دریافت لینک صفحه با کد QR
طالبان از ایران چه میخواهد؟
7 خرداد 1402 ساعت 10:12
گروه سیاسی: صبح روز شنبه ششم خرداد، انتشار فیلمهایی از درگیری نیروهای مرزبانی کشور با طالبان به سرعت کانون توجهات را به سوی خود جلب کرد. منابع محلی کانون درگیریها را در مرز سیستان و بلوچستان ایران و ولایت نیمروز افغانستان و در مناطقی مانند اطراف روستاهای ساسولی، حاتم و ماککی گزارش کردند. هرچند با گذشت چند ساعت، توقف درگیریها اعلام شد، اما شهادت دو تن از نیروهای مرزبانی کشورمان در پی تیراندازی طالبان به «پاسگاه مرزی ساسولی در محدوده زابل» دامنه نگرانیهای داخلی را بیش از بیش افزایش داد.
به گزارش فرارو، درگیری اخیر در شرایطی رخ داد که طی ۱۰ روز گذشته، مناسبات میان ایران و امارت اسلامی طالبان بر سر حقآبه هیرمند سطح قابل توجه از تنش را تجربه کرده است. با وجود توقف درگیریها، انتشار فیلمی از عبدالحمید خراسانی، یک عضو ارشد گروه طالبان و فرمانده پیشین پلیس طالبان برای ولایت پنجشیر که در آن صراحتا ایران را تهدید میکند، بیشاز بیش توجهات را به سوی آینده درگیریها میان ایران و طالبان معطوف کرده است.
اکنون اهداف طالبان از دمیدن جنگ و سناریوهای پیشرو در مناسبات دو طرف، در مقام مسالهای جدی مطرح شده است. فرارو در راستای پیگیری این اتفاقات و آینده تنش میان ایران و طالبان دیدگاه عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک دانشگاه و سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان را جویا شده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
درگیریها میان نیروهای مرزبانی کشورمان با طالبان و انتشار فیلمهای تهدیدآمیز این گروه بعد از توقف درگیریها را چگونه ارزیابی میکنید؟
از ابتدای امر تاکید داشتیم که طالبان تفاوتی با دیگر گروههای تروریستی همانند داعش، القاعده و... ندارد. در مقاطعی این گروه در سطح ملی فعالیت داشت، اما القاعده و داعش در سطح فراملی نیز فعال بودند. یعنی چنین گفته میشد که القاعده فرامنطقهای، داعش منطقهای و طالبان، ملی میاندیشید. بر خلاف تصورات سابق، اکنون طالبان بعد از کنترل مجدد بر کابل، در حال نزدیک شدن به تفکرات دو گروه دیگر است.
البته تفکیک طالبان با القاعده و داعش هم در عمل ممکن نیست. سخنرانیهای سران طالبان به وضوح نشان میدهد که تفکری مشابه با دیگر گروههای تروریستی دارند. برای نمونه لشکر و تیپ انتحاری ایجاد میکنند؛ مگر ترویستها چه کار میکنند؟ اینها تهدید میکنند تا تهران و اصفهان پیشروی خواهیم کرد و تاریخ را همچون محمود افغان تکرار خواهیم کرد. مجموع این مصادیق نشان میدهد که آنها تنها یک گروه تروریستی داخلی نیستند. آنها چنین میپندارند که حالا ثبات و استقرار گرفتهاند، پس باید دنبال اهداف فکری خود در توسعه امارات اسلامی باشند.
آیا طالبان در مسیر اجرایی کردن این هدف خود، اقدامات میدانی و عملی نیز داشته است؟
ببینید! در همان ابتدای به قدرت رسیدن مجدد در کابل، چندین خمپاره به سمت تاجیکستان و ازبکستان شلیک کردند. در ادامه بر سر مسائل مرزی با پاکستان درگیر شدند. در چند ماه گذشته نیز حدود ۸ حمله را به مناطق صفر مرزی با ایران داشتهاند. اقدامات آنها در نواحی مرزی با ایران از «دوغارون» آغاز و به تدریج به مناطق جنوبیتر کشیده شد. حتی آنها در نواحیای که دیوار مرزی کشیده شده و در پشت آنها کشاورزان ایرانی حضور دارند، مدعی تملک هستند.
آنها یک گروه تندرو، قبیلهای و قومگرا هستند که اهداف فرامرزی نیز دارند. بر این باور هستم باید با دقت تمام این گروه را مورد توجه قرار داد. متاسفانه در بیش از یک سال گذشته در قبال این گروه، سیاستهایی همچون بازگشایی سفارت، تحویل انرژی، چشمپوشی از درگیرهای مرزی و لاپوشانی تحرکات طالبان، در دستور کار نهادهای دولتی قرار گرفته بود. گفته میشود حملات توسط چند سرباز طالبان صورت گرفته، اما این گزاره به هیچ عنوان واقعیت ندارد. اتفاقا نیروهای این گروه تروریستی، به شدت منظم و تحت اوامر رهبرانشان هستند. بنابراین، اگر به مساله طالبان در مقطع کنونی توجه نکنیم، باید در آینده هزینههای به مراتب بیشتری بپردازیم.
در دو هفته گذشته، کانون تنش دو کشور بر سر حقآبه هیرمند بوده، اما مساله این است که آیا درگیری اخیر طالبان با نیروهای مرزبانی کشور ما، ارتباطی به این موضوع دارد؟
اساسا باید توجه داشت که طالبان در حال سوءاستفاده داخلی از مساله حقآبه است. افغانستان کنونی با آن جامعهای که طالبان دو دهه قبل بر آن حکم میراند، بسیار متفاوت است. اکثریت جامعه افغانستان از طالبان متنفر هستند. در دو دهه گذشته مردم از نظر فرهنگی و سطح فکری تغییراتی بنیادین را تجربه کردهاند؛ دیگر طالبان آن جایگاه سنتی و محبوبیت گذشته را ندارد. اقدامات محدود کننده این گروه در تحصیل دختران و امور روزمره زندگی اکثریت مردم را به ستوه آورده است. در چنین شرایطی طالبان قصد دارد با تبلیغات گسترده از موضوع حقآبه برای تحریک شهروندان و کسب پشتیبان برای خود بهره میگیرد.
یعنی بهرهبرداری از موضوع حقآبه هیرمند برای کسب مشروعیت داخلی؟
دقیقا! حتی فراتر از این موضوع، حملات اخیر مرزی نیز در همین راستا قابل تحلیل است. قبل از طرح مساله حقآبه از سوی ایران، گزارشها از اقدام طالبان به حملات مرزی نیز حکایت دارند. حالا نکته مهم این است که در سه هفته آینده نیز میتوان تکرار وقایع امروز را پیشبینی کرد. زبان به کار گرفته شده از سوی طالبان در قبال ایران مبتنی بر «نفرتانگیزی» است. زبانی است که در درون آن انبوهی از کینه وجود دارد. آنها به کرات کلمه رافضی- رافضی را تکرار کردهاند؛ بنابراین باید هوشیار بود و با کوتاه نیامدن اجازه نداد که روند کنونی سیاستورزی طالبان ادامه پیدا کند.
منظور شما از هوشیاری و اجازه ندادن به تداوم وضعیت کنونی چیست؟ یعنی چه کاری باید انجام بدهیم؟
مراد من از کوتاه نیامدن، لزوما ورود به «جنگ» نیست. ایران ابزارهای مختلفی برای مقابله با طالبان دارد. طالبان باید این نکته را فهم کند که اگر ما تصمیم بگیریم جبهه مقاومت شمال را حمایت کنیم، این گروه باید سالها درگیری بحران داخلی شود. افغانستان کنونی، همانند جامعه دو دهه گذشته نیست که مردم از حکمتیار و احمد شاه مسعود خسته شده باشند و با طالبان همکاری کنند.
مردم کنونی افغانستان اگر نیروی را ببینند که توانایی مقاومت داشته باشد، به آن خواهند پیوست. ۱۰۰ هزار نیروی نظامی دولت سابق افغانستان در ایران حضور دارند و آیا ایران نمیتواند از آنها استفاده کند. طالبان باید بداند که ایران چه ابزار مهمی در اختیار دارد. بر این باور هستم که طالبان باید در داخل مشغول باشد؛ یعنی نباید آنها احساس کنند در داخل ثبات دارند. ایران میبایست قدرتمندتر عمل کند. قبلا این موضوع را مورد تاکید قرار دادیم، اما ظاهرا حالا متوجه حرفهای ما شدهاند. بالاخره این قدرت نظامی ایران برای چه زمانی است؟!
آقای فرجی راد، در این بین مساله جدی و البته پرسش صریح افکار عمومی این است که اهداف طالبان چیست؟
طالبان تفکریست که وظیفه و رسالتی خاص را در جهان اهل سنت برای خود تعریف میکند. در منظومه فکری آنها، برخورد با اهل تشیع یکی از راهکارهای رسیدن به اهدافشان است. آنها در صدد نابودی و محو کردن فرهنگ و زبان فارسی در افغانستان نیز هستند که در راستای همان هدفشان است. مگر داعش چه میخواست؟ «امارت یا خلافت اسلامی». حالا طالبان نیز با صراحت همین خواسته را تکرار میکند. طالبانها در ظاهر چهرهای صادق دارند، اما در پنهان ماجرا به شدت فریبکار هستند.
در مقام واپسین پرسش، شاید نکته مهم برای افکار عمومی این باشد که بعد از درگیریهای اخیر چه خواهد شد؟ یا به روایت شفافتر پرسش این است که آیا درگیریها فراگیرتر میشود یا صلح محقق خواهد شد؟
در ابتدا باید توجه داشت که در تواناییهای نظامی طالبان اغراق میشود. صحبت به میان آمدن از چند صد میلیارد دلار سلاح به جا مانده آمریکایی واقعیت ندارد. دادههای مورد اشاره واشنگتن از ۱۳ تا ۱۵ میلیارد دلار حکایت دارد که بخش عمده آن نیز هواپیما و هلیکوپترهایی هستند که از یک سو، بدون آشیانه هستند و از سوی دیگر، با نقص قطعه مواجه هستند. در صورت هرگونه افزایش درگیری ایران باید با استفاده از پهپادها و جنگندههای خود تجهیرات هوایی طالبان را نابود کند.
البته باید توجه داشت که نیروهای طالبان منظم و سازماندهی شده نمیجنگند. با وجود تمامی تبلیغات، طالبان در ۲۰ سال گذشته یک جنگ مستقیم نداشته است. از ۲۰ سال قبل تا به امروز، استراتژی آنها مبتنی بر خرید فرماندهان و پیشروی بدون درگیری بوده است. حتی کنترل کابل هم بدون شلیک یک گلوله صورت گرفت. بارها طالبان در زمان حکومت اشرف غنی یک ولسوالی را اشغال میکردند، اما تنها ۲ روز توانایی نگه داشتن آن را نداشتند. حتی یک مورد شکست نیروهای افغان از طالبان را شاهد نبودهایم. تبلیغات آنها بسیار است، اما ما نباید تحت تاثیر قرار بگیریم. ما تجربه جنگ با داعش را داریم. البته نوع جنگ ما با تروریستها باید متفاوت باشد.
کد مطلب: 406339
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir