گروه فرهنگی: ۶ فروردین به گفته اکثر موبدان سالروز ولادت زرتشت، پیامبر ایران باستان است.
آنچه در منابع تاریخی بر میآید زرتشتیان بر این عقیده هستند که زرتشت در روز ششم فروردین توفیق پیدا کرد که با خداوند مناجات کند. زرتشتیان معتقدند در این روز برای ساکنان کره زمین سعادت تقسیم میکنند و به همین خاطر است که ایرانیان ششم فروردین را روز امید نامگذاری کردهاند. ایرانیان باستان معتقد بودند که امید به داشتن امری، باعث میشود که هر آنچه شما بدان امید دارید، در اختیار شما قرار گیرد، حتی اگر آن چیز وجود نداشته باشد!
ایرانیان باستان معتقد بودند در روز امید، شاهد پیدایی مجدد کیخسرو جاودان و نجات بخش خواهند بود. در متون ایران باستان نوید داده شده که سوشیانت در روز امید ظهور میکند، جهان را پر از عدل و داد میکند تا ظلم و ستم ریشه کن شود.
۶ فروردین زادروزآشو زرتشت پیام آور راستی است. ابرانسانی که جهانیان را به پرستش اهورامزدا و یکتاپرستی دعوت کرد. در این مطلب متن تبریک تولد او در قالب کوتاه و بلند، شعر درباره زرتشت، پندها، آموزه ها و جملات او به همراه عکس و عکس نوشته را آورده ایم.
نیک باش تا زندگانی به نیکی گذرانی
زادروز آموزگار راستی و نیکی بر همه راستی خواهان مبارک باد
کسی را فریب مده تا دردمند نشوی
۶ فروردین(خرداد روز) ، زادروز آشو زرتشت
روز ششم فروردین که (خرداد روز) است و متعلق به فرشته مقدس خرداد است بزرگترین جشن ایرانیان باستان بود زیرا بنابر عقاید زردتشتیان، رزدتشت در چنین روزی متولد شد و باز در چنین روزی به پیامبری برگزیده شده است.
زردتشتیان ایران این عید را جشن (هفدرو) می گویند. پارسیان هندوستان و پاکستان این روز را به نام خرداد سال جشن می گیرند و دسته دسته به آدریان ها جهت نیایش رو می آورند.
در واقع در چنين روزي اشوزرتشت در دوران امپراطوري لهراسب در كنار رود درجي اروميه, چشم به جهان گشود. چون نام پدر زرتشت اسپنتمان بود پس از تولد او را زرتشت اسپنتمان ناميدند. در همين روز يعني خرداد و فروردين ماه زرتشتي و به عبارتي 6 فروردين ماه خورشيدي, در زمان شاه گشتاب كياني, زرتشت بزرگ از جانب اهورامزدا به پيامبري برگزيده شد.
موبد كورش نيكنام، كليت پيام زرتشت را در هومت, هوخت و هورز يعني گفتار, پندار و كردار نيك ميداند و معتقد است: پيامي كه زرتشت در گاتاها بر آن تاكيد ميكند، خردمندي، تساوي, آزادي, تساوي حقوق انسانهاست و آيين زرتشت آيين مهرباني و صلح است.
وي 6 فروردين را روز هودرو يا هفتاد و دو رويداد بيان كرد و افزود: عدد هفتاد و دو در آيين ايراني, عددي مقدس است و در اين روز هفتاد و دو رويداد اهورايي بزرگ داشته ميشود كه از جمله آنها زادروز آشوزرتشت است. زرتشت انسان را از جانب اهورامزدا مامور ميكند كه جايگاه انسان بودن خود را در گذر زندگي نسبت به توانمنديهاي فكري, جسمي, معنوي و مادي خود پيدا كند.
بر اساس اين، انسان در آييني كه زرتشت بنا نهاد، مكلف است تا عليه دروغ و پلشتيهاي فكري طغيان كند و بر ضد بدفكري و كژانديشي بشورد. زرتشت انسان را آفريننده سرنوشت خويش ميداند و مسئوليت رهايي از گناه و كردار بد را به صورت كل متوجه انسان ميداند. زرتشت آريائيان و كل جهان را به شادي ترغيب ميكند و تساوي را از صفات اهورايي ميپندارد.
بیرونی در آثار البلاغه می نویسد: (روز ششم فروردین نوروز بزرگ است و نزد ایرانیان جشن بزرگ می باشد. گویند خداوند در این روز مشتری بیافرید و فرخنده ترین ساعت های آن روز ساعت مشتری است. زردتشتیان می گویند زردتشت در این روز توفیق یافت که با خداوند مناجات کند و کیخسرو در این روز به آسمان عروج کرد و در این روز برای ساکنان کره زمین سعادت قسمت می کنند و از اینجاست که ایرانیان این روز را امید نام نهاده اند).
در برهان قاطع چنین می نویسد: (... و نوروز خاصه روزی است که نام آن روز خرداد است و آن روز ششم فروردین ماه می باشد و در آن روز هم جمشید بر تخت نشست و خاصان را طلبید و رسم هایی نیکو گذاشت و گفت: (خدای متعال شما را خلق کرده است؛ باید که به آب های پاکیزه تن بشویید و غسل کنید و به سجده و شکر او مشغول باشید و هر سال در این روز به همین دستور عمل نمایید.) این روز را بنابراین نوروز خاصه خوانند و گویند آکاسره هر سال از نوروز عامه تا نوروز خاصه که 6 روز باشد حاجت های مردمان را آزاد کردندی و مجرمان را عفو فرمودندی و به شادی مشغول بودندی.
در روز ششم که جشن نوروز خاصه بود، شاه در قصر با محرمان خود به شادمانی می پرداختند و این ایام تیره پادشاه و نزدیکان او بود و از شوکت خاصی برخوردار بوده است.
از آداب این روز فال کوزه است، بدین ترتیب که یک روز قبل از جشن اهالی خانه و دوستان و آنهایی که میل دارند در فال شرکت کنند، چیزهای کوچکی می گیرند و آن را با پارچه سبز می پیچند و در یک کوزه نو می اندازند و در کوزه را می بندند و در میان درخت(مورد)، همان درختی که به اهورامزدا تعلق دارد می گذارند.
بعد از چند ساعتی کوزه را بر میدارند و آن را در آتش بخور می دهند و بعد به دست دختری نابالغ می دهند و او یک یک از لوازم و اشیاء داخل کوزه را به دست می گیرد و منتظر می شود تا سایرین (یک نفر) شعر از بر بخواند. آنگاه که چکامه خوانده می شود و وصف حال صاحب اثاثه معلوم می شود، اشیا را از درون کوزه بیرون می آورد و به صاحب آن تحویل می دهد.