به گزارش سايت خرداد، با استناد به اخبار رسمی وزارت نفت در دوران میرکاظمی، ترکیب ماده دیگری به جز «ریفورمیت» با بنزین معمولی انجام ميشده كه این ماده سرطانزا و خطرناک که حاوی 50 درصد بنزن است و به دلیل درصد بالای بنزن، خواص سرطانزایی مستقیم دارد و بر سیستم عصبی، پوست، چشم و سیستم تنفسی اثرات منفی فراوان دارد که در دوران میرکاظمی به بنزین معمولی افزوده شد. نام آن «بنزین پیرولیز» است و خطرناک بودنش به حدی است که حتی مسوولان وزارت نفت نیز مدتهاست دیگر نامی از آن به میان نیاوردند و این در حالی است که میرکاظمی شدیداً اصرار دارد بنزین پتروشیمی پاک است!
بنزین پیرولیز چیست؟بنزین پیرولیز یک محصول جانبی حاوی حدود 50 درصد بنزن است و برای تولید محصولات پتروشیمی دیگر به کار میرود. این ماده به دلیل درصد بالای بنزن، خواص سرطانزایی مستقیم دارد و بر سیستم عصبی، پوست، چشم و سیستم تنفسی اثرات منفی فراوان دارد. در دوران تحریم، این ماده علاوه بر ریفورمیت معروف، با بنزین معمولی مخلوط شده است. بنابر اعلام شرکت پتروشیمی، این ماده مخلوطی از چند آروماتیک است که فراریت نسبتاً بالایی دارند لذا سریعاً تفکیک شده وارد هوا میشوند. این ماده مجموعهای از ترکیبات آروماتیک و حلقوی است که هر کدام مسمومیت خاص خود را دارند. در تصاویر زیر به نقل از برگه اطلاعات ایمنی موارد شرکت پتروشیمی، اطلاعات بنزین پیرولیز آمده است. این اطلاعات از لینک زیر قابل دانلود است:
http://www.petrochem-ir.net/%5Cipcc_content%5Cfa%5Cproducts%5Cdpg.pdf
ماجرایی که میرکاظمی از کنار آن میگذرد!در دوران تحریم، علاوه بر ریفورمیت و MTBE این ماده نیز به بنزین معمولی افزوده شده است که در اظهارات جدید میرکاظمی و خبرگزاریهای فارس و تسنیم، اشارهای به آن دیده نمیشود و این خبرگزاریها با هوشمندی از کنار آن میگذرند! این درحالی است که بنابراعلام مدیران وقت پتروشیمی، بنزین پیرولیز با بنزین معمولی مخلوط میشد:
علیرضا ضیغمی، مدیرعامل وقت شرکت ملی پالایش و پخش ، خبر شماره 157630 شانا، مورخ 26 شهریور 1389: « بنزین پیرولیز و ریفرمیت یکی از فرآوردههای تولیدی مجتمع های پتروشیمی و نفتای سبک نیز از فرآورده های تولیدی پالایشگاه های کشور است که پیش از این به خارج از کشور صادر می شد، ولی با توجه به نیاز داخل هم اکنون از این فرآورده ها برای تولید بنزین مورد نیاز داخل استفاده می شود.»
سید اسماعیل موسوی، مدیرعامل وقت پتروشیمی جم، خبر شماره 158526 شانا، مورخ 5 مهر 1389: «بنزین پیرولیز تولیدی پتروشیمی جم به عنوان یکی از محصولات فرعی واحد الفین از ابتدای راهاندازی این مجتمع تولید میشد، ولی به دلیل عدم نیاز داخلی آن را صادر میکردیم. از هنگام اجرای طرح تولید ضربتی بنزین در مجتمعهای پتروشیمی تاکنون، این محصول برای اختلاط با بنزین معمولی در اختیار شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران قرار گرفته است.»
رضا امیری، مدیرعامل وقت شرکت پتروشیمی بندرامام، در خبر شماره 160080 شانا، مورخ 4 آبان 1389 از تولید 19 هزار و 458 تن بنزین پیرولیز و 107 هزار و 334 تن بنزین (ریفورمیت) در ماه های مرداد، شهریور و مهر امسال در این شرکت خبر داد و افزود: « بنزین تولیدی برای مصرف مستقیم به عنوان بنزین سوپر در جایگاه عرضه های سوخت به کار نمی رود، بلکه نقش اصلی آن به دلیل درجه بهسوزی بالا تنها در جهت افزایش اکتان محصولات تولیدی پالایشگاه و نیازمند اختلاط با مواد افزاینده دیگر است»
تقدیر احمدینژاد از مدیران مربوطه
یک شاهد دیگر بر توزیع بنزین پیرولیز در دوران تحریم، تقدیر احمدینژاد از مسوولان مربوطه است! نوشته حاضر درصدد زیر سوال بردن زحمات مدیران پتروشیمی در شرایط سخت تحریم نیست و شاید اگر تلاش متخصصان صنعت نفت نبود، کشور در دوران تحریم با بحران شدیدتر سوخت مواجه میشود. در واقع آن کسانی که باید پاسخگو باشد نخست، بانیان تحریم و دوم، مدیران ارشدی هستند که این تصمیم را به ضرر جان و سلامت مردم گرفتند.
سوالی که حامیان بنزین آلوده باید به آن پاسخ دهندبا اثبات آلودگی اکتانافزای پتروشیمی (که معمولاً ریفورمیت را اصلیترین آنها میدانند و نامی از «بنزین پیرولیز» نمیبرند)، رسانههای فارس، تسنیم، کیهان و از این دست حملات خبری خود را متوجه زنگنه و تیم او کردهاند، تنها به گناه توزیع بنزین پاک! میرکاظمی نیز که در دوران خود ماجرای بنزین پتروشیمی را کلید زد، به دیگر مدعی تبدیل شده است.
سوال اینجاست که آیا آمیختن ماده سرطانزای «بنزین پیرولیز» با بنزین معمولی، از دید این افراد قابل دفاع است؟ اگر نیست چرا هیچ نامی از آن برده نمیشود؟ دیگر اینکه با اثبات آلودگی بنزین پتروشیمی، آیا واقعاً دفاع از عملکرد گذشته و تخریب و نقد رقیب سیاسی به قیمت جان و سلامت شهروندان و آلوده کردن محیط زیست، کار درستی است؟ اکنون که کار از اخلاق هم گذشته است، آیا حداقل نباید جان انسانها خط قرمز برخی چهرههای تندرو و رسانههای افراطی باشد؟