به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۳:۱۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳ ساعت ۱۳:۱۷
کد مطلب : ۳۸۸۸۶۸

می‌خواستم به اروپا بروم اما در لیگ یک گیر کردم

می‌خواستم به اروپا بروم اما در لیگ یک گیر کردم
گروه ورزشی:من عاشق فوتبال هستم و همین الان که پا و کمرم درد می‌کند، اگر رفیقم زنگ بزند می‌روم فوتبال بازی می‌کنم. من شب تا صبح با توپ می‌خوابم و همین عشق به من انگیزه می‌دهد.به گزارش ورزش سه، پیروزی استقلال ملاثانی برابر مس کرمان در مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی در شرایطی رقم خورد که این مسابقه یک گلزن نام آشنا داشت؛ حمزه خضیراوی که نام او، همه اهالی فوتبال را به یاد مجاهد، بازیکن سابق تیم ملی و استقلال می‌اندازد.

این بازیکن ۲۸ ساله، در دقیقه ۶۵ مسابقه و در شرایطی که استقلال ملاثانی ۱-۰ از حریف کرمانی خود عقب بود، بازی را به تساوی کشاند و پس از این گل شادی مشابه مارکوس رشفورد را انجام داد تا صحنه‌ای به‌یادماندنی خلق کند. البته این پایان کار خضیراوی در این دیدار نبود و او در دقیقه ۱۰۸ نیز گل پیروزی بخش تیمش را به ثمر رساند تا به نوعی خیال تیمش را از صعود راحت کند.

پس از پیروزی سه بر یک استقلال ملاثانی برابر مس کرمان و صعود به مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی، با ستاره این تیم در این بازی تماس گرفتیم و با او درباره شرایط استقلال و همچنین گلزنی و شادی گلش صحبت کردیم و نکته جالب اینکه خضیراوی گفت به درخواست یکی از دوستانش که میوه فروش است، این خوشحالی را انجام داده است.خضیراوی که سابقه حضور و گلزنی در لیگ برتر را هم دارد، در این مصاحبه به این سوال هم پاسخ داد که از نظر خودش، چرا به آینده‌ای که برای فوتبالش ترسیم کرده بود، دست نیافت؟

این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم:
* در ابتدا درباره پیروزی استقلال ملاثانی و دو گلی که مقابل مس کرمان به ثمر رساندی صحبت کن.
خدا را شکر که با این شرایط سخت یک برد شیرین آوردیم و این برد را هم به همه مردم ملاثانی و بچه‌های تیم تقدیم می‌کنیم که با دست خالی می‌آیند و به خاطر دل‌شان بازی می‌کنند.‌ دو گل من هم تلاش بچه‌ها بود و من فقط لب دروازه توپ را وارد دروازه کردم.

* در شرایطی که شنیده می‌شد اعتصاب کرده‌اید و در مسابقه حاضر نمی‌شوید، برابر یک تیم لیگ برتری پیروز شدید. در این چند روز چه اتفاقاتی افتاد؟
بیشتر اهالی فوتبال می‌دانند که شرایط ملاثانی به چه شکل است. مسئولان هیچ توجهی به تیم ندارند و انگار این تیم برای خوزستان نیست و ملاثانی از این استان جداست. همه ما بچه‌های خوزستان هستیم و نمی‌دانیم مشکل مسئولان با تیم است و یا بچه‌ها و بومی‌گرایی. آقای بنی تمیم قول تزریق پول به تیم را داده بود و به همین دلیل دو سه روز قبل مدیرعامل تیم‌مان با ما جلسه گذاشت و گفت پیش از بازی پرداختی خواهیم داشت ولی عملی نشد و ما هم تصمیم گرفتیم به هتل نرویم، چون از فوتبال زده شده بودیم. صبح بازی آقای علاقبند مقداری پول به حساب بچه‌ها واریز کرد و دمش هم گرم. او به تنهایی خرج تیم و سفر و هتل و ... را می‌دهد اما ما هم با باشگاه قرارداد بسته‌ایم و تا الان هم بازی کرده‌ایم اما الان همه مشکل داریم. شاید باورتان نشود که بعضی از بچه‌ها بعد از تمرین مسافرکشی می‌کنند. این برای خوزستان زشت است که فوتبالیست‌ با استعدادش بعد از تمرین مسافرکشی کند.

* قبل از بازی فکر می‌کردید چنین نتیجه‌ای رقم بخورد؟
در ابتدا کسی فکرش را نمی‌کرد. شاید باورتان نشود که صبح امروز همه بچه‌ها راضی شدند که بیایند و ما ساعت یک به رختکن رسیدیم ولی وقتی وارد زمین شدیم، دیگر به فکر پول نبودیم و تمام مشکلات را بیرون گذاشتیم و با تمام وجود بازی کردیم. البته قبل از این اتفاقات، زمانی که در تمرینات صحبت می‌کردیم، همه بچه‌ها معتقد بودند که می‌توانیم بازی را ببریم و همین اتفاق هم افتاد و نشان دادیم که اگر بخواهیم، می‌توانیم.

* فکر می‌کردی که دو گل بزنی؟
فکر یک گل را می‌کردم اما دو گل را نه. فکر می‌کردم بازی به پنالتی برسد اما خدا را شکر موفق شدیم در وقت‌های اضافی برنده شویم.

* بعد از گل اولت هم به سبک رشفورد شادی کردی.
بله؛ این شادی را دو روز پیش یکی از دوستانم یادم انداخت و من هم بعد از گل اول به ذهنم رسید و انجام دادم. دوستم گفت رشفورد گل زد و این کار را کرد و تو هم اگر گل زدی این کار را انجام بده و من هم همین کار را کردم.

* خودت هم به رشفورد علاقه خاصی داری؟
بازی او را دوست دارم اما شادی گلش را فقط به خاطر دوستم انجام دادم.

* این فصل برایت چطور پیش رفت و در چند بازی در ترکیب استقلال ملاثانی حضور داشتی؟
آمار دقیقی ندارم اما در بیشتر بازی‌ها حضور داشتم و فقط ۶-۷ مسابقه را به دلیل مصدومیت از دست داده بودم.

* بین صحبت‌هایت به عدم توجه به بازیکنان بومی اشاره کردی. خودت به عنوان یک بازیکن خوزستانی، فوتبالت را چطور آغاز کردی؟
من فوتبالم را از پایه‌های استقلال اهواز شروع کردم و پس از آن هم در جوانان نفت و سپس امیدهای فولاد بازی کردم. از امیدهای فولاد به استقلال اهواز رفتم که در آن دوران در لیگ برتر حضور داشت. من آن موقع ۲۱ ساله بودم و ۷-۸ گل در لیگ برتر زدم و بعد از آن هم در پدیده، بادران، سرخپوشان پاکدشت، شاهین بوشهر و آستارا بازی کردم. حدود ۷ سال بیرون خوزستان بازی کردم و امسال تصمیم گرفتم به خاطر شرایط خانوادگی به خوزستان برگردم ولی بدتر شد. در ابتدای فصل وعده وعیدهای زیادی می‌دادند و می‌گفتند قرار است پول تزریق شود و ما هم قرارداد بستیم اما دیدیم که اوضاع خیلی خراب است و مسئولان هم کلا تیم را رها کردند.

* زمانی که کم سن و سال‌تر بودی و در لیگ برتر بازی می‌کردی، چه آینده‌ای را برای خودت تصور کرده بودی؟
فکر می‌کردم به تیم ملی و اروپا برسم اما قسمت نبود.

* فکر می‌کنی چرا در این مسیر موفق نبودی؟
شاید دلیل اصلی این اتفاق، انتخاب‌های اشتباه خودم بود. زمانی که استقلال اهواز بودم، با توجه به اینکه بازیکن زیر ۲۳ سال بودم و گل هم زده بودم، پیشنهادات خوبی داشتم اما بدون مشورت با مربیان با پدیده قرارداد بستم و اول فصل از ناحیه رباط داخلی مصدوم شدم. این مصدومیت مدام تکرار شد و هر چند هفته دوباره مصدوم می‌شدم. با این حال از فولاد و تیم‌های دیگری پیشنهاد داشتم اما پدیده رضایتنامه‌ام را نداد. آن سال هم سال آخر زیر ۲۳ سال من بود که یکی از مهم‌ترین سال‌های فوتبالی هر بازیکنی محسوب می‌شود؛ آن زمان زیر ۲۵ سال هم نبود و سال بعد از ۲۳ سال، بزرگسال می‌شدی اما من در آن دوره در پدیده مصدوم بودم و سپس مجبور شدم به لیگ یک بیایم. لیگ یک هم لیگ بسیار سختی است و زمانی که بازیکنی به لیگ یک برود، بازگشتش به لیگ برتر سخت است اما ما تلاش‌مان را می‌کنیم.

* بعد از اینکه شرایط مطابق انتظارت پیش نرفت، چه چیزی باعث شد تا انگیزه‌ات را حفظ کنی و ادامه بدهی؟
من عاشق فوتبال هستم و همین الان که پا و کمرم درد می‌کند، اگر رفیقم زنگ بزند می‌روم فوتبال بازی می‌کنم. من شب تا صبح با توپ می‌خوابم و عاشق هستم. برای مثال بازی با فجر مصدوم شدم ولی با وجود اینکه پزشکان می‌گفتند باید عمل شوم، نمی‌خواستم از فوتبال دور باشم و این کار را نکردم. دلیل این انگیزه، فقط عشق به فوتبال است و زمانی که من در استقلال اهواز بودم، اصلا به فکر پول نبودم و فقط عاشق فوتبال بودم اما رفته رفته، با بالا رفتن سن، مشکلات، به خصوص از نظر مالی سر راه سبز می‌شوند و آدم به دنبال حل این مشکلات هم می‌افتد.

* یعنی الان با مصدومیت بازی می‌کنی؟
الان مصدومیتم برطرف شده است. در چند بازی گذشته با مصدومیت بازی می‌کردم اما در حال حاضر بهتر هستم.

* به جز انتخاب‌های اشتباه، چه مسائلی را در این مسیر دخیل می‌دانی؟
من بیشتر از همه چیز، همین انتخاب‌های اشتباه را در روند فوتبالی‌ام دخیل می‌دانم اما از طرفی مسئولان خوزستان هم از قدیم غریب پرست بودند و به بومی‌ها توجه نمی‌کردند. نمی‌دانم مسئولان به بومی‌ها چه نگاهی دارند و شاید این مسئله هم تاثیر داشت.

* الان که ۲۸ ساله هستی، به آینده‌ات که نگاه می‌کنی چه می‌بینی؟
من تلاشم را می‌کنم و امیدم به خداست. دوست دارم به لیگ برتر برگردم و بازی کنم و شاید هم تیم ملی؛ چرا که نه؟

* یک هدف بلندپروازانه و بسیار سخت است.
بله، اما ما مرد روزهای سخت هستیم. توکل‌مان به خدا است. تلاش می‌کنیم و هر چه خدا بخواهد.

* یکی از نکاتی که امروز توجهات را جلب کرد، تشابه فامیلی تو با مجاهد خضیراوی بود. با هم نسبتی دارید؟
بله؛ از بستگان دور ما هستند.

* ارتباطی هم دارید؟
نه متاسفانه، ارتباط نزدیکی نداریم.

* یعنی هیچوقت صحبتی نداشتید که شما را در مسیر فوتبال راهنمایی کنند؟
ارتباط آنچنانی و صحبتی نداشتیم اما فکر می‌کنم‌ یک‌بار در زمان حضور من در استقلال اهواز و بعد از گلزنی در بازی با استقلال تهران با پدرم تماس گرفتند و تبریک گفتند.

* ادامه فصل را برای استقلال ملاثانی چطور می‌بینی؟
در‌ جام حذفی تلاش می‌کنیم تا هر جا که خدا بخواهد صعود کنیم و هر اتفاقی هم رخ بدهد، امیدمان را از دست نمی‌دهیم. در لیگ آزادگان هم اختلاف امتیازها طوری است که حتی تیم دهم جدول هم شانس صعود دارد. ما هم امیدواریم و همه دوست داریم که صعود کنیم اما با این شرایط واقعا سخت است. ما هر بازی ۳-۴ بازیکن را در اختیار نداریم و این کار را سخت می‌کند. اگر مسئولان بخواهند که تیم صعود کند، صد درصد می‌توانیم.
برچسب ها: استقلال
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها