
جمیله شیخی همزمان با کار در تلویزیون در تئاترهای مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانهایی چون حمید سمندریان، علی نصیریان، عزت الله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس مغفوریان و جعفر والی همکاری کرد:« اولین کار تلویزیونیام نمایشنامهای بود به نام «مادر» به کارگردانی حمید سمندریان. در آن زمان 29 سال داشتم و اکثر خانمها دوست داشتند، نقش جوانها را بازی کنند ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و با کمال میل این نقش را پذیرفتم.»
این بازیگر نقش کوچک و بزرگ برایش تفاوتی نداشت:«دکتر مهدی فروغ ما را طوری تعلیم داده بود که به نقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متاسفانه به محض اینکه یک نقش کوچک به بازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند من هیچ وقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی 250 تومان دستمزد میگرفتیم. یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک به عنوان خدمتکار منزل به من کرد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان 250 تومان را به من پرداخت کرد.»
جمیله شیخی دو نمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرده است:«قلب سرگشته» در سال 1343 و «محکوم به اعدام » در سال 1350. او معتقد بود:«هر کس باید سرجای خودش باشد، کار نباید مقطعی باشد یک هنرپیشه خوب چرا نباید یک هنرپیشه خوب باقی بماند؟ متاسفانه کم هستند، هنرمندانی که جای خودشان را پیدا کرده باشند. من بازیگرم نه کارگردان»
جمیله شیخی پس از سالها کار در صحنه تئاتر در سال 1354 با فیلم «خانه خراب» وارد سینما شد، «طنز و نقش متفاوت این فیلم توجه مرا جلب کرد قبل از آن هم پیشنهاداتی از سوی ایرج قادری برای بازی در «بیقرار» و توسط مسعود کیمیایی برای ایفای نقش در «بلوچ» و «خاک» شده بود که به علت همزمانی با کارهای تئاتر آن را نپذیرفتم. معیارم برای پذیرفتن یک نقش علاقه به شخصیت و حس آن است و من در تمام نقشهایم اعم از کوچک و بزرگ یا مثبت و منفی صداقت و صمیمیت داشتم.»
جمیله شیخی بعد از انقلاب در سال 1359 در نمایشنامه «فیزیکدانها» با اجرای رضا کرمرضایی بازی کرد و در چند سریال از جمله «پاییز صحرا» مقابل دوربین رفت. «من نقشهای مثبت زیادی بازی کردهام ولی نمیدانم چرا همه مرا بیشتر به خاطر نقشهای منفی میشناسند خوب شاید نقش منفی بیشتر در ذهن مردم باقی میماند. اصلا برایم مهم نیست.» او درباره نقشهایی که دوست دارد بازی کند، گفته بود:«من تمام نقشهایی را که بازی کردهام دوست داشتهام اما دوست دارم نقش یک معلول را بازی کنم. »
آخرین فیلم جمیله شیخی (تا سال 71) «مسافران» ساخته بهرام بیضایی است که در یک نقش مثبت ظاهر شده که بسیار از آن راضی است:«مگر میشود با بهرام بیضایی کار کرد و راضی نبود. این اولین تجربه مشترک ماست.» این بازیگر همچنین گفته بود:«سینماگران جوان را باید حمایت کرد و از کار با کارگردانهای زن بسیار لذت میبریم فعالیتهای اجتماعی زنان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و باید شخصیت زن در نقشهای مثبتتر و مهمتر اجتماعی و شغلی نیز مطرح شود. چه اشکالی دارد که مشکلات و مسائل زنان از طریق سینما بازگو شود؟»
جمیله شیخی که در پنجم خردادماه 1380 درگذشت و تا آخرین روزهای زندگیاش فعالیت هنری داشت، در پایان این مصاحبه گفته بود:«تا روزی که زنده باشم به کار تلویزیون و تئاتر سینما ادامه خواهم داد. سینما جذابیت بسیاری برایم دارد. ولی عشق اول من تئاتر است.»
کد مطلب: 38624