گروه سياسي: عضو سابق شورای عالی قضایی تأکید کرد: با محکوم کردن و خشونت، نتیجه عکس خواهیم گرفت.
آیتالله سیدمحمد موسوی بجنوردی پیرامون تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: دانشگاه آزاد اسلامی فعالیت خود را در دهه ۱۳۵۰ آغاز کرده بود و پذیرش دانشجو در این دانشگاه در سال ۱۳۵۷ به طور محدود شروع شد؛ اما با آغاز نهضت اسلامی مردم و پیروزی انقلاب اسلامی و رویدادهای پس از آن و نهایتاً "انقلاب فرهنگی"، این روند به کلی متوقف شد.
وی ادامه داد: دو سال پس از انقلاب فرهنگی ایران در اردیبهشت ۱۳۶۱ دانشگاه آزاد اسلامی تأسیس شد و برخی از رجال سیاسی ارشد جمهوری اسلامی عضو هیئت امنای آن شدند.
عضو سابق شورای عالی قضایی درباره زمینه تأسیس دانشگاه آزاد اظهار داشت: اوایل انقلاب که عضو شورای عالی قضایی و در رأس قوه قضاییه بودم، به خاطر دارم که شرایط ورود به دانشگاه برای جوانان علاقهمند به تحصیل به گونهای بود که نیمی از شرکتکنندگان کنکور، از ادامه تحصیل در دانشگاه بازمیماندند؛ چراکه ظرفیت پذیرش و فضای آموزشی دانشگاههای دولتی به اندازهای نبود که پاسخگوی جمعیت عظیم علاقهمند به تحصیل باشد. این موضوع تبعات اجتماعی و حتی سیاسی بسیاری برای کشور به دنبال داشت. آیتالله موسوی بجنوردی با اشاره به تهدید فعالیت برخی گروهکها در آن زمان افزود: ما هم در شورای عالی قضایی به این یقین رسیده بودیم که یکی از عواملی که باعث میشد گروهکها بتوانند جوانها را جذب کنند، همین محرومیت از ورود به دانشگاه بود که با آن شرایط، عرصه مناسبی را برای جذب این پتانسیل جوان، پیش روی خود میدیدند. بدین ترتیب ضرورت گسترش محیط علمی کشور و تأسیس دانشگاهی فارغ از دانشگاه دولتی برای نشر علم و دانش در کشور، بیش از پیش احساس شد.
این مدرس حوزه و دانشگاه درباره مبدعین دانشگاه آزاد تصریح کرد: بنابراین تمام دلسوزان و نزدیکان درجه اول نظام به این فکر افتادند که دانشگاه دیگری تأسیس کنند که البته مبدعین اصلی این دانشگاه، که "دانشگاه آزاد اسلامی" نام گرفت، حاج احمد آقای خمینی، مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله موسوی اردبیلی، حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی و نخست وزیر وقت، آقای مهندس میرحسین موسوی بودند که در ادامه این افراد به عنوان افراد مورد تأیید حضرت امام خمینی(ره)، هیئت امنای دانشگاه آزاد را تشکیل دادند. عضو سابق شورای عالی قضایی ادامه داد: ایشان ابتدا فعالیت دانشگاه آزاد را با تأسیس یک شرکت مطرح کردند و اولین پولی که برای شکلگیری دانشگاه آزاد اسلامی اختصاص داده شد، حضرت امام خمینی(ره) پرداخت کردند و بدین ترتیب اولین کسی که از دانشگاه آزاد حمایت کرد، حضرت امام خمینی بودند که با این کار مهر تأیید خود را پای این دانشگاه ثبت نمودند.
وی درباره گامهای اولیه برای گسترش دانشگاه آزاد گفت: با توجه به شروع فعالیت دانشگاه آزاد، بنده به تمام جاهایی که پولهای بلاصاحب، زمینهای بلاصاحب و یا ساختمانهایی که مصادره شده بود را در اختیار داشتند بخشنامه و اعلام کردیم که در هر جایی که دانشگاه آزاد تأسیس شد، هم پولها، هم ساختمان و هم زمینهای بلاصاحب را در اختیارشان بگذارند. موسوی بجنوردی افزود: اولین ساختمانی که به دانشگاه آزاد اختصاص دادیم در خیابان کاخ آن زمان و فلسطین فعلی بود که ساختمان مرکزی دانشگاه آزاد در همین محل تأسیس شد و آقای جاسبی و معاونشان آقای شکرریز در آنجا مستقر شدند؛ پس از مدت کوتاهی از فعالیت این دانشگاه، کاملا حس میشد که میزان جذب جوانان توسط گروهکها کمتر شده، چراکه مخاطب هدف این گروهکها بیشتر افراد بیکار و یا آنهایی که از درس خواندن در دانشگاه محروم میشدند، بود.
ایشان در ادامه اظهار داشت: خودم خدمت امام رفتم و این گزارش را ارائه دادم و گفتم که از "وقتی که دانشگاه آزاد تأسیس شده میزان جذب گروهکها کمتر شده"، و اجازه خواستم که بتوانیم در مناطق و شهرهای دیگر پولها و زمین و ساختمانهایی که مصادره و یا بلاصاحب بوده است را برای گسترش دانشگاه آزاد استفاده کنیم؛ و امام این اجازه را دادند. این مدرس حوزه و دانشگاه در تشریح نام این دانشگاه گفت: بدین ترتیب دانشگاه آزاد در مسیر توسعه و گسترش گام نهاد و با ساختمانهایی مدرن، اساتید مجرب و خروجیهای خوب، دوشادوش دانشگاههای دولتی مشغول فعالیت شد. پسوند اسلامی نام دانشگاه آزاد اسلامی، میطلبید که متولیان آن افرادی باشند همه فقیه و اسلامشناس و سران انقلاب اسلامی و یاران نزدیک حضرت امام باشند، که نزدیکترین آنها حاج احمد آقای خمینی عضو هیئت امنای دانشگاه بود. همچنین افراد صالحی را برای درس دادن انتخاب میکردند و رعایت موازین اسلامی چه در دختر و چه در پسر بسیار رعایت میشد و دانشگاه آزاد اسلامی کمک بزرگی در ارتقاء فرهنگ ایران کرد که یک فرهنگ مترقی و اسلامی شود.
وی با اشاره به جایگاه ویژه دانشگاه آزاد ادامه داد: من واقعا باید عرض کنم که بنیانگذاران دانشگاه آزاد اسلامی، خدمت بزرگی به فرهنگ ایرانی و همچنین فرهنگ اسلامی کردند که در رأسشان خود حضرت امام(ره) بود که مشوق آنها بود و آن اجازات را به آنها میداد و اجازه استفاده از اموال بلاصاحب را برای توسعه دانشگاه آزاد میدادند. بدین ترتیب دانشگاه آزاد اسلامی بر پایه دینداری و علم بنیان گذاشته شد و نه تنها باعث یأس گروهکها از جذب جوانان شد، بلکه اساسا دینداری را هم در کشور تقویت کرد و بدین جهت و از جهات دیگر تأسیس دانشگاه آزاد از افتخارات نظام بوده است.
آیتالله موسوی بجنوردی درباره برخی تحرکات افراد تندرو در جهت ضربه زدن به دانشگاه آزاد گفت: کسانی برای ضربه زدن به آقای هاشمی به سراغ دانشگاه آزاد میروند و آن را مورد هجمه قرار میدهند. این افراد هدفشان دقیقا ضربه زدن به انقلاب است که گاهی ایشان و در پی آن دانشگاه آزاد را مستمسکی برای رسیدن به اهداف خود قرار میدهند. اهانتهایی هم که این اواخر به حاج حسن آقای خمینی صورت گرفت، از همین دست فعالیتها بوده است. اینها با امام خمینی مشکل دارند و چون جرأت مطرح کردن آن را ندارند، به سراغ گل سرسبد این خانواده، یعنی حاج حسن آقای خمینی میروند و ایشان را که امروز یک مجتهد مسلم، فقیه، اصولی و فیلسوف هستند را مورد هجمه قرار میدهند.
وی تأکید کرد: کسانی که علیه آقای هاشمی صحبت میکنند و ایشان را قبول ندارند، در اصل با امام و تفکرات امام مخالفاند. امام درباره ایشان فرمودند: "بدخواهان بدانند که هاشمی زنده است چون نهضت زنده است" یعنی اگر نهضت را قبول داریم، اگر انقلاب را قبول داریم، اگر ارزشها را قبول داریم، آیتالله هاشمی را قبول داریم. مگر ما چند نفر مثل آیتالله هاشمی داریم؛ آقای هاشمی آبروی انقلاب است. در خارج از کشور و در کشورهای اسلامی، آیتالله هاشمی بسیار زیاد و حتی بیشتر از ایران مورد احترام است.
آیتالله موسوی بجنوردی ضمن اشاره به نحوه آشنایی با آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: ایشان افتخار نظام جمهوری اسلامی ایران است و بنده او را از 52 یا 53 سال پیش میشناسم. ایشان در آن زمان آمد نجف و چند ماه ماند و درس پدرم را میآمد. آقای هاشمی حدود یک ماه با مقام معظم رهبری درس پدر من را میآمدند. یک شب که برای آقای هاشمی مشکلی پیش آمد و نتوانست به کلاس بیاید، پدر من گفته بود "آن شیخی که ریش ندارد خیلی خوب میفهمد و قدرت درک و فهم بالایی دارد.
وی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری و آیتالله هاشمی از اول با هم بودند و حق بزرگی به این انقلاب دارند؛ با هم زندان رفتند، تبعید میشدند، شکنجه میشدند و هر دو بازوهای حضرت امام بودند. برخی رفتارها کوچک شمردن حرف امام خمینی(ره) درباره جایگاه آیتالله هاشمی است. آقای هاشمی و حاج سید حسن آقای خمینی از مدافعان و جزء هیئت امنای دانشگاه آزاد هستند. بنابراین بد گفتن و ناسزا دادن به اینها از طرف یک عده مشخص، نوعی تمجید است؛ چراکه باید ببینیم این حرکات از طرف چه افرادی انجام میشود. از طرف افرادی که منفور ملتاند و هیچ جایگاهی بین مرم ندارند. این مدرس حوزه و دانشگاه، ضمن تقدیر از مدیریت گذشته دانشگاه گفت: در اینجا جا دارد که از زحمات و تلاشهای 30 ساله آقای جاسبی تشکر کنم؛ چراکه اکثر این واحدهای دانشگاهی را در شهرهای مختلف کشور ایشان راهاندازی کردند و گامهای بلند ایشان در جهت توسعه و گسترش دانشگاه بسیار ارزنده و ماندگار بوده است.
بجنوردی همچنین با ابراز خرسندی از انتصاب مدیریت جدید دانشگاه، گفت: اکنون هم با آمدن آقای میرزاده بسیار خوشحال هستم و ایشان را از حدود 40 سال پیش، زمانی که در شورای عالی قضایی بودم، میشناختم؛ به طوری که ایشان معاون اجرایی نخستوزیر وقت بود و رابطه شورای عالی قضایی با دولت بسیار روابط حسنهای بود. آقای میرزاده در همان موقع، با اینکه بسیار جوان بودند ولی خیلی خوب کار میکردند. ایشان انسان بسیار مسئولیتپذیر، امین و کاردانی است و مورد تأیید آقای هاشمی، حاج سید حسن آقای خمینی و ما هم میباشد و بنده با اطمینان ایشان را تأیید کردم.
آیتالله سید محمد بجنوردی در پایان گفت: الحمدالله دانشگاه آزاد جایگاه ویژه خود را کسب کرده و آن مغرضین خودشان هم دیدهاند که علیرغم حمله به دانشگاه آزاد، نتیجه برعکس گرفتند؛ چراکه مردم ایران مردم آگاهی هستند و با این سرو صداهای توخالی رویه خود را تغییر نخواهند داد. آیتالله موسوی بجنوردی همچنین با اشاره به پسوند اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی، به نکاتی درباره اسلامی شدن دانشگاهها و برداشتهای شخصی از این موضوع پرداخت و تصریح کرد: بنده با فعالیتهایی از قبیل تفکیک جنسیتی و اعمال محدودیتهایی از این دست که با نام "اسلامی کردن" دانشگاهها انجام میشود، بسیار مخالفم و معتقدم که این اهانت به مقام دانشجوست.
وی افزود: دانشجویان اعم از دختر و پسر، در پی علم و دانش قدم در دانشگاه نهادهاند و مطرح کردن این موضوعات یعنی اینکه ما به دانشجویان سوءظن داریم. موسوی بجنوردی تأکید کرد: متأسفانه گاهی برخی امور به دست افرادی میافتد که دانشجویان را یک عده دختر و پسر منحرف فرض کردهاند و تمام تفکر و فعالیتشان در این موضوع دور میزند. امام هم با این دید و تفکرات مخالف بود و اگر موافق چنین تفکراتی بودند در همان اوایل انقلاب آن را اعمال میکردند. این مدرس حوزه و دانشگاه ضمن انتقاد از برخی دیدگاههای موجود در این زمینه، ادامه داد: من الان 32 سال است که بدون وقفه در دانشگاههای آزاد، دانشکده حقوق شهید بهشتی و سایر دانشگاههای مختلف تدریس کردهام که همه کلاسها ه صورت مختلط برگزار میشده است و در این مدت حتی یک مورد هم مشاهده نکردم که لزوم مطرح کردن چنین تفکراتی ضرورت پیدا کند؛ چراکه روابط افراد و نگاهشان، مشارکت در یک حرکت علمی بوده است.
وی با زیانبار خواندن تبعات این دیدگاه گفت: چنین تفکری درباره اسلامی کردن دانشگاهها و همچنین برخورد سلبی با دانشجویان، باعث شکلگیری عقده در جوانان میشود و تصور آنها را از اسلام، با خشونت همراه میکند. فرد باید این احساس را داشته باشد که دین برای آسایش و راحتی مردم است، نه برعکس. با توجه به اینکه دین اسلام، دین فرهنگ و دین انسانساز است و به خصوص مذهب تشیع که اساسش بر مبنای عقلانیت است، باید دید با این کارها چقدر توانستهایم تصویر مناسب و گویایی از دین اراده دهیم؟ عضو سابق شورای عالی قضایی همچین درباره برخورداری دانشجویان از اندیشه سیاسی و برگزاری کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها گفت: دانشجویان از بهترین افراد برای تحلیلهای سیاسی هستند، اما در عین حال این مسئله بسیار ظریفی است که باید در نحوه برگزاری و افراد شرکتکننده در این کرسیها دقت شود تا این جلسات به انحراف کشیده نشود و دانشجویان را به طور تدریجی به سمت گروهکها و جریانهای انحرافی نکشانند.
بجنوردی برگزاری کرسیهای آزاداندیشی را در دانشگاهها لازم و ضروری دانست و ادامه داد: کرسیهای آزاداندیشی باید به صورت فراگیر در دانشگاهها چه آزاد و چه دولتی برگزار شود و عقاید و اندیشههای مختلف در آن مطرح شود و در چارچوب علم و منطق به آنها پاسخ داده شود؛ برخی افراد ممکن است مغرضانه در این گردهماییها شرکت کنند که به نظر من نباید جایی در این کرسیها داشته باشند، اما اکثر دانشجویان در پی جواب سؤالاتشان میگردند و مغرض نیستند و قصد خرابکاری هم ندارند؛ در اینجا افراد متخصص و باسواد باید به آنها جواب قانع کننده بدهند تا هم از ایشان رفع اشکال شود و همچنین مشکلات افرادی که چنین مسائلی را در دل دارند و نمیتوانند مطرح کنند نیز برطرف شود.
ایشان درباره نظر امام خمینی(ره) در این باره گفت: عقیده امام این بود که مردم را باید آزاد بگذاریم تا آزادانه بیندیشند، اما باید نظارت دقیقی هم صورت بگیرد تا مسائل پیش رو را بتوانیم پیشبینی کنیم و جواب متناسب با آن مسائل را به مردم ارائه دهیم، چراکه با زور و اجبار نمیتوانیم افراد را به راه بیاوریم و باید با استفاده از دلیل و برهان و منطق مسائل را برای مردم باز و مطرح کنیم؛ قرآن هم در این زمینه میفرماید: «وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَن»، یعنی وقتی میخواهید با هم دیالوگ کنید، به نحو احسن این دیالوگ را برقرار کنید.
وی تأکید کرد: با محکوم کردن و خشونت، نتیجه عکس خواهیم گرفت. وقتی که ما سرمایهای چون منطق و برهان داریم، نباید هراسی از رویارویی با جریانهای انحرافی داشته باشیم و میتوانیم از افرادی که بر اثر تبلیغات سوء به انحراف رفتهاند دعوت کنیم که بیایند و حرفشان را بزنند و پاسخ منطقی بگیرند. کسی باید بترسد که در مسیرش منطق نداشته باشد که الحمدالله هم منطق داریم و هم توانش را داریم و نباید نگرانی داشته باشیم