این عکسها را لایک کنیم یا نه؟
ايسنا , 23 ارديبهشت 1393 ساعت 14:34
گروه جامعه: عکسهای تلخ، ناراحت کننده و آزاردهنده به عنوان بخشی از حوزه عکاسی مستند و واقعگرا، این روزها در شبکههای اجتماعی مختلف دیده میشوند و به اشتراک گذاشته میشوند؛ عکسهایی که بیشتر آدمها موقع لایک زدن به آنها دچار تردید میشوند.
عکاسی مستند به عنوان یکی از اصلیترین و پرطرفدارترین شاخههای عکاسی به ثبت لحظهها و اتفاقاتی میپردازد که سوژه را بدون تحریف و با در نظر گرفتن اصل واقعیت به مخاطب نشان میدهد. این عکسها با وجود بیطرفانه بودن و نمایش بی و کم و کاست واقعیت، ارزش خبری بالایی دارند بسیار تاثیرگذارند. بسیاری از این عکسها در عین احساسی بودن، بسیار حرفهای گرفته شدهاند و نشان دهنده قدرت و توانایی عکاس در استفاده مناسب از سوژه هستند. مهمترین ویژگی یک عکس مستند داشتن پیام است. معمولا در این نوع عکسها، وضعیتی که سوژه در آن قرار گرفته و تبعات ناشی از آن بیشتر از خود سوژه مورد توجه قرار میگیرند و در بیشتر موارد قابل تعمیم به افراد دیگر هم هستند.
عکاسی مستند اجتماعی و تب شبکههای اجتماعی
عکاسی مستند اجتماعی از گستردهترین حوزههای عکاسی است. جنگ، حوادث غیرمترقبه، فقر، گرسنگی، ظلم، بیعدالتی، ناکامی، خشم طبیعت و هر موضوعی که در زندگی انسانها تاثیر داشته باشد و بتواند تصویر متفاوتی از وضعیت زندگی آنها را ارائه کند، برای عکاسان مستند اجتماعی اهمیت بالایی دارد. این روزها عکسهای آزاردهنده و ناراحت کنندهای از موضوعات مختلفی مثل فقر، گرسنگی، آزار حیوانات و ظلم در شبکههای اجتماعی منتشر و به اشتراک گذاشته میشود که واکنشهای مختلفی را از طرف کاربران در پی دارد. یک عکس از دورافتادهترین منطقه آفریقا از کودکی گرسنه میتواند به حدی تاثیرگذار باشد که در مدتی کوتاه و با به اشتراک گذاری در شبکههای اجتماعی به عکسی معروف تبدیل شود. این عکسها مانند یک گزارش تصویری هستند که واقعیت را همان طور که هست به مخاطب نشان میدهند. وقتی این واقعیت تلخ و گزنده باشد، مخاطب در مواجهه با آن واکنش متفاوتتری خواهد داشت.
با ظهور اینترنت و همچنین تب حضور در شبکههای اجتماعی مختلف در سالهای اخیر، عکاسی مستند اجتماعی یکباره با خیل عظیم مخاطبان از قشرهای مختلف روبهرو شد. در این بین عکسهایی لایک و به اشتراک گذاشته میشوند که بار احساسی و تاثیرگذاری زیادی دارند و مخاطب با دیدن آنها آزرده و ناراحت میشود. برخی آنها برای اینکه دیگران هم تحت تاثیر قرار بدهند به اشتراک میگذارند و برخی دیگر هم در لایک زدن آنها دچار تردید میشوند.
لایک میکنم، لایک نمیکنم
در پرسش از چند کاربر شبکههای اجتماعی نظر آنها را درباره انتشار عکسهای مستند آزاردهنده و واکنش آنها در مواجهه با این عکسها را جویا شده است. برخی از ای افراد معتقدند بعضی از عکسهای ناراحت کننده به دلیل تاثیرگذاری زیاد آنها را وادار میکند در عین ناراحت شدن از وضعیت انسانی آن،عکس را لایک کنند و به اشتراک بگذارند. برخی هم اگر نگاه هنرمندانه عکاس نظرشان را جلب کند عکس را لایک میکنند. عدهای هم میگویند با اینکه بعضی از عکسها منعکس کننده درد و رنج انسانها هستند، اما تا جایی که بتوانند از لایک کردن و انتشار آنها امتناع میکنند. آنها معتقدند دلیلی ندارد اینگونه عکسها به اشتراک گذاشته شوند و مردم بیشتری در مواجهه با آنها دچار تألم و آزردگی شوند. این افراد همچنین عقیده دارند در برخی موارد عکس گرفته شده آنقدر آزار دهنده است که پیام آن را نه تنها منعکس نمیکند، بلکه باعث حس دافعه میشود. برخی از کاربران هم میگویند باید برای دیدن چنین عکسهایی هشدار وجود داشته باشد و کاربر با دیدن آنها غافلگیر نشود. آنها حق خودشان میدادند که در دیدن یا ندیدن یک عکس اختیار داشته باشند. بعضی کاربران هم میگویند دیدن یا ندیدن عکسهای مستند ناراحت کننده به بینش و آگاهی فرد بستگی دارد و این عکسها در نهایت اگر بر پایه صداقت باشند نقش آگاهی افزایی دارند.
ارزش هنری عکس مستند میزان تاثیرگذاری آن است
فرزاد هاشمی، عکاس و موسس مجله عکس، معتقد است عکسهای آزاردهنده به عنوان بخشی از عکسهای مستند اجتماعی اگر حامل پیام باشند و بتوانند به داشتن زندگی بهتر کمک کنند، خوب است که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شوند، اما اگر میزان آزاردهندگی آنها خیلی بالا باشد، باید در نمایش آنها تجدید نظر کرد. او میگوید: این عکسها فینفسه جزو عکسهای مستند اجتماعی محسوب میشوند و کاربرد آنها بیشتر در رسانههای اجتماعی و برای دیدن و به اشتراکگذاشتن است. در این عکسها جنبه هنری و زیباییشناسانه آن به جنبه انسانیاش نزدیک میشود. اگر عکس بار انسانی بالایی داشته باشد میتواند کاربردهای زیادی در شبکههای اجتماعی با پیامهای مختلف داشته باشد. هاشمی معتقد است: این نوع عکسها ممکن است سالهای سال مورد استفاده قرار بگیرند و در شبکههای مختلف برای نشان دادن مواردی که حتی مدنظر خود عکاس عکس هم نبودهاند، به کار برده شوند. بنابراین این نوع عکسها به نسبت کاربرد خودشان میتوانند کاربردهای متفاوت و فراوانی داشته باشند.
هنر جدا از مردم نداریم
این عکاس که در سابقه سالها فعالیت در حوزه عکاسی مستند و طبیعت دارد اظهار میکند: اگر یک عکس آنقدر خوب باشد که بتواند پیامش را بدهد، باید در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شود. ما هنر جدا از مردم نداریم. هنر باید در خدمت جامعه باشد و آنچه که تولید میشود پیامرسان و تأثیرگذار باشد. اگر تصویری پخش شود که ناراحتکننده باشد ولی کمک کند که جهان بهتر شود، فقر از بین برود، بر زندگی بچههای کار تأثیر بگذارد و برای کودکان بیسرپرست مفید واقع شود، من موافق انتشار و به اشتراکگذاشتن آنها در شبکههای اجتماعی هستم. او میافزاید: اما اگر یک عکس آنچنان دردناک باشد که بیننده را آزار بدهد و جنبه مثبتاندیشیاش فراموش شود در این گروه قرار نمیگیرد. بعضی وقتها از یک عکس مستند برای برداشتهای سیاسی استفاده میکنند؛ برداشتی که به هیچ وجه ربطی به هدف عکاس از گرفتن آن عکس ندارد. استفاده این گونه از عکسهای مستند اجتماعی غیراخلاقی است.
هاشمی درباره جنبه هنری این گونه عکسها هم معتقد است: جنبه هنری یک عکس مستند اجتماعی مربوط به پیامی است که میرساند. جنبه هنری آن با آنچه که اتفاق افتاده و در جریان بوده متفاوت نیست. نگاه هنرمندانه در عکس مستند اجتماعی میزان تأثیرگذاری آن بر مخاطب است، چیزی که در عکاسی طبیعت و معماری فرق دارد. در عکسهای مستند اجتماعی، نور، قاببندی و دیگر جنبهها در درجه بعدی از تأثیرگذاری قرار دارند. وقتی بحث زیباییشناسانه یک عکس مستند اجتماعی مطرح میشود باید به این نکته توجه کرد که آیا عکاس توانسته آن طور که باید و شاید پیام اتفاق را منتقل کند یا نه؟
لزوم دادن هشدار پیش از نمایش عکسهای آزاردهنده
او همچنین درباره تفاوت واکنشهای افراد در مواجهه با این عکسها میگوید: در جامعه مرفهی که شهروندانش به دنبال زندگی بهتر و رفاه بیشتر هستند و با دیدن یک عکس ناراحتکننده و دردناک تنها آزرده میشوند، انتشار این عکسها لزومی ندارد و آنها ترجیح میدهند این عکسها را نبینند. مثلا عکسهای زندانیان و یا کشته شدگان جنگ جهانی دوم -فارغ از مسائل سیاسی- نیازی نیست در رسانهها منتشر و دیده شوند، چون رسالتی که ما به دنبال آن هستیم داشتن زندگی خوب است. در جامعههای متمدن، رسانهها پیش از نشان دادن چنین عکسهایی، به مخاطب هشدار میدهند و به او این اختیار را میدهند که عکس را ببیند یا نه.
او ادامه میدهد: اما در کشورهایی مثل کشور ایران که به جهان سوم نزدیکتر است با انتشار عکسهای دردناک و ناراحتکننده بدون دادن هشدار مواجه هستیم. در این کشورها جامعه با تأملات اجتماعی و انسانی مواجه است. من به طور کلی با نشان دادن چنین تصاویری بدون هشدار موافق نیستم. درست است که ما به دنبال جهانی بدون ظلم و جنگ هستیم، اما بهتر است مخاطبان این اختیار را داشته باشند که یک عکس آزردهکننده را ببینند یا نه. شاید اگر تنها پیام آن عکس را دریافت کنند کافی باشد. این عکاس درباره میزان تاثیرگذاری این عکسها میگوید: بعضی عکسها آنقدر بارشان سنگین است که تا مدتها ذهن مخاطب را درگیر میکنند. بعضی از این عکسها مثل بریدن سر یک انسان، چنان شنیع و آزردهکننده هستند که هیچوقت رسانههای متمدن اروپایی -حتی اگر با سیاستهایشان منطبق باشد- آنها را نشان نمیدهند. متأسفانه تلویزیون و رسانههای دیگر ایران، ابایی از نشان دادن آنها ندارند. درست است که میخواهند مثلا وحشیگری یک گروه را نشان بدهند اما شاید اگر خبر یا پیامش را منتقل کنند برای مخاطب کافی باشد.
او ادامه میدهد: خیلی از کسانی که چنین عکسهایی را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند صلاحیت این را ندارند که بتوانند تشخیص بدهند این عکس باید بدون هشدار در معرض دید همه قرار بگیرد یا نه. وقتی بازبینی، دستهبندی و هشداری در این زمینه وجود نداشته باشد، فارغ از جنبه هنری عکس باعث بوجود آمدن تأثیراتی مدتدار در مخاطب میشود. گاهی نشان دادن یک عکس دردناک با هر موضوعی آنقدر تأثیر مخربی بر ذهن مخاطب میگذارد که متأسفانه نه تنها پیام عکس در حاشیه قرار میگیرد بلکه میتواند واکنشهای برعکسی را از طرف مخاطبان در پی داشته باشد.
کد مطلب: 41698