انتقاد کانون صنفی استادان از دخالتهای فراوان نهادهای امنیتی-اطلاعاتی در امور دانشگاه
عُذر اساتید نُخبه را خواستند؛ مجریان صداوسیما استاد دانشگاه شدند!
5 شهريور 1402 ساعت 16:44
گروه سیاسی: روند اخراج استادان نیز که از ابتدای دولت ابراهیم رئیسی به انواع مختلف در جریان بوده، در روزهای اخیر شدت گرفته و باعث ایجاد بُهت در جامعه دانشگاهی کشور شده است.
علی شریفی زارچی، عضو هیئتعلمی بیوانفورماتیک و هوش مصنوعی در دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف، روز شنبه چهارم شهریور در شبکه اجتمای X (توییتر سابق) خبر داد که نامه اخراجش را دریافت کرده است. این استاد که از حامیان دانشجویان معترض بود ضمن اعلام این خبر شعری منتشر کرد و نوشت: «ما گر ز سر بریده میترسیدیم، در محفل عاشقشان نمیرقصیدیم.»
آمنه عالی و حمیده خادمی، اعضای هیئتعلمی دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، دو استاد اخراجی دیگرند. عالی در گفتوگو سایت «دیدهبان ایران» گفت: «با من و دکتر خادمی تماس تلفنی گرفتند و گفتند قراردادتان لغو شده است. تماس از سوی منشی دفتر رئیس دانشکده انجام گرفت. از آنها خواستیم نامه بزنند ولی گفتند به صورت رسمی نامه نمیزنیم.»
به گفته عالی، دانشگاه دلیلی برای اخراج او ارائه نکرده، اما او و خادمی باور دارند که دلیل این اخراج سیاسی بوده است. این استاد گفت: «بله، بیانیهها را امضا کرده بودیم، در تحصنهای دانشجویی همراهی داشتیم و نسبت به تعلیق دانشجویان اعتراض کردیم…من هشت سال در دانشگاه کار کردم و قرارداد پیمانی داشتم. من را یک سال تعلیق نگه داشتند و بدون هیچ توضیحی آن را تمدید نکردند تا اینکه به صورت ناگهانی و تلفنی اعلام کردند که اخراج شدهام.»
شوراهای صنفی دانشجویان کشور نیز در صفحه تلگرامی خود از اخراج گسترده اساتید دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران خبر داد. به گفته این نهاد دانشجویی، دانشجویان متوجه شدهاند که بسیاری از واحدهای درسی به جای اساتید پیشین به «افراد جدیدی سپرده شدهاند که به اشکال مختلف از اطرافیان و نزدیکان عبدالرضا سیف، رئیس این دانشکده، هستند». در عین حال، وحید عیدگاه، جواد بشری و میلاد عظیمی، سه استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، لیلی ورهرام، استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی، قاسم عزیزی، استادیار گروه زبان و ادبیات عرب، داریوش رحمانیان، دانشیار گروه تاریخ، و حسین مصباحیان، استادیار گروه فلسفه، ظاهرا حذف شدهاند. شورای صنفی دانشجویان ایران حذف این اساتید را «ضربه بزرگی بر پیکر این دانشکده مهم و تاریخی کشور» دانست.
رحمانیان که دکترایش را در سال ۱۳۸۱ از دانشگاه تبریز گرفت، یکی از شناختهشدهترین تاریخدانان دوره معاصر ایران است که آثار مهمی در مورد انقلاب مشروطه، تفکر سیاسی در دوره قاجار و سید جمالالدین اسدآبادی نوشته است. این تاریخدان در صفحه تلگرام خود نوشت: «تعلیق و اخراج من کار آسان و سادهای نیست. گمان میکنم تصمیم به تعلیق من خطای محاسباتی عجیبی بوده است که ریشه در توهم دارد. طرف گویا در حالی شبیه مستی چنین تصمیمی گرفته است. هرچه فکر میکنم عقلم به جایی قد نمیدهد که این تصمیم بسیار ناشیانه چطور گرفته شده است. در طول سی سال تدریس در دانشگاه همواره زیر فشار و تهدید بودهام و پایمال شدن حق و حقوق را به انواع و اقسام تجربه کردهام.» خبرگزاری اصولگرای تسنیم، به نقل از سعید بهزادیپور، دبیر هیئت اجرایی جذب اساتید دانشگاه شریف، مدعی شده است که محمدرضا عارف، چهره اصلاحطلب و معاون اول ریاستجمهوری در زمان محمد خاتمی، از جمله افرادی بوده که رای به اخراج شریفی زارچی داده است. عارف که از چهرههای اصلی جناح اصلاحطلب محسوب میشود، عضو هیئت اجرایی جذب دانشگاه شریف است.
محمدرضا عارف از هیات جذب دانشگاه شریف استعفا داد
محمدرضا عارف ضمن استعفا از هیات جذب دانشگاه شریف اعلام کرد: بارها از روند حاکم بر هیاتهای جذب در دانشگاهها گلایه کردم و درخصوص تبعات عدم تمدید قرارداد اساتید نخبهای همچون شریفی زارچی هشدار دادم؛ با اینگونه برخوردها باعث ریزش نیروهای نخبه میشویم.
این در حالی است که آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، چند روز پیش به اخراج اساتید اعتراض کرده و گفته بود: «اخراج و ایجاد محدودیت برای اساتید غیرخودی و جذب یک باره ۱۵۰۰۰ نفر به دانشگاهها معنایی جز انقلاب فرهنگی دوم بدون تابلو، یکدستسازی آموزش عالی و از همه مهمتر نزول سطح علمی این نهاد را در پی نخواهد داشت.» اخراج اساتید روندی است که از ابتدای کار دولت رئیسی شدت گرفته است. در همان سال اول دولت رئیسی، چند چهره شاخص از جمله محمد فاضلی، استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق)، و آرش اباذری، استاد فلسفه در گروه فلسفه علم دانشگاه شریف، اخراج شدند.
مجریان صداوسیما استاد دانشگاه شریف شدند!
همزمان با موج اخراج اساتید با تجربه اما منتقد از دانشگاه های کشور، امیرحسین ثابتی، مجری صداوسیما و عضو جبههپایداری و از چهرههای نزدیک به سعید جلیلی قرار است در دانشگاه شریف به دانشجویان درس «انقلاب اسلامی» بدهد! همزمان اعلام شده است عباس موزون، دیگر مجری صداوسیما نیز قرار است به دانشجویان دانشگاه شریف درس «آیین زندگی» بدهد! در عین حال، کانال روزنامه دانشگاه شریف در این باره نوشت: نام استاد درس گروه ۱۶ انقلاب اسلامی با کد ۳۷۶۲۶ که قرار بود ویژه ورودیهای ۴۰۲ و با تدریس «امیرحسین ثابتی» ارائه شود، فعلاً از روی سامانه edu برداشته شد و ظرفیت درس هم منفی یک نوشته شده که به معنی معلق بودن کلاس است!
مجری سیما: این تازه اول کار است!
امیرحسین ثابتی، مجری صداوسیما در واکنش به خبر تدریسش در دانشگاه شریف نوشت: چطور تدریس یک فارغ التحصیل علوم سیاسی در رشته انقلاب برایشان عجیب است اما در برابر تدریس زبان عادل فردوسی پور در دانشگاه شریف تعجب نمیکنند و حتی برایشان مساله نیست؟ آنها از اثرگذاری بنده حقیر ناراحتند. اهمیتی هم ندارد چون این تازه اول کار است.
واکنش تازه استاد نُخبه در باره اخراج خود از دانشگاه
علی شریفی زارچی، استاد نُخبه دانشگاه شریف در توئیتی درباره اخراج خود از دانشگاه نوشت: استناد مدیریت دانشگاه آن است که به رغم مکاتبه در خرداد و آذر ۱۴۰۰ و شهریور ۱۴۰۱، هیچ اقدامی برای تمدید قرارداد خود انجام ندادهام. تاریخ ثبت درخواستهای ترفیع و تبدیل وضعیت را ببینید تا متوجه شوید چطور حقیقت فدای سیاست میشود. جزییات بیشتر را به همکارانم در شریف خواهم نوشت.
یک استاد دانشگاه در محکومیت اخراج اساتید معترض:
خاک بر سر وزیری که قدر بزرگان نمیداند!
آبتین گلکار، مترجم سرشناس و استاد گروه زبان روسی دانشگاه تربیت مدرس، در واکنش به اخراج اساتید معترض در حساب اینستاگرام خود نوشت: تکلیف طایفه اشقیا که مشخص است ولی خاک باید بر سر کرد وزیری را که در حد بز اخفش هم نمیتواند به افتضاحی که در موسسات زیر دستش به پا شده واکنش نشان دهد. خاک باید بر سر کرد آن دانشگاه مادر را که بزرگانی چون میلاد عظیمی و وحید عیدگاه طرقبه را قدر نمیشناسد و خاک باید بر سر کرد آن صاحب ژن معیوب را که علی شریفی زارچی را خار چشم بداند.
دانشکده ادبیات در معرض خطر بزرگی است!
دانشجویان دانشکدهی ادبیت و علوم انسانی دانشگاه تهران در ترم جدید با انتشار لیست دروس ارائه شده، متوجه حذف نام دستکم ۷ تن از اساتید این دانشکده شدند. بنا بر این گزارشات، بسیاری از دروسی که سالها توسط اساتید مشخص و ثابتی ارائه میشدند، در این ترم به افراد جدیدی سپرده شدهاند که به اشکال مختلف از اطرافیان و نزدیکان عبدالرضا سیف، رئیس این دانشکده، هستند. این حذفها نه به شکلی قانونی و با ابلاغ رسمی، بلکه بدون اطلاع قبلی و به واسطهی کارشکنی در تخصیص دروس، صورت گرفته است. همچنین اغلب این اساتید پیشتر در هیات جذب و گزینش دانشگاه مورد بازخواست قرار گرفته بودند. حذف اساتید باسابقه و مجرب و کلاسهای درسی آنان و جایگزینشان با افراد غیرمتخصصی، ضربهی بزرگی بر پیکر این دانشکده مهم و تاریخی کشور، وارد میکند.
نام برخی از این اساتید:
* وحید عیدگاه (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
* جواد بشری (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
* میلاد عظیمی (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
* لیلی ورهرام (استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی)
* قاسم عزیزی (استادیار گروه زبان و ادبیات عرب)
* داریوش رحمانیان (دانشیار گروه تاریخ)
* حسین مصباحیان (استادیار گروه فلسفه)
اخراج دکتر رهام افغانی
دکتر رهام افغانی، استادیاری معماری دانشگاه شهید بهشتی هم نامه «ختم همکاری» دریافت کرده و عملاً اخراج شده است. دکتر افغانی در ماههای گذشته از جمله کسانی بود که به وضعیت دانشگاه و کشور انتقاد کرده بود.
جلوگیری از تدریس سردار علایی و صالحی امیری
از تدریس سردار حسین علایی در دانشگاه تهران و رضا صالحی امیری در دانشگاه علوم و تحقیقات هم جلوگیری شده است!
تلاش گروه پایداری برای حذف ۵۰ هزار استاد!
در همین حال، مصطفی فقیهی (مدیر سایت انتخاب) نوشت: تیم جبههی پایداری در شورای عالی انقلاب فرهنگی، تئوریسین حذف ۵۰ هزار استاد دانشگاه تا انتهای دولت رییسی است. فشار میآورند که ۱۵ هزار استاد جدید در دانشگاهها مستقر و کلاس درسی تا مهر ماه برای این چهرههای عمدتاً امام صادقی، تعریف شود! از سوی دیگر، شنیده شده که «جبههی پایداری» درصدد است * سازمان_سنجش را از «وزارت علوم» به زیر مجموعهی «شورای عالی انقلاب فرهنگی» منتقل کند! درواقع «جبههی پایداری» درصدد است، پس از «تسویهی بزرگ اساتید»، ورود دانشجویان به دانشگاه را هم، براساس صلاحیتهای سیاسی - اعتقادی تغییر دهد. پیام واضح است: جمع میکنید بروید یا نه؟
یادآور دوره قرون وسطایی، اما زمین است که میچرخد!
عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت خاتمی در شبکه ایکس نوشت: اخراج اساتید منتقد از دانشگاه یادآور دوره قرون وسطی است، اما زمین است که میچرخد!
اخراج اساتید مختص منتقدین است؟!
جواد آذری جهرمی (وزیر ارتباطات دولت روحانی) در کانال تلگرام خود نوشت: این دلایل اداری ادعا شده، تنها برای قطع همکاری با اساتید منتقد دولت در دانشگاهها کاربرد دارد یا برای همه اساتید فراگیر است؟ امید است که رییس جمهور محترم در این قضایای اخیر مرتبط با اساتید دانشگاهها شخصا ورود نمایند و از تحدید محتمل گفتمان انتقادی در دانشگاهها که متوقفکنندهی رشد و پیشرفت کشور است، جلوگیری نمایند.
تکرار نافهمی های احمقانه!
سیدهاشم فیروزی
مشکل از معلمان است و باید پاکسازی شوند!
مشکل از رسانه ها است و باید محدود شوند!
مشکل از استارت آپها است و باید تصرف شوند!
مشکل از روشنفکران است و باید دستگیر شوند!
مشکل از جامعه است و باید جریمه شوند!
و حال مشکل از اساتید دانشگاه است و باید اخراج شوند!
همچنان هیچ تمایلی بجهت فهم وضع موجود وجود ندارد و هر آنچه هست نافهمی احمقانه و فقدان درون نگری عالمانه است!
این چرخه تکراری را توقف که هیچ اما آیا خستگی امکان خواهد بود. خسته نمی شوید؟
آریا جعفری از همکاری با ایسنا منع شد!
آریا جعفری در صفحه اینستاگرام خود نوشت: بعد از حدود ۱۳ سال کار در خبرگزاری دانشجویان ایران «ایسنا» با دستور و فشار یکی از نهادها به این رسانه، از ادامه همکاری با ایسنا منع شدم. ابتدا پس از انتشار آخرین گزارش تصویری در ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۲ روی خروجی ایسنا از کار تعلیق شدم، در تمام این مدت ۵ماه همکاران خوبم در سرویس عکس تهران و اصفهان پیگیر کارم بازگشتم و ثبت قرارداد جدید بودند که این امر تا امروز میسر نشد و در آخر مجبور به ترک خبرگزاری شدم! در این سالها از بچههای ایسنا بسیار درسهای خوبی یادگرفتم و تجربههای متفاوتی کسب کردم که از تکتک این عزیزان سپاسگزارم. این اتفاقات اخیر هرچند تلخ و ناامید کننده بوده ولی بهم یاد داد که برای چیزهای بیهوده تلاش نکردم و مسیرم رو اشتباه نرفتم… به نظرم تنها حیات آسمانی میتونه یک انسان رو از کاری که بهش عشق و علاقه داره جدا کنه.
صدور حکم انفصال از خدمت یک معلم خوزستانی!
بهاره عسگریزاده، معلم و کنشگر صنفی از استان خوزستان منطقه الوار گرمسیری بیش از ۲۰ سال سابقه تدریس در مناطق محروم استان خوزستان دارد. بر اساس گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این فعال صنفی معلمان به دلیل شرکت در تجمعات صنفی معلمان در سال گذشته طی حکم هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان و با تایید هیات عالی رسیدگی به تخلفات وزارت آموزش و پرورش به چهار ماه انفصال موقت از خدمت محکوم شده است!
انتقاد کانون صنفی استادان از دخالتهای فراوان نهادهای امنیتی-اطلاعاتی در امور دانشگاه
کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران با صدور بیانیه ای ضمن انتقاد شدید از دخالت فراوان نهادهای امنیتی -اطلاعاتی در رابطه با مباحث درون دانشگاه ، تلاش در امنیتی کردن نهاد دانشگاه و تحمیل یک جریان سیاسی بر امور دانشگاهها همچون استخدام افراد همسو با یک جریان خاص سیاسی،نسبت به تعرض به ساحت دانشگاه و زوال تدریجی وجوه علمی آن با جایگزینی رفتارهای سیاسی و باندی به جای شیوهها و روشهای علمی و نیز ایجاد موانع و چالشهای حاصل از این عملکرد در مقابل توسعه علمی کشور هشدار داد و تاکید کرد:نهادهای غیر مسئول مانند وزارت کشور به جای دخالت در امور دانشگاه ها به انجام وظائف قانونی خود از جمله ارتقاء امنیت کشور بپردازند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
دانشگاه و مداخلههای مخرب دانشگاه به عنوان اصلی ترین نهاد علمی و اتاق فکر و خلاقیت برای توسعه کشورها شناخته می شود. در این راستا به دلیل ماهیت دانشگاه و ضرورت توسعه علمی و ویژگیهای علم و فناوری، موضوع آزادی و استقلال اندیشه و عملکرد در دانشگاه دارای اهمیت زیادی است. بر همین اساس تقریباً در همه کشورهای توسعه یافته، نهاد دانشگاه از استقلال نسبی بالایی برخوردار است. در حقیقت، استقلال دانشگاه سنگ بنای نظام دانشگاهی محسوب میگردد بدین معنا که دانشگاه در تعیین و اجرای اهداف و اولویتهای خود باید از آزادی عمل برخوردار باشد. صاحبنظران بر روی چهار بُعد استقلال سازمانی، مالی، علمی و استخدامی به عنوان ابعاد اصلی استقلال دانشگاه، اشتراک نظر دارند. تحقیقات بیانگر آن است که فرآیندهای بسته سیاسی کشورها، حاکمیت تفکر سیاسی خاص، سیستم متمرکز تصمیمگیری دولتی، محدودیتهای مالی و استخدامی، تعصبات خاص جناحی یا حزبی از مهمترین موانع در مسیر تحقق استقلال دانشگاه هستند. متأسفانه جریانهائی از ابتدای انقلاب اسلامی سعی در تضعیف استقلال دانشگاه داشتهاند. یکی از بزرگترین اقدامات این جریانها سپردن امور مهمی از آموزش عالی و دانشگاهمانند امور سیاستگذاری و به ویژه جذب هیأت علمی و انتصاب رؤسای دانشگاه به شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. بدین ترتیب، بخش مهمی از اختیارات آموزش عالی و دانشگاه از وزارت علوم سلب و به نهاد دیگری واگذار گردیده است. البته باید اذعان نمود که در برخی دورهها تقویت هیأتهای امنای دانشگاهها با حضور افراد برجسته علمی و اجرائی، تصویب قوانین مترقیانهای مانند قانون مالی و معاملاتی دانشگاهها و برخی مقررات و قوانین دیگر، اقدامات مؤثری در تقویت بعد استقلال دانشگاهها بوده است. با این حال، دانشگاهها از ابتدای انقلاب تا کنون به دلیل دخالت نهادهای غیرمسئول با مشکلات عدیدهای روبرو بودهاند. برخی از این دخالتها عبارتند از:
1. دخالت در روند ملال آور انتخاب وزیر علوم بویژه در دورههای اخیر و تلاش برای انتخاب افراد همسو با یک جریان خاص. این دخالت ها موجب شد که وزارتخانه در برخی موارد ماهها بدون وزیر بماند.
2. سلب اختیار از دانشگاه در جذب اعضای هیأت علمی به گونهای که اعضای کمیته جذب دانشگاه از طرف هیأت عالی جذب شورای انقلاب فرهنگی تعیین میشود. این در حالی است که حتی در جذب دانشجو نیز استقلال دانشگاه سلب شده است. در مقابل در تمام کشورهای توسعه یافته جذب دانشجو از طریق خود دانشگاه و حتی در برخی موارد توسط استاد بویژه در دورههای تحصیلات تکمیلی صورت میگیرد. بدین ترتیب در این سرزمین، دانشگاه تقریباً هیچ نقش قابل توجهی در پذیرش و جذب دانشجویان خود ندارد.
3. محدود کردن اختیارات وزارت علوم و عدم ایفای نقش خود دانشگاه در انتخاب روسای دانشگاهها و ضرورت تایید نظر سختگیرانه شورای عالی انقلاب فرهنگی علاوه بر فشارهایی که از سوی مجموعههایی مثل مجلس و استانداریها و غیره در انتخاب مدیران ارشد دانشگاهی وارد میگردد، تاثیر منفی بر بکارگیری نخبگان و مدیریت علمیتر و برونداد دانشگاهها داشته است. حتی انتخاب مدیران گروه نیز از گروههای علمی سلب و به رؤسای دانشگاهها واگذار گردید تا کمیتههای جذب بتوانند در انتخاب اعضای هیأت علمی همسو با همین جریانها به دلخواه خود عمل کنند. این موضوع یعنی حذف اختیارات گروههای علمی و هدف از اجرای آن به صراحت در نامه وزیر کشور به سازمان امور استخدامی کشور ذکر شده است.
4. دخالت فراوان نهادهای امنیتی اطلاعاتی در رابطه با مباحث درون دانشگاه در سالهای اخیر و مشکلات و دخالتها نه تنها در انتخاب مدیران دانشگاهها بسیار تاثیرگذار شده است بلکه در تصمیمگیریهای اجرایی هم در موارد مختلف مشکل زا گردیده است. حتی برای ارتقای مرتبه، برخی از افراد متقاضی را در نهادهای امنیتی تحت فشار میگذارند تا با سپردن تعهد از اظهار نظرهای منتقدانه خودداری کنند.
5. تلاش برای حذف تدریجی قوانین نیم بندی مانند آئین نامه مالی معاملاتی دانشگاهها و تضعیف هیأتهای امنا و هیأتهای ممیزه مشهود است و اما فاجعه آمیزتر از همه آنها دخالت نهادهای غیرمسؤل در مباحثی همچون ارتقاء، ترفیع و تبدیل وضعیت عضو هیات علمی و یا سایر ارزیابیهای اعضای هیات علمی است. هماکنون صدها پرونده در این رابطه در دانشگاههای مختلف به بهانه امضای بیانیه یا اظهار نظر توسط استادان متوقف است و چندین عضو هیأت علمی در دانشگاههای مختلف یا اخراج شدهاند یا در آستانه اخراج قرار گرفتهاند. این موضوع نه تنها موجب فروکش کردن شعلههای علم و فناوری در دانشگاهها میگردد بلکه موجب بیرغبتی دانشگاهیان به مباحث مختلف توسعهای کشور و تشدید خروج نخبگان از کشور شده است. قابل توجه است که نخبهترین جوانان کشور مهمترین جایگاه خود را با حضور در دانشگاهها میبینند اما با مشاهده چنین شرایط تحقیرآمیز و غیر قابل قبولی ناامید شده و مسیر خروج را لاجرم دنبال میکنند. کافی است با نگاهی به آمار منتشره توسط مرکز رصد مهاجرت کشور به عمق فاجعه مهاجرت نخبگان بیشتر واقف گردید.
6. تلاش در امنیتی کردن نهاد دانشگاه: در این تلاش استاد، دانشجو و دانشگاه به عنوان یک تهدید معرفی میشوند و در نتیجه با آنها برخورد امنیتی صورت میگیرد. نمونه بارز این برخورد در نامه اخیر منتسب به آقای وحیدی وزیر کشور به سازمان امور اداری و استخدامی مشاهده میشود. در بند 5 مصوبه شورای امنیت کشور از وزارتخانههای علوم و بهداشت خواسته میشود ترتیب استخدام 15000 عضو هیأت علمی همسو با این جریانات ضد استقلال دانشگاه داده شود. در این نامه اعضای هیأت علمی به عنوان بزرگترین عامل ناآرامی های سال 1401 معرفی میگردند.
7. تلاش در جهت تحمیل یک جریان سیاسی بر امور دانشگاهها از قبیل استخدام افراد همسو با یک جریان خاص سیاسی همانگونه که در نامه منتسب به وزیر کشور به سازمان امور اداری استخدامی به صراحت قید شده است، یعنی اکثریت دانشگاهیان (که در نامه مذکور به آن اعتراف گردیده) که مانند یک جریان خاص فکر نمیکنند و منتقد امور هستند از روند تصمیمسازیها در دانشگاهها باید حذف شوند. این یعنی تسریع روند مهاجرت نخبگان و تهی شدن کشور از افراد متخصص و محرومیت کشور از نقدها، پیشنهادها و راهحلهای خیرخواهانه و روشنگرانه. نتیجه استقلال زدائی از دانشگاه ها عملاً اگر آزادی عمل و اندیشه و بسترهای لازم برای فعالیتهای علمی و اجرائی دانشگاهیان فراهم نباشد نقش آفرینیهای آنها در تربیت متخصصین و در تشخیص چالشهای جامعه و در ارائه پیشنهادها و تحلیلهای واقعگرایانه و علمی بسیار کمرنگ میگردد. در حقیقت، تضعیف جایگاه دانشگاه در نهایت موجب تضعیف کشور میگردد.
تصور یک کشور پیشرفته و توسعه یافته بدون وجود دانشگاههای مستقل تصوری باطل است. تضعیف استقلال دانشگاه و تبدیل آن به یک اداره معمولی مانند دیگر ادارات کشور مصداق مثل معروف "یکی بر سر شاخ بن می برید" است.
کانون صنفی استادان دانشگاهی کشور نارضایتی و اعتراض عمیق و شدید خود را نسبت به تعرض به ساحت دانشگاه و زوال تدریجی وجوه علمی آن با جایگزینی رفتارهای سیاسی و باندی به جای شیوهها و روشهای علمی و نیز ایجاد موانع و چالشهای حاصل از این عملکرد در مقابل توسعه علمی کشور اعلام میدارد و هشدار میدهد که ادامه این مسیر نه تنها عواقب ناگوار برای کشور و توسعه و پیشرفت آن در بر خواهد داشت بلکه اهداف و خواست مداخلهگران انحصارطلب را نیز عملی نخواهد کرد. کانون صنفی استادان دانشگاهی مطالبات خود را به شرح ذیل بیان میدارد:
1- استقلال و حیثیت علمی دانشگاه به آن بازگردد
2- اجازه داده شود تا امور علمی، کارشناسی و تخصصی توسط خبرگان دانشگاهی و به دور از دیدگاههای سیاسی و جناحی انجام پذیرد
3- نگاه امنیتی و حضور نیروهای امنیتی در دانشگاه کنار گذاشته شود و فضای امن همراه با آرامش که مقتضای محیطهای آکادمیک و شرط لازم برای امنیت خاطر استادان و دانشجویان است فراهم گردد
4- از اعضای هیأت علمی که مورد تعرض قرار گرفتهاند (آنهایی که اخراج شدهاند و یا در آستانه اخراج و تحت فشارهای گوناگون قراردارند) دلجویی شود و موانع پیشپای آنان برداشته شود
5- از احضار استادان و دانشجویان به جلسات بازجویی تحقیرآمیز جداً خودداری شود؛
6- از نهادهای غیر مسئول نیز مانند وزارت کشور میخواهد به جای دخالت در امور دانشگاه ها به انجام وظائف قانونی خود از جمله ارتقاء امنیت کشور بپردازند.
کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران شهریور 1402
کد مطلب: 424531