به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ - ۰۲:۱۵
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۳۰ ساعت ۱۷:۴۹
کد مطلب : ۴۲۳۳۳۸
رایزن فرهنگی ایران در سوئد:

بازجویی در فرودگاه‌ها خسارت‌بار است

گروه جامعه: رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوئد می‌گوید: نگرانی‌های «امنیتی و اقتصادی» مانع بازگشت ایرانیان به کشور شده است و بازجویی از افراد در فرودگاه خسارت‌بار است. 
بازجویی در فرودگاه‌ها خسارت‌بار است
دکتر سیدضیاء هاشمی، موانع بازگشت ایرانیان به کشور را مورد بررسی قرار داد و گفت: خیلی از افراد را دیده ام که مایلند به کشور بازگردند، ولی نگران سوابق خود هستند که برایشان مانع ایجاد کند. از طرفی دیگر مطمئن هم نیستند و به احتمال زیاد اساسا این سوابق مشکل حادی ندارند، ولی خود این ابهام، مانع برگشت است. بنابراین این ابهامات باید برطرف شود یا مکانیسم هایی برای رفع این ابهامات با کسب اطلاعات دقیق درباره آنها ایجاد شود. گفت وگوی شفقنا  با هاشمی را می خوانید:
اساساً معتقدید به چه دلیل برخی از مردم ایران از کشور مهاجرت می کنند، ریشه ها و دلایل موج مهاجرت ها را مربوط به چه مسایلی می دانید؟ برای ممانعت از مهاجرت های اجباری چه راهکاری وجود دارد؟
دلایل مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور حداقل به دو دسته کلی قابل تقسیم است: بخش اول دلایلی است که مربوط به انگیزه مهاجرت از یک جامعه می شود و نام آن را دافعه های مبدأ می گذارند، یعنی عواملی که انگیزه مهاجرت به خارج از کشور را پدید می آورد. دسته دوم ناظر به جاذبه های مقصد است؛ یعنی اینکه چرا و چگونه یک فرد مهاجر کشوری را برای مهاجرت انتخاب می کند. در مهاجرت از روستا به شهر، زندگی در روستا دافعه هایی دارد؛ مثل کمبود امکانات و در شهر جاذبه هایی مثل افزایش امکانات یا مشاغل پر درآمد وجود دارد که موجب مهاجرت افراد از روستا به شهر می شود. وقتی درخصوص مهاجرت مردم ایران از کشور صحبت می کنیم،  می توانیم این دو دسته عوامل را در نظر بگیریم. اتفاقاً در سال های اخیر به نظر می  آید که جاذبه مقصد افزایش پیدا نکرده ولی برخی از شاخص ها و دافعه های مبدأ زیادتر شده است.
رخدادها و شرایطی که در کشور پدید آمده عامل اصلی مهاجرت است
به همین خاطر هم وقتی دوره های زمانی مهاجرت را بررسی می کنیم که در چه دوره هایی مهاجرت از ایران زیاد شده، می بینیم امواج بزرگ مهاجرت غالبا مربوط به دورانی است که دافعه ها افزایش پیدا کرده است بدون اینکه در مقصد اتفاق خاصی افتاده باشد. اگر نگاهی به روند مهاجرت ایرانیان در 50 سال گذشته داشته باشیم‌، در برخی دوره ها و شرایط با پیک مهاجرت مواجه می شویم و منحنی مهاجرت رشد ناگهانی دارد که اتفاقات بزرگ و غالبا ناخوشایندی در داخل کشور رخ داده است، بنابراین در مقایسه بین دافعه های مبدأ و جاذبه های مقصد عنصر مهم تر در تعیین مهاجرت ایرانیان به خارج کشور، دافعه های مبدأ است نه جاذبه های مقصد. یعنی رخدادها و شرایطی که در کشور پدید آمده عامل اصلی مهاجرت است. بنابراین در تحلیل مهاجرت ایرانیان، بیشتر مهاجرت «از» نظر ما را جلب می کند، تا مهاجرت «به».
ما مهاجرت ایرانیان را به اروپا و کشورهای همسایه داریم و قبلاً مهاجرت به آمریکا هم زیاد داشتیم، مهم این است که در دوره ها و شرایط خاص مهاجرت از کشور افزایش پیدا می کند. بنابراین در تحلیل مهاجرت مردم ایران از کشور، بیشتر باید شرایط داخل را تبیین کرد و با تحلیل و تغییر شرایط داخل حتماً تا حد زیادی می توان جلوی مهاجرت را گرفت و شاهد شرایط بهتری در وضعیت مهاجرت بود.
اگر بخواهم یک تحلیل کلی بدهم، به هر حال مهاجرت از یک نقطه به نقطه دیگر به امید رسیدن به زندگی بهتر است. یعنی افراد براساس برآورد و ارزیابی که از وضعیت زندگی شان دارند، براساس شاخص ها و استانداردها و ارزش هایی که دارند، چنانچه رضایتمندی کافی از وضعیت موجود نداشته باشند، تلاش می کنند تغییری در زندگی خود ایجاد کنند و رضایتمندی خود را از طریق تغییر در مکان و موقعیت محل زندگی خود بالا ببرند و طبیعتاً یکی از راههای تحقق این هدف مهاجرت است. البته وقتی افراد مهاجرت می کنند، اگر به شرایط جامعه مقصد اشراف داشه باشند،  این مهاجرت یک مهاجرت عقلانی و هوشمندانه خواهد بود. ولی اگر شناخت کافی از وضعیت جامعه مقصد نداشته باشند و دچار غفلت از مشکلات احتمالی جدید در جامعه مقصد باشند، در واقع این مهاجرت یک مهاجرت احساسی خواهد بود تا یک مهاجرت عقلانی و بعضاً منجر به حس ندامت و پشیمانی می شود که ممکن است برگشت از آن هم به راحتی میسر نباشد. یعنی مهاجر به امید رسیدن به زندگی بهتر هزینه هایی متقبل شده و دست به مهاجرت زده، ولی وقتی وارد جامعه جدید شده می بیند که آن تصوری که داشته، اتفاق نیفتاده است، و چه بسا از برخی مشکلات رها شده، ولی دچار مشکلات دیگری شده است که تصورش را هم نمی کرده است. در نتیجه به همان میزان رضایت قبلی هم دست نمی یابد. این گونه مهاجرت، مهاجرت ناموفق و مخربی می شود که متأسفانه بروز آن را در خیلی از مصادیق مهاجرت در بین ایرانیان شاهدیم.

به نظر شما موانع بازگشت ایرانیان خارج از کشور کدام است؟
به نظرم در این باره دو دسته موانع داریم، یک بخش از موانع ذهنی و تصوری و بخش دیگر موانع عینی و واقعی است. موانع ذهنی این است که بسیاری از ایرانیان علاقمند به بازگشت، گمان می کنند که اگر برگردند در داخل کشور دچار مشکلاتی می شوند. شاید برخی گمان کنند که اگر به ایران برگردند، دچار مشکل اقتصادی، امنیتی و… می شوند یا اینکه مقابل فامیل و همسایه دچار مشکل شده و تحقیر می شوند، برخی از این مسائل کاملا جنبه ذهنی و تصوری دارد، در حالی که ممکن است این مشکلات اساسا وجود نداشته نباشد. در این زمینه اگر اطلاع رسانی دقیق باشد و راه های رفع ابهامات و کسب اطلاعات کافی باز و تسهیل شود، بازگشت مهاجران ایرانی افزایش پیدا خواهد کرد.
ولی بخشی از موانع هم عینی است. مثل اینکه افراد نگران این باشند که اگر برگردند وضعیت اشتغال آنها چه می شود یا مثلاً با توجه به شرایط اقتصادی آیا می توانند یک زندگی نرمال را از نظر اقتصادی در حدی نزدیک به استانداردهایی که در مقصد داشتند، برای خود تأمین کنند؟ ممکن است که برخی بگویند کسی که به اروپا رفته یا به برخی از کشورهای همسایه مهاجرت کرده که از نظر اقتصادی شرایط بهتری دارند، اگر بخواهد برگردد نمی تواند استانداردها را تأمین کند. ولی توجه ندارند که لزوماً اینگونه نیست، و چون در کشورهای اروپایی خیلی هزینه زندگی بالاست، ممکن است که مهاجران ایرانی اگر به ایران برگردند، اتفاقاً بتوانند برنامه های خود را به شکلی تنظیم کنند که سطح زندگی شان خیلی هم پایین تر نباشد، بلکه شرایط بهتری هم داشته باشد. بالاخص اگر در دوران مهاجرت یا قبل از آن توانسته باشند اندوخته ها و منابعی را هم تأمین کرده باشند تا بخشی از هزینه های اولیه خود مثل مسکن را تأمین کنند. آن زمان شاید با توجه به تفاوت بارز سطح قیمت ها در جامعه ایران و خارج از کشور، چه بسا اگر این مهاجرین به داخل کشور برگردند، بتوانند استانداردهای بهتری هم برای معیشت خود تأمین کنند. بنابراین در بخش عینی هم ما برخی موانع معیشتی داریم، مثل اشتغال یا امید به کسب موقعیت شغلی مناسب که می تواند مانع برگشت باشد. ممکن است بخش دیگری از موانع حقوقی و قانونی هم باشد از قبیل اینکه آیا شرایط ادامه تحصیل یا سربازی فرزندان، بازگشت به کار با بهره مندی از یکسری مزایای اجتماعی برایشان امکان پذیر می شود یا مساله ساز؟ البته خیلی از اینها قابل رفع خواهد بود. به نظر می رسد هم در مورد موانع ذهنی و تصوری و هم بخش عینی و واقعی، امکان رفع بسیاری از این موانع وجود دارد و اگر این موانع یا حداقل بخشی از آنها برطرف شود، گمان می کنم که شاهد افزایش بازگشت ایرانیان مهاجر به کشور خواهیم بود.
برای آسان تر شدن تردد ایرانیان و خانواده آنها به میهن، ضروری است چه تغییراتی و در چه عرصه هایی رخ دهد؟
چند دسته اقدامات باید انجام شود تا این ترددها آسان تر گردد: اولاً ابهامات مربوط به موانع ورود باید برطرف شود؛ افرادی که سوابق فعالیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاشیه دار داشته اند ممکن است تصور کنند، موانعی پیش روی بازگشت آنان وجود دارد، در حالی که اغلب این فعالیت ها منع و مشکلی برای ورود آنها ایجاد نمی کند. من به عنوان کسی که  چند سال در خارج از کشور حضور داشته ام، خیلی از افراد را دیده ام که دوست دارند به کشور بازگردند، ولی نگران سوابق خود هستند که برایشان مانع ایجاد کند. از طرفی دیگر مطمئن هم نیستند و به احتمالا زیاد اساسا این سوابق مشکل حادی ندارند، ولی خود این ابهام، مانع برگشت است. بنابراین این ابهامات باید برطرف شود یا مکانیسم هایی برای رفع این ابهامات با کسب اطلاعات دقیق درباره آنها ایجاد شود.
علاوه بر این باید سازوکارهایی را طراحی کرد که اگر کسی مشکلی هم دارد، فرصت داشته باشد که آن مشکلات را رفع کند. اینکه برخی افراد وارد فرودگاه شوند و جلوی آنها گرفته شود، بدون اینکه فرصت پیدا کنند که بررسی و اگر مشکلی هست برطرف کنند، شیوه مخربی است و نباید اجرا شود. ممکن است افرادی بدهکاری مالی یا بانکی یا اتهامات دیگر داشته باشند، اینکه در فرودگاه جلوی آنها را بگیرند و اصلاً فرصت حل مشکلشان را پیدا نکنند، خسارت بار است. اگر فرصت بررسی و حل مشکلات قانونی ایجاد و ضوابط به گونه ای تعریف شود که افراد به داخل کشور بیایند و اگر ایرادی در کارشان هست را بتوانند پیگیری و رفع کنند، می توان به تقویت فرایند بازگشت ایرانیان امیدوار شد.
مزایا و ضوابط بازگشت ایرانیان به کشور شفاف و اطلاع رسانی شود
سوم اینکه اطلاع رسانی کافی درباره مزایا و ضوابط بازگشت به ایران در چارچوب های موجود صورت بگیرد. مثلا تشریح شود که اگر مهاجرین به کشور برگردند چه تسهیلات اقتصادی در اختیارشان قرار می گیرد، موقعیت های شغلی و سرمایه گذاری و مشارکت در فعالیت های علمی و دانشگاهی و آموزشی و پژوهشی  آنها به چه صورت خواهد بود. به عنوان مثال در حال حاضر دولت در صدد سرمایه گذاری در اقتصاد دریاست و خیلی از ایرانیان خارج از کشور در بنادر و صنایع دریایی فعالیت دارند و چه بسا در داخل کشور خیلی از ظرفیت ها وجود داشته باشد که اطلاع رسانی کافی راجع به آن نیست و اگر اطلاع رسانی باشد، شاید ایرانیانی که در حوزه دریا کار کرده اند، بتوانند مزایای زیادی برای کشور داشته باشند و بتوانند با بازگشت، توانمندی خود را در خدمت اقتصاد کشور در حوزه صنایع دریایی قرار دهند. این اطلاع رسانی در این حوزه ها خیلی کمک کننده خواهد بود و در  تسهیل رفت و آمدها هم اثر گذار خواهد بود‌. برای این کار باید کمیته ها یا نهادهایی تعریف و تعیین شود و اعلام شود که متولی ارزیابی این فرایندها هستند و اگر در مواردی لازم است، حمایت خود را از کسانی که دچار مشکل می شوند، اعلام کنند که آن افراد بتوانند از طرف نهادهای حمایتی، حمایت های کافی و مکفی را داشته باشند. در مورد مسئولیت های نهادهای مختلف، تعیین دقیق مسئولیت ها و شفاف سازی آنها بسیار مهم است. اگر نهاد یا کمیته ای متولی این امر شد یکی از کارهایی که باید انجام دهد، این است که ضوابط و مقررات را بازبینی کنند و ببیند آنجایی که تعارض وجود دارد، این تعارضات حل شود یا اگر فرایندها و مراحلی وجود دارد، این مراحل معلوم شود. کسی که وارد مبادی مرزی می شود تا می خواهد موقعیت شغلی پیدا کند یا ساختمان های مسکونی خریداری کند یا اموالی دارد که می خواهد بفروشد یا غیره، ضوابط و مراحل آن مشخص و شفاف باشد. خصوصاً با ظرفیت های فناوری جدید که ارتباطات آنلاین دارند، اطلاعات به شکل آنلاین در دسترس باشد، ضوابط و مقررات در دسترس باشد تا افراد بتوانند از آنها استفاده کنند و مسایل خود را حل کنند.
 برجسته سازی نمونه های موفق مهاجرانی که به کشور برگشته اند، ضروری است
علاوه بر این دفاتر مشاوره حقوقی یا مشاوره مهاجرت باید بتوانند مشاوره های مناسب را برای فرایند برگشت به کشور داشته باشند. همانطور که الان تعدادی دفاتر وجود دارد که به ایرانیان برای مهاجرت به خارج مشاوره و اطلاعاتی را در اختیارشان قرار می دهند، دفاتر مشاوره ای فعال شوند که به کسانی که می خواهند برگردند، کمک کنند تا اطلاعات کافی را داشته باشند و بتوانند اگر ابهام یا مشکلی دارند، آن مشکلات را برطرف کنند. بنابراین به طور خلاصه تسهیل روندها و مشخص سازی ضوابط و مراحل کار و تعیین دقیق مسئولیت ها، به اضافه برجسته سازی نمونه های موفق مهاجرانی که برگشته اند و رضایتمندی بیشتری پیدا کرده و اثرگذاری خوبی در جامعه داشته اند، از جمله اقداماتی است که می تواند این مراوده و آمد و رفت ها را تسهیل کند.
 
برچسب ها: بازجویی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها