دریافت لینک صفحه با کد QR
تاثیر افزایش جمعیت بر اقتصاد چه خواهد بود؟
اقتصاد ایران و پدیدهای به نام سونامی جمعیت
13 خرداد 1393 ساعت 9:58
گروه اقتصادي: بحث های فراوانی در فضای آکادمیکی و مطبوعاتی در باب چرایی افزایش و عدم افزایش جمعیت صورت گرفته است. موافقین و مخالفین افزایش جمعیت در این میان با توجه به جنبه های مذهبی، فرهنگی وسیاسی خودبحث های جمعیت را ارائه کرده اند ولی در این میان نقش اقتصاد، کمرنگ جلوه نموده است.
سید مصیب حسینی*
سوال این است که تاثیر افزایش جمعیت بر اقتصاد چه خواهد بود؟ آیا موجب رشد و پویایی اقتصاد می گردد؟ قطعا اگر پیش فرض بالا را صحیح بدانیم پاسخ خواهیم داد که بله، افزایش جمعیت نه تنها باعث رشد و پویایی اقتصاد، بلکه منجر به توسعه ی پایدار هم خواهد شد. عوامل تولید مهم و تاثیرگذار در اقتصاد عبارتند از سرمایه فیزیکی، مدیریت و نیروی کار. بنابراین اگر رشد جمعیت را به مثابه ی مهیا کردن این سرمایه ی انسانی برای ورود بر عرصه ی اقتصادی بپنداریم باید بپذیریم که این سرمایه، نیازمند ایجاد بستر های مناسب، برای رشد فکری، فرهنگی و معنوی است.
بنابراین، در اقتصاد، علاوه بر الزامات علمی باید به الزامات توسعه محورانه ی اقتصاد هم، توجه کرد وگرنه این فرض که افزایش جمعیت، موجب رشد و پویایی اقتصاد جوامع می شود بدون در نظر گرفتن بستر های رشد، راه به جایی نخواهد برد. ولی در اینجا احساس می شود که تناقضی آشکار بین پیش فرض های ذکر شده و تجربه ی کشور های غربی مشاهده میگردد که با توجه به رشد اندک و حتی بعضا نزدیک به صفر جمعیت این کشور ها، ولی ما شاهد اقتصاد پویا و توسعه ی پایدار هستیم.
برای پاسخ به این شبهه باید ابتدا تفکیکی بر اساس عوامل تولید اقتصاد بین کشور ها صورت بگیرد. معمولا کشور های جهان اول (توسعه یافته) کشور های سرمایه بر - یعنی برای تولید کالا در سرمایه ی فیزیکی، مزیت نسبی دارنند و یا به زبانی ساده تر برای تولید کالا از سرمایه فیزیکی بیشتری استفاده می کنند تا نیروی کار-هستند و کشور های کاربر عمدتا کشورهایی جهان سوم (در حال توسعه)هستند که برای تولید در نیروی کار مزیت نسبی دارند.
بنابراین بر اساس عملکرد نیروهای عرضه و تقاضا در اقتصادمی توان به این نتیجه رسید که در کشورهای سرمایه بر، چون قیمت نیروی کار بالاست و قیمت سرمایه های فیزیکی بعلت وفور آن پایین است،تمایل به استفاده از نیروی کار در تولید اندک و طبیعی است که انگیزه ی رشد جمعیت هم کاهش پیدا می کند. بنابراین کشور های غربی برای ایجاد توسعه ی پایدار، متکی به سرمایه ی فیزیکی هستند. اگر چه در بسیاری از همین کشورها اکنون هرم سنی نشان دهنده ی کهولت جمعیت است و آنها هم الزامات رشد جمعیتی را پذیرفته اند ولی در این مقاله بحث افزایش رشد جمعیت ناظر به کشور های جهان سوم یا در حال توسعه مانند ایران است.
اما تحلیل ها در اقتصاد لجام گسیخته ی ایران کمی متفاوت است. در اقتصاد ایران، ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که هدف از رشد جمعیتی چیست؟ و با کدام معیار علمی به چنین ارزیابی رسیده ایم؟ حال که سیاست های کلی جمعیت، ابلاغ گردیده است آیا چشم انداز توسعه ی بلند مدت هم در نظر گرفته شده است؟ در دهه ی شصت شمسی، تجربه ی ناگوار افزایش رشد جمعیت، بر اساس اقتصاد ارزشی –بحبوحه ی دفاع مقدس - بدون راهکارهای علمی و عملی برای پاسخ دادن به نیاز های این طیف در دهه های بعدی منجر به بروز پدیده ای بنام سونامی جمعیت شد.
این سونامی در هر دوره هر آنچه را که سر راه خود می دید، می بلعید. تزریق منابع مالی کلان به اقتصاد ایران هم نتوانست جلوی ویرانگری این سونامی را بگیرد، به نحوی که وقتی این پدیده به دوران تحصیلات (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) رسید برای آموزش مجبور به چند شیفته کردن مدارس و استفاده از معلمان در چند شیفت پیاپی و پایین آمدن راندمان آموزشی شد.
زمانی که این سونامی به دانشگاه رسید ابتدا ظرفیت دانشگاه ها را افزایش دادیم و سپس زمانی که به این نتیجه رسیدیم که دانشگاههای دولتی پاسخگو این سونامی نیستند در کنار آن، موسسات آموزشی غیر انتفاعی را شکل دادیم که بعضا کیفیت آموزشی متناسب با دانشگاه های دولتی را عرضه نمی کردند که موجب خسران در نظام آموزش عالی گردید.
اکنون این طیف جمعیتی، نیازمند اشتغال می باشد و دولت به علت نبود زیرساخت های مناسب اقتصادی که در واقع ناشی از عدم پیش بینی این مشکلات هنگام ترویج سیاست های افزایش جمعیتی در دهه ی شصت بود که منجر به گریبانگیر شدن اقتصاد ایران با بیکاری قشر زیادی از جوانان گردید. این بیکاری باعث ایجاد اثرات ثانویه در جامعه از جمله به تعویق افتادن ازدواج گردید و در پی آن باعث بروز بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی شد که ورود به این مسائل در حوصله ی این مقاله نمی گنجد.
بنابراین در شرایط فعلی که سیاست های کلی جمعیت ابلاغ گردیده است. دولت، با توجه به تجربه ی گذشته باید اهتمامی تام به مسئله ی آموزش، فرهنگ، بهداشت و اقتصاد نسل های بعدی داشته باشد و یک برنامه ریزی کلان و بلند مدت بر اساس اهداف کوتاه مدت انجام دهد تا بتواند با توجه به نیروی کار ماهر و سالم به یک رشد اقتصادی پویا برسد و از تجربه ی کشورهایی همانند سنگاپور، هند، مالزی و چین در استفاده ی بهینه از نیروی کار برای تسهیل رشد اقتصادی استفاده کند.
* دانشجوی اقتصاد دانشگاه شیراز
کد مطلب: 43877
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir