گروه بین الملل: هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق ایالات متحده، در گفتوگویی با اکونومیست ایدههایی را برای «جلوگیری از جنگ جهانی سوم» ارائه کرده است.
به گفته کیسینجر ایالات متحده و چین باید از اینکه اصرار کنند دیگری یک تهدید استراتژیک برای آنهاست دست بردارند، در غیر این صورت جهان شاهد درگیری بین دو ابرقدرت خواهد بود.
او استدلال میکند که تنها راه برای جلوگیری از یک درگیری ویرانگر از طریق «دیپلماسی قوی، به طور ایده آل با حمایت از ارزشهای مشترک» است. کیسینجر همچنین نسبت به تعبیر نادرست جاه طلبیهای چین هشدار داده، زیرا او معتقد است چینیها میخواهند قوی باشند اما آرزوی تسلط بر جهان مانند «هیتلر» را ندارند.
کیسینجر میگوید که چینیها به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا از هیچ تلاشی برای حفظ کشورش دریغ نمیکند، در حالی که آمریکاییها اصرار دارند چین قصد دارد به عنوان قدرت برتر جهان جایگزین ایالات متحده شود. این وضعیت باعث نگرانی کیسینجر شده که این رقابت شدید بین دو کشور برای برنده شدن در شرایط برتری فنی و اقتصادی، عواقب جدی در پی خواهد داشت و برای تبدیل نشدن آن به جنگ، برنامهای لازم است.
کیسینجر ۲۷ ماه می، صد ساله میشود. هیچ فرد زندهای بیش از او در امور بینالمللی تجربه ندارد. او ابتدا به عنوان محقق در دیپلماسی قرن ۱۹ و سپس به عنوان مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه ایالات متحده مشغول به کار بوده است.
کیسینجر در همان ابتدا هشدار میدهد که توازن قوا و اساس فناوری جنگ به سرعت و به طرق مختلف در حال تغییر است. از طرفی، کشورها فاقد هرگونه اصل قاطع و محکم برای حفظ این نظم هستند. اگر آنها در انجام این کار ناکام بمانند، به جایش ممکن است به زور متوسل شوند. او ادامه داد: «ما در وضعیتی مشابه قبل از جنگ جهانی اول قرار داریم، جایی که هیچ یک از طرفین، امتیازات سیاسی زیادی ندارد و هرگونه عدم تعادل میتواند منجر به عواقب جدی شود.»
اگرچه بسیاری کیسینجر را مروج جنگ میدانند، اما او اکنون میگوید، به این نتیجه رسیده که تنها راه برای جلوگیری از یک درگیری ویرانگر از طریق «دیپلماسی قوی، به طور ایدهآل با حمایت از ارزشهای مشترک» است.
علاوه بر این، کیسینجر نسبت به تفسیر نادرست جاهطلبیهای چین هشدار داد، زیرا در واشنگتن کسانی هستند که متقاعد شدهاند که پکن میخواهد بر جهان مسلط شود. او معتقد است که چینیها میخواهند قوی باشند، اما آرزوی تسلط بر جهان به معنای «هیتلر» را ندارند و این با تفکر آنها همخوانی ندارد.
به گفته کیسینجر مشکل این است که هیچ یک از طرفین فضای زیادی برای امتیاز دادن به خصوص در مورد تایوان ندارند. همه رهبران چین در دهههای گذشته، تعهدشان به الحاق تایوان را تایید کردهاند. اما از طرف دیگر رها کردن این جزیره توسط ایالات متحده به معنای تضعیف موقعیت آن در سایر نقاط جهان خواهد بود.
راه برونرفت کیسینجر از این بن بست به تجربه او به این موقعیت بستگی دارد: ابتدا کاهش تنش و سپس ایجاد اعتمادی خواهد بود که منجر به خویشتنداری هر دو طرف میشود. در مرحله بعد با ایجاد گروه کوچکی از مشاوران هر دو طرف به طور یکپارچه میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. توصیه دوم کیسینجر این است که «اهداف قانعکننده برای مردم تعیین کنید و به دنبال ابزارهای روشن برای دستیابی به آن اهداف باشید.» به گفته او تایوان اولین کشوری است که پکن و واشنگتن میتوانند زمینههای مشترکی را بیابند که ثبات جهانی را ارتقا دهد. کیسینجر معتقد است که سیاست «یا همه یا هیچ» به خودی خود تهدیدی برای هر چیزی است که میتواند تنشها را کاهش دهد.
او گفت که به جای تشدید تنش، آمریکا باید تشخیص دهد که چین منافعی دارد که نمونه بارز آن اوکراین است.
نکته سوم کیسینجر این است که «همه این اهداف را به اهداف محلی خود، هرچه که باشند، مرتبط کنید.» برای آمریکا، این شامل یادگیری نحوه عملگرا بودن و تمرکز بر ویژگیهای رهبری و بیشتر از همه تجدید فرهنگ سیاسی کشور است.
مدل تفکر عملگرایانه کیسینجر، هند است. یک مقام ارشد سابق هند این را به صراحت گفته بود که سیاست خارجی باید براساس اتحادهای غیردائمی و موضوع محور باشد نه اینکه یک کشور را با ساختارهای چند جانبه بزرگ گره بزند.
کیسینجر معتقد است که «این امکان وجود دارد که بتوانیم یک نظم جهانی براساس قوانینی ایجاد کنیم که اروپا، چین و هند میتوانند به آن بپیوندند.» به اعتقاد او این ماجرا میتواند از بروز یک فاجعه جلوگیری کند.
این سیاستمدار کهنه کار آمریکایی نتیجه گیری میکند که رهبران جهان مسئولیت سنگینی برعهده دارند و آنها برای مقابله با خطراتی که در مواجهه با خطرات قریب الوقوع وجود دارد به واقعگرایی و چشماندازی نیاز دارند که آنها را قادر سازد متوجه شوند که راه حل در ایجاد توزان بین نیروهای کشورشان و خویشتن داری برای پرهیز از استفاده حداکثری از قدرت تهاجمی است. به گفته او این وضعیت چالشی بیسابقه و «فرصتی بزرگ» است.