گروه ورزشی: در ادامه واکنشها به اتفاقات عجیب غریب حضور رونالدو در ایران نشریه سان انگلیس نوشته کریستیانو رونالدو در استادیومی به میدان رفت که ماکتهای وحشتناکی روی سکو بود!
آیا میدانید؟
آیا میدانید کل مجموعه ورزشگاه آزادی ظرف دو سال ساخته شد(۱۳۴۹ الی ۱۳۵۰) ولی دولت انقلابی ظرف ۲ سال زمامداری خویش حتی نتوانست خرابی چمن زمین شماره یک آزادی را درست کند و ۸ سال دولت روحانی را مقصر میداند!
کاربران سعودی نیز خبر دزدیدن کیت اهدایی رونالدو به دختر معلول توسط مسئولان باشگاه پرسپولیس را بازتاب دادهاند!
پرسپولیس قبل از بازی باخته بود!
چرا درویش برای بردن دخترش به فرودگاه از فلسطین مایه میگذارد و به دیگران توهین میکند؟
رضا درویش مدیرعامل پرسپولیس در توجیه حضور دخترش در فرودگاه برای استقبال از رونالدو، توجیهی کرد که بیشتر شبیه توهین بود.او گفته برای اینکه سؤالی درباره فلسطین بپرسد دخترش را برده است. توجیهی عجیب که بیشتر توهین به مخاطبان و مترجمان است. یعنی در کل کشور یک نفر پیدا نمیشود که چنین سؤالی را از رونالدو بپرسد؟ یعنی درویش به مسئول روابط بینالملل باشگاه خودش که در کنارش حضور داشت هم اطمینان ندارد؟ چرا درویش برای بردن دخترش به فرودگاه از فلسطین مایه میگذارد و به دیگران توهین میکند؟
چگونه است که مدیر امور بینالملل باشگاه مذاکره با بازیکنان و مربیان خارجی را انجام میدهد یا در جلسات و محاکم قضایی بینالمللی حضور پیدا میکند اما پای رونالدو که به میان میآید، دخترش، محرم اسرار میشود؟ پرسپولیس قبل از بازی به خودش و اقدامات غیرحرفهای مدیرانش باخته بود.
رونالدو و خسوخاشاک: یک داستان واقعی!
محمدحسین روانبخش
سهم دو - سه روزه ایران و ایرانیها از کریس رونالدو تمام شد. واقعا سهم کمی است اما در همین سهم کم هم میتوان بجز ارضای حس کنجکاوی و ذوق دیدار نابغهی فوتبال دنیا، چیزهای باارزشتری یافت. بگذارید قبل از آن، مقدمهای بگویم: دو برادر بودند، هر دو استاد اخلاق برای خلق، صاحب نام و دارای مریدان بسیار؛ اما بیست سال باهم قهر بودند! تناقض عجیبی بود اما کمتر کسی این را به روی مبارکشان آورد، مبادا مکدرشان کند... ما که تشنهی اخلاقیات هستیم معلمهایی با اسم و رسم داشتهایم که تشنهترمان کردهاند! میدانم که بزرگانی گوشه و کنار این کشور هستند که هر کدام حجتی برای زمان خویش هستند اما کمتر شناخته شدهاند و به جای آنها، بسیارند صاحبان عنوان و کرسی که آوازهشان از دور خوش است. اینها در چشم هستند...
اما اینها چه ربطی به رونالدو دارد؟ نکته همین جاست: ستارهی پرتغالی فوتبال در همین دو - سه روز به ما راه و روش دیگری از اخلاق را نشان داد. کسی که ۵۰۰ میلیون هوادار در اینستاگرام دارد ( که اگر یکی از ما یکهزارم آن را داشت، خلقالله را آدم حساب نمیکرد) با دختر معلولی دیدار کرد که با شوق نقاشیاش را کشیده است، بچهای را به حضور پذیرفت که از ندیدنش گله داشت... و از «استقبال گرم» مردم ایران تشکر کرد؛ همان استقبالی که بعضیها با خودکمبینی آن را آبروریزی میدانستند! این رفتار از کریس رونالدو، کسی که نه کرسی استادی دارد و نه ادعای اخلاقگرایی، فوتبالیست محبوب و فوقستارهای است که یاد نگرفته به آدمها از بالا نگاه کند و مردم عادی را درجه دو و سه نبیند، خس و خاشاک نگوید و خود را نظرکرده و دیگران را صغیر و حقیر نداند، روح و جان ما را بیشتر سیرآب میکند تا قیافه و بازی رونالدو.
آدمهای مهمی از ما دنبال شهرت دویدهاند و برای جلب مرید سینهخیز رفتهاند، اما در همان حال تکبر و منیت در درونشان شعله میکشیده و تا چهار نفر را دور خود دیدهاند، خود را نظر کردهی الهی و طلبکار همهی آفرینش دانسته و میدانند؛ آنها باید بیایند و در مقابل رونالدو زانو بزنند و کمی خاکی بودن و همجنس مردم بودن را یاد بگیرند.
آرزوی بنسلمان و حسرتهای ما
در جام جهانی قطر، زمانی که تیم ژاپن با شایستگی به یک هشتم نهایی رسید، یکی از بازیکنان این تیم روبروی دوربین خبرنگاران گفت: «هرکس از من در مورد قهرمان جهان بپرسد، پاسخ میدهم ژاپن می تواند قهرمان جهان شود». آن زمان هیچ کس، نه در ژاپن و نه در دیگر کشورها به این حرف نخندید و آن را گزاف ندانست. با اینکه ژاپن فوتبالی در حد قهرمانی جهان ندارد اما برای همه معلوم بود آنها چه روندی را آغاز کردهاند و هدفگیری دقیقشان کجاست.
شبیه به آن سخن را، در سطحی بالاتر این روزها از زبان بنسلمان ولیعهد عربستان شنیده میشود که گفته است: «من باور دارم خاورمیانه اروپای جدید خواهد بود. ۵ سال دیگه عربستان کشوری کاملا متفاوت خواهد بود.بحرین، کویت و قطر هم.» این سخن هم نه گزاف ارزیابی شده و نه مسخره. روند رشد اقتصادی عربستان معلوم است و البته مختص یک ماه و دو ماه نیست.
همزمان با سالهایی که احمدینژاد در ایران دولت را در دست داشت و همهجانبه حمایت میشد، ملکعبدالله در عربستان حکومت میکرد؛ نفت قیمت بالایی پیدا کرده بود و اگر در ایران معلوم نشد ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی ظرف ۸ سال چه شد، عربستان سرمایهگذاریهای ارزشمند خود را در همان سالها گسترش داد و زمینهساز حرکتی شد که حاصلش آن چیزی است که امروز بنسلمان اعلام میکند.
بابت آن سالها کسی چیزی نمیگوید؛ چه برسد به عذرخواهی؛ همچنان که بابت سالهای بعد، سنگ اندازی در مقابل برجام، اصرار بر اینکه تحریمها نعمت است و حالا هم تکرار ادعای سرعت گرفتن «لوکوموتیر پیشرفت» در روزهایی که حال و روز مردم معلوم است!
در طول ۱۸ سال گذشته ما «برنامهی چشم انداز ۲۰ ساله» داشتیم که طبق آن باید در سال ۱۴۰۴ از همه نظر برترین کشور منطقه باشیم؛ اما امروز اصلا درباره آن حرفی زده نمیشود تا شاید فراموش شود، چه رسد به یک عذرخواهی ساده از مردم!
جام جهانی که برگزار میشد، وقتی تیم ملی ایران با کیروش پرمدعا جام جهانی را با شکست میگذراند، ناکامی ایران به استکبار جهانی و اسرائیل نسبت داده شد؛ و نه تنها کسی بابت سوءمدیریت و بیعرضگی مزمن، از مردم عذرخواهی نکرد، بلکه تیم تاج و کیروش از مردم طلبکار هم شدند! در همان روزها سرمربی ژاپن، در حالی که علیرغم شایستگی در ضربات پنالتی، مغلوب کرواسی شدند، در مقابل دوربینهای تلویزیونی، رو به مردمش تعظیم کرد و از آنها عذرخواهی کرد.
مردم ما در شکست فوتبالمان هم بدهکار تاج و کیروش هستند، چه برسد به عقب افتادگیهای این سالها از دنیا! معجون ِ «ایمان و امید و مدیریت درست»، آنچه دنیا را پیش میبرد برای مردم ایران دور از دسترس است و به جای آن هر روز زهر «بیاعتقادی و ناامیدی و گندهگویی مسئولان» در جام زندگی ایرانیها ریخته میشود و همزمان حتی حسرت یک عذرخواهی روی دل مردم میماند...
این است که ما سخنان بنسلمان را میشنویم و تاسف میخوریم و باور داریم که فاصلهمان روز به روز از دنیا بیشتر میشود؛ در حالی که سعی میکنیم از حضور بیسوادها به عنوان استاد در دانشگاه جلوگیری کنیم. داستانی از این غمانگیزتر سراغ دارید؟!