گروه سیاسی: روابط ایران و روسیه همواره در ایران با دو دیدگاه کاملاً متضاد همراه بوده است؛ برخی روسوفیل هستند و برخی کاملاً مخالف همکاری با این کشور پهناور همسایه.
به گزارش هممیهن، با این حال دیدگاه سومی هم وجود دارد. دیدگاهی که تأکید دارد ایران و روسیه بهعنوان دو همسایه که هر دو به سبب ویژگیهای جغرافیایی از موقعیت استراتژیکی برخوردارند، میتوانند در زمینههای مختلف با یکدیگر همکاری داشته باشند. هرچند در عرصه انرژی، هر دو کشور از منابع سرشار نفت و گاز برخوردارند و به ذات دو رقیب سرسخت در شرایط عادی محسوب میشوند، اما تحریمهای دو کشور پس از حمله روسیه به اوکراین، سبب شده تا نگاهی متفاوت به مسئله در بین برخی تحلیلگران شکل بگیرد.
عباس ملکی، استاد سیاستگذاری انرژی دانشگاه صنعتی شریف و معاون اسبق وزارت امور خارجه در گفتگو با «هممیهن» به نکتهای اشاره میکند که صرفاً با نزدیکی بالفعل تهران و مسکو در همکاری انرژیک در زمان تحریم شکل میگیرد: «تازمانیکه اروپا بهدلیل تحریمها نتواند در ایران سرمایهگذاری کند، مسکو تلاش میکند از این فرصت استفاده کرده و اهرمهای نفوذ بر بخش گاز ایران را نهتنها بهلحاظ تولید گاز طبیعی بلکه ایجاد مسیرهای جدید برای صادرات آن بهدست آورد... با توجه به ظرفیتهای ایران و روسیه بسیاری بر این عقیدهاند که این همکاری موجب ایجاد یک کارتل گازی جهانی میشود، اما از آنجاییکه واردکننده اصلی گاز طبیعی جهان یعنی «اتحادیه اروپا» همچنان فعالانه تحریمهای جدیدی را علیه هر دو کشور اعمال میکند، شانس موفقیت این کارتل بالقوه ضعیف بهنظر میرسد.»
ملکی در این گفتگو به حساسیت پوتین به انرژی بهویژه گاز هم اشاره میکند و تأکید دارد که ریشه آغاز جنگ روسیه و اوکراین، واکنش دولت جدید آلمان در عدم پذیرش گاز تحویلی از روسیه بود که سبب شد بازی اینجا آغاز شود. او درباره نگاه ویژه پوتین به انرژی میگوید: «رساله دکترای پوتین با عنوان «امنیت فدراسیون روسیه در بخش انرژی» بهخوبی نشان میدهد که نگاه او در بخش انرژی چگونه است. او بر این عقیده است که اگر در عصر تزارها و شوروی سابق، نیروهای نظامی قدرت روسیه را تضمین میکردند، در فدراسیون روسیه، بخش انرژی چنین نقشی را بازی میکند. بر همین اساس نیز پس از روی کارآمدن پوتین در کاخ کرملین، او تمام کمپانیهای نفتی و گازی روسیه را به اشکال مختلف به دولت بازگرداند و زیر نظر خود گرفت.» ملکی در این تحلیل، ظرفیت عجیب همکاری ایران و روسیه در حوزه انرژی را مورد واکاوی قرار داده است.
همواره همکاری ایران و روسیه زیر ذرهبین بوده است. باوجود سابقه تاریخی تجاوز روسیه در دورههای مختلف به ایران، نگاه منفی به مسکو در بین مردم وجود دارد، اما در عین حال همکاری با شرق بهویژه روسیه بهعنوان یک سیاست راهبردی ازسوی حاکمیت تعریف میشود. علاوه بر اینکه تحریمها همچون تیغ برندهای بالای سر ایران قرار گرفته و کشور را مجبور کرده تا به همکاری هرچند نامتوازن با این کشور همسایه تن دهد. تحلیل شما در این زمینه چیست؟ ایران باید با روسیه همکاری کند؟ در چه زمینههایی این امکان برقرار است؟ ملاحظاتی که ایران باید در قبال روسیه در نظر بگیرد، چیست؟
ایران گزینههای زیادی برای همکاری بهویژه در زمان تحریمها ندارد. باید در نظر داشت که روسیه کشوری با ویژگیهای خاص است. ایران و روسیه دو کشور همسایه بدون مرز هستند که همکاری آنها بهعنوان دو همسایه، اجتنابناپذیر است. شاید بتوان گفت اولین فردی که در سطوح بالا متوجه شد که میتوان با روسیه کار کرد، مرحوم هاشمیرفسنجانی بود. به عقیده من، همکاری با روسیه در حال حاضر یک ضرورت است، زیرا به قولی جغرافیا یک قفس است.
شما نمیتوانید از همسایگان خود فرار کنید. تعداد کشورهای جهان محدود است و به ۲۰۰ واحد سیاسی نمیرسد. تعداد همسایگان هر کشوری بین ۳ تا ۵ کشور است. ایران استثنائاً کشوری است با ۱۵ همسایه که علاوه بر ایران همه همسایگانش نیز از اهمیت ژئوپلیتیک برخوردارند. در این میان روسیه را نمیتوان فراموش کرد. این کشور در روابط ایران در پنج سطح بینالمللی، قارهای، چندجانبه، دوجانبه و بین استانی مؤثر است. با یک سیاست خارجی متعادل و معقول میتوان از رابطه با روسیه جهت توسعه و استقلال ایران بهرهبرداری کرد. هرچند ایران و روسیه دو رقیب در عرصه انرژی بهشمار میروند، اما همکاری دو کشور تحریمی در شرایط کنونی میتواند به نفع هر دو تمام شود.
به انرژی اشاره کردید. شما بهعنوان یک صاحبنظر در زمینه سیاستگذاری انرژی، عملکرد روسیه در این بخش را چگونه تبیین میکنید؟ آیا سیاستهای پوتین تفاوتی با دورههای قبل از او دارد؟
روسیه یک بازیگر مهم و اثرگذار در آینده انرژی در جهان است. برای بررسی رویکرد روسیه میتوان به نگاه پوتین توجه کرد. رساله دکترای پوتین با عنوان «امنیت فدراسیون روسیه در بخش انرژی» بهخوبی نشان میدهد که نگاه او در بخش انرژی چگونه است. او بر این عقیده است که اگر در عصر تزارها و شوروی سابق، نیروهای نظامی قدرت روسیه را تضمین میکردند، در فدراسیون روسیه، بخش انرژی چنین نقشی را بازی میکند. بر همین اساس نیز پس از روی کارآمدن پوتین در کاخ کرملین، او تمام کمپانیهای نفتی و گازی روسیه را به اشکال مختلف به دولت بازگرداند و زیر نظر خود گرفت.
زمان حضور خانم آنگلا مرکل بر کرسی نخستوزیری آلمان، او با پوتین به توافق رسید که اوکراین بهعنوان کشور واسط را کنار گذاشته و با خط لوله نورداستریم یک، انتقال گاز طبیعی از سنپترزبورگ به هامبورگ بهصورت مستقیم انجام گیرد. هزینه نورداستریم یک را آلمان برعهده گرفت و باوجود مخالفتهای آمریکا، این پروژه به سرانجام رسید. پس از آن پیشنهاد ساخت نورداستریم دو ازسوی مرکل مطرح و ازسوی او توصیه شد که بهعلت سود بالا، روسیه برای ساخت آن سرمایهگذاری کند. پوتین نیز پس از مشورت با لوکاویل و گسپروم و... پذیرفت که این خط لوله با سرمایهگذاری روسها ساخته شود. این خط لوله نیز مورد تحریم آمریکا قرار گرفت و بسیاری از شرکتهای آلمانی و سوئیسی نیز تحریم شدند، اما در نهایت ساخت آن به انتها رسید. روزی که گاز طبیعی برای نخستینبار در نزدیکی هامبورگ آماده تحویل شد، همان روزی بود که دولت آلمان تغییر کرد و دولت جدید اعلام کرد که آلمان نیازی به گاز روسیه ندارد.
اگر صحبتهای پوتین را در آن زمان گوش کنید، او گفت که آنها شروع کردند نه من. اشاره او به همین اقدام آلمان بود. به این ترتیب سرنوشت ۱۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری پوتین و نزدیکانش در هالهای از ابهام قرار گرفت. بهعقیده من، این اقدام آلمان، دلیل اصلی حمله روسیه به اوکراین بود و بهنوعی پاسخ تند پوتین در برابر غرب به شمار میرود. آنطور که من از مقالات و نظرات دیپلماتها شنیدهام، در کرملین پس از حمله به شرق اوکراین، کمتر با اتاقهای فکر و نخبگان روسی مشورتهای اساسی میشود.
ازسویی وضعیت ائتلافهای انرژی در جهان با تغییراتی روبهرو شده است. روسیه تا فوریه ۲۰۲۲ تأمینکننده انرژی اروپا بود، اما تجاوز نظامی روسیه به اوکراین باعث شد رهبران اتحادیه اروپا انرژی خود را از تأمینکنندگان دیگری بخرند، اما در عین حال روسیه بازارهای جدیدی را در هند، چین، امارات و مصر ایجاد کرده است. بزرگترین مشتری نفت و گاز روسیه تا قبل از تجاوز روسیه به اوکراین، اروپا بود. هرچند اروپا چندان مایل نیست که در همه بخشها به آمریکا وابسته باشد و اگر حمله روسیه به اوکراین اتفاق نمیافتاد، اروپا ترجیح میداد که امنیت انرژی خود را به شرق گره بزند، اما اقدام روسیه سبب شد تا دیگر کسی در حوزه انرژی به این کشور اعتماد نکند.
در حال حاضر روسیه مقادیر زیادی نفت تخفیفدار به کشورهایی نظیر هند و چین، عرضه کرده است. در عین حال در ائتلاف اوپکپلاس به رهبری روسیه و عربستان سعودی، روسیه با کاهش تولید نفت، باعث افزایش قیمت نفت شده است. در روزهای اخیر نفت برنت از بشکهای ۹۰ دلار بالاتر رفته و نفت تگزاس از بشکهای ۸۵ دلار. اینها علامتهایی است که جهان وارد یک دوره جدید میشود. طی سال گذشته، روسیه پس از تحریمهای سختگیرانهای که از سوی ایالات متحده و اروپا علیه بخش انرژی این کشور اعمال شد؛ روابط انرژی خود را با قدرتهایی تقویت کرده که پذیرای نفت و گاز ارزان این کشور هستند. مسکو موفق شده بازارهای عظیم هند و چین را جذب کرده و اوایل سال جاری میلادی، به بزرگترین صادرکننده نفت به چین تبدیل شود.
ازسویی اگر برای هر کشوری، تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین، یک دغدغه جدی به شمار برود، این پدیده به نفع روسیه تمام شده است. در قطب شمال، خطوط کشتیرانی جدیدی ایجاد شد که پیشتر حتی با پیشاهنگی کشتیهای یخشکن نیز در برخی فصول سال امکان حرکت در این مسیر نبود، اما اکنون روسیه در شبهجزیره یامال، الانجی تولید کرده و با عبور از تنگه برینگ به اقیانوس آرام راه یافته و بار خود را به چین و هند تحویل میدهد.
روسیه در سال ۲۰۲۲ حدود ۶۱۸ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی تولید کرده که حجم تولید آن نسبت به سال ۲۰۲۱ حدود ۱۲ درصد کاهش داشته است. همچنین تولید گاز طبیعی روسیه طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲، میزان ۹/۱۰ درصد رشد داشته است. روسیه در سال ۲۰۲۲ به کل جهان حدود ۱۲۵ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از طریق خط لوله صادر کرده که بهدلیل تحریمهای ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین کاهش معناداری را نسبت به سال ۲۰۲۱ تجربه کرده تا جاییکه صادرات گاز طبیعی روسیه از طریق خط لوله به اروپا حدود ۹۵ درصد کاهش یافته است. در مقابل صادرات گاز طبیعی روسیه به منطقه آسیا - پاسیفیک در سال ۲۰۲۲ با رشد ۹۳ درصدی نسبت به سال پیش از آن مواجه بوده است. بهعلاوه صادرات گاز طبیعی مایعشده روسیه به اروپا در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۲ درصد رشد داشته است؛ بنابراین روسیه کشوری نیست که به لحاظ ژئوپلیتیکی امتیاز کمی داشته باشد. در هر حال به نظر نمیرسد که روسیه تا پایان ۲۰۲۳ بهطور کامل تحریم شود، زیرا نفت روسیه به راحتی از تحریمها تأثیر نمیپذیرد.
همکاری این کشور با ایران در بخش انرژی را چقدر شدنی و معقول میدانید؟
با توجه به شرایط بهوجود آمده و اعمال تحریمهای گوناگون علیه مسکو اکنون این کشور در مقایسه با سالهای قبل نگرانیای از مشمول تحریم شدن بابت همکاری با ایران ندارد.
ایران در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۵۹ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی تولید کرده که نسبت به سال ۲۰۲۱ به میزان ۱/۱ درصد رشد داشته است. بهطور کلی تولید گاز طبیعی ایران در بازه زمانی ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ بالغ بر ۲/۵ درصد رشد داشته که طبق بررسی «مؤسسه انرژی بررسی آماری انرژی جهان» بیش از دو برابر رشد تولید گاز طبیعی جهان (۲ درصد) افزایش داشته است. بهعلاوه ایران در سال ۲۰۲۲، ۹/۱۸ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از طریق لوله صادر کرده که در مقایسه با سال ۲۰۲۱ حدود ۹ درصد رشد داشته است. البته تغییری در میزان صادرات گاز طبیعی ایران به اروپا رخ نداده و صادرات گاز تهران به کشورهای غیرعضو «اتحادیه اروپا» بوده است. طبق دادههای دبیرخانه اوپک، روسیه در سال ۲۰۲۲ با دارا بودن ۷۳/۲۲ درصد و ایران با ۱۷/۱۶ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان رتبههای اول و دوم را از این حیث به خود اختصاص دادهاند. همچنین نسبت تولید به ذخیره گاز طبیعی روسیه در سال ۲۰۲۲ معادل ۲۹/۱ درصد و نسبت تولید به ذخیره گاز طبیعی ایران در سال ۲۰۲۲ معادل ۷۶/۰ درصد بوده است. بهعبارت دیگر روسیه در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۵ درصد و ایران نیز در همین سال حدود ۶ درصد از گاز طبیعی جهان را تولید کردهاند.
روسیه با صادرات ۷.۹۴۸.۰۰۰ بشکه نفتخام در روز ۵/۱۱ درصد از صادرات نفتخام جهان را در سال ۲۰۲۲ به خود اختصاص داده است. صادرات نفتخام روسیه در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال ۲۰۲۱ به میزان ۷/۱ درصد رشد داشته و بهطور کلی در بازه زمانی ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ به میزان ۶/۰ درصد رشد کرده است. بهعلاوه این کشور در سال ۲۰۲۲ روزانه ۱۱.۲۰۲.۰۰۰ بشکه نفتخام تولید کرده که ۹/۱۱ درصد از تولید نفتخام جهانی را در بر میگیرد. ایران هم در سال ۲۰۲۲ با تولید روزانه ۳.۸۲۲.۰۰۰ بشکه نفتخام ۱/۴ درصد از تولید نفت جهان را به خود اختصاص داده و این تولید در مقایسه با سال ۲۰۲۱ به اندازه ۶/۴ درصد رشد داشته است. اما بهطور کلی رشد تولید نفتخام ایران در بازه زمانی ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ ناچیز و کمتر از ۰۵/۰ درصد بوده است. در ارتباط با ذخایر اثباتشده نفت خام نیز در سال ۲۰۲۲، ایران پس از ونزوئلا و عربستان سعودی با ۲۰۸ میلیارد و ۶۰۰ میلیون بشکه نفتخام در مقام سوم جهانی قرار گرفته است.
این در حالی است که ذخایر اثباتشده نفتخام روسیه نیز برای سال ۲۰۲۰ حدود ۱۰۸ میلیارد بشکه برآورد شده است. با وجود ظرفیتهای بالقوه در چشمانداز بلندمدت و برخورداری از منابع و ذخایر گاز طبیعی قابل توجه و حتی با فرض ثابت نگاه داشتن متغیر تحریم میان ایران و روسیه، همواره شکاف قابلتوجهی در بهرهبرداری از منابع گاز طبیعی چه درقالب خط لوله و چه گاز طبیعی مایع شده، وجود داشته است. دادهها نشان میدهد که ایران باوجود برخورداری از دومین ذخایر گاز طبیعی جهان، هماکنون بهعنوان یک بازیگر اصلی در بازار جهانی انرژی محسوب نمیشود. بهدلیل تحریمهای متعدد، افزایش مصرف داخلی و عدم توانایی برای جذب سرمایه و فناوری موردنیاز برای افزایش ظرفیت تولید نفتخام و گاز طبیعی، امنیت انرژی ایران با مخاطرات جدی روبهرو است. اگرچه یکی از موانع توسعه ظرفیت تجاری میان ایران و روسیه همگنی ساختار اقتصادی مبتنی بر تولید و صادرات هیدروکربورها است، اما توسعه روابط انرژیمحور میان ایران و روسیه با توجه به شرایط تحریم، حفظ هژمونی روسیه در بازار انرژی، نیاز ایران به فناوری، حفظ، توسعه و افزایش بهرهبرداری از ذخایر و منابع نفتخام و گاز طبیعی و نیز توسعه ظرفیت صادراتی میتواند بهمنظور بهرهبرداری دو طرف از تهدیدها و تبدیل آن به فرصت البته با توجه به نقش متغیرهای میانجی در چشمانداز میانمدت و بلندمدت مؤثر واقع شود.
با این حال، با توجه به ظرفیتهای ایران و روسیه بسیاری بر این عقیدهاند که این همکاری باعث ایجاد یک کارتل گازی جهانی میشود، اما در عمل اجرای این طرحهای بلندپروازانه ممکن است با تحریمها و موانع دیگر خنثی شود. تقریباً بهمحض اینکه صادرات گاز طبیعی روسیه به اروپا بهدلیل حمله این کشور به اوکراین با مشکل مواجه شد، مقامات ایرانی اعلام کردند که در حال بررسی امکان ورود برای جبران کسری گاز طبیعی در بازار اروپا هستند. با این حال تحویل گاز طبیعی ایران به اتحادیه اروپا برای آیندهای با قابلیت پیشبینی غیرممکن است.
منظور شما از کارتل گازی چیست؟ به هر حال ایران و روسیه در عین حال که در وجه تحریم بودن با یکدیگر نقطه مشترک دارند، اما همزمان دو رقیب جدی در عرصه انرژی محسوب میشوند و در گذشته، کارشکنیهای روسیه برای جلوگیری از ورود ایران به عرصه صادرات گاز کم نبوده است.
نمیتوان فقط روسیه را در عدم موفقیت ایران در صادرات گاز مقصر جلوه داد. فارغ از آنکه مصرف داخلی و عدم سرمایهگذاری در این بخش، دو متهم اصلی به شمار میروند، طی سه دهه گذشته هم اروپا و هم ایالات متحده نیز بهطور منظم تهران را از هرگونه پروژه انرژی عمده در سطح بینالمللی ایزوله کردهاند. آنها همواره رقبای به ظاهر قابل اعتمادتر مانند روسیه و قطر را به ایران ترجیح دادهاند. بهعلاوه تحریمهای ایالات متحده علیه ایران برای جلوگیری از صادرات فناوری گاز طبیعی مایعشده توسط ایران و نیز ساخت خطوط لوله گاز بهسمت اروپا هرگونه فرصت ایران برای عرضه گاز طبیعی به اروپا را از میان برداشته و ایران بر صادرات منطقهای و در وهله اول به ترکیه و عراق تمرکز کرده است. در چنین شرایطی حتی اگر تحریمها برداشته شود، سالها طول میکشد تا ایران پایانههای گاز طبیعی مایعشده را بسازد.
از نظر فنی ایران میتواند تحریمها را با صادرات گاز به عمان که دارای ظرفیت اضافی گاز طبیعی مایعشده است دور بزند و واردکنندگان اروپایی پس از آن میتوانند با عمان قرارداد امضاء کنند که در عمل به معنای واردات گاز طبیعی ایران است. با این حال این طرح به حدود ۴۰۰ کیلومتر خط لوله نیاز دارد که ساخت آن حداقل دو سال طول میکشد. در این شرایط روسیه شریک امیدوارکنندهای برای صنعت گاز ایران بهنظر میرسد و برخلاف گذشته اکنون که هراسی از تحریمهای غرب ندارد، تفاهمنامهای به ارزش ۴۰ میلیارد دلار در ژوئیه ۲۰۲۲ میان گازپروم روسیه و شرکت ملی نفت ایران به امضاء رسید که شامل توسعه میدانهای گازی پارسشمالی و کیش، افزایش فشار میدان پارسجنوبی، توسعه شش میدان نفت و گاز و سوآپ تولیدات، تکمیل پروژههای گاز طبیعی مایعشده، ساخت خطوط لوله صادرات گاز طبیعی و سایر همکاریهای علمی و فناوری است؛ بنابراین تا زمانیکه اروپا بهدلیل تحریمها نتواند در ایران سرمایهگذاری کند، مسکو تلاش میکند از این فرصت استفاده کرده و اهرمهای نفوذ بر بخش گاز ایران را نهتنها بهلحاظ تولید گاز طبیعی بلکه ایجاد مسیرهای جدید برای صادرات آن بهدست آورد. میتوان گفت که دولت روسیه روی همکاری با ایران بهعنوان دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان حساب باز کرده است تا راه دیگری برای فشار بر بازار انرژی جهان بیابد. اما با توجه به اینکه واردکننده اصلی گاز طبیعی جهان یعنی «اتحادیه اروپا» همچنان فعالانه تحریمهای جدیدی را علیه هر دو کشور اعمال میکند، شانس موفقیت این کارتل بالقوه ضعیف بهنظر میرسد.
با توجه به تحریمهای اعمال شده علیه روسیه پس از تهاجم تمامعیار به اوکراین، مبادلات نفت و گاز در سیاست انرژی ایران به واقعیت تبدیل شده است و البته در ایران دیدگاههای موافق و مخالفی در این خصوص وجود دارد. به هر طریق توافقات اخیر بین تهران و مسکو در مورد سوآپ نفتخام و گاز طبیعی نشانه دیگری از چرخش روسیه بهسمت بازارهای نفت و گاز آسیا و همچنین روابط نزدیکتر روسیه و ایران است. اما باید توجه داشت که تجارب قبلی از جمله «سوآپ نفت و غذا» قبل از برجام نشان دادند که در صورت رهایی هر یک از طرفین از فشار تحریم و دسترسی به بازارهای صادراتی قراردادهای سوآپ نفت و گاز، منطق و توجیه اقتصادی خود را از دست میدهند.
فرض کنیم شرایط سیاسی در جهان تغییر کرد و تحریمها علیه یکی از این دو کشور برداشته شد. برای ایران و روسیه، دو مسیر جداگانه میتوان متصور شد؟
در صورت تغییر رژیمهای تحریمی فعلی نیز توافقات بین تهران و مسکو ممکن است با سرنوشت مشابهی روبهرو شود؛ بنابراین آینده روابط مبتنی بر انرژی بین روسیه و ایران در فضایی طرح میشود که با نااطمینانیهای فراوان هم از بعد عوامل داخلی و ساختار اقتصادی ایران بهلحاظ سطح بهرهبرداری از میادین نفت و گاز، میزان اکتشاف، توسعه و سرمایهگذاری در میادین نفت و گاز بهویژه در فضای تحریمها، پایانهها و کریدورهای حملونقل، میزان سرمایهگذاری خارجی و نااطمینانیهای سیاسی در نظام روابط دوجانبه و بینالملل مواجه هستیم و آینده روابط انرژیمحور میان ایران و روسیه در چشمانداز بلندمدت و نه وقفههای ناشی از تحریم معنا مییابد؛ بنابراین باوجود بررسی همه موارد از جمله فرصتها و تهدیدها در جهان پساجنگ اوکراین نباید از عنصر بینالمللی یا عامل سوم در توسعه روابط انرژیک میان ایران و روسیه غافل شد.
در واقع اگرچه عقد و اجرای تفاهمنامههای دوجانبه در خصوص زیرساختهای انرژی از ضروریات عملیاتی توسعه دیپلماسی انرژی میان دو کشور است، همواره باید به نقش متغیرهای میانجی در سطح منطقهای و بینالمللی در رابطه میان آن دو توجه داشت تاجاییکه غلفت از این موضوع ما را در دام سادهانگاریها و جاهطلبیها گرفتار خواهد کرد. بهعنوان یک گزاره میتوان گفت که اثر غیرمستقیم رابطه انرژیک میان ایران و روسیه از طریق انزوای اقتصادی و سیاسی ایران به دلایل ساختار داخلی و متغیرهای درونی، هم از بعد سیاست انرژی روسیه، و هم بر مبنای عوامل اثرگذار نظام بینالملل بهویژه در بلندمدت میتواند بیش از اثر مستقیم و یا رابطه دوجانبه میان دو کشور باشد؛ بنابراین در شرایط تحریمی و یا غیرتحریمی با توجه به گسترش شبکه روابط انرژیک جهانی، رابطه انرژی میان ایران و روسیه بهنحو معناداری با تنظیم رابطه جهانی آنها گره خورده است.
جهان در حال تغییر است و حرکت بهسوی انرژیهای تجدیدپذیر را آغاز کرده است؛ هرچند میدانیم که هنوز وابستگی به انرژیهای فسیلی وجود دارد، اما این اقدام را نمیتوان نادیده گرفت. ازسویی شرایطی که به آن اشاره کردید، وضعیت ایران را با پیچیدگی بیشتر همراه کرده است. در چنین موقعیتی، راهکاری که برای ایران توصیه میکنید چیست؟
ایران با اینکه یک درصد از جمعیت جهان و یک درصد از مساحت خشکیهای جهان را به خود اختصاص داده است، ۷درصد منابع معدنی جهان، ۱۱درصد منابع ثابتشده نفت خام متعارف و ۱۷درصد ذخایر ثابتشده گاز جهان را در اختیار دارد که ایران را در منابع نفت خام و گاز طبیعی بهصورت تجمعی تا اولین پله، دارنده ذخائر اثباتشده نفت و گاز جهانی بالا میبرد و این خیلی عجیب است که با چنین ذخایری به دنبال اورانیوم میرود که از قضا ایران در آن، جایگاه هفتادم جهان از لحاظ منابع معدنی را دارد! شاید بتوان گفت مهمترین علت ناکامی در این بخش، مربوط به تدوین سیاستهای جامع انرژی کشور در اسناد بالادستی در حوزه انرژی، فقدان متولی مشخص در این بخش است. نباید از یاد برد که گاو شیرده انرژی در ایران، نفت و گاز است و گاهی ما آن را فراموش میکنیم و صرفاً به درآمدهای حاصل از آن میاندیشیم.
به عقیده من ایران باید روی مزیتهای ژئوپلیتیک خود در جهان بیش از پیش تمرکز کند. تمام کریدورهای شرق-غرب و شمال-جنوب از ایران عبور کرده و این دو کریدور در ایران به هم نزدیک میشوند. بهعقیده من بهترین راهکار آن است که یک خط لوله گاز طبیعی از شمال ایران به سمت چین کشیده شود. در شرایطی که ایران با ناترازی در گاز مواجه است، اگر حداقل صرفهجویی در این بخش صورت گرفته و فقط ۲۰درصد گاز برای صادرات کنار گذاشته شود، هم از منظر امنیت انرژی و هم از منظر اقتصاد انرژی به نفع کشور خواهد بود.