گروه سياسي: تعدادی از انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی با انتشار بیانیهای، ضمن اشاره به واکنش گروهی از نمایندگان مجلس نسبت به دفن «فرای» - ایرانشناس آمریکایی - در اصفهان، این پرسش مطرح کردهاند: «وقتی شمار بسیاری از این آثار طی سالهای گذشته تخریب شدند یا به خطر افتادند، چرا نمایندگان محترم واکنشی نشان ندادند؟!»
در این بیانیه آمده است: «بهتازگی هشت نفر از 19 نمایندهی اصفهان، با نگارش نامهای خطاب به رییسجمهور نسبت به دفن پیکر ریچارد نلسون فرای، ایرانشناس و محقق ایراندوست آمریکایی که وصیت کرده بود، در کرانهی زایندهرود به خاک سپرده شود، هشدار دادهاند. این نامه را که عاری از لحن تهدیدآمیز هم نیست، از یک زاویه میتوان به فال نیک گرفت؛ از این زاویه که بالاخره نمایندگان محترم مجلس نسبت به مسائل فرهنگی و بویژه مسائل میراث فرهنگی و تاریخی کشور اظهار وجود کردهاند. این امر، بخصوص برای آن دسته از کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی که طی سالهای گذشته نسبت به تخریب میراث فرهنگی اصفهان استغاثهها کرده و هشدارها دادهاند، جالب توجه است.
چرا این نمایندگان محترم در همهی سالهایی که انواع آثار و یادمانهای تاریخی و تمدنی ایران، حتی مساجد و بقاع و امامزادهها، در معرض تخریب قرار گرفتند و بسیاری هم یکسره نابود شدند، چنین واکنشهای غیرتمندانهای نشان ندادند؟ یکی از نمونههای بارز این تخریبها، ویرانی بنای تاریخی 700 سالهی «امامزاده یحیی» در زواره بود که فضایی یأسآلود در حوزهی میراث فرهنگی پدید آورد. وضع اسفناک حفاظتی مساجد تاریخی که گاه بیش از هزار سال قدمت دارند و از صدر اسلام تا روزگار ما به سلامت ماندهاند؛ اما طی سالهای اخیر، آسیبهای وصفناشدنی دیدهاند، حاجت به شرح ندارد. نام مساجد جامع نایین، اردستان، اشترجان و بخصوص مسجدجامع اصفهان بیشک به گوش نمایندگان محترم رسیده است، همینطور، تپهها و محوطههای تاریخی و باستانی و بناها و بافتهای تاریخی در درون شهر اصفهان و دیگر شهرهای این استان و سراسر کشور که از جمله، مهمترین نشانههای هویتی و سرمایههای بیبدیل فرهنگی میهن ما محسوب میشوند و در سکوت و غفلت مسوولان، لطمات جبرانناپذیری دیدهاند نیز «داستانی است پرآب چشم».
پرسش این است که وقتی شمار بسیاری از این آثار طی سالهای گذشته تخریب شدند یا به خطر افتادند، چرا نمایندگان محترم واکنشی نشان ندادند؟! چرا وقتی که «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» طی دولتهای نهم و دهم به محفلی برای اجرایِ برنامههایِ سیاسی برخی دولتمردان خاص تبدیل شد و سرانجام نیز این تشکیلات با تحمیل لطمات میلیاردی و بعضا غیرقابل جبران تا مرز فروپاشی رفت، واکنشی از سوی این نمایندگان نشان داده نشد؟! بهراستی اینکه غیرتی در مواجهه با تخریب تقریبا هر روزهی میراث فرهنگی و طبیعی ایران نشان داده نمیشود و بخصوص احساسات منادیانِ غیرتمداری و زورستیزی در این زمینه جریحهدار و ابراز نمیگردد نشانهی چیست؟ از سوی دیگر، این پرسش مطرح است که چرا هنگامی که رییس دولت دهم از «ریچارد فرای فقید» تقدیر نمود و خانهای تاریخی را در شهر اصفهان به وی اهدا کرد، نمایندگان محترم چنین نامهی تهدیدآمیزی خطاب به محمود احمدینژاد ننوشتند؟»
در ادامهی این بیانیه گفته شده است: «طی هفتهی گذشته، گروهی چند دهنفره با تجمع در اطراف آرامگاه دو مورخ هنر و ایرانشناس بینالمللی، آرتور پوپ و همسرش آکرمن، که در اواخر دههی 40 خورشیدی در کرانهی زایندهرود به خاک سپرده شدهاند، کوشیدند تا احساسات استکبارستیزانه خود را که آگاهانه بودن و صداقتش محل تردید است، نشان دهند؛ اما این اقدام، در کمال شگفتی، بهگونهای مسالمتآمیز و بهدور از رفتارهای خشونتآمیز نبود، بلکه با رنگپاشی و شعارنویسی بر دیوارهای بنای آرامگاهی نیمقرنه همراه بود که در همه جای جهان رفتاری مخرب و آسیبزا در قبال آثار تاریخی محسوب میشود و پیامهای نامطلوبی را به جهان مخابره میکند؛ آنهم در شهری که «نصف جهان» خوانده میشود و پایتخت فرهنگی جهان اسلام بوده است.
فراموش نکنیم، تجربه یک دههی گذشته در خاورمیانه بهخوبی نشان داده است که اگر به تندرویها و افراطیگریهایی از این دست مجال داده شود، منجر به تخریب و ویران کردن آثار و مواریث تاریخی و فرهنگی (از مجسمههای بودایی بامیان در افغانستان تا آثار یادمانی و مقابر بزرگان اسلامی و مسیحی در سوریه و عراق) میانجامد. از یاد نبریم که بخش بزرگی از میراث ایرانی اسلامی ما در کشورهای همسایه قرار دارد و تنها با اعتدال، عقلانیت، منطق و صلحدوستی است که میتوان به حفظ و صیانت از میراث سترگ فرهنگی و هنری و تاریخی خود همت گماریم. در این راه نیز هیچ کشور صاحبتمدنی بینیاز از کمکها و همکاریهای جهانی نیست.
از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای مسوول انتظار میرود، ضمن همراهی با خاکسپاری ایرانشناسِ ایراندوست، ریچارد فرای، نسبت به رفع آسیبهایی که اخیرا به بنای آرامگاه دو ایرانشناس آمریکایی در کرانهی زایندهرود وارد آمده، اقدام عاجل انجام دهند و با انجام تدابیر و اقدامات لازم، بویژه شکایت از بانیان این اقدام که عکسهایشان در دسترس است، از تکرار چنین اتفاقاتی که چهرهی میراث فرهنگی و گردشگری میهن ما را در سطح جهانی مخدوش خواهد کرد پیشگیری کنند و نشان دهند که دولت در برخورد با کسانی که به خود اجازه میدهند، برخلاف قوانین کشور اقدام به آسیب رساندن به آثار تاریخی از هر نوع کنند، جدی است.
مبادرت به رفتارهای خشونتآمیز در بهار سالی که به نام «فرهنگ» مزین شده است، نهتنها سنجیده و پسندیده نیست و نوعی تقابل با خواست مقام رهبری را مینمایاند، بلکه جامعه را به سمت تعصبورزیهای کور و یکسونگرانه و افراطی خواهد برد که در درازمدت هزینههای سنگینی برای کشور بهدنبال خواهد آورد.»
در پایان این مطلب نام این انجمنها منتشر شده است: بنیاد فردوسی، انجمن دوستداران اصفهان، انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز (تهران)، انجمن پاسداشت مفاخر ایران، انجمن جوانان سپید پارس (مازندران)، انجمن دوستداران میراث فرهنگی شوش (خوزستان)، انجمن مهرگان (فارس)، انجمن دوستداران میراث فرهنگی هوتو (مازندران)، انجمن دوستداران یادمانهای ماندگار (قزوین) و موسسهی ندای کرخه (خوزستان).