ما با یک خلاء بزرگ دیپلماتیک بزرگ مواجهیم
22 مهر 1402 ساعت 12:49
گروه سیاسی: صبح روز، پنج شنبه، بیستم مهرماه، مراسم رونمایی از کتاب «سازمانهای بین المللی: اصول و چالش ها» برگزار شد. در این مراسم، محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه در دولت دوازدهم به عنوان نویسنده یکی از بخشهای کتاب، حضور داشت و سخنرانی کرد.
به گزارش فرارو، محمد جواد ظریف در جریان این سخنرانی به موضوعات متعددی پرداخت که عمدتا بر مبنای فصولی از کتاب رونمایی شده بود، گرچه ظریف در این سخنرانی به تجارب و نظرات خود در حوزه سیاستهای ایران در بخش روابط خارجی نیز پرداخت. در ادامه گفتگوی فرارو با دکتر مهدی ذاکریان درباره رونمایی از این کتاب را می خوانید:
مهدی ذاکریان گفت: «یکی از تلاشها و پژوهشهای علمی که ماندگاری دارد کتاب است. در ایران کتاب ها، معمولا یافتههای علمی است که نویسندگان تلاش میکنند با مطالعه آثار دیگران به ویژه در حوزه روابط و حقوق بین الملل به دست آورده و فیش برداری کنند و در قالب کتاب با تحلیل و نگاه جدیدی منتشر کنند. اما پس از مدتی متوجه شدم، من و برخی همکارانم ایدههایی داریم که شامل یافتههایی علمی و آموزشی است که خودمان در دانشگاهها و کلاس درس آموزش میدادیم یا با همکاران روی آن بحث میکردیم؛ بنابراین فصول تدوین شده توسط من و دکتر ظریف رفرنس ندارد و حاصل تجربیات ما است. طبعا اموختهها و مطالعات ما روی ذهنیت ما اثرگذار است، اما بعد از ۲۸ سال تدریس دانشگاهی، این نوشتهها شامل نگاه شخص من است. این ایده را با برخی دیگر از همکاران مطرح کردیم و هریک، فصلی مشخص را تدوین کردند. مجموعه این دیدگاهها، تبدیل شد به کتاب «سازمانهای بین المللی، اصول و چالش ها. این کتاب هم میتواند برای دانشجویان دکتری و هم برای دانشجویان ارشد مفید باشد. هر چند میتواند برای عموم مردم هم مفید باشد، اما چرا تاکید من روی دانشجویان دکتری رفت؟ چون میتواند یک الگوی آموزشی هم باشد که میتوان بدون اتکا به فیش برداری و نکات دیگران، نظرات خود را انعکاس دهیم. همانطور که آقای دکتر ظریف هم اشاره کردند، ما در امور بین الملل، نگاه ایرانی را وارد نمیکنیم و به همین دلیل هم این کتاب حائز اهمیت است.»
وی افزود: «یکی از تلاشهای این کتاب این است که در مسائل بین المللی، نگاه چند جانبه گرا داشته باشیم و مشکلات را دور میز حل کنیم و بیاموزیم که باید پشت میز بنشینیم تا از منافع خود دفاع کنیم و مطالبات و حقوق خود را مطرح کرده و تصویر درستی از خود به جامعه بین الملل ارائه دهیم. نمونه این موضوع، مسئله جنگ ایران و عراق است. ما باید مشارکت بیشتری در سازمان ملل متحد داشتیم و در شکل گیری قطعنامهها در شورای حقوق بشر، چه در شورای امنیت و ... حضور پررنگ تری نشان میدادیم. کتاب دقیقا همین را میگوید که قهر با مذاکرات یعنی کج فهمی از دانش روابط بین الملل. دانش روابط بین الملل، نقطه پایان دستیابی به منافع ملی را جنگ میداند، اما نقطه آغازین را دیپلماسی و مذاکره میداند. هیچکس از نقطه اول ناگهان به نقطه آخر نمیرود. راههای زیادی از جمله دیپلماسی و مذاکره وجود دارد که از جنگ پیشگیری میکند. اما برخی مایلند از همان ابتدا گزینه جنگ را انتخاب کنند. به همین دلیل در این کتاب بر چندجانبه گرایی تاکید شده است.»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «طبیعیست که سازمانهای بین الملل ایراداتی نیز دارند. از جمله این ایرادات میتوان به منافع قدرتهای بزرگ اشاره کرد. اما همین قدرتهای بزرگ برای تحکیم منافع خود به قدرتهای چندجانبه متوسل میشوند. برای مثال ایالات متحده برای حمله به عراق سعی کرد از بستر سازمان ملل استفاده کند. فرانسه، آلمان و ژاپن نیز از همین روشها استفاده میکند. متاسفانه ما نه از بسترهای موجود به درستی استفاده میکنیم نه در برابر اتفاقاتی که رخ میدهد از خود دفاع مناسبی داریم. بنابراین، این یک خلاء بزرگ است.»
وی درباره مسائل حماس و سرزمینهای اشغالی گفت: «درباره سخنان دکتر ظریف و اشاره ایشان به ۱۸ سال ظلمی که به مردم فلسطین شده و اتفاقاتی که رخ داده نیز باید بگویم این نگاه در جامعه بین المللی قابل پذیرش است. نکتهای که میخواهم اضافه کنم این است که جنگ چیز خوبی نیست و ما هیچوقت جنگ را تایید نمیکنیم. دفاع مشروع نیز حق همه ملتها است. جنگ پدیدهای تقبیح شده است و تنها زمانی مجوز جنگ وجود دارد که از خود دفاع کنید. اگر سرزمین شما اشغال شد، حق مقاومت دارید؛ بنابراین ما نمیتوانیم فعالیت ملتها و مقاومت انان برای بازپس گیری سرزمینشان، یا تلاش برای دفاع از خود در برابر تهدیدهای جان، مال و ناموسشان را ندیده بگیریم. بلکه اینها همگی حق مشروع برای دفاع از خود در برابر اشغال و محاصره است. فلذا دفاع مشروع را درست، اما جنگ را ناپسند میبنیم. ضمن این که این دفاع مشروع فلسطینیان حاصل سالها ظلمی است که نه فقط به آنان، بلکه به عرب تبارهای اسرائیلی نیز شده است.»
این کارشناس روابط بین الملل گفت: «اما نکتهای که باید متذکر شوم این است که چقدر زیباتر بود اگر عملیاتهایی که برای دفاع مشروع صورت میگیرد همراه با رعایت حقوق بین الملل و حقوق جنگ باشد. آن چه که از حماس منتشر شد و سپس توسط اسرائیل ادامه پیدا کرد، مطابق با حقوق بین الملل نبود. غیرنظامیها نباید تحت هیچ شرایطی تحت هدف قرار بگیرند. کشورها کنوانسیونهایی تصویب کرده اند که براساس این قوانین، به اسارت گرفتن زنان و کودکان، ضرب و شتم، به نمایش گذاشتن چهره آنها و امثالهم غلط است خواه این کار را اسرائیل و آمریکا انجام می دهند و خواه هر کشور دیگر؛ بنابراین دفاع مشروع مساوی این نیست که هرحرکتی را انجام دهیم. بلکه باید مطابق با قوانین چهارگانه ژنو باشد. حتی اگر یکی از طرفین حقوق بین الملل را نقض کند نمیتواند مجوزی باشد برای رفتارهای ناپسند دیگر طرفین. همانطور که آقای ظریف هم اشاره کردند، اسرائیل از هولوکاست برای اسیب زدن به فلسطینیها استفاده میکند که اشتباه است، ولی حماس نیز نباید به بهانه جنایات اسرائیل قوانین بین الملل را رعایت نکند. البته اسرائیل هم اکنون در حال رفتار تخریب گر است و حتی خانههای مسکونی را تخریب میکند.»
وی افزود: «خیلیها تصور میکنند در دنیای آکادمیک نگاهها در همدردی اسرائیل است. اما اینطور نیست. در دنیای آکادمیک، بسیاری از تحلیلگران، علت این حمله حماس را محاصره، اشغالگری و عدم تخلیه سرزمینهای اشغالی در کنار عدم شناخت استقلال دولت فلسطینی میدانند. این تحلیلگران لزوما عرب نیستند. مقالات و یادداشتهای متعددی در روزهای اخیر همین نکات را به چالش کشیده اند که وقتی شما یک گروه را به بدترین محرومیتها میکشانید، طبیعی است که رفتارهای طرف مقابل نیز قابل کنترل نیست؛ بنابراین بخشی از دنیای آکادمیک نیز به شدت اسرائیل را محکوم میکند. در دوران جنگ جهانی دوم، هر حرکتی که اروپاییها برای مقاومت در برابر المان نازی انجام میدادند مقاومت بود، اما اقدامات فلسطینیها میشود تروریسم؟ آیا فلسطینیها حق دارند دولت مستقل خود را داشته باشند؟»
ذاکریان گفت: «معتقدم که اسرائیل، عناصری را که حتی در مقاطعی به نفعش کار کرده باشند، به محض این که از کارایی مدنظر اسرائیل خارج شود، حذف میکند. اگرچه حماس دشمن اسرائیل در نظر گرفته میشود، اما وقتی حماس شکل گرفت، ابتدا اسرائیل خوشحال بود، گرچه این خوشحالی را نشان نمیداد، اما به باور اسرائیل شکل گیری حماس، مثل یک شکاف و تفرقه بین فلسطینیان بود؛ بنابراین هرچه تعداد احزابی که با یکدیگر اختلاف دارند بیشتر باشد، اتفاقا اسرائیلیها خوشحالتر میشدند، چون طرف مذاکره آنان ابوعمار (یاسر عرفات بود) و تعدد جنبشها باعث تضعیف موقعیت ابوعمار میشد و اسرائیلیها هم با فراغ بال، گفتگوها را به تعویق میانداختند یا به وعدههای خود عمل نمیکردند. بعد از پیمان اسلو، بسیاری از تعهدات انجام نشد، با تاخیر انجام شد یا حتی هنوز هم محقق نشده است. اما همین سودمندی، اکنون برای اسرائیل سودی ندارد پس اسرائیل به دنبال حذف حماس است. حدس من این است که فعالیت گروهها، گرچه ممکن است همچنان نزد مردم با محبوبیت همراه باشد، اما از خارج از مرزهای سرزمین اشغالی هدایت خواهد شد. اسرائیل دو سناریو در دست دارد: یا غزه را به یک ویرانه کامل تبدیل کند که عملا قدرت تسلط در آن کاملا تضعیف شود یا خود وارد عمل شده و قدرت را در این منطقه به شکل کامل در دست بگیرد و هیچ اجازه فعالیت سیاسی و مدنی به هیچ گروهی ندهد. بعید میدانم اسرائیل، قدرت را به دولت محمودعباس و امثالهم بدهد نیز بعید میدانم چر که میتواند سبب ساز انتقال انگیزههای مقاومت شود.»
کد مطلب: 433660