به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ - ۲۳:۰۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۲۲ ساعت ۱۱:۳۲
کد مطلب : ۳۸۶۵۹۱

درس‌هایی که روسیه از شکست‌های خود آموخت

درس‌هایی که روسیه از شکست‌های خود آموخت
گروه بین الملل: دارا ماسیکوت؛ پژوهشگر ارشد سیاستگذاری در اندیشکده رند در  فارین افرز نوشت: ویلیام برنز رئیس سیا و جان سالیوان سفیر ایالات متحده در روسیه سه ماه پیش از آغاز حمله روسیه علیه اوکراین سال ۲۰۲۲ میلادی با نیکلای پاتروشف مشاور فوق العاده تندرو و جنگ طلب ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در مسکو دیدار داشتند. برنز و سالیوان به پاتروشف اطلاع دادند که از برنامه‌های تهاجم روسیه اطلاع دارند و اگر روسیه رویکرد خود را تغییر ندهد غرب آن کشور را با پیامد‌های شدیدی مواجه خواهد ساخت. به گفته برنز، پاتروشف در مورد تهاجم چیزی نگفت. در عوض او به چشمان آنان نگاه کرد نگاهی حامل یک پیام که برنز آن را دریافت کرد: ارتش روسیه می‌تواند به آن چه می‌خواهد دست یابد.
این دو آمریکایی پس از بازگشت به کشورشان به جو بایدن رئیس جمهور آمریکا اطلاع دادند که مسکو تصمیم خود را گرفته است. اندکی بعد واشنگتن به طور علنی به جهان هشدار داد که روسیه به اوکراین حمله خواهد کرد. کرملین سه ماه پیش از تهاجم می‌دانست که ایالات متحده نقشه‌های جنگی آن کشور را کشف کرده و جهان را در این باره آماده و مطلع خواهد ساخت. با این وجود، پوتین تصمیم گرفت که قصد خود برای حمله علیه اوکراین را در ابتدا انکار کند. اکثر رهبران ارشد جهان تا چند روز یا حتی چند ساعت پیش از آغاز تهاجم اوکراین از سوی پوتین مطلع نشدند. پنهان کاری او یک اشتباه محض بود. پوتین با سازماندهی حمله تنها با گروه کوچکی از مشاوران اش بسیاری از مزایایی که کشورش می‌توانست به همراه داشته باشد را از بین برد. این نقاط قوت قابل توجه بودند.
پیش از آغاز تهاجم ارتش روسیه بزرگتر و مجهزتر از ارتش اوکراین بود. نیرو‌های آن کشور تجربه رزمی بیش تری در مقایسه با نیرو‌های کی یف داشتند اگرچه هر دو نیرو در مناطق شرقی اوکراین جنگیده بودند. بنابراین، اکثر تحلیلگران غربی تصور می‌کردند که اگر نیرو‌های روسی از مزایای خود عاقلانه استفاده کنند اوکراینی‌ها نمی‌توانند برای مدت زمانی طولانی در مقابل حمله آنان مقاوم کنند.
اکنون، اما پرسش‌های مهم و کلیدی در سیاست خارجی آمریكا و در عرصه امنیت بین المللی مطرح شده اند: چرا روسیه پیروز نشد؟ چرا در عوض در مسیر خود متوقف شد در خارج از شهر‌های بزرگ قرار گرفت و در حالت تدافعی قرار گرفت؟
برای پاسخگویی به این پرسش‌ها باید مولفه‌های بسیاری را در نظر گرفت. رازداری داخلی بیش از حد روسیه باعث شد تا نیرو‌ها و فرماندهان روس زمان کمی برای آماده شدن داشته باشند و این موضوع منجر به تحمیل خسارات سنگین بر نیرو‌های روس شد. روسیه طرحی برای تهاجم ایجاد کرد که مملو از فرضیات نادرست، هدایت سیاسی خودسرانه و اشتباهات برنامه ریزی بود. تمام این موارد به دور از اصول کلیدی نظامی روسیه بودند. تهاجم اولیه ارتش روسیه چندین خط حمله بدون نیروی پشتیبانی کننده را شامل شده بود و ارتش روسیه را به اهداف عملیاتی‌ای متصل کرد که نسبت به ابعاد و اندازه نیرو‌های نظامی آن کشور بیش از اندازه جاه طلبانه محسوب می‌شد.
کرملین به اشتباه معتقد بود که نقشه‌های جنگی اش درست است و اوکراین مقاومت زیادی از خود نشان نخواهد داد و حمایت غرب نیز به اندازه‌ای قوی نخواهد بود که بتواند تغییری ایجاد کند. در نتیجه، روسیه زمانی که نیروهایش با اوکراین مصمم با حمایت اطلاعات و تسلیحات غربی برخورد کردند شوکه شد. سپس نیرو‌های روس بار‌ها هدف حمله قرار گرفتند.
اکنون در حالی که جنگ وارد دومین سال خود شده و ادامه می‌یابد تحلیلگران نباید تنها بر شکست‌های روسیه تمرکز کنند. داستان عملکرد نظامی روسیه بسیار ظریف‌تر از آن چیزی است که بسیاری از روایت‌های اولیه درباره جنگ نشان می‌دهند. نیرو‌های مسلح روسیه کاملا ناتوان از یادگیری نیستند. آنان می‌توانند انواعی از عملیات‌های پیچیده را اجرا کنند مانند حملات دسته جمعی که زیرساخت‌های حیاتی اوکراین را از کار می‌اندازد که در اولین بخش تهاجم زمانی که مسکو امیدوار بود دولت اوکراین را تا حد زیادی دست نخورده تصرف کند از آن اجتناب ورزیده بودند.
ارتش روسیه از اشتباهات خود درس گرفته و تعدیل‌های بزرگی را انجام داده است مانند کاهش اهداف خود، بسیج پرسنل جدید و هم چنین موارد تاکتیکی، مانند استفاده از ابزار‌های جنگ الکترونیکی که ارتباطات نظامی اوکراین را مختل می‌کند را در دستور کار قرار داده است. نیرو‌های روسیه هم چنین می‌توانند شدت نبرد بالاتری در مقایسه با سایر ارتش‌ها و گروه‌های نظامی داشته باشند. تا ماه دسامبر آنان روزانه ۲۰ هزار گلوله توپخانه یا تعدادی بیش‌تر شلیک می‌کردند (اگرچه طبق گزارش سی ان ان در اوایل سال ۲۰۲۳ میلادی این رقم به ۵۰۰۰ گلوله کاهش یافته بود). ارتش روسیه از زمان انتقال به حالت تدافعی در اواخر سال ۲۰۲۲ میلادی با ثبات بیش تری عمل کرده و پیشروی را برای نیرو‌های اوکراینی دشوارتر ساخته است.
روسیه هنوز نتوانسته است اراده اوکراین برای جنگیدن را در هم بشکند و یا مانع حمایت مادی و اطلاعاتی غرب شود. هم چنین، بعید است که روسیه بتواند به هدف اولیه خود یعنی تبدیل اوکراین به کشوری دست نشانده دست یابد. با این وجود، روسیه می‌تواند به تعدیل استراتژی خود ادامه دهد و بخش‌های اشغال کرده در جنوب و شرق اوکراین را مستحکم سازد و در نهایت نوعی پیروزی تقلیل یافته را از زیر آرواره‌های شکست برباید و از آن خود سازد.
ارتش روسیه پیش از آغاز جنگ در اوکراین چندین مشکل ساختاری شناخته شده داشت که هر یک توانایی آن را برای انجام یک تهاجم بزرگ‌تر تضعیف می‌کرد. بیش از یک دهه پیش مسکو عمدا ارتش خود را منحل کرد و آن را به نیروی کوچک تری تبدیل نمود که برای عملیات واکنش سریع طراحی شده بود. این تحول مستلزم تغییرات عظیم بود. اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ جهانی دوم نیروی عظیمی را برای ایجاد درگیری‌های طولانی و گسترده در اروپا با استخدام میلیون‌ها سرباز و ایجاد یک صنعت دفاعی عظیم برای تهدید ناتو و اعمال حاکمیت کمونیستی در کشور‌های متحد حفظ کرد. همزمان ارتش شوروی از فساد بومی رنج می‌برد و برای تولید تجهیزات همطراز با غرب تلاش می‌کرد.
با این وجود، اندازه و ردپای گسترده آن به یک چالش بزرگ در جنگ سرد تبدیل شد. زمانی که رژیم شوروی فروپاشید رهبران روسیه نتوانستند چنین ارتش بزرگی را مدیریت یا توجیه کنند. دورنمای نبرد زمینی با ناتو در حال محو شدن بود. در پاسخ به این وضعیت از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی رهبران روسیه یک فرآیند اصلاح و نوسازی (مدرنیزاسیون) را آغاز کردند. هدف ایجاد ارتشی بود که کوچک تر، اما حرفه ای‌تر و زیرک‌تر باشدو هدف آنان ایجاد ارتشی بود که آمادگی سرکوب سریع شورش‌ها و منازعات احتمالی در حاشیه روسیه را داشته باشد. این روند در دهه ۲۰۰۰ میلادی نیز ادامه یافت.
در سال ۲۰۰۸ میلادی ارتش روسیه یک برنامه اصلاحی جامع به نام نگاه جدید را اعلام کرد که قصد داشت با انحلال واحدها، بازنشستگی افسران، بازنگری برنامه‌های آموزشی و آموزش نظامی و تخصیص بودجه بیش‌تر از جمله برای گسترش درجات سربازان حرفه‌ای ثبت نام شده نیرو را بازسازی کند و به تسلیحات تازه تری نیز دست یابد. به عنوان بخشی از این فرآیند روسیه لشکر‌های بزرگ شوروی را که برای مبارزه با جنگ‌های زمینی بزرگ طراحی شده بودند با تیپ‌ها و گروه‌های تاکتیکی گردان (BTG) جایگزین کرد. مسکو هم چنین برای کاهش وابستگی خود به سربازان وظیفه تلاش کرد.
تا سال ۲۰۲۰ میلادی به نظر می‌رسد ارتش روسیه به بسیاری از اهداف اش دست یافته است. سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه اعلام کرد که ۷۰ درصد از تجهیزات کشورش مدرنیزه شده اند. آن کشور دارای زرادخانه فزاینده‌ای از مهمات دقیق معمولی بود و ارتش دارای پرسنل حرفه‌ای بیش تری نسبت به سربازان وظیفه بود. روسیه دو عملیات موفقیت آمیز انجام داده بود یکی در سوریه برای حمایت از رژیم بشار اسد و دیگری برای تصرف قلمرو در شرق اوکراین.
با این وجود، تهاجم بزرگ روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ میلادی ناکافی بودن اصلاحات آن کشور را نشان داد. برای مثال، در تلاش برای مدرنیزاسیون ارتش سیستم بسیج عمومی نادیده گرفته شده بود. تلاش‌های روسیه برای ساخت تسلیحات بهتر و بهبود آموزش منجر به افزایش مهارت در میدان نبرد نشد. برخی از تجهیزات ظاهرا تازه ساخته شده در کارخانه‌های روسیه دارای نواقص جدی هستند. نرخ خطای عملیاتی موشک‌های روسیه بالاست و بسیاری از تانک‌های ان کشور فاقد تجهیزات دفاعی مناسب هستند موضوعی که باعث می‌شود تانک‌ها روسی در برابر تسلیحات ضد تانک بشدت آسیب پذیر باشند. در همین حال، شواهد کمی وجود دارند که نشان دهند روسیه برنامه‌های آموزشی خود را پیش از تهاجم فوریه ۲۰۲۲ میلادی به منظور آماده سازی نیرو‌ها برای وظایفی که بعدا در اوکراین با آن مواجه شدند اصلاح کرده باشد.
در واقع، اقداماتی که روسیه برای آماده سازی انجام داد، آموزش مناسب را دشوارتر کرد. ارتش روسیه با استقرار واحد‌های بسیاری در نزدیکی مرز اوکراین تقریبا یک سال پیش از جنگ و نگهداری تجهیزات در میدان توانایی تمرین مهارت‌های مناسب و نگهداری تجهیزات مورد نیاز را از سربازان خود سلب کرد.
هم چنین، تلاش برای مدرنیزاسیون ارتش روسیه نتوانست فساد موجود در آن نهاد را ریشه کن سازد. فرماندهان روس با افزایش تعداد پرسنل در یگان‌های جداگانه پیش از آغاز جنگ اوکراین بودجه و وجوه اضافی تخصیص داده شده برای ارتش را می‌دزدیدند. اکنون ارتش روسیه با کمبود تدارکات مواجه شده است.
مدرنیزاسیون ممکن است به روسیه در تهاجم کوچک‌تر در سال ۲۰۱۴ به اوکراین و کارزار‌های هوایی آن کشور در سوریه کمک کرده باشد با این وجود، به نظر نمی‌رسد آن کشور از تجربه عملیاتی خود در هر دو منازعه درسی گرفته باشد.
برای مثال، روسیه در هر دو حمله پیشین (در شرق اوکراین و سوریه) تیم‌های نیرو‌های ویژه زمینی زیادی برای هدایت حملات در اختیار داشت نیرویی که در جنگ کنونی فاقد آن بوده است. روسیه هم چنین دارای یک فرماندهی عملیاتی یکپارچه بود که تا چند ماه پس از آغاز تهاجم کنونی آن را ایجاد نکرد.
علاوه بر این، کارشناسان نظامی می‌گویند گروه‌های تاکتیکی گردان با پرسنل و مجهز نیز قادر به نبرد طولانی و شدید در طول خط مقدم گسترده نیستند. علاوه بر آن، بر اساس اسناد به دست آمده از تهاجم ارتش اوکراین تعداد زیادی از این واحد‌ها در زمان حمله به اوکراین دچار کمبود نیرو بودند. کمبود پرسنل هم چنین بدین معناست است که تجهیزات فنی مدرن و توانمندتر روسیه با ظرفیت بالقوه کامل خود عمل نمی‌کنند. هم چنین، مشخص شده روسیه به اندازه کافی پیاده نظام یا نیرو‌های اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی برای پاکسازی موثر مسیر‌ها و اجتناب از کمین در اختیار نداشته است.
شکست‌های ناشی از آن ممکن است بسیاری از جهان را شگفت زده کرده باشد، اما این برای بسیاری از کارشناسانی که نظاره گر اقدامات ارتش روسیه بودند شوکه کننده نبود. آنان از ارزیابی ساختار نیروی نظامی روسیه می‌دانستند که فرستادن نیرویی متشکل از ۱۹۰ هزار پرسنل به یک کشور بزرگ همسایه در چندین خط پیشروی اقدامی مناسب نیست. از این رو از آنجایی که کرملین به ارتش دستور داد دقیقا این کار را انجام دهد آنان شگفت زده شدند.
نیرو‌های هوافضای روسیه (VKS) در آغاز جنگ حملاتی را علیه مواضع اوکراین انجام دادند. با این وجود، آنان به طور سیستماتیک به زیر ساخت‌های حیاتی اوکراین حمله نکردند احتمالا به این دلیل که روس‌ها معتقد بودند باید سریعا اوکراین را اداره کنند و می‌خواستند امکانات رهبری آن را دست نخورده نگه دارند. به همین خاطر بود که آنان شبکه برق اوکراین را فعال نگه دارند. ارتش روسیه به جای اینکه منتظر بماند تا بتواند جاده‌ها را پاکسازی کرده و واحد‌های اوکراینی را سرکوب کند نیرو‌های زمینی خود را در روز اول متعهد به انجام عملیات سراسری ساخت نتیجه فاجعه بار بود. نیرو‌های روس خود را محصور شده توسط واحد‌های اوکراینی یافتند و بی امان توسط توپخانه اوکراین بمباران شدند.
مسکو هم چنین تصمیم گرفت تقریبا تمام نیرو‌های زمینی و هوابرد حرفه‌ای خود را به یک حمله چند محوره اختصاص دهد برخلاف سنت ارتش روسیه مبنی بر حفظ نیرو‌ها از سیبری و خاور دور روسیه به عنوان رده دوم یا ذخیره استراتژیک. این تصمیم از منطقی نظامی پیروی نمی‌کرد. روسیه با تلاش برای تصرف همزمان چندین بخش از اوکراین سیستم‌های لجستیکی و پشتیبانی خود را تا نقطه شکست گسترش داد.
دشوار است دقیقا بدانیم که چرا روسیه تا این حد از دکترین نظامی خود (و از عقل سلیم) منحرف شد. با این وجود، یک دلیل واضح به نظر می‌رسد: مداخله سیاسی کرملین. بر اساس اطلاعاتی که خبرنگاران واشنگتن پست به دست آورده اند این جنگ تنها توسط ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و نزدیک‌ترین معتمدان اش در سرویس‌های اطلاعاتی، نیرو‌های مسلح و کرملین طراحی شده بود. بر اساس این گزارش‌ها این تیم از تهاجم سریع به جبهه‌های متعدد، حمله دیوانه وار به کی یف برای خنثی کردن ولودیمیر زلنسکی از طریق ترور یا ربودن او و انتصاب شبکه‌ای از افراد متشکل از همدستان مسکو که دولت تازه را اداره کنند حمایت می‌کرد. ایده‌های کرملین آشکارا بی اثر بود.
برنامه‌های جنگی کرملین البته ماه‌ها پیش از جنگ علنی شده بود. همان طور که تعدادی از خبرگزاری‌ها از جمله نیویورک تایمز و واشنگتن پست گزارش کرده اند آژانس‌های اطلاعاتی ایالات متحده طرح‌های دقیق و دقیقی از برنامه‌های روسیه را کشف کردند و سپس آن‌ها را با رسانه‌ها و هم چنین با متحدان و شرکای خود به اشتراک گذاشتند. کرملین به روزنامه نگاران و دیپلمات‌ها اعلام کرد که نیرو‌های بزرگی که در مرز‌های اوکراین جمع شده اند برای آموزش در آنجا هستند و قصد حمله به همسایه خود را ندارد. این ادعا‌ها غرب را فریب نداد، اما اکثر روس‌ها از جمله کسانی که در نیرو‌های مسلح بودند فریب خوردند. کرملین برنامه‌های جنگی خود را از دست اندرکاران نظامی در سطوح مختلف از سربازان و خلبانان روس گرفته تا افسران عمومی پنهان کرد و بسیاری از سربازان و مقام‌های نظامی آن کشور از دریافت دستور حمله غافلگیر شدند.
حتی اعضای ارشد ستاد کل ارتش روسیه نیز تا اندکی پیش از آغاز تهاجم علنی علیه اوکراین از تصمیم پوتین بی اطلاع بودند. از آنجایی که اکثر رهبران نظامی تا آخرین لحظه وارد برنامه ریزی نشده بودند نتوانستند اشتباهات عمده را اصلاح کنند. این پنهان کاری بیش از حد بدان معنا بود که مسکو چندین فرصت کلیدی را برای آماده سازی صنایع دفاعی به منظور تولید و ذخیره مهمات ضروری از دست داد. پنهان کاری پیش از از جنگ منجر به مشکلاتی شد که به ویژه در عرصه هوایی آشکار شده بود. خلبانان روس پیش از تهاجم تجربه جنگیدن در سوریه را داشتند، اما عملیات در آنجا در سرزمین‌های غیرقابل مناقشه و اغلب در صحرا انجام شده بود. خلبانان روس عملا هیچ تجربه‌ای از جنگیدن بر فراز یک کشور بزرگ‌تر جنگلی نداشتند چه رسد به این که در برابر دشمنی که قادر به ضربه زدن به جنگنده‌های آنان با لایه‌های دفاع هوایی باشد آمادگی نبرد داشته باشند.
دولت روسیه برای آرام نگهداشتن مردم آن کشور از اصطلاح عملیات نظامی ویژه و نه جنگ استفاده کرد. این تصمیم روسیه را از اجرای قوانین اداری که به آن اجازه دسترسی سریع به منابع قانونی، اقتصادی و مادی مورد نیاز برای حمایت را می‌داد باز داشت.
به نظر می‌رسد دولت روسیه تصور می‌کرد که اوکراینی‌ها مقاومت نخواهند کرد ارتش اوکراین محو خواهد شد و غرب نمی‌تواند به موقع به کی یف کمک کند. این نتیجه گیری‌ها کاملا بی پشتوانه نبودند. بر اساس گزارش واشنگتن پست سرویس‌های اطلاعاتی روسیه یک نظرسنجی مخفیانه پیش از جنگ انجام داده بودند که نشان می‌داد تنها ۴۸ درصد از مردم اوکراین آماده دفاع از کشورشان بودند. محبوبیت زلنسکی در آستانه جنگ کم‌تر از ۳۰ درصد بود.
سازمان‌های اطلاعاتی روسیه یک شبکه جاسوسی گسترده در داخل اوکراین برای ایجاد یک دولت دست نشانده در اختیار داشتند (دولت اوکراین بعدا ۶۵۱ نفر را به اتهام خیانت و همکاری با روسیه دستگیر و متهم کرد از جمله چندین مقام در سرویس‌های امنیتی آن کشور). با این وجود، کرملین تنها بخش‌هایی از نظرسنجی را که دوست داشت دیده بود. برای مثال، همان نظرسنجی انجام شده توسط سرویس‌های روسیه اطلاعاتی نشان می‌دهد که ۸۴ درصد از پاسخ دهندگان اوکراینی نیرو‌های روسیه را اشغالگر می‌دانند نه آزادیبخش. چنین ذهنیتی دقیقا همان چیزی است که اکنون ایجاد شده است.
اوکراینی‌ها برای دفاع از حاکمیت خود گردهم آمدند، در ارتش ثبت نام کردند و واحد‌های دفاع ارضی ایجاد کردند که در برابر روس‌ها مقاومت کرده اند. زلنسکی که پیش از تهاجم در داخل کشورش محبوبیت نداشت شاهد افزایش محبوبیت خود بود و به یک رهبر شناخته شده در زمان جنگ تبدیل شد و کمک‌های غرب را دریافت کرد.
اگرچه ارتش روسیه مجروح شده، اما هم چنان قادر به انجام عملیات‌های پیچیده، یادگیری تطبیقی و مقاومت در برابر سطحی از نبرد است. اگرچه خلبانان روس در سرکوب پدافند هوایی اوکراین شکست خورده اند تحلیلگران باید به خاطر داشته باشند روسیه قصد دارد با استفاده از موشک‌های دوران شوروی و پهپاد‌های شاهد خریداری شده از ایران پدافند هوایی اوکراین را نابود کند. روسیه یاد گرفته که اشتباهات گذشته را در سایر زمینه‌ها نیز تصحیح کند. در اواخر بهار نیرو‌های روس سرانجام موفق شدند ارتباطات اوکراینی را بدون ایجاد اختلال در ارتباطات خود مختل کنند.
کرملین در ماه سپتامبر بسیج نسبی نیرو را برای جبران کمبود پرسنل اعلام کرد و ۳۰۰ هزار سرباز را به نیرو‌های مسلح کشاند. روند بی نظم بود و این سربازان جدید آموزش خوبی ندیده اند. با این وجود، اکنون این نیرو‌های جدید در شرق اوکراین هستند جایی که مواضع دفاعی خود را تقویت کرده اند. دولت روسیه هم چنین به تدریج اقتصاد آن کشور را در شرایط جنگ قرار می‌دهد امری که کمک می‌کند روسیه برای یک درگیری طولانی مدت آماده شود.
با این وجود، برخی از مشکلات مهم روسیه تا حد زیادی خارج از کنترل مسکو است. عزم اوکراین در برابر روسیه سخت‌تر شده است چیزی که ارتش روسیه با تمام بی‌رحمی اش نمی‌تواند آن را خنثی کند. روسیه هم چنین قادر نبوده یا نمی‌خواهد جریان تسلیحات یا اطلاعات غربی به اوکراین را متوقف کند. تا زمانی که این دو عامل (عزم اوکراین و حمایت غرب) پابرجا هستند کرملین نمی‌تواند اوکراین را به یک کشور دست نشانده تبدیل کند هدفی که در ابتدا به دنبال تحقق آن بود. با این وجود، ارتش روسیه برخی از مشکلات مهم را اصلاح کرده است. ارتش روسیه برای غلبه بر یک طرح بد ساختار فرماندهی خود را اصلاح کرد و بسیاری از تاکتیک هایش را تغییر داد. آن کشور مواضع خود را در اوکراین پس از تلفات سنگین تثبیت کرده و در عین حال پرسنل بیش تری را اضافه کرده که هزینه ضد حمله اوکراین را افزایش می‌دهد.
برچسب ها: روسیه
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها