دریافت لینک صفحه با کد QR
گروه سیاسی: سفر قریبالوقوع دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در روزهایی که اخبار و شایعات مختلفی درباره افزایش سطح غنیسازی ایران منتشر شده، اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
به گزارش روزنامه هم میهن، بهمنماه بود که گزارشی مبنی بر ادعای آژانس درباره اقدام به ایجاد یک تغییر اعلامنشده در اتصال بین ۲ آبشار سانتریفیوژهای IR-۶ (که اورانیوم را با خلوص ۶۰ درصدی غنیسازی میکنند) در مرکز فردو ایران منتشر شد و گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به این موضوع اظهار نگرانی کرد؛ موضوعی که البته از سوی ایران رد شد و بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی تاکید کرد: «به آژانس اعلامکردهایم زیرساختهای غنیسازی را تغییر ندادهایم.»
حالا بعد از گذشت مدتی کوتاه از این کشمکشها، روز گذشته کمالوندی با تاکید بر شکلگیری گفتگوهای سازنده و امیدوارکننده با هیئت آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ریاست «ماسیمو آپارو»، معاون پادمانی آژانس، از سفر رافائل گروسی در روزهای آینده به ایران خبر داد و اظهار امیدواری کرد که این سفر زمینهساز همکاریهای بیشتر و افق روشنتر میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد.
نتایج این سفر از آن جهت مهم است که میتواند در مذاکرات برجام تاثیر جدی بگذارد. در این بین، اما اخباری از حضور عباس عراقچی مشاور وزیر امور خارجه در ژنو برای مذاکره با غربیها به گوش رسید؛ موضوعی که عراقچی ضمن تکذیب آن تاکید کرد: «آماده مشاوره و کمک به تیم مذاکرهکننده» است.
حضور عراقچی در تیم مذاکرهکننده فعلی بهعنوان فردی که سالها یکی از اعضای اصلی تیممذاکرهکننده برجام بوده و تجربیات بسیاری درباره رفتار و کنشهای اطراف مذاکرات برجام دارد، میتوانست امید بهبود روابط ایران در حوزه مذاکرات برجام و ارتباط با آژانس را زنده کند. نکته قابل تامل ریزش قیمت ارز در پی انتشار این شایعه در روز یکشنبه و از سرگیری روند صعودی پس از تکذیب شایعه بود.
در چنین شرایطی است که گمانهزنیها درباره سفر گروسی افزایش یافته است.
اهمیت سفر گروسی به ایران
مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل درباره آثار احتمالی سفر گروسی به ایران به هممیهن گفت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی مرجع قضاوت فنی در باب پرونده هستهای ایران است. اکنون که چند پرونده در ارتباط با مسائل هستهای ایران روی میز آژانس قرار دارد، بررسی این پروندهها توسط آژانس گره اصلی در مذاکرات وین بوده است.
اگرچه دولت سیزدهم با آغاز دور هشتم مذاکرات وین تلاش کرد با صلابت وارد مذاکره شود و در این راستا خواستار برداشته شدن همه تحریمها و تهدیدهای ایالات متحده آمریکا و همپیمانان این کشور بود، اما در نهایت کار به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مختومه اعلام کردن پروندههای فنی ایران توسط آژانس رسید و چندین سفر گروسی به ایران نیز نتوانست باعث تحقق این خواسته ایران شود.»
او ادامه داد: «سفر روزهای آینده گروسی به ایران از این جهت دارای اهمیت است که در وضعیت فعلی دیگر پرونده هستهای ایران در رأس مسائل مرتبط با ایران قرار ندارد و در عین حال با مواضع رنگارنگ آمریکا در ارتباط با پرونده هستهای به نظر میرسد، این کشور امید دارد با تضعیف ایران در عرصه سیاست داخلی، به واسطه فشارهای ناشی از اعتراضات اخیر در تهران و ادامه آن در بافت موقعیتی کنونی در ابعاد گوناگون و نارضایتیهای عمومی، ایران را وادار به پذیرفتن امتیازدهی بیشتر به ایالات متحده آمریکا و همپیمانان این کشور در نظام بینالملل و همچنین حل و فصل مسائل دیگری کند که درباره تهران مطرح است و ایران در دولت روحانی در سال ۲۰۱۵ ادامه آن را نپذیرفت.»
مطهرنیا با تاکید بر اینکه در وضعیت کنونی با توجه به سیگنالهای موجود نمیتوان گفت اوضاع دولت ایران بهتر از گذشته است، توضیح داد: «در بازار اقتصاد پایینترین ارزش پول ملی، کمترین میزان سرمایهگذاری و ناامیدی از بازار بورس و بیمه و بانکها باعث شده است که در حال حاضر معاون اول رئیسجمهور و رئیس تیم اقتصادی دولت در امور اجرایی در مجلس که دارای بالاترین میزان نمایندگان انقلابی نسبت به دورههای گذشته است، آنگونه سخن بگوید که در محافل سیاسی مطرح است؛ بنابراین مانور بر سفر گروسی میتواند تا حدودی فضای روانی موقت بازار ارز را کنترل کند.»
او با اشاره به رسیدن نرخ ارز به بیش از ۶۰ هزار تومان در روز یکشنبه و افول پنج هزار تومانی آن در همین روز، اضافه کرد: «این موضوع با توجه به اخبار موجود توانست تاثیر اخبار بینالمللی بر بازار را نشان دهد. اما بار دیگر این قیمت در حال صعود است؛ بنابراین سفر گروسی از این ابعاد اهمیت مییابد، اما تنها میتواند کورسویی از امید باشد.»
این کارشناس مسائل بینالملل درباره معنای سخن کمالوندی مبنی بر گفتوگوی سازنده با آژانس، اظهار کرد: «ایران همواره در مسائل سیاسی، روایت خود را بر اخبار دیکته میکند. سفر اخیر رئیسی به چین نیز از زمره همین موارد است. آنها روایت خود را دارند و آنسوی قضایا نیز روایت خود را دیکته میکنند که نشاندهنده فقدان زبان واحد میان مسئولان ایرانی و طرف مقابل در جهت ارتباط و حتی در مذاکرات و انعکاس آن به بیرون است.»
مطهرنیا با اشاره به اینکه برحسب تجربه زیستشده، تعارفات دیپلماتیک صورت میگیرد، اما در عمل اتفاقی رخ نمیدهد، بیان کرد: «حتی در سال ۲۰۱۵ وقتی توافق هستهای بین ایران و ۵ قدرت بزرگ جهانی و ایالات متحده آمریکا انجام شد، ایران اعلام کرد «توقع داریم تمام تحریمها برداشته شود و مقام رهبری نیز بر آن بسیار تاکید کردند»، اما آنها در عمل، پرونده ایران را منوط به پروندههای دیگر دانستند و استمرار توافقات نیز تا زمانی بود که آمریکا به آنها متعهد بود. در آن زمان تحریمها برداشته شد، اما بعد از آن به تحریمها اضافه شد؛ بنابراین شاهد هستیم روایتی که از توافقها، قراردادها، تعهدها و حتی ملاقاتها وجود دارد، بسیار متمایز از یکدیگر در بیرون و داخل کشور است؛ لذا باید همواره منتظر ماند تا در عمل مشخص شود این مسافرتها چه اثر عینی به جا میگذارد.»
او افزود: «آنها کنار هم مینشینند و کنفرانس خبری برگزار میکنند و تعارفهای دیپلماتیک دارند، اما در عمل باز هم شرایط به سمت محدود شدن حرکت میکند و اگر عقبنشینیهایی وجود دارد از نوع عقبنشینیهای تاکتیکی است. آمریکاییها بهراحتی میخواهند از این موضوع استفاده کنند.»
ایران چارهای جز توافق با آژانس ندارد
سیدجلال ساداتیان، کارشناس مسائل بینالملل نیز معتقد است، شرایط ایران در حال حاضر خوب نیست و فشارهای بینالمللی به واسطه برخی عوامل بر ایران بیشتر شده است. او به هممیهن توضیح داد: «اولین نکته آن است که وقتی مذاکرات برجامی با واسطه اروپاییها به نتیجه نرسید، اروپا را نسبت به ایران جری کرد، بهصورتی که مواضعی را از سوی جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و برخی از وزرای خارجه این اتحادیه شاهد بودیم.
نکته دیگر آنکه به واسطه اخبار منتشرشده درباره استفاده از پهپادهای ایرانی توسط روسیه، این کشورها ایران را در سمت روسیه تلقی کردند. مسئله سوم آن است که در اعتراضات اخیر کشور، ایران متهم به خشونت شد و این خشونتها بهعنوان مواضع ضدحقوق بشری ایران مطرح شد و شاهد بودیم که تعدادی از مقامات اروپایی در برابر ایران موضع گرفتند. مجموعه این رخدادها باعث شد ایرانهراسی و حتی مشروعیتزدایی در قبال ایران در دستور کار اروپاییها قرار بگیرد. حتی این ظن ایجاد شد که ممکن است مکانیزم ماشه علیه ایران را فعال کنند و شرایط وخیمشود.»
او با اشاره به اظهارات و نقد تند آژانس و زمزمههایی از مواضع شورای حکام علیه ایران در روزهای اخیر بیان کرد: «این مسائل باعث تقویت این احتمال شد که اگر پرونده ایران در آژانس با چنین وضعیتی باقی بماند، آنها ممکن است اقدام به صدور قطعنامهای کرده و پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند. تلاش ایران در این راستا تقویت شد که بتواند با آژانس به توافق برسد.
ادعای آژانس در مجموع این بود که فعالیت پادمانی و فراپادمانی در ایران متوقف شده است و گزارشهایی به دست آنها رسیده است که ایران نزدیک به ۹۰ درصد غنیسازی اورانیوم را انجام داده است و این ظن تقویت شد که ایران به گریز و دستیابی به سلاح هستهای نزدیک شده است.» ساداتیان اضافه کرد: «در اواخر دولت روحانی مجلس مصوبهای را گذراند که براساس آن ایران مادامی که مسئله برجام حل نشده، با آژانس همکاری نکند و همکاری به این شکل باشد که هیچ اطلاعاتی در اختیار آژانس گذاشته نشود و به بازرسان اجازه بازرسی به سایتهای ایران را ندهند.
در اواخر دولت دوازدهم به این نتیجه رسیدند که دوربینها، فعالیتها را در سایتهای هستهای ضبط کنند، اما در اختیار آژانس گذاشته نشود تا مسئله برجام حل شود. در دولت رئیسی نیز تصمیمگرفته شد که برخی از دوربینها را نیز خاموش کنند. این برخوردها باعث تشدید وخامت روابط بین ایران و آژانس شد. این مسائل وضعیت را امروز به جایی رسانده است که احتمال امنیتی شدن پرونده ایران و ارجاع آن به شورای امنیت وجود دارد.»
او اظهار کرد: «بنابراین امروز به دنبال مثبتتر کردن نگاه آژانس نسبت به فعالیتهای هستهای ایران و کنار آمدن با این مسئله هستند. به نظر میرسد کمالوندی بهعنوان فردی که سالهاست در سمت سخنگوی سازمان انرژی اتمی فعالیت کرده و دیپلماتی باتجربه است، دست به میانجیگری زده و در نهایت اقداماتی صورت گرفته است که اگر مسائل به صورت کامل هم حل نشود، اما از شدت تنشها کاسته شود.»
ساداتیان، با تاکید براینکه در حال حاضر آژانس نمیتواند از ترتیبات پادمانی و فراپادمانی درباره ایران استفاده کند، گفت: «برای بهبود شرایط باید ایران با آژانس به توافقاتی برسد تا بنابر آن گروسی و بازرسان آژانس بتوانند از سایتها یا حداقل برخی سایتها بازدید کنند یا اینکه حداقل اطلاعات یا فیلمهای ضبطشده را در اختیار آژانس قرار دهند، بنابراین در توافقات سازندهای که کمالوندی درباره آنها صحبت کرده است، میتواند هر یک از این موارد اتفاق افتاده باشد، اما هنوز جزئیات این صحبتها مشخص نیست.»
او درباره تاثیر همکاری عراقچی با تیممذاکرهکننده اظهار کرد: «پیش از تغییر دولت و بعد از تغییر دولت تاکید کرده بودم که اگر دولت جدید عاقل باشد از تیم قبلی استفاده میکند، ولو اینکه ظریف و عراقچی پستهای قبلی خود را نداشته باشند، اما این کار انجام نشد. دلیل توصیه من شناخت خوب این افراد از طرفهای مقابل مذاکره و آشنایی کامل با زبان انگلیسی است. اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. فقط کافی است نگاهی به وضعیت بازار کنید. وقتی خبر حضور عراقچی در تیممذاکرهکننده منتشر شد، شاهد کاهش ۵ هزار تومانی نرخ دلار شدیم، هرچند موضوع تکذیب شد.
این موضوع نشانگر آن است که نگاه جامعه و نگاه بینالملل نسبت به ظریف و عراقچی بهعنوان متخصصانی که کارشناس این حوزه هستند مثبت است. آنها بهخوبی میدانند که چگونه مذاکره کنند. اما آقایان تمایل به استفاده از این افراد ندارند. تبعات عدم استفاده از آنها همین است که دولت جدید از زمانی که روی کار آمده، موفق به حل مسائل نشده است و روز به روز شاهد تاثیرات عدم توافق در برجام هستند. این درحالی است که اگر آن زمان برجام به نتیجه رسیده بود و چند سال به تاخیر نمیافتاد، امروز از مواهب آن برخوردار شده و مشکلات کشور کمتر میشد؛ بنابراین استفاده از افراد باتجربه و متخصص در این حوزه مثمرثمر و مفید است.»