گروه بین الملل: دیوید راتکاف، روزنامه نگار آمریکایی و تحلیلگر مسائل حوزه امنیت ملی در دیلی بیست، بحران پس از حملات حماس علیه اسرائیل در تاریخ ۷ اکتبر در مرحله بسیار حساسی قرار دارد. در حالی که غزه در انتظار تهاجم تمام عیار اسرائیل است؛ حماس و پشتیبانان آن تهدیدهایی لفظی مطرح میکنند؛ ایالات متحده در حال انتقال ناو جنگی دیگری به منطقه است. در این میان پرسشهای عمدهای در مورد ماهیت، دامنه و پیامدهای جنگ مطرح شده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیز تقریبا به شکلی قطعی ساقط خواهد شد و دلیل آن نیز مشخص است. عموم اسرائیلیها به این باور رسیده اند که شکست رهبری نتانیاهو و اولویتهای او باعث شد تا اسرائیلیها در معرض خطر حمله قرار بگیرند حملهای که منجر به بروز بزرگترین تلفات از زمان تاسیس اسرائیل تا به امروز شد.
از آنجایی که رهبران و بازیگران منطقهای در پیامدهای عمیق جنگ اخیر نقش داشته اند ضروری است که بدانیم چگونه این نزاع ممکن است چشم انداز قدرت در خاورمیانه را تغییر داده باشد. آشکار است که در این مرحله بیش از دو دهه تسلط نتانیاهو بر سیاست اسرائیل سرانجام در حال پایان است.
بله، او در راس یک دولت ائتلافی با متحدانی در سمت خود باقی میماند. با این وجود، به طور گسترده انتظار میرود که او پس از پایان درگیری در غزه اگر نه پیش از آن، مجبور به ترک عرصه سیاست اسرائیل شود. نتایج نظرسنجیها به وضوح نشان میدهند که او از نظر سیاسی یک نخست وزیر مرده محسوب میشود که صرفا در حال راه رفتن است. نتیجه نظرسنجیای تازه نشان میدهد که از هر ده اسرائیلی نزدیک به نه نفر حمله اخیر حماس علیه اسرائیل را نتیجه شکست دولت نتانیاهو قلمداد میکنند. در همان نظرسنجی ۵۶ درصد از اسرائیلی معتقد بودند نتانیاهو باید در پایان جنگ از قدرت کناره گیری کند.
پیروزی در جنگ غزه ممکن است بتواند احتمال زنده ماندن نتانیاهو به عنوان نخست وزیر را احیا کند؛ با این وجود، کارشناسان این احتمال را بعید میدانند.
یکی از نظامیان کهنه کار اسرائیلی که در چندین دولت اسرائیل مشارکت داشته به من گفت: "حقیقتش را بخواهید من حتی مطمئن نیستم که دوره نخست وزیری نتانیاهو تا پایان جنگ با حماس ادامه یابد به خصوص اگر آن چه در غزه رخ میدهد طولانی مدت و کثیف باشد".
این دیدگاه توسط بسیاری از افراد دیگر در میان اسرائیلیها که من با آنان صحبت کرده ام نیز تکرار میشود. آنان در گفتههای خود به بی نظمی در دولت نتانیاهو از زمان حملات و فقدان برنامهای بلند مدت برای این که پس از حمله به غزه و حمله به پایگاههای حماس باید چه کاری انجام شود اشاره کرده اند. این عدم وجود برنامه یکی از نگرانیهای اعلام شده از سوی دولت بایدن نیز بوده است.
چندین هفته آینده مملو از خطرات است. غزه پرجمعیت است و نگرانی در مورد تلفات احتمالی غیرنظامیان بسیار زیاد است. تیم بایدن بارها از اسرائیلیها خواسته در اقدامات خود جانب احتیاط را رعایت کرده و مراقب عدم تخطی از قوانین بین المللی باشند تا خطرات متوجه جمعیت بیگناه غزه کاهش یابد. "جیک سالیوان" مشارو امنیت ملی امریکا میگوید: "بسیاری از فلسطینیان هیچ ارتباطی با حماس نداشته اند. آنان سزاوار زندگیای همراه با کرامت، ایمنی و امنیت هستند".
سالیوان همچنین اعلام کرد که اسرائیل آبرسانی به غزه را از سر خواهد گرفت اقدامی که بنا بر گزارشها پس از فشارهای آمریکا صورت گرفته است. "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه در دیدار با "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان سعودی به عنوان بخشی از تلاش دیپلماتیک ایالات متحده برای گفتگو با رهبران منطقه بر لزوم حفاظت از غیرنظامیان تاکید کرد. یکی دیگر از عواملی که توسط بلینکن در جلسات خود به عنوان منبع نگرانی مطرح شد احتمال گسترش درگیری بود.
"حسین امیرعبداللهیان" وزیر امور خارجه ایران در دیدار با "اسماعیل هنیه" یکی از رهبران حماس که در قطر اقامت دارد رابطه میان ایران و حماس را به رخ کشید. براساس گزارش شبکه خبری "الجزیره" وزیر امور خارجه ایران هم چنین اشاره کرد که با رهبر حزب الله لبنان رهبر یک گروه نیابتی دیگر مورد حمایت ایران ملاقات کرده و این تهدید را مطرح ساخته که ایران بسته به آن که تحولات غزه چگونه پیشرفت کند ممکن است وارد درگیری شود. در پاسخ به احتمال گسترش درگیری ایالات متحده دومین ناو جنگی خود را در شرق مدیترانه مستقر ساخته است. ناو گروه ضربتی یو اس اس دوایت آیزنهاور به ناو جنگی یو اس اس جرالد فورد میپیوندد که هم اکنون در آبهای نزدیک اسرائیل مستقر است.
نه تنها دوران حرفهای نتانیاهو احتمالا به پایان خود نزدیک میشود بلکه برخی از جاه طلبیهای او نیز محکوم به فنا هستند. تا زمانی که دولت تحت رهبری نتانیاهو در قدرت باشد هیچ پیشرفتی در تلاشهای او جهت اصلاحات قضایی حاصل نخواهد شد. هم چنین، توافق عادی سازی رابطه میان اسرائیل و عربستان سعودی که ننانیاهو امیدوار بود از نظر سیاسی برایش سودمند باشد نیز متوقف شده است.
اگر تهاجم اسرائیل به غزه منجر به تلفات بیشتر فلسطینیان شود برای سعودیها بسیار دشوار خواهد بود که برای مدت زمان طولانی وارد چنین توافقی شوند. اگر پیش از این ممکن بود سعودیها و اسرائیلیها در توافق اجازه دهند مسئله فلسطین تا حدودی به عنوان یکی از شروط توافق نادیده گرفته شود چنین امکانی اکنون از بین رفته است. هرگونه توافقی در آینده باید شامل برداشته شدن گامهای ملموسی از سوی اسرائیلی به نفع فلسطینیان باشد.
در همین راستا انگیزه دولت نتانیاهو برای الحاق شهرکهای بیشتر در کرانه باختری و اتخاذ سیاستهای تهاجمیتر در کرانه باختری اکنون به عنوان تلاشی برای منحرف کردن توجه افکار عمومی از نگرنیهای امنیتی مرتبط با غزه قلمداد میشود که به نوبه خود احتمالا به حماس کمک کرد تا جبهه نبرد علیه اسرائیل را باز کند.
به همین خاطر است که بسیاری در اسرائیل حمله حماس را یک شکست بزرگ اطلاعاتی قلمداد نمیکنند چرا که پیشتر هشدارهایی در مورد حمله احتمالی به دولت داده شده بود بلکه آن را شکست رهبری نتانیاهو و تیم او در دولت قلمداد میکنند.
یکی از اهداف اصلی نتانیاهو در جستجوی عادی سازی روابط با کشورهای جهان عرب این بود که این پیام را ارسال کند که بدون پرداختن به مسئله فلسطین میتوان این کار را انجام داد. این ایده او نه تنها اشتباه بود بلکه به احتمال زیاد با پیشرفت جنگ و افزایش تلفات غیر نظامیان در غزه این هدف نتانیاهو و متحدانش از دستورکار خارج خواهد شد و از نفوذ شرکای نتانیاهو کاسته خواهد شد.
افرادی که افکار عمومی اسرائیل را دنبال میکنند و ناتوانی نیم قرن پیش "گلدا مایر" نخست وزیر اسبق اسرائیل را پس از ناکامیهای اطلاعاتی دولت او که منجر به بروز جنگ یوم کیپور شد به یاد میآورند احساس میکنند که سقوط سیاسی نتانیاهو یکی از محتملترین پیامدهای این لحظه بی ثبات در تاریخ منطقه خواهد بود. بعید است برای کسانی که خواستار خاورمیانهای عادلانهتر و صلح آمیزتر باشد سقوط یک فرد نژادپرست، فاسد، با تصمیمات دیوانه وار و خودکامه مانند نتانیاهو جای سوگواری و ناراحتی داشته باشد.