گروه ورزشی: سال گذشته سال عجیبی برای ایران و بهطور مشخص فوتبال کشور بود. تغییر و تحولات در راس فدراسیون و حضور در جام جهانی با آن کیفیت هنوز از حافظه مردم پاک نشده. نتایج تیم ملی و رفتن کیروش و رفتارهای اعضای هیاترییسه هنوز نقل محافل ورزشی است. سالی که با شکایت شهابالدین عزیزی خادم در دادسرا برای ابطال انتخابات به پایان رسید و هر آن ممکن است دادگاه رای خود را در مورد این مساله بیان کند و زلزلهای در فوتبال ایران رخ دهد. در ابتدای سال هم ماجرای حذف و استقلال و پرسپولیس از آسیا مطرح شد که هنوز هم داغ است. برای بررسی همه این مسائل روزنامه اعتماد با داریوش مصطفوی رییس اسبق فدراسیون فوتبال گفتوگو کرده است. مصاحبهای که به صورت اجتنابناپذیری کمی از فوتبال و ورزش فراتر رفت.
در ادامه متن این گفتگو را بخوانید:
سال 1401 چطور بود؟
اول این گفتوگو بگویم من این مصاحبه را تقدیم میکنم به کسانی که خار در قلب دارند. کسانی که سال قبل جوان از دست دادند. در مورد سوال شما باید بگویم فوتبال هم مثل یک زنجیره اجتماعی دنبال مسائل دیگر است. شما اگر در مسائل دیگر موفق باشی بهطور حتم پسزمینه موفقیت داری. سال 1401 سال شلوغی بود. مشکلات اجتماعی بسیار زیاد شده بود. معیشت مردم سخت شده بود. گرفتاریهای متعدد گریبانگیر خانوادهها بود. فوتبال در این سختیها جایگاهی نداشت ولی در همین حال هم تیم باید میرفت جام جهانی. اینجا هم آمدند کار را خرابتر کردند. یعنی خیلی سیاسیاش کردند. میخواستند عقب نمانند که اگر در قطر مثلا چند تا مخالف آمدند تظاهراتی کنند حواسشان باشد. بنابراین سال خوبی نبود. نه برای زندگی مردم نه برای معیشت و رفاه و نه برای ورزش کشور.
به صورت مشخص در مورد فوتبال چه؟ سال با عزل آقای عزیزی خادم و دوران سرپرستی در فدراسیون شروع شد.
یکی دیگر از اتفاقات بد سال 1401 اتفاقاتی بود که برای عزیزی خادم افتاد. یک آدمی که گناهی نکرده بود به جز خدمت، آمدند و برنامهریزی کردند که باید برود. ما هرچه داد زدیم التماس کردیم که الان موقع چنین کارهایی نیست. من حتم دارم که اگر عزیزی خادم میبود ما چنین نتایجی در جام جهانی نمیگرفتیم. چون عزیزی خادم ممکن است که فوتبالیست درجه یکی نباشد ولی مدیر صنعتی اقتصادی قوی بود. نه اینکه خدای نکرده من بد این آدمهایی که الان هستند را بگویم. من با آدمهای فعلی کاری ندارم. ولی اینکه عزیزی خادم آمد در آن برهه سریعترین، ارزانترین صعود را رقم زد مهم است. 14 تا بازی کرد تیم ملی 13 تا را برد یکی مساوی. یعنی من در عمرم که در فوتبال بودم و الان میشود بالای 70 سال هیچوقت اینقدر آسایش نداشتم در راه رسیدن تیم به جام جهانی. حالا تصمیم گرفتند و انجام شد. البته به من گفتند این تصمیم خارج از فوتبال بوده. گفتم بابا مسوولان بروند نان مردم را درست کنند. نرخ تورم نزدیک به 50 درصد شده. اینها نشاندهنده شکست در منطقه رفاه برای مردم است.
در مورد برکناری آقای عزیزی خادم میگفتید...
من اگر از عزیزی خادم میگویم از حقیقت میگویم وگرنه ایشان بارها در زمان ریاستش به من گفت قائممقام شوم ولی من قبول نکردم. گفتم کمک میکنم اما پست قبول نمیکنم. مهمترین کار عزیزی خادم علاوه بر اینکه فوتبال زنان و تیم بزرگسالان مردان را موفق کرد تصویب اساسنامه در فیفا بود. یکی از مشکلات ایشان این بود که اساسنامه را نمایندگان مجلس گرو گرفته بودند ولی عزیزی خادم با مدیر حقوقی حرف زد و اساسنامه را فیفا تایید کرد. آنها بهانهشان این بود که تو نکردی و او را کنار گذاشتند ولی وقتی فدراسیون جدید آمد دیگر اسمی از اساسنامه به میان نیامد. چون کارش تمام شده بود. خود من روزی که عزیزی خادم رییس شد مصاحبه کردم گفتم ایشان بلد نیست. گفتم او لیاقت ندارد. ولی بعد نشستم کارهایش را دیدم و متوجه شدم خیلی خوب کار میکند و میتواند. من از آدم موفق دفاع کردم. من از هر کسی دفاع نمیکنم. اما بعضیها منافعشان در دفاع از ناموفقهاست. مشکل مملکت ما این است که حسودیم. اگر شما میتوانی و موفق میشوی یک تیم را ببری جام جهانی و من نمیتوانم، من سعی میکنم سنگ بیندازم جلوی پات. این حسادت در کل مملکت است. حسادت آفت است.
سال گذشته یک گفتوگوی مفصل داشتیم و آنجا در مورد اتفاقاتی که برای شما بعد از آن مصاحبه جنجالی در تلویزیون رخ داد حرف زدیم اما شما نخواستید ماجرار را باز کنید. حالا با توجه به تغییر و تحولاتی که در برخی نهادها رخ داده فکر میکنید زمان مناسبی برای باز کردن آن داستان باشد؟
آن موقع ترکیبی از مقامات و برخی نمایندههای مجلس جو شدید روحی- روانی برای عزیزی خادم و فوتبال راه انداختند. مساله هم تماما سر این بود که این کار برنامهریزی شده بود. اینها فکر نمیکردند یک آدمی خارج از فوتبال و فدراسیون بیاید دفاع کند. من از نفس کار دفاع کردم. هر کس دیگری هم بود دفاع میکردم. میدانید مملکت ما گرفتاریاش چیست؟ مملکت ما دست کاردانها نیست. در همه جای دنیا سه اصل مطرود است. هیچ کشوری که سرش به تنش بیارزد با ریا و ربا و دروغ موافق نیست. از اول انقلاب مطالعه کنید برای گرفتن یک پست، از وزیر و مدیرکل گرفته تا آدمهای حزبی ملاکها چه بوده. رییس کل مملکت باید راجع به نیروهای متعهدنما تصمیمگیری کند. کسانی که متخصص نیستند. 44 سال دادید دست متعهدین. ده سال هم بدهید دست متخصصها. اینکه در مسائل دینی میگوییم خانم روسری سر کن یک قسمت جزیی از مملکت ماست. شما چرا دنبال دزدها نمیروید؟ مسوولان بهجای اینکه دنبال عوض کردن عزیزی خادم باشند بروند دزدها را بگیرند. هیچ جا سراغ نداریم اینقدر بلبشو باشد. هر کس با یک سفارش با یک دستخط از بزرگان همه کار میکند. من میگویم باید تمام اموال نمایندههای مجلس و وزرا بررسی شود. ببینند از کجا آوردند. شما یک نماینده مجلس پیدا کن که از اول انقلاب خانه و ماشین نداشته باشد. من میگویم به موازات حساسیتی که برای حجاب و موی سر خانمها دارید بیایید اینور را هم بپایید. یعنی چی؟ یعنی لیست تهیه کنید اینها اموال مقامات است و از اینجا آوردند. مردم باید بدانند. چون مردم نمیدانند این چیزها را. از شما ناراضی هستند. دروغ هم نمیگویم به شما. در مهاجرت کردن نیروهای متخصص رقابت هست. چون آیندهای ندارند. پس با این وضع مردم حق ندارند بیاعتماد و ناامید باشند؟ همین بیاعتمادی است که باعث بلوا شده. من از اول انقلاب ایران بودم. امکانات و مسیر برایم فراهم بود، بروم خارج از کشور زندگی کنم. خیلی جاها میخواستند مرا جذب کنند ولی من گفتم ایران! من یک ذره خاک ایران را نمیدهم به تمام کشورهای اروپایی و امریکایی. اینها که بچههاشان خارج هستند منم؟ یا وزرا و وکلا؟ پس چرا رسیدگی نمیکنید؟ وقتی رسیدگی نمیکنید نارضایتی ایجاد میشود. توصیهام به دستگاههای مملکت این است که برسید به حرفهای مردم. تا به امروز که نکردید. البته مردم خودشان رکن اصلی هستند و احتیاجی نیست حکومت یا دولت مردم را حساب کند یا نه. مردم خودشان برای خودشان کسی هستند. این چیزهایی که میگویم مربوط به این دولت و آن دولت نیست. در تمام دولتها نیروهای متملق و بیکفایت و ریاکار ریشه این مملکت را از بین بردند. در هفت سال گذشته قیمت مسکن 1000 درصد و خودرو 1700 درصد رشد داشته. این از کجا میآید؟ اینکه آدمهای غیر این کاره را وارد کردند.
قبل از انتخابت فدراسیون فوتبال در شهریور 1401 شما گفتید آقای تاج گزینه اصلح است. هنوز هم با عملکرد ایشان در این 7 ماهه همین نظر را دارید؟
بین کسانی که بودند تاج اصلحتر نبود؟ بین آقای ماجدی و عزیز محمدی و تاج. از نظر آماری از آن دو نفر جلوتر بود. اول اینکه یک پست قوی در کنفدراسیون دارد و بعدهم سابقه ریاست داشت. بعد او هم گیر یک هیات رییسه افتاده که نمیتواند تکان بخورد. از بیخ و پای بست ویران است. اینها چه کسانی هستند که امروز به عنوان هیاترییسه فدراسیون فوتبال معرفی شدند؟ در افتضاحی که در مشهد به وجود آمد وزیر کشور گفت 48 ساعته معرفی میکنیم. استاندار گفت برخورد میکنیم. امام جمعه مشهد گفت 48 ساعته... کو؟ پس چی شد؟ یکسال گذشت. شما عوض اینکه بروید مقصر را عوض کنید رفتید عزیزی خادم را برکنار کردید. تاج از خانواده فوتبال است و نمیشود گفت نیست ولی دست و بال او را هم بستهاند. کما اینکه اعضای هیاترییسه امضای قلابی دادند که عزیزی خادم برکنار شود. البته خودشان گفتند آمدند جلوی در خانه ما و امضا گرفتند.
در زمان ریاست شما تیم ملی ایران برای اولینبار بعد از انقلاب رفت جام جهانی و بزرگترین جشن ملی رقم خورد. آیا هرگز تصور میکردید یک روز در این کشور کار به جایی برسد که بخشی از مردم بابت باخت تیم ملی بریزند توی خیابان؟
اینها همه عکسالعملهایی است که مردم نشان میدهند. وگرنه چه کسی دوست دارد تیم ملی کشورش ببازد؟ نعوذ بالله! اصلا! خب وقتی نمیتوانند اعتراضات خودشان را بگویند و کسی هم نیست گوش کند چه کار میکنند؟ هر عملی عکسالعملی دارد. این حرف نیوتن است. آن روز هم من گفتم به حرف مردم گوش کنید و نکردند. الان هم میگویم ولی خبری نیست. من باز هم تاکید میکنم مردم اگر صداقتی ببینند در رفتار و کردار و گفتار شرایط بهتر میشود. سال 76 ما با 45 میلیون تومان رفتیم جام جهانی. امروز با 45 میلیارد هم نمیشود. همان روز هم ما گرفتار بودیم. همان موقع بهشدت گرفتار مقامات امنیتی بودیم. برای اولینبار این را میگویم که یک روز یکی از این مقامات امنیتی که جزو استان تهران بود گفت 7 سال است تلفن خانهات را کنترل میکنیم، ببینیم جاسوس کدام کشوری! این را دهه هفتاد به من گفت. من نگاهش کردم همینجوری و گفتم ببین ما چقدر باهم فرق داریم. الان من فکر اینم که از استرالیا چطور رد شویم تو به چی فکر میکنی. بعد هم که سر بازی استرالیا مرا ممنوعالخروج کردند و نگذاشتند همراه تیم بروم. اصلا عیبی ندارد. تیم رفت جام جهانی و مردم خوشحال شدند. من کیام؟ بنابراین این جریانات مال امروز نیست. آن زمان من هم تیم را بردم جام جهانی آقای خاتمی دستور داد مرا عوض کنند. دستورات از بالا میرسد دیگر. این دفعه هم عزیزی خادم. دو بار با دستور از بالا رییس فدراسیون برکنار شده. دو بارش هم به زشتترین شکل ممکن. با چه مدرکی ایشان را برداشتند؟ مرا برداشتند؟ آخرش هم سال 2002 با مدیر منتخب آقای خاتمی نرفتیم جام جهانی.
با تغییر سرمربی در فاصله یک ماه تا جام جهانی؟
هیچ آدمی این کار را نمیکرد؟ مگر فوتبال آبگوشت است که نان تیلیت کنی بخوری! من بودم این کار را نمیکردم. من با آقای اسکوچیچ میرفتم جام جهانی. بعد از آن تصمیم میگرفتیم. اسکوچیچ ایرادی نداشت. هم از نظر بازی هم از نظر نتیجه.
عملکرد فنی تیم ملی توی جام جهانی را چطور ارزیابی میکنید؟
ببینید، کی روش ده سال در این مملکت بود. چقدر پول گرفت؟ بالای 20 میلیون دلار. چه کار برای فوتبال این مملکت کرد؟ یکی از دوستان من میگفت این کیروش ده سال در ایران بوده یک آفتابه، یک پیت حلبی برای فوتبال ما نبرد. منتها چون بالاسریهای مملکت مثل نماینده و رییسجمهور و معاون رییسجمهور دنبال تبلیغات و اسم هستند و اینقدر اسم کیروش را در رسانهها کار کردند تحتتاثیر قرار گرفتند. البته دلالها از او پول میگرفتند بابت این تبلیغات. ما همه میدانیم چه کسانی پشت ماجرا بودند. جوری تبلیغ کردند که اینها فکر کردند کیروش یک دانه است و از آسمان آمده در این مملکت. بنابراین من اگر بودم اول اسکوچیچ را نگه میداشتم و بعد اگر قرار به عوض کردن بود به هیچوجه کیروش را نمیآوردم. یک مربی ایرانی میگذاشتم. شما دیدید با انگلیس چه شرایطی رقم خورد. با ولز خوب نبودیم و دقیقه آخر توپمان رفت توی گل. به امریکا هم که باختیم. در زمان خود من امریکا را بردیم. فوتبال برد و باخت است و مساوی و هر سهتاش هم پیش میآید و اشکالی هم ندارد. اما مهم است با چه کیفیتی. اینکه چه امکاناتی در نظر بگیرید. بعد هم با این شلوغیهای کشور و عکسالعملهایی که وزیر ورزش و اعوان و انصارش در سازمانهای مختلف به راه انداختند مشخص شد با فوتبال نمیتوان دستوری برخورد کرد. دستوری عمل کنی این شکلی میشود. بازیکن سرود نمیخواند. تنها نبی سرود خواند. این یک پدیده است.
بعد از این عملکرد مقامات فدراسیون برای خودشان پاداش 20 هزار دلاری در نظر گرفتند. در زمان شما چنین پولهایی داده میشد؟
نظر شخصی من این است که باید اساسنامه تعیین پاداشها در فدراسیون فوتبال بهطور کلی حذف شود. چیزی به عنوان آییننامه پرداخت به غیر از اعضای کادر فنی، سرمربی، مربی و بازیکن نباید باشد. این آییننامه که برای پاداش تصویب شده کاملا جنبه فردی دارد و برخی از آدمها کاملا از این موضوع استفاده شایانی بردند. کجای دنیا هیاترییسه پاداش 20 هزار دلاری میگیرد؟ یک جا را مثال بزنید من حرف خودم را پس میگیرم. آن زمانی که ما بودیم اصلا پولی وجود نداشت. الان پول آمده. خدا پدر نفت را بیامرزد. من نمیدانم چرا مقامات فدراسیون رفتند زیر بار این قضیه؟ مگر هیاترییسه هر کاری بخواهد میتواند بکند؟ مگر میتواند خلاف مقررات رفتار کند؟ البته تاج وارث این مصوبه بود. عزیزی خادم هم قربانی همین رفتارهای هیاترییسه شد. حالا پرداخت شده. چرا رسیدگی نمیکنند؟ هر چند وقت یک بار میگویند سازمان بازرسی کل کشور و سازمان فلان ورود کرده ولی بعدا میخوابد.
کی باید زیر بار نمیرفت؟
رییس فدراسیون. آقای تاج. البته تاج خودش نگرفت. چون خودش نگرفته میتواند دفاع کند ولی حیف است آدم خودش یک کاری نکند بخواهد از کار دیگران دفاع کند. اصلا منطقی نیست. شما که خودت نگرفتی باید دستور میدادی هیچکس نگیرد. اینکه من خودم منزه باشم ولی یک تیم گناهکار پشتم باشد یعنی من هم گناهکارم. ولی من موافق آن پاداشها نبودم. از آن مصوبه مردم اطلاعی نداشتند. مردم خیلی نگران هستند.
یکی از اعضای هیاترییسه گفت این پاداش حقمان بوده!
یک نمونه از این حق را در دنیا معرفی کنید تا مورد مطالعه قرار بگیرد. این پول حق جوانان، نوجوانان و نونهالان و فوتبال مملکت است که برای گسترش آنها به کار گرفته شود. با این همه گرفتاری مملکت دارد، با این شرایط که برخی محتاجان مایحتاج زندگیشان را از سطلهای زباله تهیه میکنند حرف از پاداش 20 هزار دلاری فقط منافع برخی را تامین میکند. البته بله! شاید ایشان حقشان است. چون خیلی زحمت برای فوتبال کشیده است! واقعا خندهدار است. یک جوانی که به قول خودشان دکتر است و البته بچه خوبی هم هست، ولی پول چشم آدمها را کور میکند. اینها بیایند حق را تعریف کنند من قبول میکنم. از این دوستان میپرسم حقمان بود یعنی چه؟ چقدر کار کردی که پاداشت 20 هزار دلار است؟ برای خودشان آییننامه نوشتند که پاداش بگیرند اما یک جای آن ننوشتند اگر 6 تا گل خوردیم از انگلیس حقمان چیست؟ واقعا بعضی حرفها را من نمیتوانم بگویم ولی چطور وقتی 6 تا میخوری حقت نیست پولی پرداخت کنی. دو تا گل به ولز زدی از امریکا باختی بعد میگویید حقمان بود؟ اصلا بیایید حق را تعریف کنید. آقای تاج از من دعوت کرد جام جهانی. لباس و پیراهن و کفش و هتل و هواپیما و... من گفتم نمیآیم. آقای نبی هم آنجا بود. این را الان دارم میگویم. گفتم نمیآیم چون نمیخواهم باعث دردسر شما شوم. ما باید دردسرها را کم کنیم نه اینکه اضافه کنیم. من چه نقشی در حال حاضر در فوتبال دارم؟ البته من از همه آنها جلوترم. از لحاظ فکری عملی تطبیقی تکنیکی تاکتیکی دیالکتیکی! ولی آنجا چه کار کنم؟ بروم آنجا آبروی تاج را ببرم که بگویند مصطفوی هم با اینها رفت؟ برای این نرفتم.
اتفاق عجیب دیگر در تاریخ فوتبال ایران که برای نخستینبار رقم خورده شکایت عزیزی خادم در دادسرا برای ابطال نتایج انتخابات است. آیا ایشان میتوانست خارج از تشکیلات فوتبال شکایت کند؟
چطور نمیتوانست؟ میتوانست. اگر حرف شما را در مجامع فوتبالی نشنوند و با شما مخالفت کنند. وقتی فدراسیون و کمیته اخلاق توجه نکند طرف میرود بیرون. این کمیتهها رایهای بدی دادند. رایهای غیرقانونی دادند. رایهای بدون مدرک دادند. پس ایشان حق دارد برود یک جای دیگر شکایت کند. پس کجا دادش را ببرد؟ اسمش دادگستری است. شما میگویی اول فدراسیون ملی. خب در فدراسیون ملی چه کسی رسیدگی میکند؟ بهشان دستور میدهند این حکم را صادر کن. با چه مدرکی عزیزی خادم را محروم کردند؟ اینها گفتند پاداش زیاد داده. کدام پاداش؟ بیایید مقایسه کنید. با پاداشهای دوره کفاشیان. مقایسه کنید با پاداشهایی که اعضای هیاترییسه و نایبرییس و دبیرکل گرفتند. ببینید عزیزی خادم یک صدم آنها پاداش گرفته؟ به قرآن من با عزیزی خادم کاری ندارم. من دارم حق صحبت میکنم.
به کجا میرسد این شکایت؟
این شکایت یک آزمایشی است بین آرایی که کمیتههای فدراسیون داده با آرای دادگستری. اینها که این شکلی رای دادند. حوزههای فوتبال خیلی خشن و بیاحساس و بیمدرک رای دادند. عزیزی خادم یکی بود در مقابل صدتا. صدتا مخالف داشت. شما باورتان نمیشود من چه میگویم چون نمیدانید چه گذشت. من اگر دفاع کردم نه میخواهم علیه تاج و نبی و بهاروند و آدمهای کشوری و لشگری صحبت کنم. نه میخواهم علیه این اعضای هیاترییسه و سخنگو حرف بزنم. خیلی از اعضای هیاترییسه را من در خیابان ببینم، نمیشناسم! اینها خیلی بالاتر از ما هستند. پست و مقام و نزدیکی به مقامات بالای کشور دارند. ما کی را داریم؟ من اگر میگویم حق عزیزی خادم ضایع شد به خاطر حق و فوتبال است. رویه اشتباهی است که راه افتاد. وگرنه عزیزی خادم چه گلی به سر من زده؟ اگر مدارک کامل باشد دادگستری رسیدگی میکند. هیچ هم از اهمیت و شخصیت حقوقی رییس فعلی فدراسیون کم نمیشود. چون ایشان در آن رایها نبوده. بعد رفتند از ایشان خواستند بیاید و دم جام جهانی بود و او هم آمد. به من هم میگفتند میآمدم. فوتبال علاقه خاصی در آدمها ایجاد میکند. خلاصه این نبردی است بین حق و غیر حق. بین یک شعبه دادگاه و مدارکی که عزیزی خادم دارد در مقابل ارکان قضایی فدراسیون و اعضای هیاترییسه و کسانی که پشت این ماجرا بودند به اضافه عوامل امنیتی. اصلا غیر قابل باور است چنین تقابلی. ولی خب عزیزی خادم لر است و آدم پاکی است و گفت من میروم جلو. از او پرسیدم چرا شکایت کردی؟ گفت من جایی نداشتم. من فقط خدا را دارم و دادگستری. گفت رفتم دردم را بگویم. گفت من از پیشگاه مردم خجالت میکشم که این کار را با من کردند. باز هم میگویم این ربطی به مدیریت الان فدراسیون ندارد. درگیری با کمیته اخلاق و فدراسیون و فشارهایی که آوردند و آدمهای پشت ماجرا است.
ممکن است فیفا ورود کند؟
این مساله قابل تاملی است. ولی من خودم به شخصه از فدراسیون طلبکار بودم شکایت هم کردم به دادگاه و گرفتم. فیفا هم تعلیق نکرد. ولی باید دید اینها چقدر توی فیفا نفوذ دارند. فیفا رانتپذیر است. من فکر نمیکنم عزیزی خادم خیلی توی فیفا قوی باشد ولی فدراسیون فعلی لابی دارد. ولی اصولا اگر رای صادر شود چال که نمیشود. بعد میرود استیناف. بالاخره وظیفه قوه قضاییه میشود که پیگیری کند.
بحث داغ یک ماه گذشته فوتبال ایران بحث حذف استقلال و احتمالا پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیاست. داستان چیست؟
اینجا کسی کار نمیکند. پیشرفت بیپیشرفت. تبلیغ هزار ثمره صفر! از 20 سال پیش تا حالا پرسپولیس و استقلال چه تغییری در امور فیزیکیشان ایجاد شد؟ استادیوم دارند؟ هیاتمدیره قانونی دارند؟ حسابرس و بازرس دارند؟ طرز مسائل مالیشان درست است؟ دپارتمانهای مختلف حرفهای جوانان و نوجوانان دارند؟ نیست! هرکس آمده به عنوان مدیرعامل به خاطر فشار مردم بوده. دفعه آخر که به استقلال و پرسپولیس مهلت دادیم و بعد هم حذف شدند وزیر ورزش که بنده لیاقت وزارت را در ایشان نمیبینم، چه کار کرده بود برای اینها؟ ایشان کی بوده؟ یک دونده که از 6 کیلومتری ما را میدید تعظیم میکرد. کاری با ایشان ندارم من. ولی بحث مملکت است. وقتی صحبت در مورد مملکت است باید درست حرف زد. وزرای ورزش و روسای تربیتبدنی چه کار کردند از 20 سال پیش برای سرخابیها؟ کدام استادیوم را تهیه کردند؟ کجا نشستند لوازم صدور مجوز حرفهای برای این دو باشگاه را بررسی کنند؟ دنبال یک آدمهای حراف هستند که بگذارند مدیرعامل که بیایند جک بگویند. مدیران استقلال در برگشت به جز هزینههای میلیاردی کار مهمی برای استقلال نکردند. یک آدم زرنگ هم پیدا میشود و گیر میاندازد اینها را. میگوید یک صورتحساب مالی چند بخش دارد و طرف بلد نیست (با خنده). البته در اینجا بلدی نمیخواهد. برو ریا کن. وگرنه کار با تخصص و دانش و بازیکن تیم ملی بودم و سالها مدیر فوتبال بودم جلو نمیرود که. الان همه آدمهای واجد شریط کار در فوتبال بیکارند. البته ناگفته نماند آقایان مرحوم غفوریفرد، هاشمیطبا و مهرعلیزاده به عنوان روسای سازمان تربیتبدنی عملکرد خوبی داشتند.
اگر 51 درصد سهام این دو باشگاه فروخته شود چه بر سر این دو باشگاه می آید؟
من سوال می کنم آن 49 درصد کجا می ماند؟
دست دولت!
خب با آن 49 درصد چه کار می خواهند کنند؟ اینهایی که فروختند چی؟ از چی فروختند؟ این میلیاردها تومانی که فتح الله زاده و آجرلو یا درویش گرفتند چی شد؟ وقتی آنجا گیر کردند حق ندارند دوباره سهام بفروشند. صد در صد موافقم که باید کار کارشناسی بیشتر صورت بگیرد و نباید عجله کنند. این چیزی که سازمان خصوصیسازی می گوید در حرف است. اینکه در عمل چه اتفاقی می افتد اهمیت دارد. باید کارشناسان متخصص نه در یک رشته که درچندین رشته حضور داشته باشند. امور مالیاتی باشگاه ها مانده. خب اینها را به مردم نمی گویند. آن بنده خدایی که آمده از خرج خانواده اش زده و سهام خریده جواب او را بدهید. بگویید سهامت از دو قران شده یک تومان. نه اینکه طرف 200 تومان سهام خریده شده پنج تومن. حالا اگر سازمان خصوصیسازی می داند برای خودش می داند. جایی عنوان نکرده که ما بدانیم.
به صورت مشخص با این شکل خصوصی سازی موافق هستید؟
نه! درست نیست! آن سهام فروختن پدر دو باشگاه را درآورد. من اصلا نمی دانم این واگذاری 51 درصدی چیست. آن قسمتی که واگذار کردند چه شد؟ آن ده درصد اگر موفق بوده بقیه اش را هم واگذار کنند. ولی اگر در همان اما و اگر هست چرا باید ادامه داد؟ اصلا حساب های مدیران عامل سرخابیها بررسی شده؟ البته ظاهرا مدیرعامل پرسپولیس دارد کارش را درست انجام می دهد. من مستقیم در جریان نیستم آن جوری که در روزنامه ها خواندم. چون ادعا ندارد و می رود مشورت می کند.
آیا پرسپولیس هم حذف میشود؟
اینطور که آقای تاج گفته پرسپولیس وضعیتش بهتر است. ببینید 99 تا فاکتور است. شما یک فاکتور هم نداشته باشی رد میشود. اینکه روی چه حسابی ایشان گفته وضع پرسپولیس بهتر است شاید ایشان بهتر میداند. ولی آنطور که من میدانم از نظر مسائل فیزیکی فوتبال مثل استادیوم و سایر چیزها میروند صوری یک کارهایی میکنند ولی این شکلی نیست. کنفدراسیون آدم دارد. دو تا ایرانی هستند که زیر و بم فوتبال ایران را میدانند. یا مسائل مالیشان. من نمیتوانم زیادتر باز کنم ولی امیدوارم آنطور که آقای تاج گفته لااقل پرسپولیس راهی لیگ قهرمانان آسیا بشود.
نظرتان در مورد انتخاب امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی تیم ملی چیست؟
در حال حاضر اصلحترین گزینه بین مربیان داخلی و حتی خارج امیر قلعهنویی است. بعد هم هر کس به جای کیروش میآمد بهتر بود. چون کیروش یک کلاهبردار است. خیلی از مربیان خوب ایرانی را داریم که بیکار هستند. مجید جلالی الان بیکار است. حالا آکادمی فوتبال باز کرده. یا اسکوچیچ خوب بود ولی برخی بازیکنان قبولش نداشتند. اما قلعهنویی را قبول دارند. او سالهاست دارد کار میکند. من همیشه از مربی ایرانی دفاع کردم. از قلعهنویی هم همین طور. چون من کارنامه را میبینم. کارنامه او قابل دفاع است.
چرا تیم ملی امید موفق نمی شود؟ الان هم بیش از یک سال است تیم بدون سرمربی مانده و با این شرایط صعود به المپیک پاریس سخت شده.
زمان من سال 1980 المپیک مسکو ما انتخاب شدیم. ما باید می رفتیم و مساله افغانستان ایجاد شد و ما و آمریکا تحریم کردیم. آن دیگر دست ما نبود. در مورد بقیه مسائل هم باید گفت تیم امید ما همیشه قابلیت رفتن به المپیک را داشت. یک مسائلی ایجاد شده که نتوانسته. وضعیت تغییری نکرده که تیم نرفته. اصلا مساله مهدوی کیا چی بود که قطع همکاری کرد؟ من شنیدم حقوق دلاری می خواست. خب این فدراسیون که نان شب ندارد چطور حقوق دلاری بدهد؟ ما باید زمان و مکان و شرایط مملکت را در نظر بگیریم. ایشان رفت چند تا بازی در مقدماتی و نتیجه نگرفت. تیمش هم خوب بازی کرد ولی گل نزد. به نظر من باید یک مربی بگذارند که علاوه بر شناخت فنی بتواند از نظر روحی روانی با بازیکن چفت باشد. رفتن ما به المپیک سخت نیست. بازی های المیپک سخت است.
سال پیش رو را چطور ارزیابی میکنید؟
مثل سایر شوونات مملکت که وضعیت متلاطم است وضعیت فوتبال هم متلاطم است. من امیدوارم که معجزهای شود. فوتبال راه فوتبالی در پیش بگیرد. تا زمانی که ما نتوانیم فکر و ذکرمان در فوتبال فقط فوتبال باشد پیشرفت نمیکنیم. مسائل سیاسی نباید وارد فوتبال شود. از بیرون فوتبال نباید نفر بیاورند در فوتبال. دستوری نباید باشد. فوتبال خودجوش است. مردم هم میفهمند. امیدوارم سال خوبی باشد ولی فعلا که خوب شروع نشده. اینها همه دنبالههای 1401 است. سیاستهای رییس فدراسیون خیلی مهم است. ایشان باید آمارهایی از پاداشهایی که سرپرست و دبیرکل و هیاترییسه گرفتند منتشر کند و مردم را قانع کند. اینها را میگویند عدالت اجتماعی. چیزی که نداریم. نه در فوتبال که در کل مملکت. اگر بود که اینقدر نارضایتی نداشتیم. من اگر این حرفها را میزنم میخواهم از حقیقت دفاع کنم وگرنه قصدی برای توهین به کل مملکت ندارم. اوضاع مملکت مشخص است و مردم آگاهتر از گذشته شدند. دیگر الان نمیتوان سر جوان 17- 16 ساله کلاه گذاشت. این جوان دیگر جوان زمان من نیست. الان همهچیز را تجزیه تحلیل میکنند. مردم میفهمند خدمتگزار و خائن کیست.